از "مگالوپولیس" فرانسیس فورد کاپولا، تا "کالیدوسکوپ" آلفرد هیچکاک
۵ شاهکار تاریخ سینما که هیچگاه ساخته نشدند
چه بسیار کارگردان و فیلمنامهنویسانی که تمام عمرشان را در حسرت ساخت برخی از پروژههای محبوبشان گذراندند. یک بررسی ساده میتواند به یاد ما بیاورد که بسیاری از کارگردانان بزرگ، هیچگاه نتوانستند برخی از پروژههای مورد علاقهشان را به فیلم تبدیل کنند.
۱) مگالوپولیس (MEGALOPOLIS) - فرانسیس فورد کاپولا
کاپولای بزرگ با ساخت فیلمهایی با تولید دشوار به هیچ وجه غریبه نیست. از سهگانه پدرخوانده گرفته تا اینک آخرالزمان (که حواشی تولید آن شاید به اندازه خود فیلم شهرت جهانی داشته باشد)، کاپولا همواره با پروژههای سنگینی دست و پنجه نرم کرده است. اما فیلمی که او مدتها آرزوی ساخت آن را داشت، یک حماسه بسیار عظیم و جاهطلبانه به سبک آثار سیسیل ب. دمیل بود: مگالوپولیس. فیلمی که قرار بود درباره بازسازی نیویورک بعد از یک حادثه فجیع باشد. کاپولا میخواست نگاه مستقل خودش را به ماجرای فیلمش داشته باشد و بنابراین سه اثر استودیویی دهه ۹۰ خود (دراکولای براماستوکر، جک و بارانساز) را ساخت تا هزینه تولید مگالوپولیس را فراهم آورد.
در ابتدای قرن ۲۱ به نظر میرسید بعد از دو - سه دهه، شرایط ساخت مگالوپولیس آرامآرام در حال فراهم شدن است. تا این که یک حادثه غیر مترقبه، همه چیز را به هم ریخت: ۱۱ سپتامبر. خود کاپولا بعد از حملات ۱۱ سپتامبر اذعان کرد که ساخت فیلمی درباره حادثه وحشتناکی که برای شهر نیویورک پیش میآید، در شرایطی که تبعات حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا سالها گریبانگیر مردم آمریکا خواهد بود، کار بسیار سختی است. هر چند کاپولا هیچگاه احتمال ساخت مگالوپولیس را به طور قطعی رد نکرده، اما به نظر میرسد لااقل به این زودیها فرصت تماشای این فیلم را نخواهیم داشت. در ضمن فراموش نکنید که کاپولای کبیر ۷۷ ساله است!
۲) کالیدوسکوپ (KALEIDOSCOPE) - آلفرد هیچکاک
آلفرد هیچکاک یکی از بزرگترین، زیرکترین و بانفوذترین کارگردانان تاریخ سینما است و در چنین شرایطی، حتی تصور این که او هم هیچگاه نتوانسته یکی از پروژههای محبوبش را به فیلم تبدیل کند، چیزی کم از یک تراژدی ندارد. فیلمی که هیچکاک هرگز نتوانست آن را بسازد، کالیدوسکوپ نام داشت. فیلمی که قرار بود داستان یک قاتل زنجیرهای دارای نکروفیلیا را در شهر نیویورک به تصویر بکشد (نکروفیلیا نوعی انحراف جنسی است که در آن شخص اشتیاق به برقراری ارتباط جنسی با مردگان دارد).
هیچکاک چندین بار توانسته بود نظام سانسور هالیوود را دور بزند (از نمای پایانی فیلم شمال از شمال غربی گرفته تا سکانس مشهور حمام در روانی). اما داستان فوقالعاده تند و تیز کالیدوسکوپ که ذرهای با قوانین سانسور آن دوره همخوانی نداشت، باعث شد هیچ استودیویی حاضر به تقبل ریسک ساخت این فیلم نشود. هیچکاک در نهایت از ساخت این فیلم منصرف شد و برخی از ایدههای کالیدوسکوپ را در فیلم جنون (۱۹۷۲) به کار برد. البته به شکلی بسیار تلطیف شده که طبیعتاً هرگز نمیتوانست تأثیر مهیبی را بر تماشاگر بگذارد که هیچکاک در ذهن داشت.
