حمید لولایی و سخت‌ترین نقش زندگی‌اش

مجله زندگی ایده آل: حمید لولایی پس از سال‌ها تجربه اندوزی درنقش‌های کمدی سخت‌ترین نقش زندگی‌اش را درفیلم سه‌بیگانه در سرزمین ناشناخته بازی می‌کند . نقشی که می‌تواند کارنامه بازیگری اورا به دوبخش تقسیم کند. حمید لولایی و نقش حساسیت برانگیزش می‌تواند پاشنه آشیل فیلم باشد اگر...

یك روحانی امروزی و مدرن

این نقش در واقع نقش كوتاهی است. یكی از همسایه‌های ساختمانی است كه سه شخصیت اصلی فیلم در آن ساكن می‌شوند و می‌خواهند ماموریت خود را انجام دهند. این سه نفر برخوردهایی با همسایه‌ها و شخصیت‌های دیگر دارند كه یكی از این همسایه‌ها نقش روحانی است كه برعهده من است. این روحانی خیلی امروزی و مدرن است و شكل متفاوتی دارد. اهل وایبر و واتس‌آپ و شبكه‌های مجازی است و كارهای جذابی انجام می‌دهد.

حركت روی لبه تیغ

نقش خاصی است؛ به دلیل اینكه درواقع نقش یك روحانی است و نمی‌شود خیلی از آن كارهای طنز را در این نقش ایجاد كرد. سعی كردیم كه شكل خاصی به این نقش بدهیم. درواقع یك حركت روی لبه تیغ بود. سعی كردیم این نقش طوری باشد كه زیاد دیده نشود و در عین حال طوری آن را اجرا كنیم كه خیلی هم حاشیه‌ای نباشد و وظیفه‌اش در پیشبرد داستان را به خوبی انجام دهد. گریم این نقش خوب انجام شد و جالب آنكه با یك تست به این گریم رسیدیم؛ یعنی همان تست اول به اجرا رسید!


نه سنگین و نه ساده

كوتاه بودن این نقش را دوست داشتم چون با این نقش می‌توانم بازخورد كارم را در بین مردم ببینم. البته سعی كردم این نقش خیلی هم مثبت سنگین نباشد. درواقع آن را خیلی ساده گرفتیم. از سویی این‌طوری هم نیستم كه اگر هركاری در این زمینه پیشنهاد شود آن را بپذیرم بلكه دوست دارم اگر در آینده هم قرار است چنین نقشی را در كاری بازی كنم، یك داستان خوب و یك نقش خوب باشد و این‌طور نیست كه به خاطر خاص بودن نقش، هر فیلمی در این زمینه پیشنهاد شد، قبول كنم.

دشواری و محدودیت‌ها

این‌طور نبوده كه بخواهم كاملا شكل یك روحانی خاص باشم تا كارهای آن شخص را دنبال كنم. سعی من بر این بود كه بر اساس فیلمنامه كار كنم و درواقع سكانس‌های این نقش خیلی كوتاه‌كوتاه است و دیالوگ‌هایش نیز خاص است در نتیجه طوری نبوده كه روی این نقش خیلی زوم شده باشد و. . . ولی به هر صورت به دلیل محدودیت‌هایی كه داشت و شرایط خاصی كه ایجاد شده بود، بازی در این نقش كار راحتی نبود.

دور از ذهن و باور من

اصلا فكرش را نمی‌كردم به دلیل كارهای طنزی كه همیشه انجام داده‌ام یك روز نقش یک روحانی به من پیشنهاد شود ولی آقای مظلومی این كار را به من پیشنهاد كرد و علاقه نشان دادند كه این نقش را من بازی كنم و من هم پذیرفتم.

به خاطر میمیك خاص

همكاری‌های قبلی با آقای مظلومی در انتخاب فعلی تاثیر زیادی نداشت. احتمالا ایشان یك نوع بازی خاص و میمیك ویژه‌ای را برای این نقش می‌خواست كه آنها را در من دیده بود به همین دلیل، نقش را به من پیشنهاد داد.

سه كار آماده پخش

آخرین كارهایی كه در آنها بازی كرده‌ام یك فیلم سینمایی به نام «كالسكه» بود كه در آن نقش كوتاهی داشتم. همزمان با این كار، در فیلم «شگون» حضور دارم كه در آن با امیر غفارمنش و نفیسه روشن همبازی هستم. همچنین سه كار تله، آماده نمایش دارم كه برای شبكه خانگی ساخته شده كه از میان آنها «شاهزاده و گدا» علاوه بر شبكه خانگی ممكن است در تلویزیون هم پخش شود. فیلم سینمایی «لامپ‌صد» به كارگردانی سعید آقاخانی را هم در نوبت اكران عمومی دارم. نقشم در آن فیلم افتتاحیه كار است و نقش جالبی است كه برای مخاطب بسیار جالب خواهد بود.

تاثیرگذاری نقش

كوتاه یا بلندبودن نقش برایم مهم نیست بلكه تاثیرگذاری نقش خیلی مهم است. من بارها در سریال‌های ۹۰شبی در نقش اصلی بازی كردم ولی واقعا گاهی نقش كوتاهی را در كاری می‌بینید كه بسیار اثرگذار است. من هم سعی كرده‌ام اگر نقش كوتاهی را قبول می‌كنم، تاثیرگذار باشد. نمونه‌اش بازی‌ام در «لامپ‌صد» است كه عرض كردم واقعا خیلی خوب درآمده و هركسی كه دیده از آن خوشش آمده است.

هم موافق و هم مخالف

در مورد ساخت مجموعه‌ها و فیلم‌های شبكه خانگی راستش من هم موافق هستم و هم مخالف. . . ! مخالفم از آن جهت كه واقعا خیلی از كارهایی كه برای شبكه خانگی ساخته می‌شود، كیفیت خوبی ندارد. به نوعی برای اینكه زود و كم‌هزینه ساخته شود به كارهای بی‌كیفیت تبدیل می‌شود. اتفاقا این دست كارها خیلی هم زیاد شده‌اند و واقعا بعضی از آنها در حال سودجویی هستند.

از طرف دیگر مخاطب برای خرید یك كار واقعا گیج است و حتی ممكن است از این‌طور كارها زده شود درنهایت هم همه چیز را از چشم بازیگر می‌بیند چون به اعتماد آن بازیگر، فیلم را خریده‌ و این برای بازیگران بد می‌شود. از سویی موافقم چون در همین بین بعضی موضوعات وجود دارد كه روی آنها كار نشده است و در همین كارهای خانگی ساخته می‌شود و كارهای خوبی هستند؛ مثلا همان كار «شاهزاده و گدا» كار بسیار خوبی و در حد یك كار سینمایی بود.