محمدرضا هدایتی از نقش «در حاشیه» اش می گوید
محمدرضا هدایتی از رکوردداران تیپ سازی در سریال های کمدی است. بازیگری توانایی که با تسلط بر میمیک چهره و صدایش و خلاقیتش در بازیگری توانسته به حق یکی از بهترین بازیگران عرصه طنز در پانزده سال اخیر باشد.
مجله هفت نگاه: محمدرضا هدایتی از رکوردداران تیپ سازی در سریال های کمدی است. بازیگری توانایی که با تسلط بر میمیک چهره و صدایش و خلاقیتش در بازیگری توانسته به حق یکی از بهترین بازیگران عرصه طنز در پانزده سال اخیر باشد. او در این سالها دستی هم بر آتش موسیقی داشته و در حال حاضر از او به عنوان خواننده مستعد و موفق نیز یاد می شود
تیپ سازی های شما همیشه هم بسیار جذاب بوده و هم با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطب روبرو شده. چطور به این تیپ هامی رسید و چه المان هایی برای خلق آنهادارید؟
یک بخش اش را خود فیلمنامه به آدم می گوید و وقتی متن را می خوانی یک تعریفی از شخصیت را به تو می دهد. وقتی هم که گریم می شویم سعی می کنیم که یک صدا برایش انتخاب بکنیم. یک گویش برایشان انتخاب بکنیم. فکر می کنم اکثر بازیگرهایی که تیپ می گیرند هم همین کار را انجام می دهند یا اینکه یک دفعه به وجود می آید. گریم که تمام می شود یک دفعه تعریف آن تیپ به ذهنت می آید.
یادم هست سر سریال «باغ مظفر» من تا قبل از اینکه جلوی دوربین بروم فکر می کردم که باید آذری حرف بزنم چون یک شازده بود و اصلا درجریان نبودم که تلویزیون اجازه نداده که با لهجه آذری این شخصیت حرف بزند. روز اولی که می خواستم بروم جلوی دوربین مهران گفت: «چه جوری حرف می زنی؟» گفتم: «خب آذری دیگه». گفت: «نه. تلویزیون اجازه نداده.» گفتم: «بشمر یه کاریش می کنم.»
سه دو یک، یکدفعه آن لهجه خودش آمد که لهجه اش برای اطراف بیرجند بود. من هیچ وقت ننشستم فکر بکنم که این تیپ را چه کار کنم و چگونه بسازم. یکدفعه خودش ایجاد شد. از قبل هیچ ایده ای در ذهنم نیست. تیپ آماده در ذهنم ندارم که بگویم حالا اینجا خرجش کنم.
یکی از مشخصه های بازر تیپ های شما لحن ها و گویش های شماست. این لحن و گویش که در نقش تان در سریال «در حاشیه» هم دارید آیا در لحظه اتفاق افتاده؟ منظورم این تیپ سازی ای است که در صدای شما اتفاق می افتد و در شکل گیری یک شخصیت خیلی تاثیر دارد؟
بله. چون قبلا مشابهی نداشتم. در مورد نقش صولت «در حاشیه» یک چیزی را لو بدهم و اعتراف کنم. در سریال «مرد دو هزار چهره» در قسمت آ خر یک نقشی را بازی کردم که جن گیری و احضار روح می کرد. نقش صولت یک مقدار خفیف شده آن نقش است. البته آن نقش خیلی هیولا و مخوف بود و یک موجودی مثل اجنه بود. نقشم در سریال «در حاشیه» نسبت به آن آرام تر است.
تسلط شما به لهجه ها و گویش های مختلف بومی به این تیپ سازی هماهنگی می کند؟
صددرصد بله. قطعا تاثیر می گذارد و شاخص ترش می کند به نسبت تیپ هایی که از لهجه استفاده نمی کنند. معمولا لهجه خیلی به چشم می آید. خیلی روی گوش مخاطب می نشیند. مثلا الان مطمئنم که خیلی از بچه ها دارند به لهجه جواد رضویان در این سریال حرف می زنند. چون لهجه آهنگ دارد. ریتم دارد.
