ماشین های شگفت انگیز دنیای سینما
دنیای اتومبیل ها دنیای عجیب و رنگارنگی است که هر روز یک مدل جدید را جایگزین مدل های قدیمی تر می کند. در این بین اتومبیل هایی هستند که با دوره ای از زندگی ما عجین شده اند؛ ماشین هایی که هرگز فراموش نخواهیم کرد.
مجله همشهری دانستنیها - سولماز گرئی: دنیای اتومبیل ها دنیای عجیب و رنگارنگی است که هر روز یک مدل جدید را جایگزین مدل های قدیمی تر می کند. در این بین اتومبیل هایی هستند که با دوره ای از زندگی ما عجین شده اند؛ ماشین هایی که هرگز فراموش نخواهیم کرد. اینها همان اتومبیل هایی هستند که فقط در فیلم ها، انیمیشن ها و کارتون های دوران کودکی مان حضور داشته اند. در اینجا به برترین و خاطره انگیزترین اتومبیل های تخیلی نگاهی خواهیم انداخت.
Ecto-1
ماشین ارواح
گوست باسترز (Ghostbusters) یا شکارچیان روح نام فیلم کمدی و علمی - تخیلی است که بعدها تبدیل به سریال، کمیک و بازی پرطرفداری شد. در این مجموعه، داستان گروهی ماجراجو بیان می شود که در جستجوی ارواحند و با این پیشینه داستان های متعددی را به وجود می آورند.
اولین فیلم مجموعه، نخستین بار در سال ۱۹۸۴ به صورت عمومی اکران شد و طی آن معلوم شد خودرویی به نام Ecto-۱ آنها را همراهی می کند. این خودرو نخستین اتومبیل گروه است که با آن در نیویورک سیتی به جستجوی ارواح می پردازند.
این اتومبیل عجیب و غریب که توسط رهبر گروه یعنی دکتر ری استانتز ساخته شده، تمامی امکانات مورد نیاز یک گروه جن گیر یا چیزی شبیه به آن را به همراه دارد. در حقیقت اکتو ۱ بر پایه یک شاسی حرفه ای کادیلاک ۱۹۵۹ که یک مدل آمبولانس/ نعش کش بوده، ساخته شده است.
با مهارت های مکانیکی دکتر استانتز، اکتو 1 به اتومبیلی کاملا متمایز و سمبلی برای گروه تبدیل می شود که از فضای کافی برای قرار دادن ابزار کارشان مانند کوله پشتی پروتون، عینک های مخصوص اکتو، انرژی سنج PKE و تله های مختلف برخوردار است.
پس از روی کار آمدن مجدد گروه اکتو 1 مورد بازبینی قرار می گیرد و Ecto-a1 نامیده می شود و البته در سال 1991، Ecto-b1 هم روی کار می آید. یکی از امکانات جدید و قابل توجه این آخری «تله مگاگوست» نام دارد که بسیار قوی تر از تله روح اول است و روح های کوچکتر را هم به دام می اندازد.
موتور اکتو 1 تیونینگ به توربوشارژر مجهز شده در نتیجه نیروی مضاعف تولید می کند و سرعت و شتاب گیری اتومبیل را بالا برده است. بدنه نیز 25 درصد در مقابل ضربات مقاوم تر شده است. اکتو 1 می تواند با استفاده از قابلیت غیرمادی شدن از دسترس پلیس خارج شود.
II Tempo Gigante
لکنته ای که لکنته نبود
انیمیشن نروژی «مسابقه بزرگ در پینچ کلیف» در زمان نمایش خود چنان مورد توجه قرار گرفت که تنها در کشور نروژ که آن زمان 4.7 میلیون نفر جمعیت داشت، 5.5 میلیون عدد بلیت فروخت و حتی این فیلم در اواسط دهه 60 خورشیدی از شبکه 1 سیمای جمهوری اسلامی ایران هم پخش شد.
یکی از جاذبه های این فیلم خودروی «ایل تمپو گیگانته» بود که در ایران به «اپل تمپولکنته» برگردانده شده. با اینکه این اتومبیل هیچ شباهتی به دیگر اتومبیل های مسابقه ای ندارد اما به خاطر موتور بسیار قوی که دارد در طول مسابقه رقیبان را شگفت زده می کند.
