شهرزاد کمالزاده: فیلمنامه برایم خیلی مهم است!
شهرزاد کمالزاده با بازی در سریال «هزاران چشم» ساخته کیانوش عیاری نخستین حضور تلویزیونی خود را تجربه کرد و در سال ۱۳۸۳ با بازی نقشی کوتاه در فیلم «دیشب باباتو دیدم آیدا» به کارگردانی رسول صدرعاملی وارد عالــم سینما شد.
کمالزاده بازی در فیلمهای سینمایی «بشارت به یک شهروند هزاره سوم»، «راز دشت تاران»، «شب بیستاره»، «آدمکش»، «سه زن»، «عقاب صحرا»، «به دنبال خوشبختی»، «نامزد امریکایی من»، «هم خانه» و ... را تجربه کرده و این روزها فیلم «روزگاری عشق و خیانت» را در حال اکران دارد. کمالزاده در این فیلم که روایتی تاریخی-سیاسی است، نقش پروانه را ایفا کرده است.
چگونه به پروژه «روزگاری عشق و خیانت» پیوستید؟
وقتی فیلمنامه «روزگاری عشق و خیانت» را خواندم از نقش پروانه خیلی خوشم آمد. این فیلم علاوه بر اینکه درامی اجتماعی با رگههایی عاشقانه داشت به موضوع با اهمیتی میپرداخت که برای من بسیار با ارزش بود. اینکه مردم ایران برای حفظ خاک مملکت خودشان تا چه اندازه ایثار و از خودگذشتی کردهاند. این یکی از اصلیترین دلایلی بود که باعث شد در این پروژه حاضر شوم. علاوه بر این موضوع همکاری با گروه بسیار خوب و باتجربهای که در پشت و جلوی دوربین فعالیت داشتند مرا به شرکت در این پروژه ترغیب کرد.
آیا شخصیتی که در «روزگاری عشق و خیانت» نقش آن را ایفا کردید مابهازای تاریخی داشته است؟
داستان اصلی که در این فیلم روایت میشود شرح ماجرایی واقعی است ولی کاراکتر پروانه وجود بیرونی نداشته و ساخته ذهن نویسنده بوده است.
شخصیت پروانه در دو دوره زمانی مختلف به مخاطبین معرفی میشود؛ دوره حال و گذشته. با توجه به این موضوع که نسرین مقانلو ایفاگر نقش پروانه در دوره حال بود، آیا شما و ایشان برای تصمیمگیری درباره چگونگی اجرای این کاراکتر با هم مشورت و همفکری داشتید؟
رمانی خانم مقانلو به این پروژه اضافه شدند که سکانسهای مربوط به بازی من رو به پایان بود. سکانسهای ما حتی به لحاظ لوکیشن هم در دو محیط کاملا جدا از هم فیلمبرداری شدند. تمام سکانسهای من در دشت مغان و سکانسهای نسرین مقانلو در تهران ضبط میشد. بنابراین متاسفانه شرایط همفکری درباره این کاراکتر میان من و خانم مقانلو فراهم نبود.
پروانه دختر شهرنشینی است که بهواسطه کار پدرش به دشت مغان سفر میکند. با توجه به این پیشینه چرا پروانه به یک پسر ساکن روستا که هیچ شناختی هم از او ندارد علاقهمند شده و تصمیم به ازدواج با او میگیرد؟
به نظر من کاراکتری که پروانه به او علاقهمند میشود تنها یک پسر روستایی نیست، بلکه این کاراکتر یک شخصیت تحصیل کرده و قابل قبول است که همه از او حساب میبرند و برایش احترام قائل هستند. این کاراکتر برای پروانه جذابیتهای فردی دارد و در بخشی از داستان میبینیم که پروانه را از بحرانی بزرگ نجات میدهد. بنابراین فکر میکنم پروانه به اندازه کافی برای علاقهمند شدن به او دلیل موجه داشته است.
شما در این فیلم با یک کارگردان کار اولی همکاری داشتید. خیلی از بازیگران حاضر نیستند که ریسک کنند و خود را به یک کارگردان کار اولی بسپارند. شما در این خصوص چگونه فکر میکنید؟
در ۱۵ سالی که در این عرصه فعالیت میکنم، این چندمین تجربه همکاری من با کارگردان کار اولی است و هیچ شناختی از داود بیدل نداشتم ولی در جلسه اولی که با ایشان هم صحبت شدم فهمیدم که به خوبی نسبت به کارشان آگاهی دارند.
بهعلاوه مجموعه افرادی که در این پروژه حضور داشتند آنقدر حرفهای بودند که نمیشد فکر کرد این همه آدم بیدلیل برای همکاری در این پروژه دور هم جمع شدهاند. اما اگر بخواهم به سوال شما پاسخ بدهم باید بگویم که فکر میکنم همانگونه که یک روز کارگردانها به من اعتماد کردند و نقشی را به من سپردند تا ایفا کنم، من هم باید به خیلی از کارگردانهای کار اولی اعتماد کنم تا بتوانند رفتهرفته به سبک مورد نظرشان رسیده و در این زمینه پیشرفت کنند.
هر هنرمندی بالاخره از یک نقطه مسیرش را آغاز میکند و کسانی که در این عرصه مشغول به فعالیت هستند باید در حرکت رو به جلو این هنرمندان با آنها همکاری لازم را داشته باشند. البته آقای بیدل پیش از این تجربه ساخت تله فیلم را نیز داشتهاند و اینگونه نبود که برای اولینبار بخواهند کارگردانی را تجربه کنند.
اینکه قرار بود در یک فیلم تاریخی بازی کنید باعث نشد به سراغ مطالعه درباره آن دوره بپردازید؟
پیش از اینکه به دشت مغان برویم درباره این قصه با داود بیدل صحبت کرده بودم و زمانی هم که وارد دشت شدیم از مردم و اهالی آن منطقه درباره این رویداد تاریخی پرسوجو و تحقیق کردم. البته همانطور که پیش از این گفتم، نقش من نقشی نبود که ما به ازای تاریخی داشته باشد و اتفاقاتی که در این فیلم برای پروانه میافتد، میتوانست در هر دوره تاریخی رخ بدهد. به نظر من پروانه دختری شهری است که بدون آگاهی از جو موجود در دشت مغان، وارد این روستا میشود و ورود او به این محیط ناشناخته، برایش تجربههای جدیدی به همراه دارد.
من نیز برای اولین بار بود که وارد محیط دشت مغان میشدم و به همین لحاظ توانستم ناآشنا بودن پروانه را با محیطی که در آن قرار میگیرد بیشتر درک کنم. فکر میکنم بازی در این نقش خیلی نیاز به آگاهی از اتفاقات تاریخی که در آن زمان رخ داده نداشت و سعی کردم براساس شخصیت پردازی که برای پروانه در نظر داشتم به ایفای این نقش بپردازم.
شهرزاد کمالزاده از آن دسته بازیگرانی است که کاملا خودش را به دست کارگردان میسپارد یا اینکه بهسختی به کارگردانها اعتماد میکند؟
تا به حال با هر کارگردانی که همکاری داشتهام سعی کردهام خودم را از فیلتر او عبور دهم اما این به این معنی نیست که هیچ بحثی درباره شخصیتپردازی کاراکترم با کارگردان نداشته باشم. در کنار این موضوع که سعی میکنم به نگاه کارگردان احترام بگذارم در خصوص طرز فکرم با او صحبت میکنم تا بتوانیم با هم به نقطه نظر مشترک برسیم.
با همفکری درباره نقش میتوان چیزهایی را به کاراکتر اضافه کرد که ممکن است پیش از آن در فیلمنامه لحاظ نشده ولی افزوده شدن آن موارد باعث شود کاراکتر برای مخاطبان قابل باور و ملموس تر شود. اگر پیشنهاداتی که بازیگر درباره کاراکترش به کارگردان میدهد برای او قابل قبول و مثبت باشد اتفاقا خیلی هم از اجرای آن استقبال خواهد کرد.
برای ورود به یک پروژه چه چیزهایی برایتان در اولویت قرار دارد؟
به نظر من موارد زیادی وجود دارد که یک فیلم، به فیلمی موفق تبدیل بشود. ولی برای من فیلمنامه و کارگردان خوب در ساخت یک فیلم از هر چیزی مهمتر است.
داود بیدل را در کارگردانی چگونه دیدید؟
ایشان با توجه به انگیزهای که برای ساخت این فیلم داشتند سعی کردند تمام تلاششان را برای بهتر اجرا شدن بهکار بگیرند ولی بهطور کلی فکر میکنم در آثار بعدی ایشان نتایج بهتری را شاهد خواهیم بود.
ارسال نظر