۱۵۸۷۲
۵۱۲۰
۵۱۲۰
پ

انتقاد باران كوثري از فريدون جيراني تا خاطرات حبيب رضايي

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"

اتاق رسانه فيلم اسب حيوان نجيبي است در ميان استقبال اهالي رسانه با حضور عبدالرضا كاهاني؛ باران كوثري و حبيب رضايي در فرهنگسراي رسانه برگزار شد. نشستي كه اولين نشست عوامل فيلم با خبرنگاران بود و صحبت هاي جالبي در آن مطرح شد.

اتاق رسانه فيلم "اسب حيوان نجيبي است" روز گذشته در ميان استقبال اهالي رسانه با حضور عبدالرضا كاهاني؛ باران كوثري و حبيب رضايي در فرهنگسراي رسانه برگزار شد. نشستي كه اولين نشست عوامل فيلم با خبرنگاران بود و صحبت هاي جالبي در آن مطرح شد. قسمت هاي برگزيده اين نشست را در ادامه بخوانيد.

- حبيب رضايي: اولين سكانسي كه از فيلم گرفتيم لحظه اي بود كه با برزو(پارسا پيروزفر) در اتاق نشستيم و آهنگش را گوش مي دهيم. و آنجا اولين جمله اي كه از آقاي كاهاني شنيدم اين بود كه "زياده" جمله اي كه مدام از آقاي كاهاني مي شنوم.

- كاهاني: اينكه همه چيز مدام بايد كم بشود و اين در نوشته شون هست در نگاه شون هست و مرتب اين را مي شنويم.

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"

- كاهاني: سكانس هايي بود كه همه چيزش را دوست داشتيم اما من يك چيزش را دوست نداشتم حبيب مي گفت چه قسمتش را دوست نداري مي گفتم حبيب پرت و پلا نشده!

- كاهاني: از هيچ به اين طرف سبكي كه دوست دارم را دارم پيدا مي كنم. و اين در اسب حيوان نجيبي است طبيعيه كه پخته تر باشد و در فيلم "بي خود و بي جهت" هم پخته تر از قبلي ها

-باران كوثري: ما متاسفانه در ۶ سال اخير يا مشغول رفع توقيف تئاترمان هستيم يا مشغول رفع توقيف فيلم هايمان هستيم همه اش در حال رفع توقيفيم و الآن در حال رفع توقيف خشكسالي و دروغ هستيم كه اميدوارم مشكلش حل بشود و فردا اجرا برويم.

-باران كوثري: فيلم هاي رضا كاهاني هويت دارد. شما با ديدن يك سكانس از فيلم هيچ يا فيلم اسب حيوان نجيبي است مي توانيد بگوييد كارگردان فيلم رضا كاهاني هست. كارگرداني كه اين هويت را داشته باشد دكوپاژش، جنس طنزش نوع بازي گرفتنش متعلق به خودش باشد در سالهاي اخير كم داشتيم.

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"

-حبيب رضايي: از اتفاقات مهمي كه در بازيگري اين فيلم مي افتد بازيگري باران كوثري است. اگر بخواهيم تجسم فيلم اسب حيوان نجيبي است را در يك ظرفي برزيم اين شخصيتي هست كه خانم كوثري بازي كند. معلوم نيست كي خوشحاله كي ناراحته يكهو وسط بحران مي گويد بيا برويم شمال. عين چيزي كه فيلم مي خواهد بگويد و كل حرفي كه فيلم مي خواهد بزند تجسم يافته اش در اين شخصيت هست. و تمام معاني فيلم را در اين آدم بايد پيدا كنيم. و با اجرايي كه خانم كوثري داشتند به نظرم اين اتفاق به طور كامل افتاد. و از اتفاقات بازيگري اين فيلم كنار رضا عطاران و پارسا پيروزفر بازي باران كوثري هست.

-باران كوثري: ديالوگ معروف "برويم شمال" كليد شخصيت نسترن شد. اين از اولين ورسيون در فيلمنامه بود. و ما روي اين ديالوگ شروع كرديم يك شخصيت را بنا كرديم.

-كاهاني در پاسخ به سوالي درباره دليل حجم بالاي شوخي هاي جنسي در فيلم گفت: به نظرم حتي كم هم هست. يعني اگر فيلم خارج از ايران ساخته مي شد من كارهاي ديگري هم انجام مي دادم . اما هيچ كدام از اينها بخاطر اين نيست كه يك فيلم ذاتا هنري به سمتي برود كه با اين شوخي ها تماشاگر جذب كند. شما مي دانيد كه آدمي مثل من نمي آيد با چهار تا فحش و ناسزا و اين جور چيزها تماشاگر جذب فيلم بكند.

