اكبر عبدی صدرنشین جدول «زنپوش»ها!
توزیع سریال «ابله» به كارگردانی كمال تبریزی و بازی محسن تنابنده در نقش پیرزن و از طرفی فاطمه گودرزی در نقش پیرمرد باعث شد این بهانه را داشته باشیم تا مروری كنیم بر نقشهایی كه مردان آن «زنپوش» شدند و بالعكس.
مجله زندگی ایده آل - دنیاخمامی: توزیع سریال «ابله» به كارگردانی كمال تبریزی و بازی محسن تنابنده در نقش پیرزن و از طرفی فاطمه گودرزی در نقش پیرمرد باعث شد این بهانه را داشته باشیم تا مروری كنیم بر نقشهایی كه مردان آن «زنپوش» شدند و بالعكس.
البته ما در سینما زنان انگشتشماری داریم كه در ردای مرد ظاهر شدند و با مرورهایمان تنها به چند مورد رسیدیم كه در ادامه میخوانید. اما نكتهای كه در این میان باید توجه داشت این است كه عبدالله اسكندری به عنوان یكی از برجستهترین طراحان گریم و چهرهپردازی ایران نقش بسزایی در باورپذیر شدن ظاهر این بازیگران داشته باشد و همان طور كه در ادامه میخوانید مهمترین «زنپوش»ها با طراحی گریم او بودند كه دیده شدند.
جواد رضویان / کلاهی برای باران
یک زن کلاهبردار
مسعود نوابی، كارگردان سینمای ایران هم یكی از آن فیلمسازانی است كه این ریسك را در یكی از آثارش به نام «كلاهی برای باران» داشت كه از بازیگری مرد بخواهد در نقش زن ظاهر شود.
جواد رضویان بازیگری بود كه سال ۸۵ این تجربه را داشت كه روبهروی دوربین نوابی در نقش پیرزن بایستد. داستان «كلاهی برای باران»درباره ابی و جلال است كه برای دزدی وارد خانهای میشوند و ابی در جریان دزدی متوجه حضور باران و مادرش در خانه میشود. او هنگام خروج متوجه خودكشی باران به علت شكست عشقی در برابر پیروز میشود اما به سرعت آنجا را ترك میكند و. . . .
جواد رضویان چندی پیش عكسی از این فیلم در صفحه اجتماعیاش منتشر كرد و زیر آن نوشت:«سلام. برای این گریم تقریبا چهار ساعت زیر دست مسعود افشار عزیز مینشستم ولی فكر كنم ارزشش رو داشت.»
علی تابش/ مادموزال خاله
مردی كه از مردان نامه عاشقانه گرفت!
اولین كسی كه در سینمای ایران نقش زن را ایفا كرده علی تابش، بازیگری قدیمی است كه در فیلم «مادموزالخاله» در ردای یك زن ظاهر شده است. بنا بر اطلاعاتی كه از این فیلم موجود است، كارگردان این اثر امین امینی بود كه در سال ۱۳۳۶ دست به ساخت این فیلم زد و در آن از بازیگرانی همچون تقی ظهوری، نصرتالله كنی و. . . استفاده كرده است. گفتهاند علی تابش آنقدر در نقش خود خوب ظاهر شده كه خیلیها باورشان نمیشدحتی پس از این فیلم، نامههای عاشقانهای از جانب مردان دریافت كرد!
محمود بصیری / دستفروش
اولین زن پوش ۳۵ سال اخیر
كاظم افرندنیا در سریالی در تلویزیون ایران یكبار نقش زن را به صورت كوتاه و گذرا تجربه كرده است اما سال ۱۳۶۵ اولین فیلمی كه در آن بازی یك بازیگر مرد در نقش زن به چشم آمد «دستفروش» بود.
این فیلم به كارگردانی محسن مخملباف تولید شد و محمود بصیری در آن نقش یك پیرزن را ایفا كرد. او در «دستفروش» نقش مادر مرتضی ضرابی را ایفا كرد و گریم فوقالعادهای كه روی صورت او انجام شده بود، تشخیص این موضوع را كه ما با یك مرد طرفیم، بسیار سخت كرد. بصیری در گفتوگویی درباره این فیلم گفته است: «در فیلم دستفروش نقش یك پیرزن را بازی كرده بودم و خیلی هم نقشام ماندنی شد. در همان جا اولین بازیگر زن سینمای ایران شدم.
در آن زمان آقای اسكندری گریمور ما بود. جا دارد بگویم هر كسی در هر كاری نمیتواند گریمور شود. در حال حاضر بعضی از گریمها را میبینم كه اصلا روی صورت بازیگر ننشسته و كاملا مشخص است. من بازیگر این چیزها را میفهمم ولی یكسری از افراد اصلا توجهی ندارند و فقط نگاه میكنند كدام بازیگر خوشگل است.»
امیرحسین رستمی/ مرد خاکستری
دیگر پیشنهاد این طوری قبول نمی کنم
تله فیلم«مرد خاكستری» به كارگردانی سجادشهریاری چندی پیش در شبكه نمایش خانگی توزیع شد و یك ویژگی داشت و آنهم امیرحسین رستمی بود كه با گریم یك دختر در آن حضور داشت.
این فیلم با مضمونی كمدی داستان زندگی هاتف (رستمی) جوانی كبوترباز را روایت میكند. شغل تخصصی او وصول چكهای برگشتی از طرق مختلف است. هاتف حین وصول یكی از این چكها درگیر رابطهای عاطفی میشود و او را با ماجراهای مختلفی روبهرو میكند تا اینكه….
به خاطر دستمزد؟!
رستمی خودش درباره اینكه چطور شد در این تله فیلم حاضر شد، در گفتوگویی عنوان كرد: «این روزها قحطی فیلمنامه است و ما مجبوریم یكی از آنها را انتخاب كنیم اما در نهایت به چند دلیل كار را پذیرفتم؛ اول اینكه گریم كار خیلی برایم جذاب بود و دوست داشتم این گریم را یكبار تجربه كنم. دلیل دوم اینكه كارگردان از دوستان صمیمی من است و با او خیلی راحتم و كار كردن با او را خیلی دوست دارم و دلیل آخر اینكه دستمزد خوبی برای این كار پرداخت شد.
این عوامل باعث شد تا كار را قبول كنم.» البته رستمی از این گریم سنگین حسابی خسته هم شده است و توضیح میدهد: «اگر باز چنین پیشنهادی داشته باشم، هرگز نمیپذیرم. به دلیل اینكه در طول فیلمبرداری كار خیلی اذیت شدم. تقریبا گریم من هر روز و روزی چند ساعت طول میكشید و تا تمام شدن گریم خیلی اذیت میشدم. این روزها اوضاع كار و فیلمنامهها خیلی بد است. هیچ فیلمنامه خوبی پیشنهاد نمیشود و ما مجبوریم از میان كارها به دلایلی مثل همین كار را پیدا كنیم و بپذیریم كه در نهایت سختیهای خودش را دارد.»
«معادله» و خانم حسین یاری!
حسین یاری در فیلم «معادله» به كارگردانی ابراهیم وحیدزاده در سال ۱۳۸۲ توانست در كارنامهاش «زنشدن» را ثبت كند. او در صحنههایی از این فیلم با گریم زنانه ظاهر شد و با گریم جالبی كه داشت توجه مخاطبان را به خود جلب كرد.
محسن تنابنده/ ابله
نقی هم زن شد !
محسن تنابنده كه نشان داده به بازی در نقشهای متفاوت علاقهمند است، با حضور در سریال كمال تبریزی با نام «ابله» نقش پیرزن را تجربه میكند.
مجید اسكندری، طراح گریم «ابله» تازهترین سریال كمال تبریزی در شبكه نمایش خانگی پیرامون گریم محسن تنابنده كه قرار است در قامت یك پیرزن بداخلاق جلوی دوربین برود، میگوید: « شخصیت مادربزرگ یك پیرزن ۸۰ ساله است و بدون شك نیاز به گریم سنگین دارد و گریم آن باید به گونهای طراحی میشد كه تنابنده بتواند با توجه به حجم گریم، نقش خود را به خوبی ایفا كند. بازیگر در زیر چنین گریمهایی سختی بسیاری میكشد.
در مجموع تیم «ابله» سختی میكشند تا كار خوبی را آماده كنند. برای اجرای این كار باید گریم سهبعدی را روی صورت او اجرا كنم. من برای اجرای گریم این پیرزن، چند عكس از گریمهای پیر زنهای خارجی در فیلمها، جمع آوری كردهام و تصمیم دارم بر اساس آنها تنابنده را گریم كنم. در كنار این موارد، قطعاتی باید به روی صورت او اضافه كنم. چهره و آناتومی صورت محسن تنابنده به گونهای نیست كه به راحتی بتوانم او را از قالب مرد خارج كنم. گاهی اوقات چهره بازیگر به گونهای است كه طراح گریم به راحتی میتواند فرم صورت را تغییر دهد؛ به مانند چهره اكبر عبدی. چهره عبدی به گونهای است كه گریمور را برای اجرای گریم چهره یك زن وسوسه میكند.
