درباره «مرگ کسب و کار من است»
اگر دنبال تفریح هستید سراغ این فیلم نیایید
در همان ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر که برنامه هفت هرشب به این بهانه روی آنتن میرفت، امیر حسین ثقفی کارگردان جوان فیلم مرگ کسب و کار من است به برنامه دعوت شد و از صحبتهایش پیدا بود که درگیر یک تلقی اشتباه از مفهوم سینمای مسالهدار و متعهد است.
در همان ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر که برنامه هفت هرشب به این بهانه روی آنتن میرفت، امیر حسین ثقفی کارگردان جوان فیلم مرگ کسب و کار من است به برنامه دعوت شد و از صحبتهایش پیدا بود که درگیر یک تلقی اشتباه از مفهوم سینمای مسالهدار و متعهد است.
از نوع گفتمان اش با مسعود فراستی و اشاره به علاقه و شیفتگی فراوانش به سینمای روسیه گرفته تا دفاع از جنس و ساختمان اثرش.
گذشت تا زمان اکران فیلم که باز هم به برنامه هفت آمد تا مفصلتر پیرامون فیلمش بحث کنند. اما نه تنها باز هم همان تلقیهای اشتباه وجود داشت که حتی شدت هم گرفته بود. وی به این نکته اشاره کرد که چقدر تماشاگر ما بخندد؟ بد نیست تا کمی هم اذیت شود و به فکر فرو رود.
طبیعی است که این چنین تفکری باعث تولید آثاری از این دست میشود. نگاه چیره به محیط، اجتماع و انسانها، تلقی اشتباه از مفهوم سینمای مدرن، و همچنین نگاه بدبینانه به قصهگویی و اصول اولیه بصری و دراماتیک و راحتی تماشاگر همه و همه در نگاه فیلمساز و نتیجهاش در این فیلم وجود دارد.
حال بدترین بخش این داستان، تبلیغات عجیب و غریب تلویزیونی فیلم است. اگر کانالهای تلویزیون را بالا و پایین کنید و تبلیغ این فیلم را ببینید، با جملهای با این مضمون مواجه خواهید شد که اگر دنبال تفریح و سرگرمی هستید سراغ این فیلم نیایید.
این افتخار به عذابآور بودن فیلم حقیقتا یک فاجعه است. فیلمساز ما دغدغه اجتماعی دارد و نسبت به مسائلی چون کار، فقر، جبر محیط و موضوعاتی از این دست اهمیت ویژهای قائل است و خود را متعهد میداند. اما هنوز نمیداند که یک فیلم اجتماعی (بحث درباره اجتماعی بودن یا نبودن فیلم بماند برای یک فرصت دیگر) برای یک قشر و تماشاگر خاص سر تا پا تناقض است.
مگر میشود فیلمی دغدغه مردمی داشته باشد اما به همان مردم بگوید اگر دنبال سرگرمی و راحتی هستید به تماشای این فیلم نیایید؟ مگر میشود درباره طبقهای فیلم ساخت اما آنها را به تماشایش دعوت نکرد؟ مگر میشود میان سرگرمی و آموزش و دغدغه اجتماعی خط کشید؟
مدتی بود که کمتر شاهد این نوع نگاه در بین فیلمسازانمان بودیم. اما گویا این نوع تلقیها هنوز هم وجود دارد و از این سینما رخت برنسبته است. البته آثار سخیف و کمدیهای بیدر و پیکر و مبتذلی که این روزها سینمای ما را قبضه کرده هم مشکل بزرگی به حساب میآید. اما تا وقتی این نوع سینما مقابل آن قرار گیرد، راه به جایی نخواهیم برد.
منبع: کافه سینما
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر