هاجــر شبیه من نبود
سارا رسولزاده و اولین نقش مهم زندگیاش
«پردهنشین» اولین تجربه تلویزیونی سارا رسولزاده بود هرچند پیش ازاین او را در تئاتر و اجراهای تلویزیونی دیده بودیم اما «پردهنشین» اولین كار تصویریاش محسوب میشد.
مجله زندگی ایده آل - الناز دیمان: «پردهنشین» اولین تجربه تلویزیونی سارا رسولزاده بود هرچند پیش ازاین او را در تئاتر و اجراهای تلویزیونی دیده بودیم اما «پردهنشین» اولین كار تصویریاش محسوب میشد. به گواه بسیاری از بینندگان و منتقدان، رسولزاده بهخوبی از پس ایفای نقش هاجر، دختری كه هم دوست دارد با مرد مورد علاقهاش ازدواج كند و هم موافقت و رضایت پدر برایش مهم است، برآمده و این سریال میتواند در ستاره شدن او تاثیر بسزایی داشته باشد. با سارا رسولزاده از تجربه این سریال و نحوه آمدنش جلوی دوربین شعیبی حرفزدیم.
از اجرا تا بازیگری
بله حتما؛ من كار بازیگری را با تئاتر عروسكی شروع كردم و از دوران كودكی در این رشته فعال بودم. در دوران دانشآموزی و دانشجویی نیز همچنان در زمینه تئاتر فعال بودم تا اینكه برای «وورك شاپ» آقای دكتر رفیعی انتخاب شدم و بهترین كارم نمایش «یرما» نیز به كارگردانی آقای دكتر رفیعی بود كه در تماشاخانه «ره » اجرا شد. من دو سال با دكتر رفیعی همكاری كردم و به جرات میتوانم بگویم در حال حاضر بهترین كارگردان تئاتر ایران است.
من در زمینه اجرا نیز تجاربی دارم و اجرا در تلویزیون را نیز با همكاری خانم بهبودی در شبكه دو و در برنامهای زنده تجربه كردهام. شخصا اجرا را دوست دارم و بسیار مایل بودم كار در این فضا را تجربه كنم چون فكر میكردم كار سخت و جذابی است اما اجرا هرگز دغدغه اصلی من نبود و از آن به عنوان سكوی پرتاب برای بازیگری استفاده نكردم و پس از كار اجرا باز هم به دنیای تئاتر بازگشتم.
من هاجر شدم
آقای علی سرابی در یكی از تئاترها كار من را دیده بود و به آقای شعیبی معرفیام كرد. به دفتر آقای شعیبی رفتم و در جریان كار و قصه سریال «پرده نشین» قرار گرفتم و متوجه شدم برای نقش هاجر انتخاب شدهام. قسمتهایی از فیلمنامه را كه نوشته شده بود خواندم و چون قبلا كارهای خوب آقای شعیبی فیلم «دهلیز» را دیده بودم و گروه بازیگران را آقای سرابی انتخاب میكرد، به این گروه اعتماد كردم و همكاری با آنها را پذیرفتم.
گروه و عوامل سریال «پردهنشین» بسیار حرفهای بود و برای من كه اولین كار تصویریام را تجربه میكردم، این موضوع باعث خوشحالیام بود ضمن اینكه نقش هاجر را هم خیلی دوست داشتم.
دلسوز و سرسخت
دقیقا همینطور است. هاجر در عین دلسوز بودن سرسخت هم است. من نقش هاجر و جسارت این شخصیت را خیلی دوست داشتم. این كاراكتر از خیلی جهات شبیه من نبود و از برخی جهات خصلتهای مشترك داشتیم. مثلا فكر میكنم جسارت و تلاش هاجر در من هم وجود دارد اما یك سری تجربهها را هاجر دارد كه من در زندگیام نداشتهام.
اولین روزی كه به دفتر آقای شعیبی رفتم برای اینكه درباره سریال و نقش صحبت كنیم، آقای محسن كیایی هم حضور داشت و در همان جلسه از ما تست گریم و لباس گرفت و عكاسی كرد. در همان جلسه آقای سرابی به من گفت: «سارا تو خود هاجری» (می خندد). آقای سرابی گفت در چهرهات شیطنت و تیزهوشی وجود دارد كه تو را شبیه به كاراكتر هاجر میكند. خوشبختانه ما در این كار آقای علی صلاحی را به عنوان بازیگردان در كنار گروه داشتیم كه برای رسیدن به نقش كمك میكرد.
همچنین قای شعیبی علاوه بر اینكه كارگردانی حرفهای است، در زمینه بازیگری هم بسیار تواناست و بازیگران را بهخوبی درك میكند و دست آنها را برای اجرای نقش باز میگذارد و به خوبی آنچه از نقش و بازیگر میخواهند را توضیح میدهد. او كارگردانی بسیار صبور است و از پیشنهادها استقبال میكند. همه این عوامل به من برای بازی در نقش هاجر كمككرد.
رفاقت حرف اول را میزند
روز اول فیلمبرداری برای اینكه جلوی دوربین قرار خواهم گرفت، استرسی نداشتم چون قبلا در برنامه زنده تلویزیونی جلوی دوربین بودن را تجربه كرده بودم اما مدام فكر میكردم من باید روبهروی بازیگرانی كار كنم كه یا پیشكسوت هستند یا تجربه بازیگریشان بسیار بیشتر از من است و این موضوع فكرم را مشغول كرده بود كه كم نیاورم (می خندد). گذشته از شوخی این را میدانم بازیگر مقابل در فیلمها و سریالها بسیار مهم است و روی بازی بازیگران تاثیر مستقیم دارد.
میدانستم وقتی روبهروی بازیگرانی مثل ویشكا آسایش، محمود پاكنیت، محسن كیایی یا سارا بهرامی بازی میكنم، باید سعی كنم همانطور كه بازی آنها روی كار من تاثیر مثبت میگذارد، من نیز پارتنری مناسب باشم. سختترین ومهمترین مسئله در شخصیتام این است كه وقتی كسی به من اعتماد میكند بتوانم جواب این اعتماد را به شایستگی بدهم و در این كار نیز همواره به همین موضوع فكر میكردم.
در این كار دوستی عمیقی بین من و سارا بهرامی شكل گرفت و او در زمان فیلمبرداری خیلی به من كمك كرد. خوشبختانه پشت صحنه بسیار خوب و صمیمیای در این سریال داشتیم و كسانی كه تجربه كاریشان از من بیشتر بود، هرگز از موضع بالا به من نگاه نكردند و هرجا كمك لازم داشتم دریغ نمیكردند. برخورد تمام بازیگرانی كه با آنها در این كار افتخار همكاری داشتم، در تمرینها یا زمان فیلمبرداری بسیار دوستانه، دلسوزانه و خوب بود و همه چیز برایم بسیار شیرین و لذت بخش پیش رفت تا جایی كه بعد از اتمام فیلمبرداری بسیار ناراحت بودم و دوست نداشتم گروه را ترك كنم.
به عنوان مخاطب از نتیجه كار راضی بودید؟
خیلی این سریال را دوست داشتم چرا كه همه چیز از فیلمبرداری گرفته تا انتخاب لوكیشن، بازیگران و. . . در سطح بالایی قرار داشت و همه درست انتخاب شدهبودند و تلاش همه در نهایت این بود كه كیفیت كار بالا باشد.
بازخورد مردم چگونه بوده؛ آیا شما را میشناسند و در مورد این سریال و كاراكترتان با شما صحبت میكنند؟
خداراشكر بازخوردها خوب بوده. از همان قسمتهای ابتدایی سریال در شبكههای اجتماعی پیگیر نظرات مردم بودم و خوشبختانه از همان ابتدا مردم با سریال و قصه آن ارتباط برقرار كردند. قصه هاجر و براتعلی قصه اصلی كار نیست اما بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت و دوستانی كه نظراتشان را میشنوم یا میخوانم، این دو كاراكتر را خیلی دوست دارند و پیگیر قصه عاشقانه طلبه جوان و دختر مورد علاقهاش هستند. از اینكه داستان این شخصیتها اینقدر برای مردم جالب شده و آنها را دوست دارند، بسیار خوشحالم.
ارسال نظر