تازهترین روش جیببری از ملت ایران؛ خیلی شیک و مجلسی!
پلیبکخوانی هم آفتی شده برای علاقهمندان به موسیقی. البته خواننده و تهیهکننده که سود میکنند از این پلیبکخوانی و برایشان کاهش هزینه دارد و کاهش آبرو و اعتبار هم حتما اهمیتی ندارد.
فرهیختگان: سطح آرزوهایمان انگار قرار است هر سال یا هر دوره پایینتر بیاید. اگر زمانی سقف آرزویمان حضور در کنسرت فلانخواننده مشهور بود، حالا آنهایی که کنسرت میروند دلشان میخواهد اجرای زنده ببینند و خواننده محترم به پول و وقتی که این تماشاگر گذاشته، کمی احترام بگذارد. پلیبکخوانی هم آفتی شده برای علاقهمندان به موسیقی. البته خواننده و تهیهکننده که سود میکنند از این پلیبکخوانی و برایشان کاهش هزینه دارد و کاهش آبرو و اعتبار هم حتما اهمیتی ندارد.
این آفت مختص داخل هم نیست. هفتهای نیست که فیلمی از پلیبکخوانی خوانندگان بهاصطلاح آنور آبی بیرون نیاید و بهسرعت در فضای مجازی وایرال و بررسی نشود. در داخل هم که در یک سال اخیر کم ندیدهایم از این نمونهها. حالا و در جدیدترین نمونه داخلیاش، نوازنده ویولن در کنسرت آ.ا پس از پاره شدن موی آرشه به ساز زدنش ادامه میدهد و تاثیری در کیفیت صدای پخششده هم ایجاد نمیشود. او بعدتر فیلمی منتشر کرد و توضیحاتی ارائه داد و مجدد با همان آرشه پارهشده به نواختن پرداخت. اتفاقی که واکنشهایی را در پی داشت. اکثرا معتقد بودند که چنین امکانی وجود ندارد و حتما صدای یک چوب با آرشهای که موی آن جدا نشده، تفاوت دارد.
فارغ از این مورد بهخصوص اما چیزی که در یک سال اخیر در فضای موسیقی و کنسرتها دیدیم، غالبا فضای آشفته، مبتنیبر تجارت و درآمدزایی و سوءاستفاده از نیاز مردم به حضور در کنسرتهاست. فضایی که بخشی از آن بهدلیل کرونا و تعطیلی موقتی کنسرتها بود و بخش دیگرش به دایره محدود تفریحات مردم برمیگردد. مردمی که بخشی از آنها هم ممکن است برای دیدن و شنیدن کنسرت، به خارج از ایران سفر کنند و بخشی دیگر هم از سوی دیگر نتوانند در یکی از کنسرتهای داخلی حضور پیدا کنند. برنامهگذاران کنسرتها با هدف درآمدزایی از حذف هر فرد، شیء یا برنامهای که هزینههایشان را افزایش میدهد، استقبال کرده و به عواقبش هم فکر نمیکنند. عواقبی که در بلندمدت اعتماد به خواننده، موسیقی و کنسرت را از بین میبرد. درنهایت این موسیقی ایران است که چوب میهمانهای موقت و ثروتمند را میخورد و آبرویش را به حراج میگذارند.
مقصر؟ ارشاد یا مردم
اکثرا از وضعیت برگزاری کنسرتها در داخل مینالند و کارشناسان موسیقی اصلا معتقدند این مراسمی که به اسم کنسرت برگزار میشوند اصلا کنسرت نیستند؛ بیشتر دورهمی یا «کلاب» هستند که با تکیه بر نور و صدا و حالوهوای شرکتکنندگان از پس خودشان برمیآیند و کیفیت و تعداد ارکستر اهمیتی ندارد. وجود صدابرداری انکار میشود و موزیسینهای ارزانقیمت ارجح هستند به کاربلدهایی که باید در خانه بمانند و درظاهر هنرشان به سود تاجران موسیقی نیست.
