۱۳۲۸۶
۵۰۰۴
۵۰۰۴
پ

من آدم خاصی هستم

بهاره رهنما با احساساتش بازی می کند!

بهاره رهنما سال هاست که در عرصه بازیگری چه در تئاتر و چه در سینما و تلویزیون فعالیت می کند. علاوه بر این قلم خوبی دارد و هر از چندگاهی نوشته هایی از او را می خوانیم، ناگفته نماند او دو دوره کلاس های فیلم نویسی را در باغ فردوس گذرانده...

بهاره رهنما سال هاست که در عرصه بازیگری چه در تئاتر و چه در سینما و تلویزیون فعالیت می کند. علاوه بر این قلم خوبی دارد و هر از چندگاهی نوشته هایی از او را می خوانیم، ناگفته نماند او دو دوره کلاس های فیلم نویسی را در باغ فردوس گذرانده ولی هیچ گاه فیلمنامه نویس نبوده و بیشتر این تجربه در بازیگری اش به کارش آمده.

بهاره رهنما با احساساتش بازی می کند!

رهنما از آن دسته بازیگرانی است که در کنار فعالیت های سینمایی اش از تئاتر غافل نشده و در سال چند نمایش روی صحنه دارد. او امسال نسبت به سال های گذشته بیشتر در صحنه حضور داشته و در نمایش هایی چون فیل، می خواهم با میووسو ملاقات کنم حضور داشته. او این روزها در نمایش تراس به کارگردانی محمدرضا خاکی حضور دارد که استقبال تماشاچیان را به همراه داشته. حضور پررنگ او در تئاتر بهانه ای شد تا با او گفت و گویی انجام دهیم.

*جایی خواندم که شما بازیگران تئاتر را با استعدادتر از بازیگران سینما می دانید دلیل این اعتقادتان چیست؟

فکر نمی کنم. یعنی با ید برگردید به خود جمله ببینید چی هست.

*تکذیب می کنید؟

تکذیب نمی کنم ولی یک وقت هایی معنی یک جمله در کنار جمله ای دیگر تغییر می کند. و اساسا من آدمی نیست که سیاه و سفید نگاه کند و همیشه سعی کردم این مرز بین سینما و تلویزیون و تئاتر را بشکنم. با اینکه این جمله رو یادم نمی آید ولی بگذارید این طوری جواب بدهم که به نظر من قطعا کسی که در تئاتر حرفه ای کار می کند آدم بااستعدادی است ولی کسی که در سینمای حرفه ای کار می کند قطعا آدم با استعدادی نیست چون سینما یک سری کلک برای رفع اشکالات دارد.

بهاره رهنما با احساساتش بازی می کند!

*کلید شما برای ورود به یک نقش چیست؟

شاید این جمله خیلی رومانتیک باشد ولی من باید قبل از هر چیزی قلب شخصیت را احساس کنم یعنی من باید احساس کنم آن آدم از لحاظ حسی در آن برهه که قرار است من بازیش کنم چه حسی نسبت به خودش و نسبت به زندگی اش و پیرامونش دارد. شاید به این خاطر باشد که در کار من لبه حسی سنگین تر از لبه تکنیکی ام باشد و البته در این کار عمد هم دارم.

*در نمایش تراس شاهد دغدغه های انسانی هستیم که اهم آن میل به ارتباط است. اما در اجرا این دغدغه ها کمتر دیده می شود و عمده انرژی برای ارائه خط داستانی صرف می شود این نگاه ساده انگارانه از کجا ناشی می شود؟

قبول دارم به نظر من این از ذهنیت دکتر خاکی ناشی می شود این ذهنیت مربوط به نسل گذشته است نسلی که قصه برایش اهمیت بیشتری دارد. من فکر می کنم نمایش تراس را (البته تاکید می کنم با همه احترامی که برای دانش آقای خاکی قائلم) اگر یک کارگردان جوان کار می کرد یک فرصت های دیگری در اختیار ما قرار می داد.

*من این برخورد را یک برخورد ساده انگارانه تلقی می کنم.

خب این ذهنیت مال یک نسلی است که به همه چیز ساده نگاه می کنند.

*به نظر شما ایجاد سادگی با سطحی بودن اشتباه گرفته نشده؟

من قبول دارم منظورم من هم نگاه سطحی بود، فقط خواستم جسارت نکرده باشم چون ایشان استاد دانشگاه هستند. نگاه تک بعدی به اثر قطعا کار را در سطح همان بعد نگه می دارد.

بهاره رهنما با احساساتش بازی می کند!

*و نقش شما به عنوان بازیگر؟

شکل کاری آقای خاکی اینجوری نبود که بازیگر حق نظردادن داشته باشد. در مجموع یک ماه و نیم تمرین شاید دوبار هر بازیگری اجازه داشت درباره نقشش حرف بزند.

*می شود نظر کلی تان را درمورد کارکردن با آقای دکتر خاکی بگویید؟

دکتر خاکی اخیرا چیزی گفتند و من دوست ندارم بحث را به مخاصمه بکشم و دوست دارم همه چیز با دوستی حل بشود ولی ایشان گفتند که بازیگرهای نمایش به من تحمیل شدند. این حرف علاوه بر اینکه باعث شد خستگی در بدن بچه ها بماند راه را برای هرگونه اظهارنظر می بندد. البته کار شاخص ایشان در این کار به نظر من بازیگردانی شان بود و لحظه های خوبی را از بازیگر بیرون می کشید ولی همان لحظه ها با یک میزانسن متفاوت و یک دکور متفاوت می توانست کار را از این رو به آن رو بکند.

*عدم توجه به امیال و دغدغه های اشخاص نمایش تراس را به یک ماراتن نفس گیر تبدیل کرده است. آیا رخوتی که در اجرا به وجود می آید از کم حوصلگی تماشاچی ناشی می شود یا از خستگی بازیگران؟

این رخوت از جنس میزانس هاست که به یک تکرار می رسد که هم تماشاچی را خسته می شود و هم بازیگر را و من اعتقاد دارم که مسئولیت تئاتری که افت می کند به عهده کارگردان و بازیگران آن نمایش است. چون تماشاچی از ما می گیرد که به ما پس می دهد.

*می دانم که شما همزمان با اینکه بازیگر هستید، روزنامه نگار، داستان نویس، نمایشنامه نویس و فیلم نامه نویس هم هستید و اخیرا هم تصمیم به کارگردانی ئاتر گرفته اید شما به تمرکز در یک رشته خاص اعتقاد ندارید؟

من چیزهایی که در وبلاگم درمورد خودم نوشتم و روی کارت ویزیتم چاپ کردم را قبول دارم و در میان چیزهایی که گفتید من فیلمنامه نویس نیستم. ولی درمورد تمرکز بر یک رشته خاص باید بگویم که من در ۲۰ سالگی انرژی عجیبی داشتم و ثابت کردم که می توانم همزمان دو رشته تحصیلی رو بخوانم ولی الان انرژی ام و ظرفیت ذهنی ام طوری است که واقعا نمی توانم مثل آن موقع باشم و تمرکزم را روی کار نویسندگی و بازیگری گذاشتم اما درمورد کارگردانی چون من در تئاتر خیلی احساس راحتی می کنم فکر کردم که شاید کمتر بازی کنم و خواستم تا یک کار دیگر را در تئاتر تجربه کنم. من اصولا هیچ وقت نمی توانم کارگردان حرفه ای باشم! چون نمی توانم با تحکیم با آدم ها برخورد کنم و متاسفانه در ایران فقط با تحکم کردن می شود کارگردانی کرد و این نیاز به یک آسیب شناسی جدی دارد.

*می شود درمورد نمایشنامه ای که به جشنواره تئاتر فجر ارسال کرده اید کمی توضیح دهید؟

کتاب چهارم من یک مجموعه داستان است به نام «این تابتسان فراموشت کردم» که هشت ماهی می شود که در ارشاد است و چون دیدم بررسی آن طول می کشد اعلام کردم که می خواهم این کار را به صورت نمایشنامه دربیاوریم و آنها قبول کردند. من سه تا از داستان های آن را به دبیرخانه فجر ارسال کردم و مشروط شد و باید داستان ها به متن نمایشی تبدیل شوند. داستان درمورد سه تا زن است که در یک برهه زمانی هستند که دارند از رابطه عاشقانه ای که تمام شده بیرون می آیند و می خواهند به زندگی عادی برگردند ولی توان سابق را ندارند.

*آیا تمهیداتی برای کارگردانی آن در نظر گرفته اید؟

بله یک فکرهایی درموردش کردم و خب قرار است حتما یک مشاور هم داشته باشم. در این کار من سه تا بازیگر دارم که ترجیح می دادم جای یکی از آنها بازی کنم اما عملا فکر می کنم در بازی دوتا مبحث قاطی می شوند و باز محکوم بشوم به انیکه چرا این کار را کردم. البته من همزمان با این کار باید یک کاری را هم در خارج از کشور انجم بدهم که آن کار هم یک زمانی می برد. به هر حال من باید تا آخر آذر این کار را آماده کنم و دی ماه به کاری که در ایران نیست بپردازم و بهمن که برگشتم برای جشنواره چند جلسه تمترین بگذارم و با اینکه یک کم برنامه ها با هم تلاقی دارند چون متن خودم هست برایم راحت تر است.

*حواشی سینما و تئاتر برایتان اهمیت دارد؟

اهمیت که ناخودآگاه پیدا می کند و روی آدم فشار می آورد و خستگی ها و آزارهایش را نمی شود نادیده بگیری. دوستی و انسانیت خیلی زیرسوال رفته. فضا مثل یک خانه نمور شده که همینجور که داری راه می روی ممکن است یک مار از یک جایی دربیاید و نیشت بزند. حالا از آستین دوستت یا از آستین همکارت یا از آستین یک مدیر زیاد باهم فرقی ندارند.

*شما با انرژی زیادی فعالیت های حرفه ای خود را در رشته های مختلف دنبال می کنید. آیا این نوع فعالیت را توصیه می کنید؟

من آدم خاصی هستم. البته از جنبه الزاما مثبت نمی گویم فقط از نظر خاص بودن من در دوران جوانی انرژی زیادی داشتم که باقیمانده اش برای دختر ۱۴ساله من عجیب است. من واقعا درس می خواندم و یک وقت هایی بود که ۲۴ ساعت هم برایم کم بود ضمن اینکه در اوایل زندگیمان بخاطر ممیزی های همین آقایان انتلکتوال که الان فیلمساز شده اند، آ

قای قاسم خانی به سختی می توانست فیلمنامه بفروشد و من هم بازیگر پرکار و مطرحی نبودم و دوران بی پولی سختی رو پشت سر گذاشتیم اما تحمل کردم و الان از روند خودم حدودا راضی ام. ولی توصیه اش نمی کنم برای اینکه آن آدم واقعا باید انرژی زیادی داشته باشد در غیر این صورت ممکن است به بیراهه کشیده شود و خسته شود و ممکن است که تمام اهدافش را کنار بگذارد.

منبع: روزنامه هفت صبح

اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir

بهاره رهنما با احساساتش بازی می کند!

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج