جيببر خيابان جنوبي گرفتار مصدوميت
مصطفي زماني؛ از حضرت يوسف تا جيب بری!
شايد باورتان نشودكه مصطفي زماني كه روزي نقش حضرت يوسف(ع) را بازي ميكرد اين روزها در خيابانهاي سرد و شلوغ تهران مشغول جيببري است تا بتواند امرارمعاش كند.
شايد باورتان نشودكه مصطفي زماني كه روزي نقش حضرت يوسف(ع) را بازي ميكرد اين روزها در خيابانهاي سردوشلوغ تهران مشغول جيببري است تا بتواند امرارمعاش كند. تعجب نكنيد او بازي در نقش دزد در فيلمي را قبول كرده كه كارگردانش سياوش اسعدي است. گريم و چهره او در اين فيلم آنقدر متفاوت است كه ديگر با ديدنش ناخودآگاه نميگوييم «يوزارسيف»؛ با مصطفي زماني جيببر، گپي در مورد نقش جديدش زديم تا ببينيم با اين كاراكتر چطور كنار آمده است.
گريم و چهره شما در اين فيلم بسيار متفاوت است، قبل از ديدن اين گريم خود من در ذهنم اين سوال بود كه آيا مصطفي زماني به درد اين نقش ميخورد، چطور شد كه اين گريم متفاوت را قبول كرديد؟
من وقتي يك فيلمنامه را ميخوانم و از آن خوشم ميآيد حالا به هردليلي، خودم را به دست كارگردان آن كار ميسپارم. اينكه بعضي از بازيگرها بهخصوص ستارهها دست به چهرهشان نميزنند قواعد و مباحث حاشيهاي است كه من هميشه از آن فراري بودهام. اين قواعد هيچ مبنايي ندارد و فقط تعداد معدودي از بازيگرها كه چهرهشان حرف اصلي را ميزند آن را عملي ميكنند. به نظر من يك بازيگر بايد براساس شخصيتش در فيلم به نظر گريمور و كارگردان احترام بگذارد و آن گريم را بپذيرد در غير اينصورت كه اصلا نميشود كار كرد. من تا به امروز گريمهاي متفاوتي را تجربه كردهام، گريمهايي كه هركدام با ديگري زمين تا آسمان فرق داشته و مشكلي با اين مسئله نداشتهام. به نظر من گريمي كه براي هر نقشي طراحي ميشود بايد روي آن شخصيت بنشيند. سينما بينندههاي خاص خودش را دارد و عوام ما كمتر به سينما ميروندپس من بايد به دنبال رضايت آن خواصي باشم كه به سينما ميآيند.
اين دومين فيلم بلند سياوش اسعدي است، چطور شد كه قبول كرديد در فيلم او بازي كنيد؟
يك سال قبل سياوش در مورد فيلمنامه با من صحبت كرده بود و قرار شد همان سال ضبط اين فيلم شروع شود اما به دليل مشكلاتي كه به وجود آمد ضبط فيلم به تعويق افتاد. خوشبختانه امسال در اين روزهاي سرد اين مشكلات رفع شده و فيلمبرداري فيلم «جيببر خيابان جنوبي» آغاز شده است. فيلمنامه اين فيلم خاص است و نقشي هم كه به من سپرده شده از آن نقشهايي است كه كمتر پيش ميآيد يك بازيگر فرصت و شانس آن را پيدا كند كه در آن ايفاي نقش كند. علت خاص بودنش فضاي غريب آن است، فضايي كه نويسندهها و كارگردانهاي ما كمتر با آن آشنا هستند و كمتر سراغ آن ميروند. خوشبختانه سياوش اسعدي اين فضا را به خوبي ميشناسد و خيلي زيبا آن را نوشته و دارد آن را به تصوير ميكشد.
محمدرضا گلزار و بهرام رادان ۲ستاره سينماي ايران هستند كه البته تفاوتهايي با هم دارند، شما هم بسياري از فاكتورهاي اين ۲نفر را داريد شما دوست داريد راهي كه ميرويد مشابه كدام يكي از اين ۲ستاره باشد؟
من نميخواهم پيرو راهي باشم كه بازيگران همسنوسالم قبلا رفتهاند. اگر يك بازيگر بخواهد دركارش موفق و براي آينده شغلياش نقشه كشيده باشد بايد راهي را كه به آن اعتقاد دارد انتخاب كند و براي راهي كه ميرود برنامهريزي كند. من به اين مسير برنامهريزي شده بسيار اعتقاد دارم و خودم هم از اين قاعده مستثنا نيستم. اگر الان محمدرضا گلزار يا بهرام رادان در كارشان موفق هستند و به عنوان ستارههاي سينما شناخته شدهاند به اين دليل است كه اين ۲ هيچكدام راه كسي را نرفتهاند و در مسيري گام برداشتهاند كه به آن اعتقاد داشتهاند يا برايشان پيش آمده است. درنهايت شايد تمام اين مسيرها براي بسياري از بازيگران مشابه باشد، مثلا شايد مسير من تاحدودي شبيه بهرام رادان باشد يا شبيه به محسن تنابنده يا محمدرضا گلزار، اما هر بازيگري راه خود را دارد و بايد در اين راه درست گام بردارد.
شما تعريف خاصي براي ستاره شدن داريد؟
به نظر من ستاره بايد با خودش صداقت داشته باشد و بتواند از عهده نقشهايي كه به او سپرده ميشود به خوبي برآيد. ستاره تكيهاش بايد بر بازياش باشد نه ظاهر و قيافهاش. اگر بازيگر بتواند با هنر بازياش با مردم و مخاطب ارتباط برقرار كند كمكم تبديل به ستاره ميشود. او بايد بتواند با هنرش به اين حرفه خدمت كند و درنهايت قضاوت اينكه ستاره هست يا نيست را به عهده مردم و منتقدان بگذارد.
شما فاكتورهاي زيادي از ستاره شدن را داريد، اما تا به حال فيلمهايي كه در آنها به ايفاي نقش پرداختهايد كمفروش بودهاند، به نظر شما دليل اين اتفاق چيست؟
فروش يك فيلم ارتباط مستقيمي با تهيهكننده دارد. وظيفه من به عنوان يك بازيگر بازي كردن در فيلمهايي است كه براساس فيلمنامه يا حضور كارگردان خوب در آنها را قبول ميكنم. البته ميزان فروش يك فيلم به سليقه مردم بستگي دارد؛ سليقهاي كه هرروز تغيير ميكند و نميتوان معياري براي آن درنظر گرفت. همين الان اگر شما به فيلمهاي در حال اكران نگاه كنيد در ميان آن همه فقط ۳-۲ تا فيلم خوب ميبينيد كه هم كارگرداني، هم فيلمنامه و هم بازيگرانش حرفي براي گفتن دارند اما اين فيلمها فروش آنچناني ندارند. بازيگرهاي اين فيلمها سوپراستارهاي سينماي ايران هستند پس نميتوان به آنها خرده گرفت كه چرا فيلمتان كمفروش است. من هم اگر قبول كنم فيلمهاي گيشهاي يا فيلمهايي كه به سليقه عوام مردم نزديك است را بازي كنم يا فيلمهايي را قبول كنم كه مخاطب آنها بيشتر جوانان و نوجوانان هستند، مطمئن باشيد فيلمهايم پرفروش خواهند شد.
يعني تابهحال در فيلمهاي خاص كودك و نوجوان بازي نكردهايد و ممكن است در آينده بازي كنيد؟
بله، البته فيلمنامه اين سبك كارها برايم مهم است و اگر روزي فيلمنامه خوبي به دستم برسد كه مخاطبش اين قشر باشد حتما قبول ميكنم. بزرگترين معضل سينماي ما كمبود فيلمنامه خوب است. البته نه اينكه ما نويسنده خوب نداشته باشيم موضوع اين است كه فيلمنامهنويسهاي ما وقتي ميخواهند موضوعي را بنويسند كه مشكل جامعه و مردم ماست دستشان ميلرزد.
منظور شما قواعد و چهارچوبهاي جامعه است كه بايد رعايت شود؟
قانونهايي وجود دارد كه براي همهچيز چهارچوب ايجاد كرده، بسياري از نويسندهها و كارگردانها معتقدند و اگر اين چهارچوبها برداشته شود فيلمنامهها و فيلمها بهتر ميشوند. به هرحال هر جامعه قوانين خود را دارد كه بايد رعايت شود اما يكسري عوامل دست به دست هم دادهاند كه نگاهها شبيه به هم و همهچيز تكرار شود.
براي جشنواره فجر امسال چه فيلمهايي داريد؟ آيا اميدي به گرفتن سيمرغ هست؟
فكر ميكنم 4 يا 5 فيلم در جشنواره امسال داشته باشم، فيلمهاي «ملكه» ساخته محمدعلي باشه آهنگر، «يك عاشقانه ساده» ساخته سامان مقدم، «سبب من» بهرام بهراميان، «من همسرش هستم» ساخته مصطفي شايسته و فيلم «جيببر خيابان جنوبي». هر بازيگري به گرفتن سيمرغ فكر ميكند من هم اميدوارم كه روزي اين جايزه را به دست بياورم. امسال هم كه تعداد فيلمهايم زياد است، اميدوارم كه اين اتفاق بيفتد.
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
نظر کاربران
خیلی تازه بدوران رسیدست
پاسخ ها
to intori fekr kon
خودتی
تازه بدوران رسیده خودتی