گلایه های ستاره اسکندری از تئاتر
ستاره اسکندری این روزها با تئاتر «سعادت لرزان مردمان تیره روز» بر روی صحنه حاضر ميشود و از سویی دیگر نیزبا سریال «دندون طلا»به کارگردانی میرباقری مهمان خانه ها شده است.
ستاره اسکندری اما این روزها بیشتر دوست دارد در رابطه با تئاتر خود سخن بگوید. وی در رابطه با کارنامه تئاترش ميگوید:« كارنامه من در تئاتر نشان میدهد هیچگاه به كمیت توجه نداشتهام و با توجه به اینكه تعریف تئاتر نسبت به سینما و تلویزیون متفاوت است به همین دلیل سعی كردهام در این حوزه گزیده كار باشم.»وی ادامه داد:« ۱۵ سال پیش در نمایش"سعادت لرزان مردمان تیره روز" به كارگردانی محسن علیخانی بازی كردم. باید بگویم از اینكه بار دیگر فضا در تئاتر برای من مناسب شده بسیار خرسندم .نقش من در این تئاتر از آن نقشهایی است كه خیلی آن را دوست دارم و از طرف دیگر آشنایی با علیرضا نادری در مقام یك نمایشنامهنویس باعث میشود نگاه انسان به زندگی تغییر كند.»
اسکندری که برای ایفای نقش روح انگیز در نوزدهمین جشنواره تئاتر فجر جایزه بهترین بازیگر زن را به دست آورده درباره تجربه حضور در این اثر نمایشی بیان کرد: نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره روز» در سال ۷۹ اجرای موفقی داشت و جوایز زیادی گرفت. دریافت جایزه بهترین بازیگر برای این نمایش باعث شد مسئولیتی که بر دوش داشتم سنگین تر شود و بازیگری را بیشتر از پیش جدی بگیرم.
اسکندری متذکر شد:«سعادت لرزان مردمان تیره روز از آن نمایشهایی است كه حرفی برای گفتن دارد. بازخوانی و بازتولید اینكار اگر بتواند دل ۲۰ نفر را بلرزاند، توانسته رسالت خود را انجام دهد. علاقه من به حضور در این نمایش تنها به دلیل بار نوستالژیك آن نیست، بلكه نوع نگاه این نمایش نسبت به سالهای گذشته بسیار تغییر كرده كه این خود قابل توجه است.»اسکندری در پاسخ به این سوال که آیا الان بازی این نقش برایش سختتر است یا آن موقع میگوید: «هر دو اجراهای سختی هستند و اصولا فضای این کار فضای سنگین و نفسگیری است».
در ١۵ سال گذشته فضای فرهنگی ما تغییر کرده و این تغییر فرهنگی در این سالها سبب تغییر در بازیها و فضای کار ما نیز شده است.در اجرای جدید بازيهای ما به سمت استیلیزه شدن (خلوتشدن) رفته است.بازیگر نمایش«شکار روباه» همچنین ميگوید:«فضای کلی و نوع دکور ناتورال آن موقع که شما احساس میکردید در یک خانه را بازکردهاید و داخل شدهاید به یک انتزاع رسیده، اما سعی شده در این فضای انتزاعی بازیها بنیاد رئالیستی خودش را حفظ کند. اما کميموجزتر و با آگاهی بیشتر در صحنه حضور داشته باشیم.»
اسکندری بابیان ویژگیهای کاراکتر
«روح انگیز» که در این نمایش نقش او را ایفا میکند، اظهار میکند: «سعی کردیم خوانش به روزتری نسبت به اجرای قبل داشته باشم. کاراکتر «روح انگیز» ممکن است ربطی به خود من به عنوان ستاره اسکندری نداشته باشد، اما یکی از مثال زدنیترین شخصیتهایی است که نوشته شده، به دلیل اینکه هنوز وجود زن قربانی معلق را نشان میدهد، زنی که لایههای مختلف دارد. عشق، نفرت، اندوه و خشم دارد، این مسئله برایم بینهایت جذاب است.»
وی در همین رابطه افزود:«کاراکترهایی که در این نمایش هستند هنوز هم دارند زندگی میکنند و جریان دارند. این طور نیست که محدود به زمان باشند. خصوصا کاراکتری که خودم دارم بازی میکنم. نگاه و منظری که «روح انگیز» به زندگی دارد، شرایطش به عنوان زنی که قربانی جریانی فرهنگی است و در این فرهنگ فقیر دارد له میشود چیزی در گذشته نیست.»
این نمایش همانطور که از نامش پیداست اثری تلخ است. بازیگر نقش روحانگیز اما نگران این تفاوت و تلخی نیست و در همین رابطه میگوید:«خندیدن حالا البته نه به هر قیمتی، به نظرم امر پسندیدهای است. ولی ما باید این واقعیت را قبول کنیم که تلخی هم بخشی از زندگی ماست. من بعید میدانم تماشاچی آگاه و اهل اندیشه برای خنده به دیدن تئاتر بیاید یا نگاهش به تئاتر این باشد که قرار است بیاید و با حال خوشی از سالن بیرون برود.»
اسکندری همچنین درباره سختیهای کار میگوید: « این کار از آن کارهایی بود که من به عنوان بازیگری که ٢٠ سال است دارم بازیگری میکنم و باید به تکنیک برسم، اما منظر و اندیشه علیرضا نادری، کارگردانی محسن علیخانی و کاراکترهایی که به عنوان خانواده هستند، من را به چنان اندوهی رسانده که نمیتوانم از خودم به عنوان ستاره اسکندری جدایش کنم و همواره برایم یادآوری واقعیتهاست.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا آن دوره فضای این اثر برایش ملموستر بود یا امروز؟ ميگوید:«همان دوره هم که ما اجرا کردیم سالها از دوره فضای نمایش یعنی دهه ۶٠ گذشته بود. ولی بعضی چیزها زمان برنمیدارد. مثل وقتی که روحانگیز میگوید: «من الکی الکی زن شدم» اگر فرهنگمان را تغییر ندهیم میتواند از ازل تا ابد وجود داشته باشد. نه در اینجا که در همه جای دنیا. احساسات عمیق تاریخ ندارند. مربوط به زمان نیست. ارتباطات بین این آدمها یکجورهایی فراتاریخی است. این کار از جنسی است که علیرضا نادری به عنوان نویسنده و علیخانی به عنوان کارگردان زندگیاش کردهاند. برای همین هم هست که ما به عنوان بازیگران این صحنه، به دل این زندگی میرویم و به نظرم زندگی تاریخ ندارد.»
ستاره اسکندری با انتقاد از وضعیت نامساعد تئاتر در سال های اخیر و دورشدن از روزهای طلایی اش، درباره تاثیری که مطبوعات ميتوانند بر عملکرد مدیران و مسئولان بگذارند، گفت:«معتقدم باید این امر مورد بررسی قرار گیرد که چه اتفاقی افتاده که تئاتر ما در ۸ سال گذشته تا این اندازه از روزهای اوج خود فاصله گرفته و اینکه چه دلایلی هنرمندان را به سمت تئاتر خصوصی سوق داده است. در طول سال های گذشته من مجبور شدم که تهیه کنندگی یک اثر نمایشی را برعهده بگیرم چون دیگر چاره ای باقی نمانده بود.»
وی در پایان صحبت هایش متذکر شد:«اداره کل هنرهای نمایشی دیگر عملا از گروه های تئاتری حمایت نميکند اما همچنان نظارت و ارزشیابی روی کارها دارد. متاسفانه این روزها شاهد خلط مبحث در موارد انتقادی نیز هستیم و گاهی هدف اصلی از نقد یک جریان به درستی روشن نميشود و قضیه اصلی کم رنگ جلوه ميکند.»
نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره روز» نوشته علیرضا نادری و کارگردانی محسن علیخانی ، تا ۶ شهریور در تئاتر باران روی صحنه میرود.
ارسال نظر