من چون بچه سیستان بلوچستانم خود بچه زاهدان بودن باعث می شود که تو با چند لهجه آشنایی داشته باشی. با کرمانی، بیرجندی، بلوچی، یزدی. این لهجه هایی هستند که در زاهدان زیاد شنیده می شوند. جدای از این کسی که با یک لهجه و زبانی آشناست، بقیه لهجه را نیز بهتر می تواند تقلید کند و یک ذره تیپ سازی را برای من راحت می کند. برای من چالش برانگیز است که بتوانم از پسش بربیام.
همیشه در همکاری هایتان با مهران مدیری، تیپ های جذابی را بازی کرده اید که بسیار موفق بوده اند اتفاقا خیلی وقت ها بسیار هم در بطن جامعه و اصطلاحات رایج در مکالمه های مردم رسوخ پیدا کرده اند. آیا خود شما هم این دغدغه را دارید که حتما در سریال های مهران مدیری چنین تیپ هایی را داشته باشید؟
ببینید مردم عادت ها را دوست دارند. مردم دوست دارند فانتری کارهای آقای مدیری را ببینند. فانتزی کارهای آقای مدیری است که باعث جذابیت کارهایش می شود. در سایر کارهای طنز کسی انقدر سراغ چیزهای فانتزی و غیرواقعی نمی رود. مردم دوست دارند وقتی من سرکارهای آقای مدیری ظاهر می شوم تیپ داشته باشم.
اگر با چهره عادی خودم بازی کنم احتمالا حرف چندانی برای گفتن نخواهم داشت و مردم هم دوست نخواهند داشت. این فرم کارمان است. فرم کارهای آقای مدیری این شکلی است که یک سری بازیگر می آورد که می توانند تیپ بسازند و اگر لازم باشد اصلا استفاده نمی کنند. مثلا در «ویلای من» احتیاج به تیپ نداشت و من هم نبودم یا در «جایزه بزرگ».
کاراکتر اصلی شما با تیپ هایی که بازی می کنید بسیار فاصله دارد. مخصوصا که شما در حیطه موسیقی هم فعالیت دارید و در آنجا هم حرف های زیادی برای گفتن دارید. مخصوصا در ۳،۲ سال اخیر که توجهات زیادی به محمدرضا هدایتی خواننده جلب شده این وجوه مختلف، این جهان های جدا از هم را چگونه در کنار هم قرارمی دهید؟
خب یک ذره خودم در این قضیه پررویی به خرج داده ام. یعنی با اینکه می دانستم در موسیقی به خوانندگی من جبهه خواهند گرفت ولی سماجت به خرج دادم که بگویم نه، اینجوری نیست و من در موسیقی خوبم.
(در این لحظه مهران غفوریان که چند لحظه ای بود به جمع ما پیوسته بود با شرینی خاصی گفت محمدرضا دارد شکسته نفسی می کند. من چند تا از کارهایش را شنیده ام و خیلی خوب هستند).
البته آن گارد نسبت به شما وجود ندارد.
به خاطر سماجت خود من آن گارد نسبت به من از بین رفت.
به توانایی و قابل اعتنابودن کارهای شما هم بر می گردد چون خواننده بسیار خوبی هستید و موسیقی متفاوتی را هم اجرا می کنید.
این را هم می شود گفت من مثل بقیه بازیگرها یا فوتبالیست هایی که خواننده شدند نرفتم کاری را همینطوری انجام بدهم. اینکه یک کسی آهنگی برای من بسازد و من هم همینطوری بروم بخوانم. من در موسیقی یک کارگروهی انجام دادم. من و رشید رفیعی به صورت گروهی کار کردیم. خیلی از ملودی ها را من می ساختم یا با هم می ساختم که بگیرد.
مثلا از ۲۰ تا ملودی ای که کار می کردیم ۵ تایش را برای آلبوم انتخاب می کردیم و بقیه اش را واقعا دور می ریختیم. کاری می ساختیم که بگیرد. حالا اگر نگرفته پس در همان حد بود و نباید می گرفته. خیلی دوست دارم که فرق بکنم. نقش هایم با همدیگر فرق بکند. این کارم با کار قبلی ام فرق بکند. این فرق داشتن برای خود من چالش برانگیز است.
یعنی خود شما به کنار هم قرارگرفتن این پارادوکس ها و جمع نقیضین علاقه دارید؟
قطعا همینطور است.
خیلی ها شاید فکر کنند محمدرضا هدایتی دوست دارد با چهره عادی خودش هم بازی کند تا تمام مردم کوچه بازار بدون گریم هم کاملا او را بشناسند. هیچ وقت چنین فکری داشته اید؟
نه. واقعا وقتی جلوی دوربینم و کات داده می شود آن شخصیت دیگر در من نمی ماند. اینطور نیست که بگویم ماه ها با این نقش زندگی کرده ام و حرف های این چنینی نه من در خانه دغدغه های دیگری دارم. زندگی خودم را دارم. کات که می دهند آن شخصیت هم کات داده می شود و خودم می شوم. دیگر هیچی در ذهنم نمی ماند با این اتفاق من خیلی حال می کنم.
اینکه یک چیزی در لحظه به وجود بیاید و اگر خوب بود دنبالش کنم. حالا شیوه های دیگری هم هست. قطعا اگر من یک فیلم جدی کار بکنم و طوری باشد که مثلا نقش یک دکتر را بازی کنم قطعا به این شیوه ای که در سریال های آقای مدیری کار می کنم نمی توانم کار کنم.
همکاری با مهران مدیری چه خصوصیاتی دارد؟
مهم ترین خصوصیتی که در همکاری با آقای مهران مدیری می بینی و خیلی به چشم می آید و با بقیه فرق می کند آرامشی است که در کار و گروه حاکم است. همیشه آقای مدیری در اول کار اگر بچه های جدیدی باشند می آید صحبت می کند و تاکید دارد که من بیشتر از همه چیز آرامش برایم مهم است. بنابراین هیچ صدای بلندی شما نمی شنوی.
حتی صدای خود آقای مدیری را هم وقتی دارد یک نقش را برای بازیگرش توضیح می دهد نمی شنوی. چون دارد در گوشی با او حرف می زند. این آرامش آن چیزی است که من خیلی دوست دارم. همیشه دنبال این آرامش هستم. فکر می کنم حس می کنید که چقدر مهم است. من این آرامش را فقط در کارهای آقای مدیری دیده ام و آقای طهماسب. به همین خاطر سالهاست که داریم با هم کار می کنیم. گروه هایی هم هستند که فقط یک بار با آنها کارکرده ام چون آن آرامش را در همکاری با آنها نداشته ام.
در حال حاضر در زمینه موسیقی مشغول چه فعالیت هایی هستید؟
هرچه تلاش کردم نرسیدم که آلبومم را منتشر کنم. جدیدترین کارم یک تک تراکی بود که با پژمان جمشیدی خواندم یک بخشی از تیتراژ برنامه شبکه سوم را خواندم که یک بخشی از یکی ازکارهای آقای ناصر عبدالهی بود. بخش های دیگر را عزیزانی مثل آقای رضا یزدانی خوانده بودند. یک بخش را هم آقای احسان علیخانی گفت شما زابلی بخوان. کار دیگری نکرده ام تا آلبوم بیرون بیاید. یک کنسرت مشترک هم در ۲۲ اردیبهشت خواهم داشت. با کامران تفتی و کیارش حسن زاده. با یک ارکستر روی صحنه می رویم.
ارسال نظر