نسخه امروزی کشتیِ نوح، فکرِ همه را مشغول کرد
تعداد سریالهای تلویزیونی جدید آنقدر زیاد شده که دیگر برای بررسی دقیق هر کدام یا تعیین اینکه کدام ارزش وقت گذاشتن دارند، باید یک سایت مجزا درست کرد ولی اگر در این میان بیشتر سریالهای به نوعی سیاهی لشکر هستند.
برترینها: تعداد سریالهای تلویزیونی جدید آنقدر زیاد شده که دیگر برای بررسی دقیق هر کدام یا تعیین اینکه کدام ارزش وقت گذاشتن دارند، باید یک سایت مجزا درست کرد ولی اگر در این میان بیشتر سریالهای به نوعی سیاهی لشکر هستند. ما با دیدن خلاصه داستان آنها و تریلرشان در یوتیوب (اگر بتوانیم یوتیوب را باز کنیم!) کنجکاو میشویم و بعد میبینیم که چنگی به دل نمیزنند. سریالهای زیادی تحت عنوان علمی تخیلی، معمایی و رازآلود وارد میشوند و ما میبینیم که علیرغم نمرات خوب در imdb، باید بعد از دیدن یکی دو قسمت دیگر ادامهشان را ندهیم.
اما سریال ۱۸۹۹ نتفلیکس در ژانر خودش یک شاهکار است. با نقد این سریال از یک پزشک همراه ما باشید. یک کشتی بخاری باشکوه با ۱۶۰۰ مسافر بعد از غرق شدن کشتی مشابهی از یک خط مسافربری دریایی به نام پرومتئوس راهی سفر میشود. اضطراب ناخواستهای هم در مسافران و عوامل وجود دارد که نکند این کشتی هم غرق شود. اما همه در درون به خود نهیب میزننند که دلیلی ندارد که یک کشتی مدرن (با معیارهای آن سالها) غرق شود.
کشتی پر از مسافر و حدمه و پرسنل ناوبری و کارگر است و ما بلافاصله کنجکاو میشویم که داستانک زندگی هر کدام را بدانیم و برای این کار باید مدتی به انتظار بنشینیم پشت هر کدام از شخصیتها شگفتیای وجود دارد از کاپیتان کشتی گرفته تا به کشیش داستان!
سریال ۱۸۹۹ حاصل مغزهای خلاق Jantje Friese و Baran bo Odar است، همان تیم خلاقی که پشت تریلر دیگر نتفلیکس، سریال آلمانی Dark، قرار دارد.
آیا این کشتی مسافربری با مسافران خود از ملیتهای متعدد سرانجام از اروپا به ایالات متحده خواهد رسید؟ چه بر سر یک زوج فرانسوی تازه ازدواج کرده (ماتیلد اولیویه و یوناس بلوکه)، یک کاپیتان آلمانی (آندریاس پیتشمان)، یک کشیش اسپانیایی و برادر لوسش (خوزه پیمنتائو و میگل برناردو)، یک مادر و دختر چینی (گابی ونگ و ایزابلا وی) خواهد آمد؟
بیلزنهای زغالسنگ لهستانی و انگلیسی، و یک عرشه پایین پر از مسافران فقیر دانمارکی، چه داستان و تعاملی با دیگران خواهند داشت؟
اما در مرکز همه چیز، مائورا (امیلی بیچم)، یک زن انگلیسی قرار دارد که در رشته پزشکی تحصیل می کند، اما در واقع حق طبابت عملی ندارد، چون اجازهاش را به دلیل زن بودن ندارد! اما بعد مشخص میشود که در کار عملی هم توانا است و به کمک یک زن حامله میرود.
