۲۴۶۱۶۳
۵۰۳۱
۵۰۳۱
پ

روشنفکرهای ادبیات ایران از کجا آمدند؟ (۲)

تشریح چگونگی شکست روشنفکران، عمده ترین مضمون رمان های آل احمد- نون و القلم و مدیر مدرسه و نفرین زمین- است. راوی مدیر مدرسه، تصویری از شخص آل احمد، نمونه ای از روشنفکر شکست خورده است.

روشنفکرهای ادبیات ایران از کجا آمدند؟ (2)





ماهنامه اندیشه پویا:

۳- میراث بران شکست

پس از کودتان خیال هایی که روشنفکران دهه بیست/ سی ساخته و پرداخته بودند، رنگ باخت و سرخوردگی جای خوش بینی آن سال ها را گرفت. وضعیت روشنفکران این دوره به بهترین وجه در داستان های بهرام صادقی، در مجموعه سنگر و قمقمه های خالی، بازتاب یافته است. صادقی تصویرگر شکست خوردگانی است که فشار زندگی روزمره رویا و آرمان شان را رو به زوال برده و آن ها را با جنون و فکر خودکشی دست به گریبان ساخته است.

صادقی تصویرهای زنده ای از زیستگاه سترون دانشجوها و کارمندان فکور داستان هایش ارائه می دهد. روشنفکر داستان های او و دیگر نویسندگان زمانه، از خیابان و عرصه عمومی، از میتنیگ ها و صحنه بحث و جدل های اجتماعی پا پس می کشد و به خانه پناه می برد و به تامل در راه های رفته و رفتارهای خود می پردازد.

روشنفکرهای ادبیات ایران از کجا آمدند؟ (2)

نوشته جلال آل احمد شرح گویایی است از گرایش عمومی روشنفکران این دوره: بعد از بیست و هشتم مرداد «همه دنیا را رها کردم و زیر سقف خانه حتی از آسمان گریختم... و همان روزها زنم هم از سفر برگشت و دو نفری شروع کردیم به ادای محفوظ ماندن از شر زمانه را درآوردن».

تشریح چگونگی شکست روشنفکران، عمده ترین مضمون رمان های آل احمد- نون و القلم و مدیر مدرسه و نفرین زمین- است. راوی مدیر مدرسه، تصویری از شخص آل احمد، نمونه ای از روشنفکر شکست خورده است: او به مدرسه پرت افتاده ای پناه برده تا ادای محفوظ ماندن از شر زمانه را درآورد، اما عاقبت ناچار از ترک این پناهگاه می شود تا باز به جست و جوی پناهگاه های دیگری برآید.

در عین حال، گذر از عرصه اجتماعی به جهان خصوصی و ذهنی، فرصتی است برای رشد مدرنیسم ادبی که از سال های ۱۳۲۰ حرکت خود را، به عنوان یک جریان مشخص ادبی، آغاز کرده است. در این حرکت، جز تاثیر کودتا، نمی توان به نقش شخصیت های بیگانه داستان های امریکایی، به خصوص آثار همینگوی، بی توجه ماند.

بهرام صادقی هنرمندانه تر از آل احمد به جست و جوهای زیباشناختی در ذهنیات بازماندگان آن هزیمت تاریخی می پردازد. از این رو، می تواند او را نویسنده ای بسیار موثر در سرنوشت مدرنیسم ادبی ایران دانست.

سرک کشیدن به حیطه متافیزیک و جدل خدا و شیطان، از دیگر مشغله های روشنفکران گریزان از عرصه عمومی است. رمان هایی مثل «ملکوت» بهرام صادقی و «یَکُلیا و تنهای او» اثر تقید مدرسی، موجد جریانی اسطوره گرا هستند که به جهت کتمانی کردن متن و تاویل پذیری آن، باعث قوت مدرنیسم ادبی دهه چهل می شود.

