۲۱۸۳۸
۵۰۱۸
۵۰۱۸
پ

گفت‌وگویی خواندنی با "رابرت دنيرو" و "جين رزنتال"

رابرت دنيرو و همكار تهيه‌كننده‌اش جين رزنتال بيشتر از ۲۰ سال است كه در شركت فيلمسازي ترايبكا پروداكشنز با يكديگر همكاري مي‌كنند و در اين مدت بيشتر از دو جين فيلم ساخته‌اند.

شرق : رابرت دنيرو و همكار تهيه‌كننده‌اش جين رزنتال بيشتر از ۲۰ سال است كه در شركت فيلمسازي ترايبكا پروداكشنز با يكديگر همكاري مي‌كنند و در اين مدت بيشتر از دو جين فيلم ساخته‌اند. از كمدي‌اي بامزه اما شكست خورده در گيشه به نام «چه اتفاقي افتاد؟» تا سه‌گانه پرفروش «ملاقات با والدين» محصول مشترك آنها بوده است. آنها در سال ۲۰۰۲ جشنواره فيلم ترايبكا را در واكنش به رويداد حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به منظور مشاركت در بازسازي بلندمدت محله منهتن نيويورك راه‌اندازي كردند. در آن زمان هيچ فكر نمي‌كردند كه اين جشنواره بتواند ۷۲۵ ميليون دلار تا به حال براي منطقه منهتن درآمد ايجاد كند. از دوره اول جشنواره تاكنون بيش از ۱۳۰۰ فيلم از ۸۰ كشور دنيا به نمايش درآمده است. دوازدهمين دوره اين جشنواره از تاريخ ۱۹ تا ۲۹ آوريل (۳۱ فروردين-۱۰ ارديبهشت) با شركت ۹۰ فيلم از ۳۲ كشور دنيا برگزار مي‌شود. امسال جشنواره با نمايش كمدي رمانتيك «نامزدي پنج ساله» با بازي اميلي بلانت و جيسن سيگل آغاز مي‌شود و براي اختتاميه پيش نمايشي از يكي از بهترين فيلم‌هاي تابستان امسال، «انتقام جويان» كه براساس كتاب‌هاي مصور انتشارات مارول ساخته شده است، به نمايش در مي‌آيد.

گفت‌وگویی خواندنی با "رابرت دنيرو" و "جين رزنتال"

گفت‌وگویی خواندنی با "رابرت دنيرو" و "جين رزنتال"

آنچه در ادامه مي‌آيد، گفت‌وگوي وال استريت ژورنال است با رابرت دنيرو و جين رزنتال برگزاركنندگان اين جشنواره كه از پروژه‌هاي پيش رو و خصوصا سريال پليسي جديدشان به نام «NYC۲۲» صحبت مي‌كنند كه از ۱۵ آوريل (۲۷ ارديبهشت) از شبكه سي.بي.اس. پخش مي‌شود.

امسال جشنواره فيلم ترايبكا را با يك فيلم كمدي آغاز مي‌كنيد. چگونه تصميم مي‌گيريد كه چه حال و هوايي براي جشنواره‌تان انتخاب كنيد؟

رزنتال: وقتي ما امسال شروع به برنامه‌ريزي براي جشنواره كرديم، مي‌خواستيم در شروع چيزي براي لبخند زدن و خنديدن داشته باشيم. به همين خاطر تلاش كرديم براي افتتاحيه يك فيلم كمدي يا فيلمي كه محتواي سنگيني نداشته باشد انتخاب كنيم و فيلم كمدي «نامزدي پنج ساله» از كمپاني يونيورسال را كه از آن خيلي خوش‌مان آمده بود، انتخاب كرديم. بسياري از تصميم‌گيري‌هاي ما از سر خوش‌شانسي است. در پنجمين سال برگزاري، جشنواره را با فيلم «يونايتد ۹۳» از پل گرين گرس آغاز كرديم. اعضاي خانواده‌هاي فوت‌شدگان هواپيماي يونايتد ۹۳ (كه در حادثه ۱۱ سپتامبر سقوط كرد) در سالن نمايش فيلم حاضر بودند. سال گذشته در دهمين سال برگزاري جشنواره تصميم گرفتيم از عموم مردم براي افتتاحيه به اندازه ۷۰۰۰ نفر ظرفيت سالن‌ها دعوت كنيم و مستندي جذاب در مورد التون جان و لئون راسل كه توسط كمرون كرو ساخته شده بود را براي آنها نمايش داديم و پس از نمايش فيلم نيز التون جان برنامه‌اي زنده براي تماشاگران اجرا كرد.

