علی لهراسبی: باید یک اتفاق جدید در موسیقی پاپ بیفتد
با علی لهراسبی از خوانندگان باسابقه موسیقی پاپ همکلام شدیم تا به بهانه انتشار این نامه، حال و هوای این روزهای موسیقی پاپ و اتفاقاتی که طی یک سال گذشته برای این ژانر پرطرفدار موسیقی افتاده را مرور کنیم.
این نامه واکنشهای زیادی را چه از سوی اهالی موسیقی و چه از سوی مخاطبان به همراه داشته است؛ نامه ای که با خواندن آن شاید بتوان وضعیت سوالبرانگیز موسیقی پاپ را بهتر درک کرد.
با علی لهراسبی از خوانندگان باسابقه موسیقی پاپ همکلام شدیم تا به بهانه انتشار این نامه، حال و هوای این روزهای موسیقی پاپ و اتفاقاتی که طی یک سال گذشته برای این ژانر پرطرفدار موسیقی افتاده را مرور کنیم.
* در ابتدای گفتوگو کمی درباره فعالیتهای اخیرتان صحبت کنیم تا در ادامه به بحث اصلی این گفتوگو در مورد وضعیت این روزهای موسیقی پاپ بپردازیم.
اتفاقات جدیدی در خصوص علی لهراسبی خواهد افتاد که اتفاقات خیلی خوبی خواهند بود؛ میخواهم فعالیتام را در فضای مجازی بیشتر کنم، مشاور گرفتهام و در حال تولید موزیکهایم هستم. تعداد زیادی قطعه دارم که میخواهم آلبوم را از بین آنها انتخاب کنم.
* با چه کسانی در آلبوم جدید همکاری داشتهاید؟
در این آلبوم بهروز صفاریان به عنوان مشاور حضور دارد و قرار است چند قطعه هم برای آلبوم تنظیم کند. پازلبند، فواد غفاری، مهرزاد امیرخانی، مونا برزویی، زهرا عاملی، حدیث دهقان، حمید نصراللهی و... هنرمندانی هستند که در تهیه این آلبوم مشارکت کردهاند. البته بچههای دیگر هم در کار حضور خواهند داشت که به زودی اسامی آنها اعلام خواهد شد.
* این آلبوم چه زمانی منتشر میشود؟
سعی میکنیم که تا آخر امسال آلبوم را منتشر کنیم. فعلاً قرار است بعد از ماه صفر در تهران روی صحنه بروم و بعد از آن، در ماه فوریه در اروپا و سپس در هفت ایالت آمریکا تور خواهیم داشت.
امسال سال شلوغی برای من است و امیدوارم بتوانم به نحو احسن از پس کارها بربیایم چون در استایل کارهایم تغییر و تحول زیادی دادهام.
نکته مهم اینکه در تدارک تهیه ویدئوکلیپ هستم که برای اولینبار خواهد بود و فکر میکنم مردم به زودی چند ویدئوی خوب از علی لهراسبی خواهند دید.
* از کارهای جدید ویدئو ساختهاید یا روی همان آهنگهای قدیمی کار کردهاید؟
یکی از آنها احتمالاً یک کار قدیمی باشد اما باقی آنها از کارهای جدید هستند که ممکن است برخی از آنها را در آلبوم جدید بگذارم و اصلاً شاید در یک آلبوم تصویری جدید منتشر شوند.
* اخیراً نقش تصویر در موسیقی پاپ ایران پررنگ شده است. این اتفاق چقدر میتواند به شنیده شدن موسیقی پاپی که این روزها حال خیلی خوبی هم ندارد کمک کند؟
امروزه موزیک دنیا با تصویر همراه است و مردم عادت به دیدن ویدئو دارند. ما قبلاً در تولید ویدئو یکسری محدودیتها داشتیم و این امر به لحاظ مجوزی در دستور کار ما نبود.
اما بعد از روی کار آمدن وزیر جدید و تیم جدیدی که مدیریت را برعهده گرفته، به ویدئوهایی که طبق چارچوبهای وزارت ارشاد تهیه شود، مجوز داده میشود که این موضوع قطعاً اتفاق خیلی خوبی است.
سالها بود که جای این اتفاق در موسیقی ما خالی بود و الان هم که به کلیپها مجوز داده میشود، جای یک شبکه اختصاصی موزیکویدئوی مجاز خیلی در رسانههای عمومی خالی است.
وقتی شبکهای برای ویدئو باشد، هر خوانندهای میتواند استایلی که برگرفته از تفکر او است را ارائه کند و هواداران خود را جمعوجور کند.
ما وقتی رسانه نداریم، همگی مجبوریم تابع موجی باشیم که مد میشود که اگر دنبال منبع آنها هم برویم، متوجه میشویم که منشأ خارجی دارند. یعنی یک استایل موزیک که موزیک هم نیست، بلکه ویدئو موزیک است در کارهای خارجی مد میشود و چند نفر در ایران از آن تبعیت و مردم هم از آنها استقبال میکنند.
در نتیجه، همه ما مجبور میشویم به همان سمت برویم. اما اگر یک رسانه وجود داشته باشد، خودمان میتوانیم نوآوری کنیم و موزیکی که دوست داریم را ارائه کنیم. مطمئن باشید در این صورت اتفاقات عجیب و غریبی خواهد افتاد.
البته همین الان هم خیلی نسبت به گذشته بهتر شده اما اگر این اتفاق بیفتد، مطمئن باشید که سطح توقع مردم بالاتر میرود و ما هم مجبور به تولید آثار بهتر میشویم.
همه حرف من همین است که این رسانه ایجاد شود. الان ما فقط موزیکویدئو را میتوانیم در اینترنت بگذاریم یا اینکه در قالب یک آلبوم تصویری منتشر کنیم یا نهایتاً در دیویدی فیلمهایی که منتشر میشوند، این موزیکویدئو را قرار دهیم که این شیوه خیلی هم موفق نیست.
در هر صورت، از نبودش خیلی بهتر است. همه ما این ویدئو را برای این درست میکنیم که مردم موزیک ما را هر طور که شده با ویدئو ببینند و خیلی امیدواریم که مسئولین محترم، یک شبکه ویدئویی برای موسیقی ایجاد کنند.
مطمئن باشید اگر این شبکه تولید شود، همه شبکههایی که موزیکویدئوهای ایرانی را پخش میکنند، تحتالشعاع قرار میگیرند و کمبیننده خواهند شد و اصلاً شبکه اولِ موزیک، همین شبکه خواهد شد.
* اگر قرار باشد در قالب سیدی هم منتشر شود، باید با قیمت پایینی ارائه شود که مردم آن را بخرند.
همه اینها بستگی به حمایت دولت دارد. آلبومی که مثلاً شش قطعه تصویری دارد، آلبوم بسیار پرهزینهای است. البته منظورم ویدئوی استاندارد است نه بعضی از این اسباببازیهایی که برخی در روز میسازند و شب منتشر میکنند
. قاعدتاً برای تولید چنین ویدئویی هزینه کمی نخواهد شد. من تابهحال تجربه این کار را نداشتهام و نمیدانم با چه قیمتی منتشر میشود اما خیلی خوب است که این اتفاق رخ دهد.
* موضوع دیگر این است که انگار در یک سال اخیر کنسرتهای پاپ مثل سابق مخاطب ندارند و تا حدودی به نسبت سالهای قبل استقبال کمتر شده است.
قطعاً همه میدانند که تعداد مخاطب کنسرتهای پاپ از سال گذشته خیلی تغییر کرده است.
* فکر میکنید دلیل آن چه میتواند باشد؟
باید یک عده جامعهشناس دلیل آن را بگویند اما من اگر بخواهم به عنوان یک خواننده موسیقی پاپ نظر دهم، باید بگویم که من هم درگیر همین سوال شما هستم. من اردیبهشت کنسرت برگزار کردم و علت اصلی اینکه مرداد (یعنی بعد از ماه رمضان که بقیه دوستان روی صحنه رفتند) کنسرت ندادم همین موضوع بود.
نه به خاطر استقبال نکردن مردم، چون هر خوانندهای بالاخره مخاطب کنسرت خود را دارد اما من احساس کردم الان کار جدیدی نمیتوانم ارائه کنم، پس چرا باید این کنسرت را دو ماه یکبار تکرار کنم؟ فوقش میخواهم یک آهنگ جدید در آن بخوانم خب چرا باید یک نفر صدهزار تومان پول بلیت بدهد و آن کارهای تکراری را ببیند؟
بخشی از این اتفاق دست ما است اما از طرفی ما نه سالن درست و حسابی داریم، نه اتفاق درست و حسابی داریم. ما یک کنسرت را با حداقل امکانات و خدمات ارائه میکنیم و پول بلیت زیادی را نسبت به درآمد مردم میگیریم.
* گویا وضعیتی که شما از آن صحبت میکنید، در شهرستانها به نسبت بدتر از کنسرتهای تهران است.
بله. الان در شهرستانها میانگین بلیت کنسرتها ۶۰ هزار تومان است! خب این خیلی بیانصافی است. مگر قرار است آنجا چه کار کنیم؟ یا اصلاً خود تهران، مگر چه اتفاقی در کنسرتها میافتد که یک نفر باید تا ۱۲۰ هزار تومان بلیت کنسرت بخرد؟!
باید یک اتفاق جدید بیفتد و نوآوری به وجود آید که البته اتفاق نخواهد افتاد؛ چون یکسری چیزها با یکدیگر جفتوجور نیستند.
ببینید خواننده یک دستمزد دارد و یک ارکستر هم دارد که هزینه آنها با خواننده است. از طرفی، تهیهکننده با هزینه بسیار هنگفت سالن مواجه است، با هزینه بسیار زیاد برای مسائل خارجی مثل تبلیغات و اماکن و هزار چیز دیگر مواجه است.
اما خواننده یک دستمزد ثابت میگیرد، چه خیلی ساده کنسرت را برگزار کند، چه بخواهد کنسرتاش با پرفورمنس و دکور همراه باشد.
یعنی اگر بخواهد اتفاقات اینچنینی در کنسرتهایش داشته باشد، همه را باید از جیبش بگذارد. خب اینطور که نمیشود، خواننده هم بههرحال میخواهد بیزینس کند، چون شغلاش خوانندگی است. مثلاً من در کنسرت اردیبهشت ماه اتفاقات خیلی خوبی داشتم؛ مثل نمایش و پروژکشن خیلی قوی به همراه تصاویر اختصاصی و اتفاقات زیاد دیگر.
منتها همه اینها را از دستمزدم داده بودم. اگر بگویم که من درآمدی از دو سانس کنسرت در نمایشگاه بینالمللی نداشتم، شاید برایتان عجیب باشد! چون هرچه گرفتم را هزینه کردم. من هم دلم میخواهد یک اتفاق بیفتد، اما مگر چندبار میتوانم این کار را انجام دهم؟
بههرحال بعد از یک مدت بیزینس میکنم دیگر، چون شغلام این است. اینطوری نمیتوان کاری کرد و باید اتفاقات دیگری بیفتد. اگر قرار است به کنسرت صرفاً به عنوان یک کار فرهنگی نگاه شود که دیگر برای چه باید ۵۵ میلیون تومان پول اجاره سالن میلاد نمایشگاه را داد؟!
یا هفتاد، هشتاد میلیون تومان پول سالن وزارت کشور را! حالا برج میلاد را که به ما نمیدهند. خب دود این اتفاقات به چشم مخاطبان و همه ما میرود دیگر.
* اتفاقاً همیشه میگویند که خوانندگان موسیقی پاپ درآمدهای میلیونی دارند و ...
من نمیگویم درآمد ندارند، مگر یک مملکت چند سلبریتی دارد؟ مگر سلبریتی خارج از ایران درآمد ندارد؟ سلبریتی کشور افغانستان هم درآمد دارد.
مگر چند نفر از آدمها «دکتر ماندگار» میشوند؟ آدمی که سلبریتی میشود، طبیعتاً قابلیت خاصی نسبت به دیگران داشته.
نسبت به زحمتی که کشیده و لطف خداوند، پکیج خاصتری داشته. خب قاعدتاً این آدم نباید درآمد داشته باشد؟ تازه این درآمدی که خوانندههای ایرانی دارند را اصلاً نمیتوان با خوانندههای آنطرف آب قیاس کرد!
* بله، اما واقعا سطح موسیقی که در کشور ما تولید میشود هم با موسیقیهای آنطرف قابل قیاس است؟
نمیتوانید بگویید سطح موسیقی اینجا با موسیقیهایی که آنطرف تولید میشود قابل مقایسه نیست.
بعضیها موسیقیهای خیلی خوبی تولید میکنند، هم از لحاظ ترانه و تنظیم و هر چیزی که فکرش را بکنید. خیلیها استانداردند. منتها قیمت موزیکی که اینجا تولید میشود چقدر است؟ مگر ما کپیرایت داریم؟
شما در نظر بگیرید که مثلاً ما یک موزیک تولید و منتشر میکنیم، شاید بتوان گفت آن موزیک در مجموعِ سایتهای داخل کشور، ده میلیون بار دانلود میشود. حالا ده میلیون تا صد تومن چقدر میشود؟
میشود یک میلیارد تومان! یا اصلاً ده تا تک تومنی که اگر به یک آدم فقیر هم بدهی احتمالاً واکنش خوبی نشان نخواهد داد! میشود صد میلیون تومان. ما اگر کپیرایت داشتیم، منِ نوعی باید بابت انتشار یک قطعه صد میلیون تومان درآمد داشتم.
اگر این اتفاق میافتاد، آنوقت جریان موزیک داخل کشور عوض میشد. من با آن صد میلیون تومان میتوانستم دو ویدئوی حرفهای درست کنم یا چهار موزیک عالی با تنظیمکنندههای بسیار خوب تولید کنم.
صد میلیون تومان، پولِ سه کنسرت در تهران است! اما ما این موزیکها را در اینترنت رایگان منتشر میکنیم. همه آثار خوانندهها هزینه دارد اما آنها را رایگان منتشر میکنند.
من نمیگویم خواننده درآمد ندارد اما خواننده هزینه هم زیاد دارد. فکر میکنید وقتی یک نفر قطعهای را منتشر میکند، فقط همان را خوانده و منتشر کرده؟ نه اینطور نیست، شاید ده تا آهنگ خوانده تا توانسته باشد آن را منتشر کند.
همین الان که دارم با شما صحبت میکنم، ۲۹ قطعه منتشر نشده دارم که اصلاً شاید همه آنها را دور بریزم! خب بابت همه اینها هزینه کردهام دیگر.
به نظر من مقدار زیادی از این مشکل به خود هنرمند برمیگردد. حرف شما کاملاً درست است و اینروزها قطعات خیلی هیجانانگیزی نمیشنویم.
قاعدتاً این یک بخش از آن است اما ما اینجا در ایران زندگی میکنیم و حواشی برای پر کردن سالنهای کنسرت خیلی موثرند.
یکدفعه جوی راه میافتد و دهان به دهان میچرخد و یک کنسرت چند شب سولد اوت میشود که دلیلاش هم واقعاً مشخص نیست. بله کنسرت باید فروخته شود اما نه دیگر تا این حد.
* خب همانطور که اشاره شد، شاید به این دلیل است که این گروهها موسیقیای ارائه میکنند که به گوش مردم جدید است و مردم ترجیح میدهند پول خود را برای این کنسرتها هزینه کنند.
خدا کند همین که میگویید باشد. اگر این باشد که خیلی خوب است. من نمیگویم برخی از بچهها به تکرار نرسیدهاند، بله خیلی از بچهها به تکرار رسیدهاند اما همانطور که گفتم، یک بخشی را هم باید به آنها حق دهیم چون هر کار عجیب و غریبی که بخواهی بکنی، نیاز به امکانات داری.
من خودم جزو کسانی هستم که نمیتوانم یکجا بنشینم و اصلاً دلم میخواهد در کنسرتم آپولو هوا کنم.
یک شرکت تبلیغاتی هم دارم و هزار جور امکانات داخل شرکت خودم برای این کار در دسترسام است اما من در سالنی که ساعت ۱۲ ظهر به من تحویل میدهند و اولین سانس کنسرت من ساعت شش بعد از ظهر است چه کاری میتوانم بکنم؟!
* این گروههایی که این چند وقت سعی کردهاند موسیقی متفاوتتری ارائه کنند، از نظر امکانات تفاوتی با گروههای پاپ ندارند.
نه ببینید، کسی که مثلاً ۲۰ بار به کنسرت علی لهراسبی آمده، دلش میخواهد وقتی دوباره به کنسرت میآید، یک اتفاق جدید ببیند. البته من این کارها را میکنم و خیلی از بچههای دیگر هم این کارها را میکنند. همین بچهها هم وقتی اوایل فعالیتشان بود و روی بورس بودند، استقبال زیادی از کارشان میشد.
موقعی میتوانید این مقایسه را بکنید که شرایط یکسان باشد. گروههایی که تلفیقی کار میکنند یا هر اسمی که دارند، تا کی از این استقبال بهرهمند خواهند بود؟ بگذار آنها هم چهار سال با همین امکانات کنسرت بگذارند، آن وقت با یکدیگر حرف بزنیم. خیلی از ما این دورهها را گذراندهایم.
ما در مورد کنسرت صحبت میکنیم. امکانات باید طبق استانداردهای دنیا باشد. من حتی کنسرتهای خوانندگان ایرانی آنطرف آب را هم نمیپسندم. چون آنها هم به سبک خود ما کنسرت میدهند؛ در صورتی که آنها امکاناتش را دارند.
میتوانند از قبل سالن را بگیرند، دکور بزنند، مشاور داشته باشند و اتفاق ایجاد کنند. مثل تمام امکاناتی که گروههای بزرگ دنیا دارند. ما خواننده بزرگ داریم، اما اتفاق بزرگ نداریم. خوانندههای بزرگ دنیا را ببینید، مثلاً یک هفته قبل در سالن مستقر میشوند و اصلاً مکانیزم سالن را عوض میکنند.
طبیعی است که ۲۵ هزار نفر برای دیدن آن خواننده بیایند. نه فقط الان میآیند بلکه سه ماه بعد هم میآیند و چهار سال هم در هر شهر و کشوری که کنسرت میگذارد، سولد اوت میشود.
اشکال اینجاست که در کنسرتهای پاپ دنیا مردم میروند که کار یک گروه را ببینند که این گروه تشکیل شده از خواننده که در رأس کار است، به اضافه عده دیگری که خیلیهایشان پشت صحنه هستند.
اما اینجا میآیند که کار یک نفر را ببینند، برای همین تکراری میشود. مثلاً در آن فیلمی که از پشت صحنه کنسرت «سلن دیون» بیرون آمده هفتاد نفر در بکاستیجاش کار میکنند!
بله، این خانم تا زمانی که زنده است، کنسرتهایش سولد اوت میشود، چون کسی که به کنسرت او میرود، آنقدر هیجانزده میشود که فقط به خواندن او توجه نمیکند.
آنجا میرود که یک پرفورمنس و یک اتفاق بزرگ ببیند که تنها یک بخش آن مربوط به خوانندگی خواننده مورد علاقهاش است.
* اینکه به دلیل کمبود امکانات کیفیت کنسرتها و بخش بصری آنها در اینجا ضعیف است، کاملاً درست است اما طبیعتاً قطعاتی که در کنسرت اجرا میشوند، همانهایی هستند که در آلبوم یا به صورت سینگل منتشر شدهاند. حالا که در اینجا به قول شما به دلیل کمبود امکانات خیلی نمیتوان روی بخش بصری کنسرت مانور داد، پس طبیعتاً خواننده باید در بخش موسیقی آنقدر توانایی داشته باشد و بتواند برای مخاطب جذابیت ایجاد کند تا مخاطب را در کنسرتها راضی نگه دارد.
بله، قطعاً کسی برنده میشود که بتواند موزیک بهتری تولید کند.
ارسال نظر