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"
در اين فيلم ما با آدم بي هدف سر و كار داريم. آدم بي هدف يعني ول، يعني مقصدي ندارد و نمي داند كجا مي رود. شخصيت اصلي فيلم به لحاظ قصه كه مست بوده خودش نمي داند كجا مي رود. وقتي شخصيت اول نمي داند كجا مي رود اين يعني بلاتكليفي و سرگرداني. فحش و ناسزا مال آدم هاي بيكار هست. مال آدم هاي علاف هست.

شما فكر كنيد چند تا آدم، اون وقت شب تو خيابان چه كاري مي توانند انجام بدهند بهتر از فحش دادن؟! اگر محدوديت نبود و فضاي مناسب تري بر سينما حاكم بود.اينها بايد چيزهاي بيشتري مي گفتند و شما هم تحمل كنيد. اين همه فيلم مودب داريم بگذاريد يك فيلم هم فحش بدهد! آدمهاي بي هدف نمي توانند درباره شغلشان با هم حرف بزنند. در اين لحظه حبيب رضايي كفت: بايد راجع شادي بعد از گل حرف بزنند!

-حبيب رضايي: يك حركتي هست به نام طوفان ايده ها كه آدم ها مي نشينند دور هم ايده هايشان را مي گويند و يكي هست كه مديريت مي كند و اين ها را مي نويسد. و اين كاملا در كار اتفاق افتاد و گرماي زيادي به ما مي داد كه هميشه تمام شب را كار مي كرديم و فقط طلوع آفتاب مانع فعاليت مان بود.

-باران كوثري درباره مشكلات فيلم من مادر هستم: ترجيح مي دهم راجع به آن فيلم حرف نزنم. فيلمي كه كارگردانش دلسوزش نيست من بازيگرش قطعا دلسوزش نيستم و متاسفم براي صحنه هاي درخشاني كه من و حبيب رضايي در آن فيلم بازي كرديم.

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"

-حبيب رضايي: درباره بحث شوخي هاي ركيك به نظرم اين فيلم كاملا دارد خست به خرج مي دهد راجع به اين شرايط. ما همه مي دانيم يك سري كلمات جزو عبارات استفاده شده هميشگي همه ما هست. خود من در يك خانواده پزشك بزرگ شدم و در اتاق عمل زياد بودم و اميدوارم مكالماتي كه آنجا دارد انجام مي شود هيچ وقت هيچ كس نفهمد.

اگر جامعه پزشكان بخواهند به اين جمله من اعتراض كنند اصلا اعتراضشان وارد نيست براي اينكه من از ۱۱ سالگي اتاق عمل بودم و از ۱۱ سالگي چيزهايي شنيدم كه الآن در ۴۲ سالگي دارم معني اش را مي فهمم! وقتي ما در تعريف از يك ماشين خوب مي گوييم:

پدرسگ عجيب ماشيني دارد! باور كنيم كه اين كلمات اصلا ركيك و شوخي نيست و جزو جملات محاوره اي ماست. بعضي دوستان سو استفاده مي كنند و جك هايي را در لحظات بي جا مي گذارند . در اين فيلم اما اينطور نيست. اين جملات جزو جملات محاوره اي هست. و اگر اين جملات نباشد داريم رياكاري مي كنيم و رياكاري به سينماي كاهاني نمي خورد.

-كاهاني: در بي خود و بي جهت يك نفر استخدام شده بود كه به من دائم يادآوري كند كه فحش ندهيد كه مشكلي پيش نيايد و فكر كنم زير ۱۰ تا باشد فحش هاي فيلم. البته در فيلمنامه بيشتر بود ولي الآن كمتر شده.

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"

-كاهاني: سر فيلم هيچ بود كه موهايم را مي كندم. خط ريشم را.باران يادشه. و عكس هايي كه هست از پشت صحنه كه هر چي فيلم رو به آخر مي رود من كچل تر مي شوم! سر فيلم اسب حيوان نجيبي است يكي از بچه هاي تداركات يك تسبيح به من داد گفتم اين براي چي هست گفت براي اينكه موهايت را نكني سر گرم تسبيح بشوي! ريشه شخصيت پارسا پيروزفر از اينجا شكل گرفت.

-كاهاني: يك فيلم زنانه مي خواستم بسازم كه با معادي نوشته بودم باران در آن فيلم بود، آقاي سجادپور گفتند فيلم زنانه نساز گفتم براي چي؟ گفت تو فيلم هايت رئاليستيه حالا شخصيت هاي زن هستند آن هم تو يك باغ ! چي مي شود؟! آمدم خانه يادم افتاد يك فيلم دارم كه مردانه است. شب مردانه است ديگر! اينقدر بهش فكر كردم خواب ديديم بهش پي بردم چطور مي شود فيلم را در اين وضعيتي كه داريم بسازم.

-كاهاني: ۶ ماه اول سال ۹۰ بدترين سالهاي عمر من بوده. بدتر از اين سراغ ندارم. يعني به ياد دارم مادرم را از دست دادم به ياد دارم برادرم تصادف كرد از دست دادم و در اين ۶ ماه هيچ كس سراغ من را نمي گرفت و حال من را نمي پرسيد و از معدود كساني كه به فكر من بود حبيب رضايي بود كه بهم زنگ مي زد و حالم را مي پرسيد. كه در همان زنگ زدن ها اسم فيلم بي خود و بي جهت درآمد. يكي از همين روزها دنبال اسم براي فيلمنامه اي كه نوشتم مي گشتم، حبيب زنگ زد يا من زنگ زدم يادم نيست، گفتم چطوري حبيب. گفت نمي دانم چرا بي خود و بي جهت خوبم و گفتم آها! اسم فيلمم را پيدا كردم.

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"

-كاهاني: فكر كنم دور هم بودن چيزي هست كه ما فراموشش كرديم. يكي از تم هاي مورد علاقه من اين هست كه آدم ها دور هم جمع بشوند كه اين زماني كه دارد مي گذرد بهتر بگذرد و دردها و مشكلات كمتر بشود.

-كاهاني درباره صحبت جديد سجادپور درباره ممنوعيت نزديك شدن به اتاق خواب: فكر كنم يك سري قوانين بعد فيلم هاي من شكل مي گيرد. اين را خودم امروز صبح فهميدم. اينكه بعضي فيلم ها نروند فستيوال هاي خارجي بعد از فيلم هيچ شكل گرفت و فكر كنم همه اش شامل من مي شود. دوتا فيلمي كه ساختم اينطوري شده. و اين قانون هم فكر كنم به قبل از فيلم هيچ بر مي گردد.

كه آن فيلم اكران نشود! صحنه اي كه صابر ابر با نگار جواهريان يا مهران احمدي در تاريكي با پانته آ بهرام. ولي در اسب حيوان نجيبي است در خيابانيم ودر خيابان رختخواب نمي شود انداخت! اصلا يكي از دلايلي كه صداي پانته آبهرام را داريم همين هست. يعني شب در خانه، زن و شوهر را نمي شود نشان داد و اين درد فيلم هاي رئاليستي هست.

-باران كوثري در ادامه صحبت هاي كاهاني: قانون سانسور وجود ندارد. سانسور وجود دارد تا سر حد مرگ اما قانونش وجود ندارد يعني شما هيچ آيين نامه اي نداريد كه دستتان بگيريد بگوييد طبق اين فيلم بسازم پروانه نمايش مي گيرد يا نمي گيرد. همان چيزهايي كه در فيلم بقيه ممكن هست ايراد داشته باشد در فيلم فلاني ها بدترين هايش اجرا مي شود بدترين هايش گفته مي شود. اكران مي شود با بهترين تبليغات.

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"

ولي يك پانصدم را در فيلم ديگري بگوييد فيلمتان را مي خوابانند. مي گويند فيلم مستهجن ساختيد هزار جوار انگ به شما مي زنند كه دچا ابتذاليد. فيلمتان را هم هيچ وقت اكران نمي كنند. بحث آقاي سجادپور و يا ديگران نيست. بحث سليقه آقايان هست بحث هيچ قانوني نيست بحث سليقه اشخاص هست.( صحبت هاي باران كوثري با تشويق خبرنگاران همراه شد)

-كاهاني درباره وضعيت نمايشش: آن نمايشنامه به سرانجام نرسيد. مجيد جوزاني يكي دو سال بود مي گفت رضا بيا كار تئاتر كن. كه سينما هيچ وقت اين فرصت را نمي داد. امسال كه اين مشكلات براي اسب حيوان نجيبي است پيش آمد. من دو تا فيلمنامه دادم ارشاد كه هر دو رد شد و احساس كردم فيلم نمي شود كار كرد. مجيد جوزاني بهم گفت وقت خوبيه كه بايي تئاتر كار كني من هم با خودم گفتم بروم تئاتر (در همان ۶ ماهي كه حالم بد بود) حبيب هم خيلي تشويقم كرد كه بيا حالت بهتر مي شود.

نمايشنامه اي نوشتم به نام "اينجا تهران است صداي ما را از مشهد مي شنويد"،تحويل دادم. تحويل دادنش همان و مشكلاتش هم همان . هيچ كس جواب نمي داد. مجيد جوزاني كه رفت. يك دفعه نمي دانم چي شد كه از شانس من يك مدير در اين مملكت به من گفت بيا كار كن كه تا من آمدم او رفت. اقاي سرسنگي آمد كه من نه خيري ازش ديدم نه خودش را ديدم! رفتم مركز هنرهاي نمايشي اداره نظارت گفتند آقاي مسافر بايد جواب بدهد. اقاي مسافر گفتند از يك جا به من زنگ زدند كه اين نمايش نبايد اجرا بشود. پيشنهاد يك نمايش خارجي بود گفتند اين را مي تواني كار كني.

البته نمايش خوب و مهمي هست اما من دوست دارم فكر خودم را با تمام غلط غلوط هايش كار كنم. يعني از كارگرداني بيشتر لذت لحن و زبان خودم را مي برم. ديدم در تئاتر هم براي ساختن تئاتر بايد مبارزه كنم گفتم بروم تلاشم را در سينما ادامه بدهم. زنگ زدم اقاي سجاد پور گفتم طرح جديد برايت مي آورم گفتش داري؟ گفتم اينقدر طرح مي آورم و تو اينقدر رد كن ببينيم كي برنده مي شود تا اينكه بي خود و بي جهت مجوز نيم بند گرفت. و امروز به ما زنگ زدند كه پروانه ساختش صادر شده در حالي كه فيلمبرداري اش تمام شده!

-از كاهاني سوال شد اگر امروز آقاي سجادپور بگويند كاهاني هر فيلمي بخواهد مي تواند بسازد چي مي سازيد؟ كاهاني گفت:اول ايشان بگويد بعد من آن فيلم را مي سازم.

-اگر مي بينيد سالي يك فيلم مي سازم دليلش اين هست كه خيلي چيزها نمي سازم. دليلش اين هست كه خيلي جا ها نمي روم. شما از من يك فريم تله فيلم و سريال پيدا نمي كنيد. هيچ جاي ديگر نيستم جز خانه ام در حال نوشتن و فكر كردن در حالي كه به اين فكر ميكنم فيلم بعدي ام چي باشد. و اصلا عجيب نيست براي كسي كه مدل زندگي اش اينطوري هست و در حال فكر كردن هست كه چي بسازد سالي يك فيلم ساختن. اينكه با وجود مشكلات هر سال يك فيلم مي سازم به انرژي جواني ام بر مي گردد.

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"

-باران كوثري: اينكه آقاي كاهاني سالي يك فيلم ساختند به معني سهوالت فيلمسازي نيست. معني اش اين هست كه كسي با اين انرژي و استعداد هر جاي ديگر دنيا زندگي مي كرد امكاناتي بهش مي دادند كه سالي چند فيلم بسازد يا سالي چند فيلمنامه براي كارگردانان جوانتر از خودش بنويسد يا مشاور كارگردان باشد يا در شرايط راحت فيلم بسازد نه اينكه هر ۳۶۵ روز سال بجنگد كه فيلمنامه تصويب كند و آن فيلمنامه را بجنگد تا بسازد. اين كار اصلا راحت نيست همه ما به عنوان عوامل پشت صحنه اش شاهد بوديم كه هر يك ساعت پشت صحنه اش با چه استرسي گذشته.

-كاهاني: صادقانه بخواهم بگويم خستگي فيلم هاي هيچ و اسب حيوان نجيبي است هنوز روي تنم مانده اين فيلم هاي من فيلم هاي كاملي نشد چون درست عرضه نشد. اين فيلم من الآن در زمستان دارد عرضه مي شود. تنها فيلميه كه افتتاحيه اش روز جمعه است. تنها فيلميه كه تبليغاتش اينقدر كم هست.

شما فيلم هاي مخاطب خاص را ببينيد سراسر شهر تبليغاتش هست در حالي كه اين فيلم الآن دارد مي فروشد و تبليغاتش اينقدر هست. اجازه نمايش خارجي به فيلم هايم داده نشد. براي فيلمسازي در سن من خيلي مهمه كه فيلم هايش مرز ها را رد كند و با تماشاگران مختلفي در همه دنيا پيدا بكند و علي رغم اينكه فيلم نمايش خارجي نداشته دفتر پخش خارجي فيلم تعطيل مي شود. در حالي كه فيلم هيچ نمايش خارجي نداشته. يعني من چيزي كه مي خواستم از اين فيلم ها بدست نياوردم.


منبع: کافه سینما

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir

حواشی فیلم "اسب حيوان نجيبي است"


پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج