جنجالی‌ترین خیانت‌هایی که در ایران محبوب شدند!

برترین‌ها - آیدا فلاحیان: بیشتر ما می‌دانیم سریال‌های ترکیه بین اکثر افراد جامعه، نمادی از خیانت‌های عاطفی است. دلیل شهرت سریال‌های ترکی در این زمینه، این است که در بسیاری از این سریال‌ها به این موضوع به طریق مختلف پرداخته شده که بین مخاطبان این سریال‌ها و دیگر افراد جامعه جنجال به پا کرده است. بخش سریال‌های ترکیه‌ای در رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی باعث بالا رفتن مخاطبان ایرانی این سریال‌ها شده که حتی اگر مخاطب این سریال‌ها نباشید، حداقل داستان یکی از این خیانت‌های جنجالی به گوشتان خورده است. در ادامه این مطلب به برخی از این جنجالی‌ترین خیانت‌های ترکیه که در ذهن مخاطبین ماندگار شده که برای بعضی بسیار آشنا و برای بعضی نامعلوم و گنگ است می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

عشق ممنوع/سمر و مهند

سریال عشق ممنوع از جمله سریال‌های پرطرفداری است که داستانی جدید برای مخاطبان ایرانی به روایت درآورده بود. داستان پر پیچ و خم این سریال، درباره یکی خانواده سرشناس ترکیه است. عدنان ضیاگیل(با بازی سلجوق یونتم) از ثروتمندترین اشخاص ترکیه که که با داشتن دو فرزند حالا دیگر پا به میان سالی گذاشته، به عشقی نامعقول گرفتار می‌شود. او عاشق سمر یوره اوغلو(با بازی برن سات) دختر جوان از خانواده‌  ای سرشناس که به تازگی پدر خود را از دست داده است می‌شود و داستان با اولین عشق ممنوعه‌اش آغاز می‌  گردد. عدنان و سمر با وجود تمام مخالفت‌های اطرافیان باهم ازدواج می‌کنند و زندگی خوبی را در کنار هم تجربه می‌کنند اما داستان در همین جا به خوبی و خوشی تمام نمی‌شود.با ورود سمر به خانه‌ی ضیاگیل‌  ها،افراد جدیدی وارد زندگی او می‌شود.

یکی از مهم‌ترین این اشخاص مهند خزندار (با بازی کیوانچ تاتلیتوغ)، از اقوام دور عدنان است که در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده و تحت سرپرستی عدنان ضیاگیل بزرگ شده. مواجه‌ی او با سمر، عشق ممنوعه‌ی دوم را در این سریال آغاز می‌کند. داستان سریال که با عشق شیرینی عدنان به سمر آغاز شده بود با خیانت سمر و مهند ادامه پیدا می‌کند و سرنوشت تک تک اعضای خانواده ضیاگیل را تغییر می‌دهد. داستان سریال عشق ممنوع در زمان پخش با انتقادهای زیادی حتی در کشور سازنده رو به رو شد اما نمی‌توان محبوبیت این سریال را بین مخاطبان نادیده گرفت.

سیب ممنوعه/یلدیز و هالیت

به جرعت می‌توان گفت سیب ممنوعه از عجیب‌ترین سریال‌های ترکیه‌ای است که محبوبیت بسیار قابل توجهی در بین مخاطبان ایرانی دارد! این مجموعه‌یِ تقریبا 400 قسمتی، با داستان دو خواهر فقیر آغاز می‌  شود که قصد تغییر زندگی خود را دارند. ییلدیز (با بازی ادا اجه) یکی از خواهران فقیر داستان است که رویای زندگی مرفه را در دل خود دارد و برای رسیدن به آن هرکاری می‌کند. دست سرنوشت او را با خانواده‌ی جان آرگون‌ها آشنا می‌کند که زندگی او را به کلی تغییر می‌دهد.

اندر چلبی(با بازی شوال سام) همسر سوم هالیت جان آرگون(با بازی کوزی گِرِز) یکی از اشخاص سرشناس و ثروتمند ترکیه است که قصد دارد بدون از دست دادن ثروتش از شوهر خود طلاق بگیرد. داستان عجیب سریال با خیانت برنامه‌ریزی شده‌ی ییلدیز و هالیت آغاز می‌شود. به پیشنهاد اندر ییلدیز به قصد فریب هالیت و برقراری رابطه عاشقانه با او به عنوان دستیارش در شرکت مشغول به کار می‌شود تا هالیت را عاشق خود کند. این خیانت که توسط خود اندر برنامه‌ریزی شده است داستان را آغاز می‌کند اما هیچ یک از ایم برنامه‌ها آن طور که باید پیش نمی‌رود و خیانت‌های برنامه‌  ریزی نشده‌ای را وارد داستان می‌ کند.

ازل/آیسان و چنگیز

ازل از دیگر سریال‌های محبوب ترکیه است که با استقبال گرم مخاطبان ایرانی رو به رو شد. این سریال که بر اساس رمان کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما ساخته شده، داستان سه جوان در محله‌ی فقیر نشین ترکیه است. عمر(با بازی اسماعیل فیلیز)، علی(با بازی باریش فالای) و چنگیز(با بازی اییت اوزشنر) که دوستان بچگی هم هستند، در یک دسیسه برنامه ریزی شده تصمیم به سرقت یک قمارخانه می‌گیرند. طی این سرقت با خیانت علی و چنگیز به دوست قدیمی‌شان تمام تقصیر‌  های به گردن عمر افتاده و به زندان می‌ رود.

روزهای سخت عمر در زندان با ناامیدی سپری می‌شود در حالی که خیانت دوستانش به او همین‌جا تمام نشده. آیسان(با بازی جانسو دره) عشق قدیمی عمر است که بعد از افتادن او به زندان با چنگیز ازدواج کرده و به او خیانت می‌  کند. شاید فکر کنید این شروع ماجراست اما در واقع داستان با آتش سوزی زندان و مرگ تقلبی عمر آغاز می‌  شود. عمر در حادثه آتش سوزی زندان دچار سوختگی شدید می‌شود به طوری که دوستان او فکر می‌کنند او برای همیشه مرده و داستان خیانتشان برای همیشه تمام شده. درحالی که عمر با صورت و اسمی جدید به نام ازل دوباره متولد شده و به قصد انتقام به سراغ تک تک آن‌ها خواهد رفت.

بی صداقت/درین و ولکان

داستان خیانت سریال بی صداقت از جدیدترین جنجال‌های سریال‌های ترکی بین مخاطبان فارسی زبان است. زندگی خوب آسیه(با بازی جانسو دره) به همراه همسرش ولکان(با بازی جانر جیندوروک) و تنها پسرشان سپری می‌  شود. آسیه پزشکی موفق،همسری عاشق و مادر فداکاری است که با کمال رضایت و خوشبختی زندگی خود را سپری می‌  کند اما این آرامش بالاخره روزی خراب می‌شود. آسیه متوجه رابطه مخفیانه شوهرش با دختر جوانی به نام درین (با بازی ملیس سزن) می‌  شود و تمام خوشبختی خود را از دست می‌دهد.

با وجود تمام انکارهای ولکان، آسیه بالاخره خیانت او را ثابت می‌کند و از او طلاق می‌گیرد. اما داستان هموز تمام نشده! بعد از طلاق آسیه، ولکان با درین ازدواج می‌کند اما با گذشت مدتی کوتاه ازدواجشان او متوجه می‌شود هنوز همسر سابق خود آسیه را دوست دارد. درین که دوست ندارن سرنوشتش مثل آسیه با آمدن زن دیگری به زندگی شوهرش خراب شود شروع به اقداماتی برای دور کردن آسیه از ولکان می‌کند تا همسرش را برای همیشه کنار خود نگه دارد غافل از اینکه همه چیز طبق برنامه ریزی‌  های او پیش نمی‌رود...

روزگارانی در چوکوروا/دمیر و زلیخا

روزگارانی در چوکوروا نامی آشنا برای خیلی از ما ایرانی‌  هاست. این سریال معروف با داستانی در دهه‌ی هفتاد میلادی مورد توجه بسیاری از مخاطبان قرار گرفت که با وجود طولانی بودن، هنوز مخاطبان خود را حفظ کرده. داستان با عشق دختر و پسر جوان و فقیری آغاز می‌  شود که زندگی سختی را سپری می‌  کنند. زلیخا(با بازی هلال آلتینبیلک) دختر خیاطی است که عاشقانه ییلماز(با بازی اغور گونش) شاگر مکانیک شهر را دوست دارد. اما مانند تمام داستان‌های عاشقانه، عشق آن‌ها هم با مشکلات بزرگی رو به رو می‌شود. در یک بازی قمار،برادر زلیخا او را به یکی از دوستانش وعده می‌دهد و در بازی به او می‌بازد.

ییلماز برای نجات زلیخا مجبور به کشتن مرد قمارباز می‌شود و بعد از قتل همراه با زلیخا به مزرعه‌ی یامان‌ها در چوکوروا پناه می‌برند. آن‌ها با هویت خواهر و برادر در این مزرعه شروع به کارکردن می‌کنند اما بالاخره پلیش ییلماز را پیدا کرده و او را به جرم قتل زندانی می‌کند. در نبود ییلماز دمیر(با بازی مورات اونالمیش) که خان چوکورواست عاشق زلیخا می‌شود و با وجود اینکه ییلماز راز عشقش را برای او فاش می‌کند با زلیخا ازدواج می‌کند. بعد از گذشت چندسال ییلماز از زندان آزاد می‌شود اما با فهمیدن خیانتی که در حق او شده به زندان جدیدی به نام چوکوروا گرفتار می‌شود.