این لکنته که مجهز به رادار نیز هست، ویژگی های جالب دیگری هم دارد. یکی از آنها بهره گیری از دو سرعت سنج است. سرعت سنج اول تا سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت و دومی از ۲۵۰ تا ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت را نمایش می دهد. پس از اکران فیلم یک نمونه واقعی از لکنته ساخته شد که ساخت آن یک سال انجامید و تمامی ویژگی های لکنته را دارا بود.
Bumblebee
زنبور خشن
در اولین اکران فیلم ترانسفورمرز بسیاری ادعا کردند که بیشتر مشتاق تماشای مدل جدید کامارو هستند تا فیلم. این مدل جدید با زیبایی خیره کننده اش برای نخستین بار روی صفحه نقره ای قرار گرفت.
کامارو که در نقش روبات دوست داشتنی، «بامبل بی» ظاهر می شود در قسمت «تاریکی ماه» می تواند بدون تغییر شکل کامل و روی چهار چرخ هم به مقابله با دشمنان برخیزد. در حالت ایستاده عناصر کلیدی طراحی کامارو کاملا قابل تشخیص هستند. بامبل بی می تواند دست راست خود را به یک توپ پلاسما تغییر دهد، از شانه هایش موشک پرتاب می کند و از مچ دستش یک خنجر تبرمانند بیرون بیاورد.
Audi RSQ ۲۰۳۳
من فوق العاده هستم
اتومبیل زیبایی که در تصویر می بینید یک دستگاه آئودی RSQ کاملا ویژه است. این مدل مفهومی موتور وسط را آئودی AG برای درخشش در فیلم علمی - تخیلی I.Robot طراحی کرد. این فیلم که در سال ۲۰۰۴ به نمایش درآمد. بر آن بود تا شیکاگوی سال ۲۰۳۵ را به تصویر بکشد، بنابراین RSQ می بایست کاملا آینده نگر می بود و فن آوری های آینده را به صحنه می آورد.
در حالی که قرار بود بینندگان در یک نگاه آئودی بودن این کوپه اسپرت را تشخیص دهند باید کمپانی یک طرح کاملا متفاوت از آئودی ارائه می کرد تا کاملا آینده نگر باشد.
برای دستیابی به چنین طراحی چالش برانگیزی مهندسین آئودی طراحی غالب بخش جلوی آئودی های حاضر را با جلوپنجره آشنا، چهار حلقه تو در توی لوگو و سیستم کنترل راننده حفظ کردند.
ویژگی های خاص دیگری نیز با پیشنهاد کارگردان، الکس پرویاس به RSQ اضافه شدند که یکی از آنها قرار گرفتن گلوله های غلطان در جایگاه چرخ های معمولی بود و دیگری درهای پروانه ای برعکسی که به نیمه عقب متصل می شدند.
Aston Martin D۸۵
ماشین باند، جیمز باند
آستون مارتین DB-۵ یکی از شناخته شده ترین اتومبیل های تاریخ سینماست. این جنتلمن ظاهر زیبایش را مدیون کمپانی ایتالیایی «کاروتزینا تورینگ» است که توسط کمپانی آستون مارتین ساخته شده است.
DB-۵ نسخه به روزرسانی شده مدل قبلی خود یعنی DB۴ است که حضور پررنگش در فیلم های به یادماندنی جیمزباند مانند گلدفینگر و تاندربال از خاطر کسی پاک نخواهد شد.
فهرست طولانی امکانات آن شامل مسلسل های دوقلو، سپر دژکوب، صندلی پرتاب کننده، صفحه ضد گلوله، یک دستگاه تلفن سری، تیغه چرخ های عقب، رادار ردیاب و سیستم روغن پاش، میخ افکن و دودزا می شود اما مهمترین و جالب ترین ویژگی DB۵ ۰۰۷ در مقایسه با اتومبیل های امروزی، سیستم ردیاب آن است که این روزها بسیار باب شده.