۳) تپه شنی (DUNE) - آلخاندرو خودوروفسکی
رمان تپه شنی به قلم فرانک هربرت، یکی از مهمترین داستانهای علمی - تخیلی است. اقتباسی از این کتاب برای پرده نقرهای کار بسیار سنگینی به نظر میرسید. اما خودوروفسکی که سابقه ساخت چند فیلم کالت مشهور از جمله کوهستان مقدس و التوپو را دارد، مصمم بود این فیلم را به شیوه عجیب و غریب خودش بسازد. ماجرا زمانی کنجکاویبرانگیزتر میشود که بدانیم خودوروفسکی تصمیم داشت از اورسن ولز و سالوادور دالی به عنوان بازیگران فیلمش استفاده کند. همچنین قرار بود در موسیقی متن فیلم از قطعات گروههای مطرحی چون پینکفلوید استفاده شود.
با چنین شرایطی، اگر خودوروفسکی موفق میشد فیلمش را به پایان برساند، احتمالاً با اثری روبهرو میشدیم که شباهتی به هیچ فیلم دیگری نداشت. اما اوضاع به خوبی پیش نرفت. روند تولید فیلم آنقدر طولانی شد که حقوق ساخت تپه شنی فروخته شد و تماشاگران به جای تماشای فیلم خودوروفسکی، شاهد اقتباس دیوید لینچ از این کتاب بودند. اقتباسی که هیچگاه به عنوان یکی از آثار مطرح لینچ شناخته نشد.
۴) ناپلئون (NAPOLEON) - استنلی کوبریک
داستان جاهطلبیهای ناپلئون بناپارت در دستان استاد کمالگرا و جاهطلبی مثل کوبریک، میتوانست به یک شاهکار عظیم تبدیل شود. کوبریک مدتها در صدد ساخت فیلمی عظیم از زندگی ناپلئون بود. در دهه هفتاد حتی یک بار شایعاتی درباره رسیدن این فیلم به مرحله انتخاب بازیگر هم منتشر شد. گفته میشود یکی از گزینههای اصلی کوبریک برای بازی در نقش ناپلئون، آل پاچینو بود که همکاری این دو میتوانست نتیجهای منحصر به فرد داشته باشد. اما این فیلم هیچگاه ساخته نشد. در دهه ۹۰ به نظر میرسید کوبریک دوباره قصد دارد سراغ پروژه ناپلئون برود.
فیلم حتی بخشی از روند پیشتولیدش را هم سپری کرده بود. کوبریک بخشی از لوکیشنهای فیلم را هم انتخاب کرده بود و ارتش رومانی هم قرار بود در صحنههای نبرد فیلم به عنوان سیاهیلشگر حضور داشته باشد که مرگ ناگهانی کوبریک در سال ۱۹۹۹ همه چیز را به پایان رساند و فیلمنامه ناپلئون منتشر شد. کوبریک البته پروژههای ناتمام مشهور دیگری هم داشت. از جمله هوش مصنوعی که استیون اسپیلبرگ بعد از مرگ کوبریک آن را ساخت.
۵) قلب تاریکی (HEART OF DARKNESS) - اورسن ولز
همانطور که برخی از فیلمهای ساخته شده ولز به عنوان تعدادی از بزرگترین فیلمهای تاریخ سینما ستایش میشوند، تعدادی از پروژههای ساخته نشده او هم جای خودشان را به عنوان چند تا از مطرحترین آثار ساخته نشده تاریخ سینما باز کردهاند. ماجرای فیلم دونکیشوت او شاید معروفترین مورد از فیلمهای ناتمام ولز باشد. اما عجیب نیست که با ذهن فوقالعاده خلاق و رفتار منحصر به فرد ولز، او بیش از یک پروژه ناتمام دارد. مثل خیلی از اساتید جاهطلب تاریخ سینما، ولز همواره با مشکل فراهم کردن سرمایه ساخت آثارش دست و پنجه نرم میکرد.
تاجر ونیزی و روی دیگر باد از جمله پروژههای ولز هستند که متأسفانه هیچگاه به سرانجام نرسیدند. اما یکی دیگر از آثار ناتمام مشهور ولز، اقتباسی از رمان قلب تاریکی (اثر جوزف کنراد) است. اقدامات اولیه برای ساخت این فیلم آغاز شد. اما مثل همیشه، مشکل فراهم کردن سرمایه عاملی بود که باعث شد قلب تاریکی هم به فهرست پروژههای نیمهکاره اورسن ولز اضافه شود.
ارسال نظر