گردی صورت عبدی كمك بسیار بزرگی به طراح گریم برای اجرای صورت یك زن میكند؛ بهطوری كه نیازی نیست جزئیات دقیقی را روی صورت او اجرا كنیم. فرم صورت محسن تنابنده بر خلاف فرم صورت اكبر عبدی است و من باید با اجراهای متفاوت فرم صورت او را از قالب یك مرد خارج كنم كه البته كار دشواری است اما امیدوارم با كمك وی بتوانم یك پیرزن قابل باوری را اجرا كنم.»
اكبر عبدی / آدم برفی، خوابم میآد، خوابزدهها
ركورددار زنپوشی
در این میان قطعا شما هم با ما هم عقیده هستید كه تا نام بازیگری مرد میآید كه در نقش زن ظاهر شده اولین تصویری كه مقابل چشمانتان نقش میبندد چهره اكبر عبدی است. او یك ركورد هم در این زمینه دارد و تنها بازیگری است كه توانسته چهار بار «زن» با شد!
اولینبار این اتفاق برای او در «آدمبرفی» افتاد. این فیلم در سال ۱۳۷۳ ساخته شد و عبدی در نیمه دوم فیلم نقش زنی به نام «درنا» را بازی میكند. گریم فوقالعاده عبد الله اسكندری، مخاطبان این فیلم را شگفزده كرده بود و جالب است بدانید كه اتفاقا طرح ابتدایی این فیلم هم توسط عبد الله اسكندری نگاشته شده است. داوود میرباقری، روایت جالبی در اینباره دارد.
او در گفتوگویی دوسال پیش درباره این فیلم گفت: « در اصل طرح «آدمبرفی» برای آقای عبد الله اسكندری بود كه علاقه داشت من بنویسم و اكبر عبدی بازی كند؛ اینكه مردی تبدیل به زن شود و اكبر عبدی هم نقش آن را بازی كند. داستان اصلی به مهاجرت ربطی نداشت. در پرداخت نهایی من این جزئیات شكل گرفت. مسئله زنشدن قهرمان داستان در پرداخت اولیه من خیلی غلیظتر از این بود كه میبینید؛ قهرمان قصه یك كشتیگیر بود كه مدال هم گرفته و برای خودش پهلوانی است. برای چنین شخصیتی خیلی سخت است سبیلش را از دست بدهد. به دلیل حساسیتهای آن زمان مجبور شدیم این شخصیت را تعدیل كنیم. هنوز هم اگر بخواهم فیلمی درباره مهاجرت بسازم با همین نگاه میسازم. یك چیزهایی به باور آدم بازمیگردد. ربطی به جو زمانه ندارد. متاسفانه این مضمون در آن زمان قابل درك نبود. به دلیل یكسری حساسیتها، این مضمون در آن روزگار درك نشد و تلف شد و فرصت تامل دربارهاش پیش نیامد.»
آدم برفی داستان مردی ایرانی به نام عباس خاكپور (با بازی اكبر عبدی) را روایت میكند كه برای گرفتن ویزای ایالات متحده به تركیه رفته اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. از سوی دیگر زنی (با بازی آزیتا حاجیان) است كه در تركیه زندگی و در هتل محل اقامتش كار میكند و نمیتواند به ایران بازگردد و. . . .
«آدمبرفی» سال ۷۶ درست سه سال پس از ساختش اكران شد، چراكه مضمون تند و مساله «زنپوشی» در این فیلم به مذاق برخی خوش نیامد و این فیلم رسما توقیف شد. البته این حاشیهها به دیده شدن فیلم خیلی كمك كرد و «آدمبرفی» یكی از فیلمهای پرفروش آنسالها شد. دستپخت داوود میرباقری چندبار در طول این سالها از تلویزیون پخش شده و یكی از آثار ماندگار سینمای ایران است.
پس از این فیلم عبدی یك بار دیگر در سال ۸۸ در فیلم «افراطیها» به كارگردانی جهانگیر جهانگیری در ردای یك كاراكتر زن جلوی دوربین آمد و علاوه بر حضور در نقش «تقی» به صورت كوتاه در نقش «زن» ظاهر شد!
اكبرآقا متاثر از رابین ویلیامز!
باید بدانید آنطور كه اكبر عبدی گفته، برای بازی در «خواب زدهها» از بازی درخشان «رابین ویلیامز» در فیلم ماندگار «خانم داوتفایر» الهام گرفته و بعد از دیدن این فیلم بود كه تصمیم گرفت نقش زن را بازی كند. او دراینباره گفت: « آقای ویلیامز در خانوادهای پرورش یافت كه از نظر مادی و معنوی كمبود نداشت بر این اساس من از نوع مرگ او متعجب هستم. «خانم داوت فایر» باعث شد كه من به سمت ایفای نقشهای زنانه بروم. در واقع بعد از اینكه این فیلم را دیدم تصمیم گرفتم نقش زن را بازی كنم. بد نیست كه بدانید سناریویی نیز با الهام از این اثر نوشتم كه قصد دارم خودم آن را در سینما یا تلویزیون بسازم.»
ماجرای بازی در «خواب زده ها »
گفتیم زن بازی كنیم شاید بشه!
هنوز جمله بامزه اكبر عبدی هنگام دریافت تندیس بهترین بازیگرمکمل مرد برای بازی در «خوابم میآد» را در جشن منتقدان فراموش نكردیم كه گفت: « هر چه مرد بازی كردیم نشد، گفتیم زن بازی كنیم شاید بشه! این جایزه سه برابر سیمرغ فجر برایم ارزش دارد چرا كه برای آن جایزه به داوران فشار میآورند اما برای رای منتقدان كسی فشار نمیآورد.»
گویا اینگونه نقشها برای اكبرآقا، آكتور سینما خیلی دلچسب است تا آنجا كه برای بار چهارم «زنشدن» را در فیلمی سینمایی تجربه كرد و این بار در «خوابزدهها» نقش دو زن متفاوت را ایفا كرد. فریدون جیرانی او را برای بازی در نقش خاله تازه از فرنگ برگشته و مقابل آن پیرزنی دهاتی انتخاب كرد. جیرانی درباره دلیل این انتخاب میگوید: « احساس كردم اكبر عبدی آنقدر توانایی بازیگری دارد كه اگر باز هم در نقش زن بازی كند، فیلم دچار تكرار نشود. متاسفانه بسیاری از بازیگرانمان به دلیل بازی در نقشهای مشابه به حاشیه كشیده شده و خانه نشین شدند.»
ایمان امیدواری؛ طراح چهرهپردازی «خوابزدهها» درباره گریم سنگینی كه برای عبدی طراحی كرد در گفتوگویی اعلام كرد: «باید از اكبر عبدی زنی با چهرهای بدون آرایش میساختم و این كار به لحاظ طراحی بهشدت سخت بود. برای خواهر اكبر عبدی كه خود او نقش را بازی میكرد باید خانمی به روز و با آرایش كامل طراحی میكردم. اجرای گریم عبدی پیر بهشدت سختتر از عبدی جوانتر در نقش مادر فرهاد اصلانی بود؛ به دلیل اینكه باید اكبر عبدی را بدون آرایش چشمگیر پیر نشان میدادم. اجرای گریم اكبر عبدی پیر یا همان «خالهجان» حدود یک ساعت و نیم و اكبر عبدی جوانتر یا همان مادر فرهاد اصلانی نزدیك به دو ساعت و ۱۵ دقیقه زمان میبرد. عبدی جوانتر راحتتر بود اما به دلیل جزئیاتی كه به لحاظ چهره داشت، زمان بیشتری نسبت به كاراكتر دیگر عبدی میبرد چرا كه باید روی ناخنهای ایشان هم كار میكردم. فریدون جیرانی یك خانم مسن با بازی شیرین برای كاراكتر «خاله جان» میخواست كه در سینمای ایران به جز زنده یاد حمیده خیرآبادی، فرد دیگری پیدا نمیشد به همین دلیل عبدی را گریم كردیم.»
عبدی خود را خالصانه به گریمور میسپارد
گویا یكی از دلایلی كه اغلب گریمورها كار كردن با عبدی را دوست دارند و در طول این سالها چهرههای متفاوتی از او ارائه دادهاند صبر خوب او برای گریم است. امیدواری در این باره عنوان كرد: «اكبر عبدی یكی از بهترین بازیگرانی است كه چهره خود را خالصانه در اختیار چهرهپرداز قرار میدهد، بهطوری كه اگر به عبدی بگویم چهار ساعت باید مقابل آینه بنشیند، این كار را با عشق انجام میدهد. اكبر عبدی با چهرهپردازان بسیار حرفهای برخورد میكند.»
ماجرای بازی در «خوابم میآد»
چون خانم نادره فوت شده ...
این آخرین انتخاب او در این قالب نبود و نتوانست پیشنهاد وسوسهانگیز رضا عطاران برای «خوابم میآد» را رد كند. مادر عطاران شدن برای او خیلی جذاب بود و این شد كه دوباره اكبر عبدی در سال ۹۰ با گریم زن جلوی دوربین رفت.
«خوابم میآد» داستان زندگی رضا (عطاران) معلم بسیار خوش قلب و مهربانی است كه به دلیل اینكه شاگردانش وی را آزار میدهند و او هم سعی میكرده از حق طبیعیاش برای دفاع استفاده كند، از كار بیكار میشود و تصمیم میگیرد با تدریس خصوصی زندگیاش را بگذراند اما به مدت كمی بعد از اخراج شدن از كاربا یك خانم پاستیل فروش (با بازی مریلا زارعی) آشنا میشود و رفته رفته این دو به یكدیگر علاقهمند میشوند و. . . .
عطاران در گفتوگویی درباره پروسه انتخاب این بازیگر گفته است: « وقتی فكر كردم چه بازیگری را برای این نقش انتخاب كنم كه هم مناسب و هم شیرین باشد، به هیچ نتیجهای نرسیدیم. به خانم نادره فكر كردم ولی ایشان چند سال پیش فوت شده بود! ناگهان این اتفاق به ذهنم افتاد كه سراغ آقای عبدی بروم. بعد گفتم این خیلی خوب است چون این كار در بخشهای دیگر هم كمك حالم میشود و میتواند در اجرای ایدهها كمكم كند. یعنی با كمك شیرینی و حلاوت بازی او میتوانیم یك خانواده خونگرم ایرانی را به تصویر بكشیم كه پیش از این كمتر دیده شده است.
البته دوستان هم در فیلم خیلی رعایت كردند كه قضیه لوث نشود و خوشبختانه اتفاق ممیزی برای فیلم نیفتاد چون سوءاستفاده و زیادهگویی در این ماجرا نكردیم و همه چیز در حد تعادل و منطقی پیش رفت و اتفاقا همین عدم سوءاستفاده به فیلم كمك كرد و جزء بخشهایی شد كه هیچ جای صحبت و اما و اگر برای نمایش عمومی باقی نگذاشت.»
او در جای دیگری هم خاطرهای جالب از این اتفاق میگوید: «وقتی به تهیهكننده فیلم (محمدرضا تختكشیان) و سایر عوامل گفتم تصمیم دارم برای نقش مادر «رضا» از اكبر عبدی استفاده كنم، از این پیشنهاد شوكه شد! یكی گفت ایده خوبی است، دیگری گفت نمیشود و…! به هر صورت آقای عبدی را آوردیم و ایشان با تیزهوشی بالایی كه دارد، بعد از صحبت با ما قرارداد نبست و گفت اول باید یك جلسه بگذاریم و گریم كنم؛ آن جلسه را برقرار كردیم و ایشان یك روز بعدازظهر آمد و گریم توسط «ایمان امیدواری» روی صورتش انجام شد. بعد از آن بود كه از این نقش خوشش آمد.
بعد از پایان كار، آقای عبدی با همان گریم و لباس رفت خانه تا ببیند عكسالعمل اهالی خانهشان نسبت به این اتفاق چیست. بعد از آن بود كه برای این كار با او قرارداد بستیم. بهنظرم بزرگترین ویژگی «خوابم میآد» حضور متفاوت اكبر عبدی است كه بسیار خوب از پس نقش برآمد. فكر میكنم تنها جایزهای كه از همان روز اول جشنواره صاحبش قطعی بود، نقش اكبر عبدی بود چون نمیتوانستی هیچ نقصی در آن پیدا كنی. در كل حضور اكبر عبدی در این فیلم چه به عنوان بازیگر و چه پشت صحنه آنقدر جالب و خاص بود كه هر چه سعی میكردیم كار را جدی بگیریم، نمیشد. واقعا با حضور ایشان به همه خوش میگذشت. مسلما چون بازی روبهروی یكدیگر زیاد داشتیم، بارها اتفاق افتاد كه نتوانیم خندهمان را كنترل كنیم!»
علیرضا خمسه/ کوچه مروارید
باباپنجعلی در نقش مارجان
علیرضا خمسه این اواخر با حضور در مجموعهای به نام «كوچه مروارید» كه برای شبكه نمایش خانگی تولید شده، نقش مادربزرگ قصهگو را ایفا میكند.
او كه با گریمی جالب در این سریال ظاهر شده در كنار رامبد جوان بازی كرده و در نقش زنی شمالی به نام «مارجان» (عروسك - انسان) بازی كرده كه مادر بزرگ داداشی (عروسك) و مادر هیبتخان (عارف لرستانی) است.
مهران غفوریان، ارژنگ امیرفضلی، امین حیایی و ...
کمدین های زن پوش
رضا شفیعیجم و مهران غفوریان هم هردو در کار طنز «شوخی كردم» به كارگردانی مهران مدیری در آیتمهای مجزا در شمایل زن جلوی دوربین ظاهر شدند.
ارژنگ امیرفضلی یكی دیگر از بازیگران طنز است كه در مقام بازیگر «زن پوش» شده است. او اما در یك تئاتر محیطی این تجربه را برای خود ثبت كرده؛ نمایشی به نام «شب بخیر كیارستمی» كه با كارگردانی علی احمدی روی صحنه رفته و در آن با خسرو احمدی همبازی بوده است. امیرفضلی در این نمایش با ظاهری مردانه، زن بود و از این جهت میتواند مدعی باشد كه یك تجربه جدید را پشت سر گذاشته است.
در دنیای تئاتر، پارسا پیروزفر و رضا بهبودی هم در نمایش «سنگها در جیبهایش» با موفقیت در برخی از پردههای این نمایش «زن» شدند و جای كاراكتر زن داستان بازی كردند و این اتفاق آنقدر شیرین و جالب بود كه اكثر تماشاچیان این نمایش از بازی این دونفر در آن پردهها بسیار لذت برده بودند.
همه شما فیلم «مزاحم» به كارگردانی سیروس الوند را خاطرتان هست كه در آن امین حیایی بسیار درخشید و خوش ظاهر شد. حیایی در بخشهایی از این فیلم با ظاهری زنانه جلوی دوربین آمد و آرایش و گریم هم به صورتش نشسته بود.
مجید صالحی/ شاخه گلی برای عروس
صالحی در سكانسهایی از فیلم «شاخه گلی برای عروس» زنپوش شد و او هم این تجربه را در كارنامه خود با فیلمی طنزگونه از قدرتالله صلح میرزایی ثبت كرد.
مهران رجبی/ اند خلاف
مهران رجبی آنقدر در پروژههای متفاوت سینمایی و تلویزیونی حضور دارد كه انتظار بعیدی از او نیست كه بتواند در قالبهای مختلف ظاهر شود. او در تله فیلم «اندخلاف» كه در شبكه نمایش خانگی پخش شد، این فرصت را داشت كه در سكانسهایی محدود ظاهری زنانه داشته باشد.
فرهاد آئیش/ مکس
آقا یا خانم خواننده؟
شاید فیلم «مكس» را نتوانیم مثالی برای زنپوشی بدانیم چراكه در آن فرهاد آییش تنها در چندسكانس كوتاه و به واسطه موقعیتی كه در آن گرفتار شده بود، مجبور به پوشیدن لباس و گریم زنانه شد اما به هرصورت او هم میتواند ادعا كند كه یك بار در عمرش این تجربه را داشته كه در نقش زن ظاهر شود.
سعید پورصمیمی/ قائده بازی
نقشی که دیده نشد
مهرداد میركیانی در فیلم «قاعدهبازی» به كارگردانی احمدرضا معتمدی برای سعید پورصمیمی، گریمی منحصربهفرد طراحی كرد و این چنین بود كه پورصمیمی هم به جمع بازیگرانی كه زنپوشی را تجربه كردند، پیوست.
این فیلم داستان مردی است كه دو زن، یكی از محلات پایین شهر و یك زن در محلات بالای شهر دارد و از هر كدام از این زنها نیز فرزندانی دارد كه از وجود یكدیگر بیخبر هستند و. . . .فیلم در مقاطعی شكلی فانتزی به خود میگیرد و موقعیتهای عجیب در آن خلق میشود كه پورصمیمی هم با حضورش در این فیلم یكی از این موقعیتهای عجیب را برای بیننده فراهم میكند.
ارسال نظر