در چنین شرایطی ارشاد باید ورود کند یا مردم نباید پول بابت چنین کنسرتهایی بدهند؟ مقصر خلأ قانونی است یا سلیقه مردمی که انگار فقط دو سه ساعت بیخبری از دنیای بیرون و مشکلات احتمالیشان را میخواهند؟ وزارت ارشاد وظیفه دارد بر کیفیت اجراهایی که مجوز میدهد نظارت داشته باشد یا صرفا قرار است بر امور اخلاقی یا منکراتی ناظر باشد؟ دادن مجوز به فلانخواننده یعنی پایان نقش وزارت ارشاد و دفتر موسیقی بر عملکرد او و همکارانش؟ وجود سازوکاری برای پسگرفتن هزینه بلیت درصورت بروز مشکلاتی مانند پلیبکخوانی ضرورت ندارد؟ مردمی که پول بلیت کنسرت را میدهند اما آنچه تحویل میگیرند لبزدن خوانندهای است که یا حالش را ندارد بخواند یا تواناییاش را؛ باید در کدام نهاد یا سازمان دنبال حقشان باشند؟
این تنها یک بخش ماجراست. سهم جالبتوجهی از این حاشیهها متوجه مردم است؛ آنهایی که هزینه بالایی برای مثلا یک خانواده چهارنفره میدهند و درمقابل غش در معاملهای که انجام میشود هیچ واکنشی ندارند و اعتراضی در همانجا یا بعدها ندارند، حتی سراغ تهیهکننده و خواننده هم نمیروند و دلیلی نمیبینند صدای اعتراضشان را به گوش حتی یک نفر برسانند و این چرخه معیوب ادامه پیدا میکند و پلیبکخوانها را گستاختر از قبل؛ و تهیهکنندگان را ثروتمندتر از گذشته. اگر چندبار سالن این خوانندگان خالی باشد آنوقت میفهمند که برای مخاطبانشان کیفیت اجرا اهمیت دارد و آنها نیامدهاند برای یک جشن دوستانه یا پارتی شبانه. اما درظاهر یک تفاهم نانوشته بین برخی خوانندگان و مخاطبان امضا شده که خواننده هر کاری بکند یا نکند باید تمام بلیتهایش فروش برود و خدشهای به ساحت هنری او وارد نشود و در چنین شرایطی زخمخورده اصلی «موسیقی» است.
از بین بردن بساط کمفروشی در کنسرتهای موسیقی نیاز به همکاری جدی وزارت ارشاد و مردم علاقهمند به موسیقی دارد. این اتفاقی نیست که نیازمند ورود ضابطان قضایی باشد و باید از طریق و راه هنر با آن برخورد شود.
گرانتر و بدتر
چند روز پیش بود که خبر گرانتر شدن بلیتهای کنسرت منتشر شد و قرار است این افزایش بیشتر هم شود. دیگر بلیتهای 500 هزارتومانی عادی شدهاند و کیش و تهرانش هم فرقی ندارد. توجیه این گرانیها هم افزایش هزینههای جانبی و اوضاع کرونا و تغییرات سالنهاست. بهانههایی که چندان قابل پذیرش نیستند و مقایسه این کنسرتها با نمونههای خارجیاش نشان میدهد که عملا در این حوزه گرانفروشی صورت میگیرد.
برخی خوانندگان ما مانند رضا صادقی یا محسن یگانه اگر بهتنهایی در خارج از ایران برنامه اجرا کنند، درآمد بیشتری از بلیتفروشی دارند و هزینه بلیت در آن شرایط بیشتر میشود؛ اما گروهی دیگر هستند که هیچجا برایشان ایران نمیشود و کسی خارج از وطن برای آنها و صدایشان درهمی یا لیرهای خرج نمیکند. حتما و با توجه به اینکه هزینه اقلام و کالاها و خدمات هر سال بیشتر شدهاند و تورم هم انگار غیرقابلانکار است باید هزینههای خدمات و کالاهای فرهنگی هم اضافه شود اما این افزایش باید همراستا با کیفیت باشد. مساله مهم این است که در یک سال اخیر، هر قدر که بلیتها بالا رفته، کیفیت اجراها پایین آمده است. کیفیتی که بیهیچ دلیل فنی افت کرده و کسی هم پاسخگویش نیست.
اگر برخوردی از طرف مردم و وزارت ارشاد صورت نگیرد، تعداد این پلیبکها احتمالا در ماههای آتی بیشتر خواهد شد و این اشتباهات یا خطاهای عمدی یا غیرعمدی تنها چند روز میهمان فضای مجازی هستند و باز فراموش خواهند شد و حساب تهیهکنندگانشان پرتر از قبل خواهد شد.
و حالا واکنش کاربران:
* پسر توی کنسرت، آرشه ویولن پاره میشه ولی صدا ساز تغییر نمیکنه. اینا علاوه بر صدای خواننده ساز هم پلی بک میزنن!
* خوب به لطف هنرمند گرانقدرمون فهمیدیم، ویولن بدون آرشه هم صدا میده.
* تو کنسرت آرشه ویولون پاره میشه اما صدا قطع نمیشه و با همون کیفیت پخش میشه این یعنی پلیبک و کلاه برداری که خب یه چیز عادی شده تو کنسرتهای ایران؛ اما اونجا جالبه که خودشون با افتخار پست کردن که ببینید ما با آرشه پاره هم ساز میزنیم.
نظر کاربران
حرف از کدوم مردم می زنید
همون چند درصدی ها و گرنه مردم هزینه کنسرت ندارن که بدن
کسی که میرود کنسرت یه صدا میخواد ویه عکس .که هردو موحود است .غیرازاین چه میخواهید.
کسی که کنسرت این خواننده های دوزاری میره که فرق آرشه با دسته بیل رو نمیدونه همون بهتر ک پلی بک گوش بده
خواننده خارجی کلی وقت میزاره یک آلبوم درست میکنه سالی ۵۲ هفته داریم و هفته ای یک ایالت از ۵۲ ایالت میره کنسرت میزاره بعدش هم تور جهانی خواننده ایرانی حالا از آهنگ و متن و صدای آب دوغ خیاریش که بگذریم مگه سالی چند تا کنسرت میده که پلی بک میده به شعور مخاطب احترام بزارین البته یک بحثی هم هست اگه یک خواننده خارجی این کار بکنه دوران حرفه ای ش تموم میشه اینجا انگار هیچ اتفاق نیافتاده
پولی که از انجام غل و غش و فریب در امور زندگی مردم عادی جامعه بدست میاد باید در همین فریب و غل و غش بر باد بره دیگه. از قدیم گفتن از هر دستی که بدهی از همان دست دریافت میکنی
هیچکس کنسرت نمیرود
غیر از یک عده پولدار مرفه بی درد
عکس اولتون یعنی چی؟
ما کنسرت محسن یگانه رفتیم و واقعا عالی بود . تازه میفهمی کنسرت یعنی چی تو ایران! نه اینکه بری برات پلی بک بزنن به ریشتم بخندن.
همه در حال دستبرد به جیب مردم هستن....
اینم روش ....چه اهمیتی داره!!!!!
قضاوت ناعادلانه نکنید
خداروشکرسطح اروزهای ماکلابه کنسرت نمیرسه بااین اوضاع واحوال اقتصادی این حال خوب واسه پولدارهاباشه بهتره .
اونای میرن کنسرت جیبشان از مال مفت پر است
کنسرت رفتن دل خوش جیب پر پول می خواد
آخ که چه گفتی. اصلا بهش بگو فلانی پلی بک میخونه خودشم گفته قیمت کنسرتشم انقدره. این فقط یه لایو می خواد با دو تا عکس که بذاره توی پیحش و تظاهر به خوشگذرانی و لوکس بودن. و اللا کسی که موسیقی بخواد میره بعضی کافه ها هنرمندترن.
چند سال پیش رفتم کنسرت گروه آریان خیلی اجرای زنده قوی نداشتن ولی همه چی لایو بود و حس خوبی داشت شاد و پر انرژی نه مثل کنسرتهای الان که مصنوعی و تکراری شده. کلا خواننده های دهه هفتاد و هشتاد خیلی بهتر بودن
شنیده بودیم کفتر روپایی میزنه ولی ندیده بودیم بدون آرشه صدای ویولون هم در میاد !!!!!!
پول کنسرت زنده از مردم میگیرن بعد براشون نوار کاست میذارن ....!!!!!!!
پول تویوتا از مردم میگیرن بجاش پراید و 405 و تیبا میدن ....!!!!!!
کاری نداره کدملی آقایون را برای تهیه بلیط بنویسید بعد بیبینین شاغل درکجاهستن مردم عادی همچین پولی را ندارن بیان کنسرت همان ده درصدیها هستن پولدار
درود بر شما