همانطور که در این نوع داستان ها معمول است، شخصیت ها در ابتدا وجه اشتراک زیادی ندارند، جدای از این واقعیت که از چیزی فرار می کنند – و همه آنها یک راز مهم را پنهان می کنند. دقیقا مانند اپیزودهای اولیه Lost ، هر قسمت با یک فلش بک به یک شخصیت خاص شروع میشود و به شما اطلاعاتی در مورد اینکه آنها چه کسانی هستند و چرا در کشتی هستند میدهد.
ساخت سریال
در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸، اعلام شد که خالقان سریال Darkیعنی Jantje Friese و Baran bo Odar در حال توسعه پروژه برای Netflix هستند. تولید این سریال دو هفته بعد در طی یک کنفرانس مطبوعاتی نتفلیکس که برنامههای اصلی اروپایی را به نمایش میگذاشت، تایید شد.
بودجه سریال حداقل ۶۰ میلیون یورو بود که ۲ میلیون یورو از Medienboard برلین-براندنبورگ، ۱۰ میلیون یورو از صندوق فیلم سینمایی آلمان بود و نتفلیکس با سرمایه گذاری ۴۸ میلیون یورو در پروژه. ۱۸۹۹ را گرانترین سریال تلویزیونی آلمانی تمام دوران کرد!
ادامه را به سبب اینکه ممکن اسپویل بدانید میتوانید بخوانید یا نخوانید!
اما سپس کشتی با پرومتئوس، قایق تقریباً مشابهی که چهار ماه قبل به طور مرموزی غرق شد، برمیخورد. علائم مورسی حاوی موقعیت پرومتئوس دریافت میشوند و در میان مه و ترس این کشتی یافت میشود.
از اینجا بر رمز و راز افزوده میشود و سریال شبیه یکی از داستانهای استیون کینگ میشود. کشتی مرموز خالی از مسافر، فقط پسرکی سالم پیدا میشود اما هیچ نمیگوید و هرمی مرموز در دست دارد. دیگر مسافری که ظاهرا مخفیفانه و شناکنان خود از پرومنئوس وارد کشتی اصلی میشود و خود را مسافر کشتی جا میزند ….
به خاطر انبوه سوالها شما مجبورید سریال را ماراتونوار ببینید تا مثلا بفهمید منشا آن نامههای مرموزی که برای کاپیتان و زن پزشک قبل از شروع مسافرت فرستاده شده از کجا بوده. آیا همه چیز توجیه فیزیکی منطقی پیدا میکنند یا شما فقط وهم و ماورا الطبیعه به جای پاسخ دریافت خواهید کرد.
طولی نمی کشد که در همه جا مثلث ها و اهرام را می بینید (از سوسک طلایی اگر بگذاریم!). شرح بیشتر حتی برای کسانی که از کمی اسپوایل هم بدشان نمیآید، سریال را خراب میکند.
چند مورد عجیب و غریب وجود دارد. نمایش تمایل بسیار عجیبی دارد که هر قسمت را با یک آهنگ راک کلاسیک به پایان میرساند، آهنگی که در میان موسیقی مدرن صنعتی خود کاملاً نابجا به نظر میرسد.و شخصیتها واقعاً دوست دارند در مقابل افرادی که به دلیل تفاوتهای زبانی نمی دانند چه می گویند، تک گویی کنند. این مونولوگها لزوماً بد نیستند، اما باورش سخت است که مسافران دیگر وقتی حتی یک کلمه را متوجه نمیشوند، کنار هم بنشینند و سرشان را تکان دهند. همچنین باید هشدار بدهم که این یک داستان بسیار تلخ است، تماماً خاکستری و تیره، با طنز بسیار کم و تصویر گاهی آزاردهنده.
با این حال، برای طرفداران ژانر رازآلود، این نوع نمایش ایدهآل است: نمایشی که حتی اگر از پایاناش راضی نباشید، صحبت کردن در مورد آن خالی از لطف نخواهد بود و تا مدتها در ذهنتان باقی خواهد ماند.
نظر کاربران
اینکه نسخه ی امروزی کشتی تایتانیک بود