آن جلسه، اولين نمايش فيلم «يونايتد ۹۳» بود. چه حس و حالي براي‌تان داشت؟ مي‌توان گفت بازگشتي بود به ايده اوليه برگزاري اين جشنواره و حوادث ۱۱ سپتامبر؟

رزنتال: من نمي‌توانم به جاي باب يا شخص ديگري صحبت كنم. اما به نظر من ترايبكا فراتر از يك جشنواره فيلم يا نمايش است. جشنواره ما در مورد چيز‌هاي ديگري هم هست. چيزي كه ترايبكا را از جشنواره‌هاي ديگر متمايز مي‌كند، ايده اوليه برگزاري آن بود؛ ما به عنوان يك واكنش خلاقانه هنري به آنچه در ۱۱ سپتامبر در كشورمان و مخصوصا شهرمان اتفاق افتاده بود، اين جشنواره را آغاز كرديم. انتخاب آن فيلم هم فراتر از تنها يك نمايش فيلم بود بلكه نشانه تاكيدي بود بر آنچه در واقعيت اتفاق افتاده بود.

دنيرو: بسيار تاثير‌گذار بود. فيلم مربوط به همان زمان بود. خانواده‌هاي از دست رفتگان هم در آنجا بودند. فراتر از آن چيزي بود كه تصور مي‌كرديم.

شما دو نفر از اوايل دهه ۹۰ با هم كار كرده‌ايد؟

دنيرو: يعني دقيقا چقدر طول كشيده؟

رزنتال: دقيقا از ۸ آگوست ۱۹۸۹ ساعت ۸:۵۰ صبح... اما چه فرقي مي‌كند؟

مي‌خواستم بدانم در اين مدت طولاني با هم مخالفت‌هايي هم كرده‌ايد؟

رزنتال: البته. اگر اين‌طور نبود اصلا طبيعي نبود. حتي از برخي جهات مي‌توان گفت علت اينكه اين مدت طولاني را با هم كار كرده‌ايم، همين بوده است. ما هميشه با نظر هم موافق نيستيم.

دنيرو: البته تو خيلي اوقات مخالفت كردي. گاهي وقت‌ها از دست هم اذيت هم مي‌شديم.

گفت‌وگویی خواندنی با "رابرت دنيرو" و "جين رزنتال"

شما در حال تهيه يك سريال تلويزيوني براي شبكه CBS به نام «NYC ۲۲» هستيد كه از ۱۵ آوريل نمايش داده مي‌شود. از اوايل دهه ۹۰ تاكنون اين اولين چالش شما در تلويزيون است. به نظرتان اگر اين سريال خوب از آب دربيايد، بيشتر در تلويزيون حضور پيدا مي‌كنيد؟

دنيرو: بله، شايد...

رزنتال: تلويزيون اكنون در دوره رنسانس خودش به سر مي‌برد. اگر به داستان‌هاي با پتانسيل بالايي كه اين روزها موضوع سريال‌هاي تلويزيوني هستند نگاه كنيم، واقعا مشخص مي‌شود كه چه اتفاقي در حال رخ دادن است. چون ديگر تنها با چهار يا پنج مدل براي شبكه‌هاي تلويزيوني مواجه نيستيم، بلكه به ابزارهايي دسترسي داريم مثل وب سايت تماشاي آنلاين فيلم و Netflix و جريان مالي مستقلي كه از پرداخت هزينه به ازاي تماشاي هر بار فيلم به دنياي فيلم و تلويزيون وارد مي‌شود. اين ابزارها مي‌توانند محتواي آنچه شما توليد مي‌كنيد را در سطوح مختلف فكري نشان بدهند. در حال حاضر تجربه اين فضا بسيار هيجان‌انگيز است. به خصوص براي نويسندگان، كارگردان‌ها و بازيگران فيلم‌هاي مستقل و آنهايي كه شروع به ساختن فيلم‌هاي بزرگ براساس آثار كلاسيك هاليوود مي‌كنند؛ زيرا بدون استفاده از تكنولوژي حاضر كار فيلمسازي براي آنها سخت مي‌شود.

(خطاب به دنيرو) آيا دوست داريد در يكي از اين سريال‌هاي تلويزيوني بازي كنيد؟ مي‌شود شما را در يك درام تلويزيوني بزرگ مثل «امپراطوري پياده رو» يا سريال‌هايي از اين قبيل مجسم كرد؟

دنيرو: نمي‌دانم... شايد... بايد ببينم چه پيش مي‌آيد. وقتي من يك بازيگر جوان بودم خيلي‌ها قراردادهاي خوبي مي‌بستند كه به كاليفرنيا بيايند و در يك سريال تلويزيوني بازي كنند. تقريبا الان هم اين‌گونه است اما از جهاتي با آن دوره تفاوت دارد. مثلا كاركردن در اچ. بي. اُ، در اچ. بي. اُ آزادي عمل بيشتري نسبت به سينما براي ساختن برنامه تلويزيوني يا فيلم تلويزيوني خلاقانه خود داريد. البته حضور در تلويزيون پرستيژ بالايي ندارد (مطمئن نيستم بايد از كلمه پرستيژ استفاده كنم يا نه) و تلويزيون شكوه و تاثير‌گذاري سينما را ندارد. اما به اين صفحه تلويزيون در دفتر من نگاه كنيد (به يك صفحه تلويزيون باريك بزرگ در اتاقش اشاره مي‌كند) اين به كلي چيز ديگري شده است. امروزه محتوا اهميت بيشتري دارد و شما در تلويزيون زمان بيشتري براي نمايش محتواي داستان‌تان داريد.

رزنتال: شما به عنوان فيلمساز مي‌خواهيد كه فيلم‌تان ديده شود. جاهاي زيادي وجود دارد كه شما مي‌توانيد در آن فيلم‌تان را عرضه كنيد. اين روزها استفاده از سرويس‌هاي VOD (تماشاي فيلم درخواستي از طريق شبكه‌هاي تلويزيوني) كه به ازاي هر بار تماشاي فيلم پول از شما دريافت مي‌كند، فرصت‌هاي خوبي براي سازنده اثر ايجاد مي‌كند كه بتواند در تمام سطوح مختلف با تماشاگران در ارتباط باشد. تماشاگران مي‌توانند فيلم را در يك مجموعه سينمايي بزرگ، روي يك تلويزيون اچ.دي در اتاق پذيرايي‌شان، روي نمايشگر آيپاد، مانيتور كامپيوتر يا هر ابزار ديگري كه در آينده ساخته مي‌شوند تماشا كنند.

گفت‌وگویی خواندنی با "رابرت دنيرو" و "جين رزنتال"

روز به روز بر تعداد افرادي كه فيلم‌ها را روي گوشي‌هاي موبايل، تبلت، لپ تاپ يا ديگر صفحات نمايش كوچك نگاه مي‌كنند، افزوده مي‌شود در اين مورد چه حسي داريد؟

دنيرو: من فيلم ديدن در سينما را دوست دارم، اما بسياري از فيلم‌ها را نيز در كامپيوتر مي‌بينم، به اين خاطر كه همه چيز سريع انجام مي‌شود در ضمن شما مي‌توانيد از هدفن استفاده كنيد و با تمركز بيشتري فيلم را ببينيد. اندازه تصوير هم خوب است. اما اين فضا، فضاي سينما نيست. فضاي يك اتاق نمايش بزرگ كه نمونه‌اي از آن را در طبقه پايين همين دفتر داريم هم نيست. جذابيت سينما در اين است كه تعدادي آدم دور هم جمع مي‌شوند، با هم فيلم كمدي مي‌بينند، همه با هم مي‌خندند، گاهي اوقات شما احساس مي‌كنيد كه چيز خنده‌داري وجود ندارد، اما خنده ديگران به شما هم سرايت مي‌كند.

موفق‌ترين تجربه مشترك شما در گيشه «ملاقات‌با فوكرها» بود، ادامه‌اي بر يك كمدي پرخرج. آيا چيزي در مورد تغيير سليقه تماشاگران آمريكايي احساس مي‌كنيد؟

رزنتال: من فكر مي‌كنم چيز مهمي كه در سه‌گانه «ملاقات با والدين» وجود داشت، حس مشترك فرامكاني آن بود و خيلي اهميت نداشت فيلم در چه زماني اكران مي‌شود. آن فيلم درباره خانواده بود. هر كسي در هر جاي جهان برادر، خواهر، مادر يا پدر است و مي‌تواند با شخصيت‌هاي فيلم جك برينز و گرگ فوكر ارتباط برقرار كند. فيلم توانست حسي مشترك را در تمام مردم دنيا بر انگيزد.

(خطاب به دنيرو) الان مشغول بازي در چه فيلمي هستيد؟

دنيرو: به تازگي بازي در فيلم «فصل كشتن» را در كنار جان تراولتا به پايان رساندم. اين فيلم يك داستان بسيار پيچيده درباره جنگ بوسني است كه در آتلانتا فيلمبرداري شده. اكنون نيز مشغول بازي در فيلمي به كارگرداني جاناتان جك بويز درباره زندگي بوكسوري به نام «روبرتو دوران» هستم. من در فيلم نقش مربي مشهور و خوش‌نام بوكس به نام ري آرسل را بازي مي‌كنم. ديروز در خانه همسر آرسل كه در منهتن زندگي مي‌كند، بودم. او نهمين دهه زندگي‌اش را مي‌گذراند و چيزهاي خاطره‌انگيز زيادي در خانه‌اش دارد. او بازيگري بسيار باهوش بوده است. ري هم مرد باهوش و با استعدادي بوده و شبيه آن مربي‌هاي بوكس كه معمولا تصور مي‌كنيد، نبوده است.

اما در مورد سينماي مستقل... اخيرا در فيلم‌هاي مستقل زيادي بازي كرده‌ايد مانند فيلم «فلين‌بودن» كه به تازگي اكران شده و «نورهاي سرخ» كه در ۱۳ جولاي (۲۳ تير) به روي پرده مي‌آيد.

دنيرو: فيلم‌هاي مستقل همواره فيلم‌هاي جذاب‌تري براي من بوده‌اند. البته از بازي در سري فيلم‌هاي «فوكرها» هم لذت بردم اما بازي در اين‌گونه فيلم‌ها برايم جالب‌تر است و فضاي آنها غيرقابل مقايسه با فيلم‌هاي ديگر است. در «فلين بودن» يكي از نقش‌هاي اصلي را بازي مي‌كنم اما در «نورهاي سرخ» يكي از مهم‌ترين نقش‌هاي مكمل را بازي مي‌كنم. از كارگردان اين فيلم آخري هم خيلي خوشم مي‌آيد؛ رودريگو كورتس مرد بسيار باهوشي است.

وقتي نسخه نهايي «نورهاي سرخ» را تماشا كرديد، چه نظري داشتيد؟

دنيرو: دوستش داشتم. سخت مي‌شود اين فيلم را دوست نداشت. فيلم‌هاي خوب بسياري ديده‌ام كه نمي‌دانم چگونه آنقدر خوب ساخته شده‌اند و براي سازندگان اين فيلم‌ها خوشحالم. گاهي وقت‌ها كارگردان‌هاي بزرگي هم نيستند، اما مخاطبان خود را پيدا مي‌كنند. اما بعضي فيلم‌ها هم هستند كه نمي‌دانم درباره‌شان چه بگويم و تمام كاري كه مي‌توانم انجام دهم، اين است كه به كارم اعتمادكنم، پيش بروم و سعي كنم كه احساس خوبي داشته باشم.

چگونه توانستي به شخصيت يك انسان نابيناي روشن‌بين نزديك شوي؟

دنيرو: كارگردان اطلاعات زيادي در اين‌باره برايم فرستاد. او تحقيقات زيادي از طريق اينترنت در اين مورد انجام داده بود. من واقعا مجذوب اين شخصيت شدم و دوست داشتم بدانم كدام كار او واقعي و كدام غيرواقعي است. من شخصا آدم واقع‌بيني هستم اما چيزهايي ديده‌ام كه مي‌دانم به نوعي قابل توضيح است اما من نمي‌توانم آنها را توضيح دهم. ديويد بلين يكي از دوستان من است. او در نمايش‌هايش زياد از حقه‌هاي شعبده بازي استفاده مي‌كند؛ مثلا وقتي من به كارت خاصي فكر مي‌كنم او مي‌تواند ذهن من را بخواند. سيگورني ويور هم در اين فيلم نقش رودرروي من را بازي مي‌كرد و با بازي عالي‌اش كاري كرد كه من اصلا ديده نشوم!

پس هنگامي كه براي اين نقش آماده مي‌شديد، با ديويد بلين صحبت كرديد؟

دنيرو: كمي با او صحبت كردم مي‌خواستم اين نقش را به كمك او اجرا كنم.

آيا چيز خاصي هست كه از ديويد بلين يا نيك‌فلين، نويسنده كتاب «يك شب نكبت ديگر در شهر گند» كه فيلم «فلين بودن» براساس آن ساخته شده است، ياد گرفته باشيد؟

دنيرو: بودن با نيك فلين خوب بود. به اين خاطر كه او نويسنده داستان بود و اين قصه براساس زندگي واقعي خودش و رابطه‌اش با پدرش بود و او هر روز در پشت صحنه در كنار ما حضور داشت. او برايم يك كمك واقعي بود و در بعضي صحنه‌هاي فيلم از او مي‌پرسيدم كه پدرش در چنين موقعيتي چه عكس‌العملي نشان مي‌داد. من واقعا دوست دارم كه نويسنده فيلمنامه در سر صحنه حضور داشته باشد. آنها ايده‌هاي بسيار زيادي به كار مي‌دهند. چيزهايي را تغيير مي‌دهند و چيز‌هايي را اصلاح مي‌كنند.

گفت‌وگویی خواندنی با "رابرت دنيرو" و "جين رزنتال"

در دهه ۸۰ وقتي فيلم «عاشق شدن» را با مريل استريپ بازي مي‌كرديد، مريل استريپ در مورد شما مي‌گفت كه عاشق جزييات هستيد و براي انتخاب لباس در حدود ۴۰ ژاكت را امتحان كرديد تا لباس مناسب كاراكترتان را پيدا كنيد. در پاييز امسال شما و مريل استريپ در موزه ويكتوريا آلبرت لندن نريشن نمايشگاه مد را اجرا مي‌كنيد. در مورد اهميت طراحي لباس براي فيلمي مثل «فلين بودن» نظرتان چيست؟

دنيرو: لباس‌ها عناصر بسيار مهمي در فيلم هستند به خصوص در فيلمي مانند «فلين بودن.» شخصيت نيك فلين فرد بي‌خانماني است و لباس‌هايش نشان‌دهنده نوع زندگي او هستند. در فيلم سكانس‌هايي بود كه اين شخصيت چند روزي را كاملا در سرما به سر مي‌برد و من ايده‌اي در مورد اجراي آن داشتم. فكر كردم چطور است كه او دستمالي در گوش‌هايش كند تا گوش‌هايش را در برابر سرما محافظت ‌كند. نيك در اين مواقع كمك بسيار خوبي بود چون او بسيار در مورد دنياي اين شخصيت مي‌دانست.

اما در مورد كمدي «چه اتفاقي افتاد؟» كه تجربه مشترك ديگري از شماست. فيلم بسيار جالبي بود اما در گيشه موفق نبود. در فيلم هر دو شما به عنوان تهيه كننده، نااميدي و ترس‌تان را در مواجهه با دنياي فيلمسازي در هاليوود نشان مي‌دهيد.

رزنتال: اين فيلم يا سريال «همراهان» يا فيلم «بازيگر» به عنوان سبكي از فيلمسازي درباره سختي‌ها و زجرهاي رساندن يك فيلم به مرحله نمايش است.

دنيرو: آن فيلم بر اساس كتاب (آرت) لينسن بود. لينسن خوب مي‌داند كه درباره چه چيزي حرف مي‌زند. كتاب بسيار جالبي است كه من خواندمش و به اين نتيجه رسيدم كه مي‌توان فيلم خوبي از آن ساخت.

رزنتال: ما فيلم ديگري نيز با اين مضمون به نام «منشي» در سال ۹۲ با هم ساختيم كه بري پريموس نوشت و كارگرداني كرد. يكي از مسايل اصلي هر فيلمي بودجه‌اي است كه براي آن هزينه مي‌شود و خيلي از اوقات تصميمات بر آن اساس گرفته مي‌شود. گاهي اوقات هم پيش مي‌آيد كه كل فضاي ساخت يك فيلم براي‌تان احمقانه به نظر مي‌رسد و تنها مي‌توانيد در اين موقع به فضاي دور و برتان نگاه كنيد و بخنديد!

(خطاب به دنيرو) شان پن در فيلم «چه اتفاقي افتاد؟» شما بازي كرد و حالا شما در فيلم بعدي او «كمدين» نقشي را ايفا خواهيد كرد. آن پروژه را شروع كرده‌ايد؟

دنيرو: ما فيلمنامه‌اي داشتيم كه آرت لينسن چند سال است روي آن كار مي‌كند. شان پن مدت زيادي از اين پروژه باخبر بود اما از هشت ماه پيش وارد اين پروژه شد. ما مي‌خواهيم زمستان اين كار را شروع كنيم. فيلم درباره كمديني شبيه آرچي بانكر است. اين كاراكتر به خاطر نقشي كه در تلويزيون بازي مي‌كند، معروف شده است و همه او را با آن اسم صدا مي‌زنند و اين اسم او را اذيت مي‌كند. فيلم بسيار جالبي است. ديگر نمي‌توانم براي شروع كردنش صبر كنم.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج