رودررو با مرد بی چهره
اسنلدرمن، بلاک باستر هالیوودی بی چهره!
با اینکه اسلندرمن بی زمان به نظر می رسد، اما درواقع شخصیت بسیار تازه و جوانی است. این شخصیت اولین بار در دهم ژوئن ۲۰۰۹ در انجمن و گفت و گوی سایت Something Awful دیده شد. سایتی که اعضایش را دعوت می کند تا «عکس پروفایلی عجیب و غرمعمولی» برای خودشان طراحی و انتخاب کنند.
مجله همشهری دانستنیها - حسین رحمانی: فرض کنید مشغول خواندن نظرات کاربران سایتی پای یکی از مطالب آن هستید. ناگهان به عکسی بر می خورید که به نظر می رسد چیزی کم دارد. از شیوه طراحی آن، به نظر می رسد باید بتوانید چیزی را ببینید که به سختی قابل تشخیص است.
اینجاست که این شکل و شمایل پیدا می شود: موجودی بلند، لاغر مردنی و رنگ پریده که شمایلی انسانی دارد. این طرح به قدری محو و بی رنگ است که باید به خودتان بقبولانید با یک حقه تصویری یا خطای دید طرف نیستید و واقعا چیزی در آنجا وجود دارد. او اکنون برای همیشه در ذهن تان نقش بسته است. شما با «اسلندرمن» (Slender Man) ملاقات کرده اید و زندگی هرگز مانند سابق نخواهدشد.
با اینکه اسلندرمن بی زمان به نظر می رسد، اما درواقع شخصیت بسیار تازه و جوانی است. این شخصیت اولین بار در دهم ژوئن 2009 در انجمن و گفت و گوی سایت Something Awful دیده شد. سایتی که اعضایش را دعوت می کند تا «عکس پروفایلی عجیب و غرمعمولی» برای خودشان طراحی و انتخاب کنند. در آن تاریخ، شخصی با نام کاربری «ویکتور سرج» و نام واقعی «اریک نادسون»، عکس فتوشاپی عجیب و کمی ترسناکی را در تالار گفت و گوی سایت منتشر کرد. این تصویر همه جزئیات لازم برای فریب آدم های ساده لوح را داشت و در آن شکلی محو از موجودی قدبلند و انسان نما دیده می شد.
خود اریک نادسون در توصیف عکس نوشت: «یکی از عکس های بازیابی شده از آتش سوزی کتابخانه استرلینگ سیتی (سال 1986). قابل توجه به دلیل وجود آنچه «اسلندرمن» خوانده می شود و نیز به خاطر اینکه در روز گرفته شدن عکس، 14 کودک ناپدید شدند. یک هفته بعد کتابخانه آتش گرفت و مقامات، عکس را به عنوان مدرک ضبط کردند. عکاس ماری توماس، از 13 ژوئن 1986 مفقود شده است.»
کاربران به سرعت از ایده اسلندرمن استقبال کردند و اریکنادسون جزئیات تازه ای درباره آتش سوزی کتابخانه منتشر کرد. به زود اسلندرمن در اینترنت شناخته شد و پای آن به سایت های مشهوری چون ۴chan و Deviant Art رسید.
حوزه های اینترنت هر روز توانایی ها و ویژگی های ترسناک تازه ای را به اسلندرمن نسبت می دادند؛ از کنترل ذهن دیگران تا پاک کردن خاطرات قربانی ها. گفته می شود چهره او فاقد چشم است و به کمک شاخک هایی کوچک و حساس، محیط پیرامونش را تشخیص می دهد. او دیگر فقط یک بچه دزد لاغر نبود، بلکه در مرکز صدها کابوس و داستان ترسناک قرار گرفته بود. اسلندرمن اینک از نام های مختلفی استفاده می کرد: «تال من»، «مستر اسلیم» و از همه موذیانه تر، «اپراتور».
با همین عنوان آخر بود که سرانجام اسلندرمن راهی سالن های سینما شد. فیلمی که براساس این شخصیت ساختند، «Always Watching: A Marble Hornets Story» نام دارد و از اوایل خرداد امسال روانه سالن های سینما شده است. شخصیت شرور این فیلم، نسخه ای از اسلندرمن است که قبل از این، در سریال اینترنتی «Marble Hornets» حیات خود را آغاز کرده بود. سریالی که سازندگانش «تروی وارنر» و «ژوزف دلانژ» هستند. فیلم نیز درواقع اقتباسی از همین سریال است. به این ترتیب، سرانجام اسلندرمن که از یک شوخی ساده اینترنتی به یک پدیده همه گیر تبدیل شده بود، وارد بدنه اصلی سینمای هالیوود شد. پدیده ای که تنها در زمانه ما ممکن است اتفاق بیفتد.
فلاش بک
اما اسلندرمن چگونه به این موفقیت رسید؟ خود اریک نادسون در مصاحبه ای، درباره موفقیت غافلگیرکننده شوخی اینترنتی اش ابراز شگفتی می کند: انتظار نداشتم این داستان از فروم های سایت بیرون برود. وقتی این اتفاق افتاد، دیدم جالب است که روند رشد آن را به عنوان نمونه ای از افسانه های شهری دنبال کنم. سرعت رشد و همه گیر شدن اسلندرمن، با افسانه های شهری دیگر متفاوت است و رسانه آن اینترنت است.
هر دوی این عوامل هم جنبه منفی دارند هم جنبه مثبت. به نظر شخص من شکل گیری یک افسانه شهری نیازمند وجود مخاطبانی است که از اصل آن افسانه خبر نداشته باشند. چنین داستانی، به روایت های دست سوم و چهارم نیاز دارد تا به عنوان یک اسطوره همیشگی ماندگار شود. در اینترنت، همه به سایت Something Awful به عنوان منبع اسلندرمن اشاره می کنند. با این حال، جالب است که داستان اسلندرمن، بیشتر و بیشتر گسترش می یابد.»
خوره های اینترنت تلاش می کنند با ساختن کلیپ های یوتیوبی، بازی های کامیپوتری و انواع پوستر و عکس، شواهد بیشتری از وجود اسلندرمن در اختیار دیگران بگذارند.
این حقیقت که «این شخصیت، مجموعه ای از ایده های درهم و برهم است»، برای آنها که او را باور کرده اند، تنها نشانه ای دگرگونی پذیری غیرطبیعی اش محسوب می شود؛ شاخصه ای که با دینامیک فرار و مهارناپذیر اینترنت (یعنی زادگاه اسلندرمن) ارتباط مستقیم دارد.
تروی واگنر یکی از سازندگان مجموعه اینترنتی Marble Hornets، درباره الهامش از اسلندرمن برای ساخت این سریال مستقل این گونه توضیح می دهد: «من پست مربوط به اسلندرمن در سایت Something Awful را از نزدیک دنبال می کردم و مسیری که این عکس بعد از پست ویکتور سرج در پیش گرفت، برایم جالب بود. می خواستم خودم هم به شکلی وارد ماجرا شوم و متوجه شدم هنوز کسی ویدئویی مربوط به این موضوع نساخته است. آن زمان به مدرسه فیلم سازی می رفتم و به ذهنم رسید که می توانم با ساختن این ویدئو، وارد داستان شوم. می توانستیم اسلندرمن را به عنوان نقطه آغازی درنظر بگیریم و چیزی اصیل بسازیم. این گونه بود که به ایده شخصیت «اپراتور» در مجموعه Marble Hornets رسیدیم.»
اگر آن گونه که بسیاری از صاحب نظران می گویند، فیلم ها و داستان های ترسناک نمودی از ترس های جامعه باشد- مثل ترس از ناشناخته ها («بیگانه»، «آرواره ها»)، ترس از اشباع شدن رسانه (سری «جیغ») و ترس از مشکلات خانوادگی و نسل کشی («درخشش»)- آن گاه باید اسلندرمن را نمودی از چیزی بکیریم که در عصر دیجیتال، بیش از همه ما را می ترساند. شخصیت شبه واقعی و اسناد و مدارک فراوانی که پیرامون این شخصیت وجود دارد، درواقع نشان می دهد اطلاعات آنلاین تا چه حد نامعتبر است، ما به چه اندازه از واقعیت فاصله گرفته ایم و اینترنت و جهان واقعی، تا چه حد هم پوشانی پیدا کرده اند.
دیر یا زود اقتباس سینمایی از این موجود برساخته، بیشتر و بیشتر خواهدشد؛ انگار همه اینترنت بازها نیمه شبی دور آتشی در جنگل جمع شده و آماده خواهندشد تا داستان این شبح را بشنوند. یک داستان انعطاف پذیر درباره شخصیتی شرور، که علاقه مندان زیادی دارد. از منظر بازار، دلیلی برای از دست دادن این فرصت در میان نیست.
قانون کپی رایت در نقش اسلندرمن
تاکنون چند ویدئوی کوتاه با عنوان اسلندرمن (یا درباره این شخصیت)، ساخته و در یوتیوب منتشر شده است، اما به خاطر قانون کپی رایت، آنها را از روی این سایت برداشته اند. با اینکه اریک نادسون به عنوان خالق اصلی این شخصیت، اعرتاضی به این ویدئوها نداشته، اما گویا شخص دیگری قانونا در حقوق معنوی اسلندرمن سهیم است. شخصی که هویت او مانند خود اسلندرمن، در هاله ای از ابهام قرار دارد. تاکنون تنها مجموعه Marble Hornets هم از اشاره مستقیم به شرایط کپی رایت این شخصیت طفره می رود: «مطمئن نیستم چقدر می توانم درباره این موضوع حرف بزنم. چالش هایی در مورد مجموعه ویدئویی ما وجود داشته، اما هیچ کدام نتوانسته ما را متوقف کند. من هم چیزهایی درباره «صاحب امتیاز مرموز» شنیده ام، اما نمی توانم جزئیاتی در این مورد بگویم.»
«ماربل هورنتس» تاکنون موفق ترین مجموعه ویدئویی درباره پدیده اسلندرمن بوده است. مجموعه ای که دوامش در برابر قانون کپی رایت، به گونه ای متناقض، به خاطر فاصله اش از این داستان است. درواقع عبارت اسلندرمن حتی یک بار هم در این مجموعه عنوان نشده و شخصیت شرور این مجموعه، چنان که گفته شد، اپراتور نام دارد.
در این مجموعه، شخصی به نام «جی» به مجموعه ای از نوارهای ویدئویی دست پیدا می کند که مربوط به داستان هول انگیز یک داشنجوی فیلم سازی به نام «الکس» است؛ داستانی که رفته رفته خود جی نیز به درون آن کشیده می شود.
کیفیت این نوارهای ویدئویی خوب نیست و شخصیت اپراتور، تنها به صورت گذرا و از دور در آن دیده می شود. کسی که به سختی می توان وجودش را تشخیص داد و نزدیک شدنش به دستگاه های دیجیتال، کار آنها را مختل می کند. درحال حاضر کانال ماربل هورنتس در یوتیوب، بیش از ۴۰۰ هزار دنبال کننده دارد و در شش سال گذشته، ۹۲ قسمت از آن منتشر شده است. قسمت هایی که روی هم، بیش از ۸۰ میلیون بار دیده شده اند.
ارسال نظر