Lotus Espirit Sl Submarine
دوزیستی که عاشقش بودم!
وقتی صحبت از اتومبیل های جیمزباند به میان می آید کمتر کسی پیدا می شود که یاد فیلم خوش ساخت «جاسوسی که عاشقش بودم» و آن ماشین لوتوس اسپرت سری ۱ که در سال های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۷ در انگلیس ساخته شده بود، نیفتد. از سری ۱ در سال ۱۹۷۵ در «موتورشوی پاریس» رونمایی شد و در سال ۱۹۷۶ به تولید رسید اما در سال ۱۹۷۷ که در یک سکانس تعقیب و گریز طولانی در جزیره ساردینیا نقش اتومبیل جیمزباند را بازی کرد، به شهرتی جهانی دست یافت. این شهرت تا حد زیادی به دلیل قابلیت تبدیل شدن آن به یک زیردریایی بود.
سری ۱ همچنین «وت نلی» یا «نلی خیس» نیز نامیده می شد که به نام هواپیمای کوچک باند (نلی) در فیلم «تنها دو بار زندگی خواهی کرد» اشاره دارد. سری ۱ علاوه بر خاصیت دوزیستی بسیار مسلح وآماده رزم هم بود. در تعقیب و گریزها قادر بود روی اتومبیل های دشمن سیمان بپاشد و این کار را با کمک توپ های کوچک خود انجام می داد.
قوس چرخ هایش به باله های سفید تبدیل می شدند و یک پریسکوپ کوچک به آن اجازه می داد تا از زیر آب اوضاع را کنترل کند.
از سلاح های دیگر آن می توان به یک موشک که به بالا پرتاب می شد و دشمنان هوایی را هدف قرار می داد، رنگ مشکی که برای استتار به کار می گرفت، مین های کوچک که از قسمت زیر اتومبیل خارج می شد و بمب های کوچک قابل انفجار که از بین چراغ های جلو شلیک می شدند اشاره کرد.
Delorean DMC-۱۲
زمان در اختیار اوست
در سه گانه «بازگشت به آینده» شاهد حضور ماشین زمان DeLorean هستیم. با جایگری سرنشینان، انتخاب زمان مورد نظر به عنوان مقصد و شتاب گیری بیشتر اتومبیل، شاهد درخشش نوارهای آبی رنگ در اطراف آن هستیم. چند ثانیه بعد کل اتومبیل در هاله ای آبی رنگ ناپدید می شود و تنها رد آتشین تایرها باقی می ماند.
بعد از ار سفر بدنه دلوریان کاملا سرد می شود و قطرات شبنم بر آن نقش می بندد. دلوریان که بر شالوده یک مدل سوپراسپرت دلوریان DMC-۱۲ با درهای گالوینگ ساخته شده، اتومبیلی الکتریکی است که به میزان زیادی الکتریسیته نیاز دارد که آن هم از طریق یک رآکتور هسته ای پلاتینیومی تامین می شود.
درون کابین یک خازن وجود دارد که نور ساطع شده از این خازن به محض نزدیک شدن اتومبیل به سرعت مورد نیاز یعنی ۱۴۲ کیلومتر بر ساعت به سرعت خاموش و روشن می شود تا اینکه مارتی مک فلای و دوستانش وارد مرحله بعدی سفر شوند و نور به صورت یک خط پیوسته درآید.
در طول مجموعه دلوریان یک اتومبیل ثبت شده با گواهی نامه در ایالت کالیفرنیاست. از آنجا که تعداد اعداد و حروف پلاک نباید بیشتر از هشت عدد باشد، روی پلاک آن نوشته شده: OUTATIME یعنی خارج از محدوده زمان.
در انیمیشن ها دلوریان از قابلیت سفر در فضا هم برخوردار می شود. در طراحی دلوریان سعی شده اتومبیلی ساده، جالب و در عین حال خطرناک خلق شود؛ انگار که در یک گاراژ کهنه از قطعات دورریختنی ساخته شده است.
The Batmobile
خفاش شب
بتمن را با گجت ها و دستاوردهای تکنولوژیکش در خاطر داریم اما در بین این ابزارها اتومبیل های این مرد خفاشی همیشه بیش از پیش مرکز توجه بوده اند به گونه ای که نمی توان او را جدای از آنها تصور کرد.
طراحی این اتومبیل ها بارها دستخوش تغییرات شده اما هر بار با استقبال بی نظیری روبرو شده است. با این حال طراحی نیرومند، نظامی و منحصر به فرد بت موبیل Tumbler در سه گانه ساخت کریستوفر نولان مانند «شوالیه تاریکی» و «بت من آغاز می کند» از لحاظ فنی و بصری به عنوان قوی ترین طراحی اتومبیل های بتن من شناخته می شود.
این اتومبیل Chevy ۳۵۰ cid با بهره گیری از یک موتور هشت سیلندر V شکل صفر تا صد کیلومترش فقط پنج ثانیه طول می کشد به طوری که حتی لاستیک های آفرود ۹۰ سانتیمتری آن اختلالی در این شتاب گیری سریع به وجود نمی آورند.
چرخ های جلو به سیستم تعلیق جداگانه متصل هستند و گفته می شود بدنه از ۶۵ پنل فیبر کربنی ساخته شده است. جالب تر آنکه این غول سیاه رنگ در ابعاد واقعی ساخته شده است. این اتومبیل که از هر جایی یا بهتر بگوییم از روی هر چیزی عبور می کند، یک موتور سیکلت بسیار جذاب هم در دل خود جای داده که بت من در مواقع مورد نیاز به سراغ آن می رود.
متاسفانه همه اتومبیل های بتمن آنقدر به دنیای واقعی نزدیک نشدند. طراحی جورج بریس در سال ۱۹۶۶ برای یک شوی تلویزیونی جانی تازه به مفهومی لینکلن فوتورا بخشید. این مفهومی آینده نگر در سال ۱۹۵۵ ساخته شد اما هرگز به مرحله تولید نرسید.
طراحی نفسگیر بریس تنها در مدت سه هفته صورت پذیرفت. او در اواسط دهه ۶۰ مفهومی فوتورا را مستقیما به بهای ناچیزی از فورد خریداری کرده بود، بنابراین به محض گرفتن سفارش طراحی را به سرعت آغاز کرد. زیبای مشکی رنگ او در همه دوران ها بیننده را به وجد آورده است. از این مدل سه نمونه از جنس فایبرگلاس نیز ساخته شدند که تا مدت ها در نمایشگاه های مختلف به نمایش درآمدند.
Lightning McQueen
محمد علی کلی و مک کوئین
لایتنینگ مک کوئین قهرمان همان اتومبیل دوست داشتنی و پرطرفدار انیمیشن «اتومبیل ها» است که بسیاری آن را با نام مک کوئین می شناسیم. نام او از گلن مک کوئین، انیماتور کمپانی پیکسار گرفته شده که در سال ۲۰۰۲ فوت کرد و طراحی اش بر اساس اتومبیل های مسابقه ای ناسکار صورت پذیرفته. با اینحال نمی توان منکر تاثیر عمیق طراحی مزدا میاتا و دوج وایپر بر آن شد.
در نسخه اصلی فیم شاهد شباهت چشمگیر رنگ آمیزی آن با شورلت کروت نیز هستیم. برای دستیابی به شخصیت مغرور و در عین حال خوش قلب و دوست داشتنی مک کوئین، طراحان از شخصیت های به نامی مانند بوکسر معروف محمد علی کلی و بازیکن بسکتبال مایکل جوردن الهام گرفته اند.
Lexus ۲۰۵۴ Concept
خودروی اقلیت
فیلم «گزارش اقلیت» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و بازی تام کروز در سال ۲۰۰۲ ساخته شد. یکی از عناصری که مورد توجه ویژه بینندگان قرار گرفت، اتومبیل خاص و نامتعارف شخصیت اصلی بود. این لکسوس ۲۰۵۴ یک مدل مفهومی بود که اسپیلبرگ شخصا برای حضور در فیلم سفارش داده بود.
