از «آقای هولمز» بیشتر بدانید
فیلم جدید «آقای هولمز» که سه هفته از اکران عمومی آن در امریکای شمالی و اروپای غربی میگذرد و در این مدت فروش متوسطی داشته، هولمز را در نقطهای ۱۸۰ درجه متفاوت و در شرایطی به نمایش میگذارد که هوشمندیاش را از دست داده و در حال کوشش برای به یاد آوردن گذشته خود است.
شرلوک در این فیلم نه آن مرد میانسال تیزهوش ادبیات داستانی و فیلمهای سینمایی متعدد ساخته شده پیرامون وی بلکه مرد بسیار پیری است که در ۹۳ سالگی فقط به زنده بودن، گشت زدن در باغ خانهاش و رسیدگی به کندوی زنبورهای عسل دلخوش است. او نه فقط آمادگی سابق را برای رو کردن چهره تبهکاران ندارد، بلکه باید به انواع راهها وداروهای کمکی روی بیاورد تا حافظه مخدوش شدهاش را احیا کند.
۱۷ سال پیش در همکاری نخست بیل کاندون در مقام کارگردان و ایان مک کلن بهعنوان بازیگر فیلم «خدایان و هیولاها» خلق شد که آن فیلم نیز درباره یک مرد نامدار رو به زوال بود. در آن فیلم زندگی جیمز ویل کارگردانی که نخستین تصاویر سینمایی کاراکتر فرانکشتن را ارائه داد، با بازی عالی مک کلن توضیح داده میشد و سناریوی کاندون در این خصوص به قدری خوب بود که جایزه اسکار بهترین فیلمنامه سال ۱۹۹۸ را برد. جیمز ویل در آن فیلم مردی توصیف شد که با واپسین بارقههای نبوغ و اشتیاق خود کلنجار میرود تا شاید اثر هنری تازهای را پیرامون مخلوق هولناک خود رو کند.
۱۷ سال بعد
«آقای هولمز» ۱۷ سال بعد از اکران و توفیق «خدایان و هیولاها» مک کلن را با یک بازی عالی دیگر در قالب هولمز فرو میبرد و وی یک بار دیگر نشان میدهد که چگونه پیران به حداقلها و توفیقهای کوچک نیز راضیاند. در حالی که کارهای هنری سالهای اخیر پیرامون مخلوق معروف هنری ارتور کانان دویل یعنی هولمز کوشیدهاند تصاویری جوانتر و متفاوتتر از گذشته از این کارآگاه قدیمی ارائه بدهند، کاندون خطی مخالف را طی کرده و هولمز را در اوج پیری وی در شرایطی به تصویر میکشد که دیگر نه واتسون- همکار همیشگی وی- در کنار اوست و نه خبری از سفرهای دور و دراز همیشگی او به اینجا و آنجا درمیان است.
این بواقع فرصتی نادر برای به تماشا نشستن مردی است که همیشه چند گام از آدمهای خلافکار پیش بود اما بر اساس رمان «کلک کوچک ذهن» نوشته سال ۲۰۰۵ میچ کالین که این فیلم آن را دستمایه کارش قرار داده است، در سال ۱۹۴۷ در حالی از ژاپن به خانهای سنگی و روستایی در منطقه واقع در کرانههای جنوب شرق انگلیس رجعت کرده که دیگر هیچ توقعی از خود ندارد و اگر وظیفهای پیش روی او باشد، مبارزه با روند زوال حافظه است و همین طور تلاش برای بازیابی خاطراتی که از او دور و دورتر میشوند.
مراقبت از این مرد پیر نامدار با مالک این خانه به نام مونرو (لورا لینی) است که البته دلمشغولی اول این زن نه یک هولمز از کار افتاده بلکه پسر ۱۰ ساله خودش به نام راجر (میلو پارکر) است.
به آرامی دوستی با ارزشی همچون ارتباط یک پدر با پسر بین هولمز و راجر شکل میگیرد اما روزی ضرورتی هولمز را به سمت یکی از معدود پروندههای ناتمام ماندهاش که او آن را وقتی ۶۵ سال سن داشت رها کرده و بهدلایلی به نتیجه نهایی نرسانده بود، سوق میدهد. آنگاه کاندون در مقام طراح قصه ومجری طرح ما را با فلاشبکهایی به سمت گذشته میبرد تا بگوید ماجرای این پرونده به پایان نرسیده چیست و چرا هولمز آن را ناتمام گذاشته است.
افسردگی شدید
در این فلاش بکها میبینیم که کمتر از ۳۰ سال پیش مردی به نام توماس کلموت (با بازی پاتریک کندی) به سراغ هولمز در اوج طراوت فکر و هوشیاری ذهنیاش میرود و از او میخواهد همسرش با نام «آن» (هتی موراهان) را زیر نظر بگیرد زیرا وی بعد از مرگ دو فرزندش در زمان بارداری دچار افسردگی شدیدی شده و بهنظر میرسد کهاندیشههای خطرناکی در سر دارد.
«آن» با تعقیب کتابها و هنرهای ویژه احضار مردگان میخواهد فرزندان از دست رفتهاش را ببیند و با روح آنها سخن گوید و بهنظر میرسد معلم موسیقی «آن» نیز که زنی آلمانی به نام شیرمر (فرانسیس دلاتور) است روی احوال او تأثیر منفی میگذارد و در کشیده شدن وی بهسمت ارواح دخیل است، هولمز در آن زمان بوی کژی و ناراستی و حتی احتمال تخلفهای بزرگتر را در این ارتباط حس میکند و حالا که در اوج پیری و در میان خاطراتی مخدوش مجبور به بازگشت به آن پرونده شده، آن احساس را به شکلی قویتر در ذهنش دارد.
بدیعترین دستاورد
با این حال سناریوی جفری هچر براساس کتاب میچ کالین بیش از آنکه متمرکز بر حل این معضل قدیمی باشد، از قدیمی و پیر شدن این حلال بزرگ معماهای جنایی(هولمز) میگوید و با به یاد آوردن یک ماجرای قدیمی، یک بار دیگر وظایف هولمز را در صدیق و سر راست بودن به وی گوشزد میکند. غمی که در حل آخرین معضل جنایی عمر در آستانه پایان هولمز احساس میشود، بدیعترین دستاورد فیلم و مهمتر از خود موضوع است، زیرا بشر را در مواجهه با زوال عقل و پایان عمر، هرچه تسلیمتر و راضیتر نشان میدهد، حتی اگر نامش شرلوک هولمز باشد.
مشخصات فیلم
٭ عنوان: «آقای هولمز»
٭ محصول: کمپانیهای آرچر گری و سیسافیلمز
٭ تهیه کنندگان: آن کری و ایان کانینگ
٭ سناریست: جفری هچر بر اساس رمان «کلک کوچک ذهن» نوشته میچ کالین
٭کارگردان: بیل کاندون
٭ مدیر فیلمبردار: توبیاس اشلیسلر
٭ تدوینگر: ویرجینیا کاتز
٭ موسیقی متن: کارتر برول
٭ طول مدت: ۱۰۳ دقیقه
٭ بازیگران: ایان مک کلن، لورا لینی، میلوپارکر، هیرویوکی سانادا، هتی موراهان، پاتریک کندی، نیکولاس رو، راجر آلام و فراسیس دلاتور.
ارسال نظر