«آبرنگ» بهنوش بختياري
پاي صحبت هاي بهنوش بختياري که اين روزها با برنامه «آبرنگ» در شبکه نسيم به بينندگانش لبخند هديه مي دهد.
چه شد که اجراي اين برنامه را به عهده گرفتيد؟
قبل از اينکه شبکه نسيم افتتاح شود، چند بار با مديران آن جلساتي داشتم و قرار شد با آنها همکاري كنم ولي چون همزمان مشغول کارهاي ديگري هم بودم، اين همكاري عقب ميافتاد تا اينکه بالاخره قرعه اجراي برنامه آبرنگ به نامم افتاد و از اين اتفاق بسيار راضي هستم.
حالا چرا آبرنگ؟
اسم «آبرنگ» را آرش ظليپور بهعنوان کارگردان روي اين برنامه گذاشت. قرار بود در اين برنامه به خانههاي مردم هم سري بزنيم و از آنها گزارش بگيريم که خب اين کار براي من سخت بود.
اصلا اين برنامه در نهايت آن چيزي شد که فکر ميکرديد؟
بله من با لطيفه تعريف کردن و خاطرهگويي در اين کار بسيار موافق بودم چون خودم آدم خاطرهبازي هستم. از طرفي، لطيفه تعريف کردن هم يک سنت پسنديده در بين ما ايرانيهاست اما از اين که برنامههاي ديگر هم بخواهند همين روش را داشته باشند، چندان خوشم نميآيد و با آن موافق نيستم.
منظورتان چيست؟
در حال حاضر در بيشتر برنامههاي اين شبکه، لطيفه تعريف ميكنند؛ از «هاونگ» گرفته تا «عينک آفتابي» خب اين روش درست نيست. اين جوري مخاطبان از يکنواختي کارها دلزده خواهند شد. باور کنيد من فقط به خاطر نيت خيري که داشتم اجراي اين برنامه را قبول کردم وگرنه آبرنگ نه از نظر مالي و نه از لحاظ شهرت پيشرفتي براي من ندارد. تنها دغدغهام شاد کردن مردم است.
ولي آبرنگ طي اين مدت مخاطبان خوبي پيدا کرده است.
همينطور است و طبق آمار خود شبکه، يکي از پرمخاطبترين برنامههاي شبکه نسيم است. فکر ميکنم علتش زمان کم آن است.
در اجراي اين برنامه با مشکل خاصي مواجه نبودهايد؟ چون کار طنز آن هم براي خانمها چندان راحت نيست.
حق با شماست و من هم از اين مساله مستثني نيستم. مثلا در همين برنامه ۱۰دقيقهاي گاهي ۱۱تا اصلاحيه پخش ميخورد مثلاً يک بار به خاطر انگشتري که در دستم بود، ۴ برنامه را دور انداختند. به هرحال اجراي اين برنامه کار راحتي نيست اما چون هدف ديگري دارم، سعي ميکنم با مشکلات کنار بيايم.
با خندهدرماني چقدر موافق هستيد؟
خيلي زياد، چون متاسفانه در سالهاي اخير خنده و شادي از ياد مردم رفته است و هم کمتر و هم سختتر ميخندند. به هر حال خندهدرماني مي تواند به شادبودن و فراموش کردن مشکلات کمک کند.
خودتان آدم شادي هستيد؟
بله و سعي ميکنم هميشه انرژي داشته باشم تا هم خودم لذت بيشتري ببرم و هم اطرافيانم را شاد کنم. باور کنيد زمان کوتاهتر از چيزي است که فکر ميکنيم پس بهتر است براي هم خاطرههاي شيرين بسازيم، اينگونه رفتار کردن، يک نوع عاقبت بخيري است.
اگر قرار باشد حاصل تمام زندگيتان را روي يک بوم نقاشي کنيد، چه خواهيد کشيد؟
يک آسمان پر از دود ميکشم که برج ميلاد در آن به سختي ديده ميشود و بالاي برج ميلاد يک ستاره ميگذارم به نشانه اميد و زيباييهايي که هستند اما کمرنگاند.
خانم بختياري! شما علاوه بر کارهاي هنري، دستي هم بر قلم داريد و تا به حال چند کتاب را روانه بازار نشر کردهايد. مي?خواهم بدانم دنياي بهنوش بختياري بازيگر با دنياي بهنوش بختياري نويسنده چقدر فرق دارد؟
خيلي متفاوت است. دنياي درونم با آنچه مردم از من ميبينند، بسيار فرق دارد. اساسا غم انسانها را دارم. برخي فکر ميکنند بازيگران آدمهاي بيغمي هستند اما واقعا اين گونه نيست. هميشه ميگويم خدايا! فکرش را نميکردم که بازيگر بشوم! دغدغهام اين بوده که زبان بخوانم و جهانگردي کنم اما فکر کردم شايد رسالتي داشته باشم و روي انسانها اثرگذار باشم که بازيگر شدم. فقط به خودم فکر نميکنم و بگويم همين که اتومبيل و آپارتمان داشته باشم، کافي است. واقعا فقر، بزرگترين توهين به بشريت است. معضلات اجتماعي و مشکلات مردم بسيار ناراحتم ميکند و بسيار تلاش ميکنم کاري انجام دهم اما هنوز نتوانسته ام کاري که دلم ميخواهد، انجام بدهم.
ميشود گفت به همين دليل بازي در سريال «شوخي کردم» را پذيرفتيد؟ چون اين مجموعه به معضلات اجتماعي ميپردازد.
من آقاي مديري را بهعنوان يک انسان بيبديل قبول دارم. گذشته از اين، او مردم ايران را که سخت ميخندند، ميخنداند. همه جاي دنيا بودجههاي فراواني در اختيار کمدينها قرار ميدهند اما آقاي مديري بدون بودجههاي آنچناني کارش را درست انجام ميدهد. در آيتمهاي «شوخي?کردم» مسائل اجتماعي مطرح شده است و حتي خيلي وقتها خودش بخشي از متن را حذف ميکند و مثلا ميگويد نميتوانيم با اين بخش شوخي کنيم. به هر حال از همکاري با آقاي مديري راضي و خوشحالم و شوخي کردم را هم دوست دارم چون حرف براي گفتن دارد.
شما با طنز عجين شده ايد يا طنز با شما؟
نميدانم. شايد هر دو، اما خيلي دوست دارم در کارهاي ملودرام هم خودم را محک بزنم، البته نميدانم مخاطبم هم ميتواند من را بپذيرد يا نه. نميدانم اصلا مردم مرا در نقش جدي ميپذيرند؟ ولي مردم نسبت من حس خوبي دارند و من را مثل اعضاي خانوادهشان ميدانند. بارها خدا را شکر کردهام، چراکه اگر در زندگي چيزهاي زيادي را از دست داده ام و سختي زيادي کشيده ام، در عوض مسير زندگي را بهگونهاي بوده است که مورد علاقه مردم هستم. همين انرژي که از مردم ميگيرم، انرژيام را زياد ميکند.
راستي لطيفههايي که تعريف ميکنيد چگونه و بر چه اساسي انتخاب ميشوند؟
ابتدا بيشتر آنها را خود آقاي ظليپور انتخاب ميکردند اما رفته رفته خود مخاطبان با ما همراه شدند و حالا آنقدر لطيفه ميفرستند که انتخاب آنها برايمان سخت ميشود. اين همه انرژي مثبت و خوب، حالم را خوش ميکند.
کارهاي بعدي بهنوش بختياري؟
براي اولين بار قرار است در تئاتر «زنان شکسپير» به کارگرداني «بهاره رهنما» بازي کنم که برايم بسيار دلهرهآور است چون فکر ميکنم کمتر اعتماد بهنفس تئاتر را دارم اما با اين همه تلاش خواهم کرد.
و اجراي آبرنگ را تا چه زماني ادامه خواهيد داد؟
قبلا هم گفتهام اگر قرار باشد همه برنامهها با همين سبک و سياق ادامه پيدا کند، کنار خواهم رفت چون يكنواختي تمام برنامههاي يک شبکه معنايي ندارد.
نظر کاربران
برو خونه تون جوک تعریف کن
مردم مگه بیکارن ؟؟؟؟؟؟؟؟