او که خود مالک یک اتومبیل لکسوس بود، تمایل داشت لکسوس گزارش اقلیت به گونه ای طراحی شود که انگار در سال ۲۰۵۴ به سر می برد.
در نهایت ۲۰۵۴ اتومبیلی خیره کننده و استثنایی از آب درآمد که از سلول های سوختی تغذیه می شد و از تجهیزات ایمنی بسیار بالایی از جمله ساختار ایمن در برابر تصادف و سیستم های امنیتی بیومتریک بهره می برد.
این خودروی سینمایی در فیلم «جزیره» نیز ظاهر می شود با این تفاوت که رنگ آن به آبی تغییر کرده است. یک سایت مرتبط با فیلم هم لکسوسی را معرفی می کرد که به طور خودکار رانندگی می کرد، به صورت شفاهی شام می گرفت و موسیقی مطابق با حال و هوای سرنشینان را پخش می کرد.
این سایت برنده چندین جایزه تبلیغات شد. ۲۰۵۴ پس از آن در چندین اتوشو و رویداد عمومی به نمایش گذاشته شد. کمپانی لکسوس پنج میلیون دلار برای حقوق تبلیغات اتومبیل و استفاده از نام تجاری شرکت در کنار نام فیلم پرداخت کرد.
دیگر خودروهای تخیلی
V;K's ۱۹۸۰ Porshe ۹۱۱
آلمانی مرگبار
دیوانگی با اتومبیل های ضد ضربه و سنگین وزن «مسابقه مرگ» حس و حال خود را دارد اما به جرأت می توان ادعا کرد که پورشه ۹۱۱ هیجان انگیزترین اتومبیل این مسابقه مرگبار است. درست است که منبع تامین نیروی آن را یک موتور ۲.۷ لیتری، شش سیلندر V شکل تشکیل می دهد اما آمادگی هر چه تمامش برای تارومار کردن دشمنانش هر کمبودی را جبران می کند. با داشتن این همه اسلحه و مهمات کسی اهمیت نمی دهد که در کاپوت نداشته باشد!
The Gadgetmobile
ماشین پرتوان...
صحبت از تجهیزات که به میان می آید نام کارآگاه گجت بدجوری در ذهن آدم شروعت به بازی می کند. از فندک سرانگشتان تا پاهای پرتوانش بگیرید تا برسید به اتومبیل اش که مملو از امکانات بود. اتومبیل تغییرپذیر او در یک چشم به هم زدن به مینی ون یا اتومبیل پلیس تبدیل می شد. حالت ون آن که کاملا امن است در گردش های خانوادگی وقتی گجت با پنی و برین است، استفاده می شود.
حالت پلیس آن بسیار سریع تر است و در ماموریت ها به کار می آید اما ویژگی منحصر به فرد این خودرو چنگک آن که در جلو تعبیه شده و می تواند به وسیله آن اشیا را بگیرد و بلند کند، نیست بلکه این اتومبیل که یک تویوتا سوپر است یک شخصیت مذکر است که می تواند فکر کند و با گجت گفتگو کند.
Citroen ۲CV
قرقی، ژیان هوشمند
مجموعه چاق و لاغر به غیر از دو کارآگاه خصوصی ابله اش و آن روبات زبان نفهم، یک شخصیت شاهکار به نام «قرقی» داشت که بار نمک سریال را دو چندان می کرد. قرقی در اصل یک ژیان قرمز رنگ و با گل های زرد بود که برخلاف دیگر ژیان ها و حتی ماشین های از خود بهتر، هوش مصنوعی داشت و می توانست نه تنها برای خودش بلکه برای چاق و لاغر هم تصمیم بگیرد.
قرقی احتیاجی به راننده نداشت و مسیرها را به درستی از یکدیگر تشخیص می داد و هر از گاهی هم حال دشمنان را جا می آورد. این ژیان را می تواند تنها خودروی فیکشن ایرانی دانست که هوش مصنوعی در آن به کار رفته بود!
نظر کاربران
ماشین های پژو 406 و 407 فیلم تاکسی توی لیست نبود!!!!!!