رازهایی از آینده که فقط سوباسا و کاکرو میدانستند
موفقیت تیم ملی ژاپن در صعود از گروه مرگ به عنوان صدرنشین را به دو شکل میتوان مورد توجه قرار داد: یکی به عنوان بزرگترین شگفتی جام جهانی قطر و دیگری در مقایسه با تیم ملی فوتبال ایران.
برترینها: موفقیت تیم ملی ژاپن در صعود از گروه مرگ به عنوان صدرنشین را به دو شکل میتوان مورد توجه قرار داد: یکی به عنوان بزرگترین شگفتی جام جهانی قطر و دیگری در مقایسه با تیم ملی فوتبال ایران
ژاپن برای پیشرفت در فوتبال، برنامهای حدوداً صد ساله داشت. برنامههایی مدون با تکیه بر روشهایی مفید برای جذب استعدادهای نوجوان و نشاندن آنها در ریل پیشرفت. قطار فوتبال ژاپن در شرایطی پیش میرفت که قرار بود سرگرمی به یک صنعت جهانی تبدیل شود. ساخت کارتون فوتبالیستها هم دقیقاً به همین منظور بود. انیمیشنی جذاب که ما ایرانیها را هر جمعه پای تلویزیون میخکوب میکرد تا ببینیم کاکرو و سوباسا چه خلاقیتی به خرج میدهند و در نهایت کدام تیم به پیروزی میرسد.
امیر اسدی، در یادداشتی درباره این سوباساهای واقعی در دوحه نوشت: سوباسا در کارتون فوتبالیستها نماد اراده و پشتکار بود. کسی که با مشقتهای فراوان توانسته بود به یک فوتبالیست نوجوان اما مهم و کلیدی در تیمش تبدیل شود. کاکرو پسری فقیر با قدرت بدنی بالا بود و ماتسویاما جوانی روستایی با روحیه کار گروهی و تیمی. نوجوانان ژاپنی با این کارتون ارتباط فوقالعادهای برقرار کردند و همین مسأله سبب شد تا چهرههایی تازه از سرزمین آفتاب به سطح بینالمللی معرفی شوند. پدیدههایی چون هیده توشی ناکاتا، شونسوکه ناکامورا و تاکاهارا و کاگاوا.
باشگاههای حرفهای با توجه به اشتیاق پیش آمده در جامعه، روز به روز به جاهطلبیهای خود افزودند و به این ترتیب پای ستارگان فوتبال جهان از جمله «زیکو»، «دونگا»، «لئوناردو» و حتی «گری لینهکر» نیز به لیگ ژاپن باز شد. در کنار این ستارههای صاحبنام، بازیکنان ژاپنی در روند صعودی پیشرفت قرار گرفتند و همین امر موجب شد لیگ ژاپن تنها طی سه سال به رده بیستویکم بهترین لیگهای حرفهای جهان صعود کند و میانگین تماشاچی در هر مسابقه به ۲۰ هزار نفر برسد.
در اثر همین پیشرفتها بود که بازیکنان ژاپنی همانند ستارههای کارتون فوتبالیستها، زودتر از آنچه تصور میشد، لباس تیمهای مطرح اروپایی را بر تن کردند تا نشانههای موفقیت این پروژه مقابل چشم جهان رژه برود؛ پروژهای که در حال حاضر مشابهش در امریکا، قطر و البته اخیراً هند در حال انجام است تا شاید نتیجهای شبیه ژاپن عایدشان شود. طبق برنامهریزی صورت گرفته از سوی ژاپنیها، این تیم باید در سال 2050 قهرمان جام جهانی شود. اتفاقی جذاب که با برنامهای که مسئولان ورزش در ژاپن تدارک دیدهاند، میتواند نتیجه هم حاصل شود. بخصوص که بازیکنان ژاپن نشان دادهاند پیشرفت فوقالعادهای انجام داده و همین حالا هم میتوانند به برخی از اهداف مورد نظر خود دست یابند.
رسول اسدزاده نیز درباره سرعت پیشرفت ژاپنیها نوشت: ژاپن پس از پایان جنگ جهانی دوم با سرعتی عجیب از یک کشورِ سوخته تبدیل به یکی از قدرتهای اقتصادی برتر جهان شد. صحبت از بیست سالِ شگفتانگیز است. سالهای بین ۱۹۴۵ تا اواسط دهه ۶۰ میلادی... از دهه ۶۰ به بعد ژاپن از حالتِ بازسازی و ترمیم به حالت باروری و شکوفایی تغییر کرد. اما این پیشرفت و تغییرِ سریع و اعجابآور، خلقالساعه نبوده است. نسلِ خاکستر ژاپن به مثابه ستونهای بتنی و فولادی یک ساختمان ضد زلزله هستند که ژاپن امروزی روی گُرده آنها بنا شده، نسلی معتاد به کار و تلاش، متعهد به نظم و وجدان کاری، نسلی ایثارگر و فدایی که سرزمین آفتاب تابان را از هاراکیریِ ژنرالهای خونخوارِ امپراتور به کشورِ بالنده امروز تبدیل کردند. تلاش بیش از حدِ آن نسل البته تبعات اجتماعی و روانی را هم به همراه داشته، گرایش بزرگسالان ژاپنی در دهه نود میلادی به بازیهای کامپیوتری، انیمه، اسباب بازی و فانتزیهای کودکانه، آثار بازسازی ژاپن ویران و از دست رفتن سالهای کودکی است.
ژاپنیهای متولد سالهای پس از جنگ و آنها که در دوران جنگ کودک بودند، در کنار والدینی حاضر در جبهههای جنگ یا خسته از کار افراطی بزرگ شدند. نسلی که مانند کامیکازهها بجای کوبیدن هواپیما به ناوهای دشمن، عمر و سلامتی خودشان را قربانیِ بازسازی کشورشان کردند. ژاپنِ برخواسته از خاکستر در دهه هشتاد و نود میلادی با میلیونها بزرگسال مواجه بود که کودکیشان در لابلای تاریخ گم شده بود. مردانِ معتاد به بازی و انیمیشن، زنان بزرگسالی که مانند دخترهای دبیرستانی لباس میپوشیدند و در دورهمیهای زنانه عروسکهایشان را به هم نشان میدادند، مردان و زنانی منزوی و در جستجوی کودکی و جوانیِ از دست رفته که در بین محصولات پاناسونیک، هوندا، تویوتا، توشیبا، سونی و... گُم و برای اعتلای ژاپن به سراسر جهان صادر شده بود. حالا چند دهه از سونامیِ بزرگسالانِ کودک مانده، سپری شده و ژاپن دیگر آن کشور دهه نود میلادی نیست. هرچند فرهنگ این کشور نسبت به سالهای پس از جنگ دوم بسیار تغییر کرده اما کماکان انیمه و فانتزی هنوز در این کشور جزئی از فرهنگ عامه است. ژاپنیها رویاها و کابوسهایشان را با فانتزی کنکاش میکنند. حالا تیم ملی این کشور دو نامِ درشت و بزرگ فوتبال جهان را شکست داده، گویا فانتزی کاپیتان سوباسا برای ژاپنیها روی حقیقت به خودش دیده است. این روزها به سالهای از دست رفته خودم و هم نسلانم میاندیشم، ما رنج دوران بُردهها... به اینکه چرا رویاهای ما هرگز رخت حقیقت به خود نمیپوشند ولی کابوسها انگار خودِ خودِ خودِ حقیقتاند...
رضا صائمی هم از این بُرد هیجانی و سبک بازی ژاپنیها نوشت: نمی خواهم پیروزی های شگفتانگیز ژاپن در برابر آلمان و اسپانیا را به تاویلهای فرامتنی و فرافوتبالی تقلیل بدهم و قواعد ورزش را در خوانش های غیر ورزشی جستجو کنم....اساسا در این شرایطی که رنج وطن بر جان و تن ما سنگین است، ارنج تیم ها و آنالیز بازیها امری ثانویه است اما از فوتبال هم میتوان درسهای برای اکنونیت تاریخی خود و فهم خردمندانه آن آموخت....مثلا اینکه درخشش ژاپن در فوتبال و ساختن چنین تیمی با شکوه، بیارتباط با کوشش آنها در ساختن تاریخی شکوهمند نیست....توسعه یافتگی و پیشروی در دانش و صنعت به پیشرفت در فوتبال آنها هم تسری یافته....آنها نه با ادعا که با نظم و تکنیک و تلاش به اینجا رسیدند که دو غول فوتبال جهان را شکست میدهند....آنها در فوتبال و مدیریت، استراتژی دارند و ما در هر دو ایدئولوژی.....ما موفقیت را آرزو می کنیم و آنها درو میکنند...که ما در بند ای کاشها هستیم و آنها در پی تلاشها...آنها از فوتبالیستها نه فقط کارتون که کار تیمی میسازند...آنها نه بیان که نشان دادند موفقیت اتفاقی نیست!
نظر کاربران
والله ما هم همین را میگوئیم.تمام عمر و زندگی ما شده حرف و موعظه دولتمردان و زندگی سخت و طاقت فرسای خانواده این عزیزان در اروپا و آمریکا و کانادا
مهم این است که غرب رو به زوال است!!
قطار پیشرفت»ما خیلی سرعت داره ،ولی داره برعکس میره!
آی دنیا بزن کنار زیر قطار پیشرفت ما که ترمز بریده له نشی
5 سال قبل ازینکه تلویزیون پخش کند از کانال ۱عربستان پخش میشد ونگاهش میکردم پیشزفت درعمل است
ایران نگو ویران بگو
پاسخ ها
ویران مغزته ....
ما همه چیز را برای خودمان میخواهیم ژاپنی ها همه چیز را برای وطن.ما میگیم وطن برای ما چه کرد ژاپنی ها میگن ما برای وطن چه کردیم.فقط همین
انگار نه انگار یه زمانی بهترین تمدن بودیم
پاسخ ها
خودمونو با تاریخ ۲هزار سال پیشمان گول زدیم
ما مردمی تنبل، دروغگو، ریاکار، در بسیاری موارد با سطح فهم پایین هستیم
انشالله ما هم سوار لوکوموتیر پیشرفت میشیم
میدونی چرا؟ میدونی چرا؟ برای اینکه ما وابسته نیستیییییم!!!! (منطق بعضی ها!)
من موندم اگه ایران به این گروه میخورد میخواست چیکار کنه
تو اسونترین گروهش زایید
لعنت به تاج و دارو دستش