دختران تازه بالغ سینمای ایران که جنجالی شدند
مدیوم سینما و ذائقه مخاطبان ایجاب میکند که موضوعاتی از قبیل روابط عاطفی بین زوجین و مسائل خانوادگی، درونمایه بخش عمدهای از آثار سینمایی را به خود اختصاص دهند.
برترینها: مدیوم سینما و ذائقه مخاطبان ایجاب میکند که موضوعاتی از قبیل روابط عاطفی بین زوجین و مسائل خانوادگی، درونمایه بخش عمدهای از آثار سینمایی را به خود اختصاص دهند. در این میان، اما گاهی فیلمهایی هم ساخته میشوند که به مسائل مربوط به دختران میپردازند و یا به نحوی بار دراماتیک خود را بر دوش آنها میگذارند. در این مطلب هم به بهانه روز دختر قصههایی را مرور کردیم که در بخشی از خود یا بهصورت کامل به زیست دختران نگاهی داشتند.
دختری با کفشهای کتانی
یکی از جسورانهترین فیلمهای دهه هفتاد سینمای ایران «دختری با کفشهای کتانی» ساخته رسول صدرعاملی بود؛ فیلمسازی دغدغهمند که التفات ویژهای به دختران دارد و این موضوع در فیلمهای بعدی او هم به چشم میآید. قصه این فیلم درباره یک دختر نوجوان به نام تداعی شکل میگیرد که در شهر سرگردان است و با مسائل مختلفی روبه رو میشود. «دختری با کفشهای کتانی» علاوه بر آنکه پگاه آهنگرانی را به عنوان یک بازیگر بااستعداد کشف و به سینمای ایران معرفی کرد، به لحاظ محتوایی نیز، به جای شعار دادن و اعتبار خریدن برای خودش با بندبازی روی خط قرمزها، درصدد این امر برآمد که مسائل تربیتی و اجتماعی مرتبط با سردرگمیهای دختران نوجوان عصر خودش را، با نگاه اول شخص، بازنمایی کند.
من ترانه ۱۵ سال دارم
ترانه درست در زمان افول فیلمهایی ساخته شد که بهرام رادان و محمدرضا گلزار ستارههای آن بودند و از مصایب جوانی به نازلترین شکل ممکن حرف میزدند. رسول صدرعاملی اگرچه پیش از ترانه، دختری با کفشهای کتانی و بعد از آن، دیشب باباتو دیدم آیدا را فرآوری، اما هیچکدام نتوانستند تاثیری که ترانه بر سینمای کشور ایران و در سطحی بزرگتر، بر خانوادههای ایرانی گذاشت، بگذارند. ترانه ١٥ساله بر اثر دشواریهای خانوادگی خود با پسر ثروتمندی آشنا و با وجود مخالفتها، با او محرم میشود. زمانی که پسر ترانه را رها میکند، بحران، فرزندی هست که در شکم دارد و کار اصلی صدرعاملی اینجا نخست میشود. نوک پیکان حمله فیلمساز بهصورت هم زمان به سمت سنت و ازدواج در سنین پایین هست و خانوادهها و نگاه آنها به دغدغههای جوانان و روابط دختر و پسر. نوع بازی ترانه در این فیلم، کیفیت بازیگری زنان در سینمای کشور ایران را تغییر داد.
مصائب شیرین
مصائب شیرین فیلمی است که در ژانر درام، خانوادگی و عاشقانه توسط علیرضا داوودنژاد ساخته شده است. رضا نوجوانی است که نزد مادربزرگ مادری و پدرش زندگی میکند. رضا و دختر داییاش مونا، دل به هم میبندند ولی این وضع خانوادهها را دچار نگرانی میکند و رضا و مونا از طرف خانوادههایشان توبیخ میشوند. اختلافها بالا میگیرد. در این بین دوستی مشترک تصمیم میگیرد که با دعوت دو خانواده به ویلای خود مجال بیان ناگفتهها را به آنها بدهد. سرانجام خانوادهها تصمیم میگیرند دست از سختگیری بردارند.
بوتیک
فیلم «بوتیک» ساخته حمید نعمتالله قصه عشقی است آشنا بین کاراکترهایی به ظاهر معمولی که با نگاهی ویژه منحصر به فرد شدهاند. به همین واسطه عشق و ناکامیهایشان تبدیل به یک تراژدی ماندگار میشود اما این همه ماجرا نیست و اتی (احترام) که خانوادهای فقیر دارد و از خانه گریخته، همراه با دوستانش خانهای اجاره کرده، که اجاره آن را نپرداخته و صاحبخانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر که در یک بوتیک کار می کند، به بهانه دادن شلوار مورد علاقه اتی به او، سعی می کند که به او کمک کند. بوتیک فیلم جدیدی نیست حرفهایش هم جدید نیست اما حرف من و توست حرف جوان امروزی از طبقه متوسط و ضعیف حرف افردای که ماشین شخصی ندارند و تا امروز یک بار هم به سفر خارجی نرفتند بوتیک حرف دل خیلی از آنهایی است که داشتن یک لباس مد روز برای آنها پروژهای عظیم محسوب میشود و دیدنش خالی از لطف نیست چرا که ما را به نمایش میکشد.
لاک قرمز
یکی دیگر از فیلمهای سرراست و خوشساختی که با محوریت یک دختر نوجوان به نمایش درآمده، «لاک قرمز» است که قصهاش را، درباره دختر مسئولیتپذیر و شجاع یک خانواده نسبتا فقیر، روایت میکند. فیلم با نمایش خانوادهای از طبقات پایین آغاز میشود که وضعیت مالی و فرهنگی مطلوبی ندارند؛ اما طولی نمیکشد که پدر و مادر خانواده به نوعی از قصه خارج میشوند تا تمام مسئولیت زندگی بر دوش دختر بزرگتر بیفتد. اکرم که نوجوانی محصل است، تلاش میکند تا، با فروش عروسک، سرپرستی خواهر و برادر کوچکترش را به عهده بگیرد و در مسیر تحقق این هدف، به جنگی تمام عیار با انبوهی از ناملایمات و مسائل اجتماعی پای میگذارد. بازی خوب پردیس احمدیه در نقش اکرم، در کنار لحن بیادعا و روشن فیلم، «لاک قرمز» را به یکی از آثار ماندگار سینمای ایران با محوریت دختران در یک دهه اخیر تبدیل کرده است.
فراری
در زمانی که بسیاری از سینمادوستان فکر میکردند علیرضا داودنژاد، به واسطه سن و سالش، دیگر نمیتواند اثری جوانپسند و بهروز خلق کند، این کارگردان باسابقه سینمای ایران در سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر با اکران «فراری»، بار دیگر جایگاهش را در سینمای ایران تثبیت کرد و برنده جایزه ویژه هیئت داوران شد. «فراری» قصه یک دختر نوجوان شهرستانی را روایت میکند که به شوق دیدن یک ماشین فراری و عکس گرفتن با آن، راهی تهران شده و در سفری شهری، برای پیدا کردن فراری، با رانندهای ساده و خوشقلب همراه میشود. «فراری» که علاوه بر بهره گرفتن از بازی خوب ترلان پروانه، سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول مرد را هم برای محسن تنابنده به ارمغان آورد، یک اثر انتقادی جدی و هشداردهنده درباره دختران است. این فیلم با الهام از یک حادثه واقعی ساخته شده و پایانبندی تکاندهندهاش مخاطب را در مورد توجه بیشتر به دختران نوجوان، از نظر مسائل تربیتی، اجتماعی و فرهنگی، به تفکر وامیدارد.
دختر
رضا میرکریمی که به عنوان یک فیلمساز باسابقه و کاربلد، با دغدغههایی کاملا ایرانی و بومی، شناخته میشود، در سال ۹۴ تصمیم گرفت با نگاه خاص خودش فیلمی درباره دختران نوجوان بسازد. «دختر» با اینکه ضعفهایی در اجرا دارد و نمیتواند اثری شاخص و ماندگار در کارنامه رضا میرکریمی لقب بگیرد، اما از نظر پرداختن به مسائل دختران ایرانی، فیلم اعتناپذیری است. تفاوت «دختر» با سایر فیلمهای مشابهش در این است که «دختر» بیشتر از اینکه ماهیت اجتماعی داشته باشد، رویکرد تربیتی را لحاظ کرده و بر رابطه دختر با پدرش تمرکز میکند. دوگانه پدر (با بازی فرهاد اصلانی) و دخترش ستاره (با بازی ماهور الوند) به شکلی عبرتآموز و درخور تأمل در این فیلم پرداخت میشود. پیرنگ ساده فیلم با سفر پنهانی دختر، از آبادان به تهران، برای شرکت در جشن خداحافظی یکی از دوستانش، شکل میگیرد و طراحی مصلحانه گرههای داستانی، زمینه را برای بازنگری پدر در ارتباط با دخترش، به وجود میآورد.
نظر کاربران
متن ها عالی بودن...
من ترانه ۱۵ سال دارم رو دیدم قشنگ بود
وایییی لاک قرمز خیلی غم انگیز بود