پس از ورود به دهه چهل و آب شدن یخ های «زمستان» کودتا، تصویر روشنفکر در رمان فارسی نیز تا حدی تغییر می کند و بار دیگر شاهد حضور او در عرصه های عمومی می شویم. اما اغلب نویسندگان از پرداختن به زمانه خود ابا دارند و زمان داستان هاشان را تا دهه بیست/ سی عقب می برند. البته این بار تعهد ادبی بیش از آن که مارکسی باشد، سارتری است که «آزادی» آدمی را ناشی از انتخاب های او و متعهد بودن او می داند- و به فردیت توجه دارد. سیمین دانشور- که متاثر از غرب زدگی آل احمد به همه فعالیت های غربیان بدگمان است- پایان تلخی را برای «یوسف»، روشنفکر مذهبی و ملی گرای رمان سووشون رقم می زند.

اما وی جوانه های امید به مقاومت را در «بیداری» همسر او- بر اثر «شهادت» شوهر- می کراد تا بارور شود. یکی از علل محبوبیت رمان همسایه ها نیز در این است که احمد محمود جرئتی به خرج می دهد و برای نخستین بار پس از کودتا، فعالیت های روشنفکران سیاست گرای دهه ملی کردن صنعت نفت را مطرح می کند. او در وجود «خالد»، قهرمان رمان همسایه ها که از نوع رمان های «رشد و کمال» است، چگونگی شکل گیری روشنفکر حزبی را در عرصه خیابان و زندان ترسیم می کند.

روشنفکرهای ادبیات ایران از کجا آمدند؟ (2)
بهرام صادقی

گذشته از تحول مضمونی، اتفاق مهم سال های پس از کودتا، رهایی بخشی از جریان های ادبی از نفوذ ایدئولوژی و تغییر «وظیفه ادبیات» بود. توجه بیش از پیش نویسندگانی مانند ابراهیم گلستان، هوشنگ گلشیری و بهرام صادقی به زبان و شیوه شکل پذیری متن، نشانه ای از این امر است و مدرنیسم ادبی دهه پنجاه را رقم می زند.

چهره های داستان های گلشیری، بیش از دیگر روشنفکران داستان های مدرن، درگیر مسائل مربوط به متن و زبان هستند. گلشیری متاثر از نویسندگان «رمان نو فرانسه»، ماجراهای داستان را همپای چگونگی نوشته شدن متن پیش ی برد: داستان و تامل درباره داستان. درواقع، جنبه های فراداستانی- داستانی درباره داستان نویسی- در آثار او قوی تر از دیگر نویسندگان است. مثلا راوی «کریستین و کید» ضمن توصیف رابطه عاشقانه خود، به این که این رابطه را چگونه بنویسد نیز می پردازد. داستان بلند «معصوم پنجم» نیز که با شگرد بینامتنیّت نوشته شده، تاملی است در حال و روز کاتبان درگیر با اقتدار در درازنای تاریخی استبدادزده.

شاید بتوان با دنبال کردن باورمندی ها و به تردید رسیدن های روشنفکران داستان های گلشیری، به فراز و فرودهای فکری خود او دست یافت؛ از «آقای راعی» در «بره گمشده راعی»، که شخصیتی است آوناگان میان قرن چهاردهم هجری و قرن بیستم میلادی، حسرت گذشته و نگران درآمدن ریشه های سنتی، تا نویسنده راوی «آینده های دردار» که با چهل تکه سازی از متن های پیشین خود، به تامل در تغییر باورهایش می پردازد.

4- تکثر و سردرگمی

برای توصیف چگونگی نقش آفرینی روشنفکر در داستان ها ی سه دهه اخیر، ناگزیر از بررسی رابطه «ادبیات و انقلاب» هستیم که به فرصت بیش تری نیاز دارد. به ویژه آن که در داستان امروز، با شیکته شدن قطعیت انگاری های پیشین، یا تنوع تیپولوژی روشنفکر مواجهیم و دیگر چون سال های قبل از انقلاب، یک تیپ مشخص روشنفکری بر فضای رمان ها چیرگی ندارد.

به اجمال باید گفت که در مقاطع مختلف شیوه حضور روشنفکران در داستان ها تغییر می کند. مثلا در داستان بلند «دو منظره» (1363) از غزاله علیزاده، شاهد تجلیلی عرفانی از توان انقلاب برای تغییر روحیه آدم ها و ایجاد شور و شوق در آن ها هستیم. شخصیت این رمان با انقلاب همراه است اما یک دهه بعد، «وهاب»، قهرمان درمان «خانه ادریسی ها»، شور و شوق از دست داده و دل کنده از «خانه»، تصمیم می گیرد به هند مهاجرت کند. مضمون روشنفکران مهاجر در داستان های گلشیری نیز عمدگی دارد.

روشنفکرهای ادبیات ایران از کجا آمدند؟ (2)
غزاله علیزاده

با افزایش نویسندگان زن در سال های بعد از انقلاب، بخش مهمی از کنش روشنفکران در رمان پس از انقلاب را باید از ورای ماجراهای داستان های زنان دنبال کرد. زنان که در جریان انقلاب به شکل جدی وارد عرصه اجتماع شدند- مانند «طوبا»، قهرمان رمان شهرنوش پارسی پور- شروع به اندیشیدن درباره «معنای شب» کرده اند زنان رمان های منیرو روانی پور، دل فولاد و کلوی کنار آتش، در گذر از رنج های این سال ها، نویسنده می شوند و پا به حیطه روشنفکری می نهند. راویان داستان های گلی ترقی در سفری مدام بین ایران و اروپا، بین گذشته و حال، فرصت تعمق در سنت و تجدد و بازنمایی جلوه های آن را می یابند.

محمود دولت آبادی در سه گانه «روزگار سپری شده مردم سال خورده»، به ویژه کتاب سوم آن، رگ و ریشه روشنفکری نسل خود را شخم می زند؛ و به تصویرهای روان شناختی جالبی از طبایع روشنفکران دهه شصت می رسد.

روشنفکران رمان های دهه نخست انقلاب، مثلا در«رازهای سرزمین من» از رضا براهنی، به افشار رژیم گذشته می پردازند و فعالانه در ماجراهای انقلابی بهمن 1357 مشارکت می کنند. اما مشغله عمده روشنفکران رمان «آزاده خانم» و نویسنده اش- مانند «دکتر شریفی»- هرچند از خشونت تاریخ رهایی ندارند، مسائل مربوط به زبان و شیوه روایت است. آن ها بیش تر به ادبیات می اندیشند تا سیاست و اجتماع. برای آنان وظیفه ادبیات نه پرداختن به مسائل اجتماعی، بلکه متعهد بودن به دقایق مربوط به فرم و روایتگری است.

به نظر می رسد که در یکی دو دهه اخیر، به سبب عوامل درونی و بیرونی متعدد، تغییر وظیفه ادبیات، عوض شدن افق دید نویسنده، و توجه روزافزون به نظریه های ادبی متن محور، تعهد نویسندگان بیش از پیش متوجه بازی های زبانی و فرم آرینی شده است.

درواقع، با تغییر تجربه زیستی نویسندگان و شیوه های بازنمایی مسائل اجتماعی، نوع نقش آفرینی روشنفکران در رمان نیز عوض شده است. دیگر کم تر شاهد اقدامات قهرمانانه از نوع کارهای یوسف سووشون و خالد همسایه ها هستیم- البته ممکن است نویسنده امروز کارهای آنان را ماجراجویانه بداند نه قهرمانانه. شاید چون، به قول امیرعلی نجومیان، داستان امروز کم تر درگیر امور خطیر است، در آن «تجربه زیستی قهرمانانه ای اتفاق نمی افتد؛ اتفاقا هرچه اتفاق می افتد عجز است و ناتوانی و روزمرگی». اما ارزش کار نویسنده برجسته در این است که «این نوع تجربه ها را پیوند می زند با تاریخ و سرنوشت ملت اش» (اندیشه پویا، ش 27، ص 148). به گمانم این نکته ای است که اغلب نویسندگان امروز ما کم تر به آن توجه دارند یا کم تر از پس انجام دادنش بر می آیند.

معمار آرمان شهر کوچک

مدیر مدرسه، جلال آل احمد، 1337

شخصیت روشنفکر: مدیر (راوی)

روشنفکرهای ادبیات ایران از کجا آمدند؟ (2)

شخصیت اصلی مدیر مدرسه روشنفکر سرخورده است. ما هرگز از گذشته او مگر در حیطه گذشته شغلی اش در آموزش و پرورش چیزی در داستان نمی خوانیم اما می شود حدس زد که در گذشته تمایلات سیاسی واضحی داشته است. این شخصیت دائم نوعی بی تفاوتی را نسبت به اوضاع و احوال جامعه به خود تحمیل می کند. اما درنهایت تسلیم حساسیت های درونی قدیمی اش می شود که انگار هنوز شعله کم سویی از آن ها در وجودش روشن است. او هنوز هم دید انتقادی روشنفکرانه اش را حفظ کرده اما همه را به دیده انتقاد می نگرد؛ هم آن ها را که روی دیوار مدرسه داس و چکش می کشند و هم آن ها را که با عکس مقابر هخامنشی روی این تصویر را می پوشانند.

او بعد از سال ها تدریس کار معلمی را رها می کند و تقاضای پست مدیریت می کند تا دیگر به زبونی هایی که تن دادن به آن ها لازمه ترقی در سیستم بیمار دیوان سالار است تن ندهد و نوکر خود و آقای خود باشد اما به محض ورود به مدرسه جدید در مقام مدیر روحیه اصلاح گرانه اش دوباره زنده می شود و این بار به جای تغییر جهان درگیر عرصه ای عملی تر یعنی اصلاح مدرسه می شود.

به زودی در می یابد که مدیر مدرسه هم نمی تواند عزت نفس خود را حفظ کند و برای پیش رفتن کارها باید به ملزومات نظام دیوان سالار تن در دهد: «می بینی احمق؟» مدیر مدرسه هم که باشی باید شخصیت و غرورت را لای زرورق بپیچی و طاق کلاهت بگذاری که اقلا نپوسد.» همین سازش کاری هاست که دوباره طاقت او را طاق می کند و در می یابد که باید عطای مدیریت را هم به لقایش ببخشد. میدر مدرسه که کوچک ترین جهان ممکن را برگزیده بود تا سر و شکلی به آن بدهد، باز هم شکست می خورد و حاصل این شکست چیزی نیست جز ورقه استعفا.

روشنفکر حزبی

همسایه ها، احمد محمود، ۱۳۵۳ (نگارش: ۱۳۴۵)

شخصیت روشنفکر: خالد (راوی)

روشنفکرهای ادبیات ایران از کجا آمدند؟ (2)

شخصیت خالد در رمان همسایه ها اثر احمد محمود یکی از نخستین و معدود شخصیت های روشنفکر در رمان فارسی است که از طبقات محروم بر می خیزد. این ویژگی احتمالا بی ربط به خاستگاه طبقاتی خالق خالد، یعنی احمد محمود نیست.

رمان همسایه ها به لحاظ ژانر در رسته رمان تکامل (bildungsroman) جای می گیرد. به همین دلیل است که ما از نخستین سال های نوجوانی خالد تا بزرگ سالی و درگیری جدی او در فعالیت های سیاسی همراه او هسیتم.

البته احمد محمود در رمان داستان یک شهر (۱۳۶۰) نیز سرنوشت خالد را از نو پی می گیرد و از این حیث خالد یکی از دقیق ترین، پردوام ترین و پرجزئیات ترین شخصیت های روشنفکری است که در ادبیات معاصر ترسیم شده است. یک ویژگی دگیر نیز خالد او را از شخصیت های همتایش در آثار دیگر متمایز می کند و آن ویژگی این است که ورود ادل به دنیای مبارزات سیاسی چپ و فعالیت های روشنفکرانه برخلاف شخصیت هایی مثل استاد ماکان، کم کم از حالت ناخودآگاه به حالت خودآگاه تغییر شکل می دهد.

نویسنده از نخستین صحنه های رمان همسایه ها با شرح نکبت و سیاهی حاکم بر زندگی خالد و همسایگانش- شخصیت هایی مثل پدر خالد، بلورخانم، امان آقا، رحیم خرکچی، رضوان و محمد مکانیک- از زبان خالد، حساسیت ناخودآگاه او را نسبت به شرایط وخیم اجتماعی خود و دور و بری هایش به خواننده نشان می دهد. اما تنها یک تصادف یعنی آشنایی خالد در کلانتری با یک فعال سیاسی است که پای او را به دنیای سیاست باز می کند. با این همه ترقی او در این دنیای جدید بسیار سریع و پرشتاب رخ می دهد.

احمد محمود در پرداخت شخصیت خالد و هم حزبی هایش برخلاف نویسنده ای مثل بزرگ علوی بسیار وفادار به واقعیت است و تا جای ممکن از قهرمان پروری دوری می جوید. خالد همچنین برخلاف بسیاری از شخصیت های روشنفکری که فعالیت سیاسی دارند عواطف خود را سرکوب نمی کند و برای رسیدن به محبوبه اش سیه چشم هر آن چه از دستش می آید انجام می دهد ولی دست گیری مجددش او را از رسیدن به سیه چشم باز می دارد. پس از زندان خالد به سربازی فرستاده می شود تا طعم تلخ شکست سیاسی را با خود به رمان بعدی احمد محمود، «داستان یک شهر»، سوغات بیاورد.

روشنفکر تجدیدنظر طلب

آینه های دردار، هوشنگ گلشیری، ۱۳۷۱

شخصیت روشنفکر: بی نام

روشنفکرهای ادبیات ایران از کجا آمدند؟ (2)

آینه های دردار یکی از آخرین آثار هوشنگ گلشیری بود. گلشیری که پیش از این هم در بسیاری از آثارش مثل «بره گمشده راعی» یا «معصوم پنجم» به شخصیت های روشنفکر پرداخت بود، این بار با رویکردی اتوبیوگرافیک از تجربه داستان خوانی های خود در اروپا دست مایه ای گرفت برای نوشتن داستان بلند «آینه های دردار».

در آینه های دردار هم نویسنده ای ایرانی در سال های پس از انقلاب برای یک تور داستان خوانی به اروپا می رود و در آن جا شهر به شهر دوستان و رفقای حزبی سابقش را ملاقات می کند و به مدد این ملاقات ها و ملاقات دوباره مشعوق دوران نوجوانی اش، صنم بانو، گذشته اش را مرور می کند. اما این مرور تنها مرور گذشته شخصی و عاطفی این نویسنده نیست بلکه مروری آسیب شناسانه است بر جریان روشنفکری چپ ایران در دهه های چهل و پنجاه و نیز تاملی عمیق در هویت فردی روشنفکر و داستان نویس ایرانی.

همچنان که از فصل آغازی رمان در فرودگاه بر می آید شخصیت نویسنده در داستان درگیر پرسش در باب هویت خود است. بعد کم کم در فصل های بعدی در آلمان و فرانسه با تیپ های متنوعی از روشنفکران تبعیدی مواجه می شود؛ روشنفکرانی که همچنان بر سر تعصبات پیشین خود ایستاده اند و عمری که بر سر اعتقادشان به باد داده اند. جرئت بازاندیشی در آن اعتقاد را از آن ها سلب کرده؛ روشنفکرانی که آرمان های بزرگ گذشته را واگذاشته اند و حالا آرمان شان پرورش و موفقیت بچه های شان است؛ یا روشنفکرانی که در همان سال های پیش از انقلاب واداده اند به همکاری با ساواک پرداخته اند (مثل ایمانی) و حالا در تبعید چوب دوسر طلا شده اند و از سایه خودشان هم بیم دارند و...

شخصیت نویسنده در مباحثات داغی که در باغ هرن هاوزن میان رفقای قدیمی اش در می گیرد، ناظری بی طرف است. او از این جدل ها فاصله گرفته و امروز معتقد است «ما در تقدیس همین نفس بودن کاری نکردیم». او حالا دیگر سنگرش را از خیابان به پشت میز کارش منتقل کرده و ذهنیتی ضدنوستالژی دارد. همچنان که پس از این که صنم بانو از او می خواهد کمی بیش تر در پاریس بماند با هم به این نتیجه می رسند که اگر سال قبل به هم می رسیدند هم ممکن بود حاصلش همین تنهایی ای باشد که امروز هر دو به آن دچارند.

چکیده نظرات شخصیت نویسنده درباره گذشته را شاید بتوان در همین یک جمله یافت که «ما هم باید زهرابه تلخ دوره خودمان را در دهان خودمان نگاه بداریم و بگذاریم آن دیگران که می آیند، با زهرابه های خودشان گلو تر کنند».

فرجام روشنفکر وابسته

شاه کلید، جعفر مدرس صادقی، ۱۳۷۸

شخصیت روشنفکر: بی نام (راوی)

روشنفکرهای ادبیات ایران از کجا آمدند؟ (2)

شخصیت اصلی «شاه کلید» به اتهام شرکت در قتل هایی که بسیار با الگوی قتل های زنجیره ای مطابقت دارد، دستگیر شده و به دستور بازجویش باید اعترافاتش را به تحریر دراورد. اعترافات این شخصیت کل ماجرای رمان را دربر می گیرد. شخصیت اصلی داستان باید در این اعرافات رابطه خود با قاتل یکی از مقتولین به نام میرمحمد را توضیح دهدکه نویسنده بوده است. او برای توضیح این ارتباط ناگزیر به نوجوانی اش باز می گردد و از آن سال های دور و آشنایی اش با میرمحمد توضیح می دهد. در خلال این توضیحات است که ما کم کم با شخصیت او آشنا می شویم.

راوی اهل مطالعه است اما در عین حال شخصیتی دنباله رو و غیرمستقل دارد و مهم ترین ویژگی اش نوعی گم گشتگی و عرفان زدگی است. او سوالات زیادی دارد اما به جای این که خود به دنبال پاسخ بگردد به دنبال مرادی است که پاسخ این سوالات را یک جا در آستین داشته باشد و بالاخره هم این مراد را می یابد.

داستان با الگویی غیررئالیستی روایت می شود. اما این مراد که احمد نام دارد، عنصری اطلاعاتی از آب در می آید که پای راوی را به ماجرای ربودن و قتل میرحمد و نویسنده ای دیگر باز می کند. درواقع شاه کلید روایت تغییر ماهیت و شخصیت روشنفکرانی است که به دلیل این که ذاتا شخصیتی دنبال رو، مراد پرور و غیرمستقل و عرفان زده دارند از مسیر اولیه زندگی شان خارج می شوند و در خدمت قدرت قرار می گیرند. شخصیت هایی که نمونه شان را مثلا در شخصیت ایمانی در رمان «آینه های دردار» هم می توان سراغ گرفت.

نویسنده: حسین میرعابدینی

تحلیل آثار: علیرضا اکبری
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج