چگونه یک "سریال فارسی" بسازیم؟!
گرچه پیدا کردن تاریخی دقیق بریا تولد «سریالفارسی» در رسانه ملی کاری نسبتا دشوار است، اما به هرحال عمر مفید آن به سه، چهار سال نمی رسد.
جریانی که بعد از به دنیا آمدن و حضور تک و توک و گاه و بی گاه در کنداکتور شبکه های مختلف، رفته رفته اوج گرفت و تثبیت شد و به عنوان یک گفتمان نیرومند، اثر خود را بر بخش هایی از سینمای ما و (و از آن بیشتر) شبکه نمایش خانگی داشت.
بی تردید، «سریالفارسی» پدر معنوی فیلم های «شونه تخم مرغی» است که این سطح از تاثیرگذاری بر جریانی رسانه ای بیرون از اختیار صداوسیما، این رسانه را در خور تحسین و ستایش فراوان می کند.
«سریالفارسی»ها، غیر از اینکه شخصیت هایشان به زبان شیرین فارسی سخن می گویند، از جهات دیگر نیز به هم شبیه اند. این شباهت ها چنان زیاد است که گاه تشخیص انها از یکدیگر را تقریبا غیرممکن می کند. کم و بیش نظیر تولیدات چینی، که شما فرق خاصی بین محصولات برند «جیانگ زمین» و «شین هوا»یش نمی بینید.و فقط کافی است علامت Made in TV را رویشان ببینید تا از کیفیت شان مطمئن شوید. به قول معروف، استاندارد کلید اطمینان است.
●برای تولید انبوه و ساخت سری دوزی شده یک سریالفارسی، در وهله نخست، شما به پک کاملی از بازیگران احتیاج دارید: حمید لولایی، مجید صالحی، سیروس گرجستانی، مریم امیرجلالی، بهنوش بختیاریف مرجانه گلچین، مهران غفوریان (اگر سرحال باشد)، شهرام قائدی، سعید آقاخانی (اگر پشت دوربین نباشد)، یوسف صیادی، ساعد هدایتی و... حضور علی صادقی یا جواد رضویان در خط حمله سعود شما به مرحله بعد را قطعی خواهد کرد و با زوج رویایی «صارض» (صادقی- رضویان) می توانید به قهرمانی هم فکر کنید. جهت رعایت منزلت سالمندان، استفاده از حلیمه سعیدی و احمد پورمخبر به عنوان چاشنی توصیه می شود. لکن رعایت سن و سالشان را بکنید و به خصوص از این دومی، خیلی حرکات محیرالعقول نخواهید.
●بعد از آن شما به یک کارگردان احتیاج دارید. کارگردان در سریالفارسی کسی است که در مورد آفیش بازیگران با عوامل تولید هماهنگ می کند، پشت دوربین می ایستد وقتی هر سکانس به اندازه تایم موردنظر ضبط شد، کات می دهد. تعیین ساعات شرع و پایان کار و خوردن ناهار و شام و چای نیز ممکن است با کارگردان باشد. (ممکن است هم نباشد؛ بسته به این که پک بازیگران چقدر تیریپ «ول کن بابا حوصله داری!» بگذارند یا نگذارند.) با این تفاسیر خیلی در بند نام کارگردان نباشید. مهدی مظلومی، حسین سهیلی زاده و... فرق خاصی با هم نمی کنند. یادتان نرود که استاندارد کلید اطمینان است.
●معمولا یک سریال احتیاج به قصه دارد. اما در سریالفارسی شما از این قرتی بازی ها مستغنی هستید. دو سه قسمت اول را با گم/دزدیده شدن یک کیف پول، یا بچه هایی که می خواهند ارث پدر را بالا بکشندف یا بابای بدجنسی که به دختر دم بخت و عاشق پاکباخته اش اجازه وصال نمی دهد شروع کنید. یکی دو قسمت آخر هم که کیف پیدا می شود و همه به عاقبت کار زشت شان پی می برند و جشن عروسی است. می ماند ده دوازده قسمت این وسط که آن هم خدا کریم است. آن پک کامل را می فرستید جلوی دوربین و مثلا بهشان می گویید: «آخرش قرار است باباهه بیاید.» بعد کورنومتر را می زنید و خوب بهش دقت می کنید.
به شش هفت دقیقه که رسید، می گویید «کات». مهاجمان تک زنی مثل صادقی و رضویان در چنین موقعیت هایی عصای دست شما خواهند بود و مخاطب را از آخرین اس ام اس های موجود در بازار بی اطلاع نمی گذارند. فقط حواس تان باشد گاهی ممکن است بعد از پایان سریال، هنوز دو سه قسمتی تا اتمام کنداکتور پخش فاصله داشته باشید. در این صورت هم هیچ به دلتان بد راه ندهید. می توانید بعد از عروسیف مراسم پاتختی را هم پخش کنید یا حتی به نمایش صحنه آهسته گل های زده شده بپردازید.
●خسته نباشید. سریالفارسی شما آماده است فقط گوش به زنگ باشید یکی دو هفته بعد از تمام پخش از شبکه تماس می گیرند برای هماهنگی زمان جلسه تقدیر و تشکر. نطق غرایی در راستای ذکر فواید تفریح و خنده سالم و زحماتی که در مسیر تولید کشیده شده آماده کنید و ضمنش از همه عزیزان امپکس و نودال تشکر نمایید. جای دوری نمی رود. به هر حال سکه های تپلی می دهند.
نظر کاربران
بالاخره نفهميديم ملت سريالهاى FARSI 1رو نگاه كنن بهتره يا به قول شما"سريالفارسى"(سرهم نوشتين چرا،نميدونم!)!!!!
قرار دادن نام "سیروس گرجستانی"در لیست بالا کمی بی مناسبت نیست؟ درست است که حضور ایشان در سریال های مناسبتی تا حدی کلیشه شده ،(که تازه باز محتوای این سریال ها ، و بازی او در این سریال ها به هر حال بسی بالاتر از حد استاندارد دیگر سریال ها بوده) اما از یاد نبریم نقش آفرینی های درخشان او را در سریال ها و فیلم های سینمایی قوی سال های دور (در سالهای نزدیک که مدت هاست شاهد دیزی خوردن و پیاز شکستن هنرمندان عزیز با مشت به سبک سنتی هستیم مثلا به جهت احیای فرهنگ و ازش های ملی...و دیگر هیچ...)
مواد لازم :یه پسر و یه دختر دم بخت
با چندتا دلقک
خیلی مسخره و ضعیف بود! بیشتر دقت کنین
واقعا همینطوره
کاملاً با نظر نویسنده موافقم.همچنین این دستورالعمل برای 90% فیلم های سینمایی هم به کار می رود.
واسه ساختن یه فیلم ایرانی نیاز به ساختن فیلمنامه نیست چون اکثر فیلمنامه های ایرانی مث همن!اجتماعی خونوادگی
فاقد هیجان
کسل کننده و تکراری...!
حتی توی سریال هاشم فقط کافیه 5 مین از یه قسمتشونو نگاه کنی که اول و آخرو متن فیلمو یه جا بفهمی!
به نظر شما نویسندۀ عزیز، ما چی نگا کنیم بهتره؟ برَره نگا کردیم یه چی گفتین، قهوۀ تلخ نگا کردیم یه چی، زیر تیغ و ستایش و امثال اینها رو دیدیم و غمباد گرفتیم یه ادا درآوردین. الانم که سریالای طنزو که به لطفِ علی صادقی و دیگران چند دقیقه ای گرفتاریهامونرو باهاشون فراموش می کنیم، به مسخره می گیرید. ما کلاً بمیریم خوبه؟ البته خیلی از جوونای عزیزمون چند سالیه رویۀ مردنرو پیش گرفتن و به شما و امثال شما تو رسدن به هدفتون کمک کردن.بس کنید این انتقادهای مزخرفو. اگه به نظر شما اینا هیچکدوم سریال ساختن بلد نیستن،شما یه فیلمنامۀ های کلاس نشون بده. شاید اسپیلبرگی، پیتر جکسونی کَسی اومد ساختش.
( تيلور ) زيادي جوگير شدي
برو همون زير تيغو ستايشتو نيگا کنو انقد بخودت فشار نيار بابا !!