مادرانهترین داستان سال با حضور یک خانم دلبر
فیلم «مادران موازی» (Parallel Mothers) به کارکردانی پدرو آلمودوار پیرامون زندگی زنی میانسال به نام جنیس با بازی پنهلوپه کروز رقم میخورد که ناخواسته از مردی که نمیخواهد پدر شود، باردار میشود. پدرو آلمودوار علاوه بر کارگردانی، وظیفهی نوشتن فیلمنامهی مادران موازی را هم بر عهده داشته است.
برترینها : فیلم «مادران موازی» (Parallel Mothers) به کارکردانی پدرو آلمودوار پیرامون زندگی زنی میانسال به نام جنیس با بازی پنهلوپه کروز رقم میخورد که ناخواسته از مردی که نمیخواهد پدر شود، باردار میشود. جنیس پس از زایمان برای تأمین مخارج زندگیاش به شغل عکاسی روی میآورد. او، آنا با بازی ملینا اسمیت را هم استخدام میکند تاش در نگهداری از نوزاد و مرتب کردن خانه به وی کمک کند و این سرآغاز اتفاقات جالب توجه داستان است.
پدرو آلمودوار علاوه بر کارگردانی، وظیفهی نوشتن فیلمنامهی مادران موازی را هم بر عهده داشته است. آلمادوار در «مادران موازی» مسیر سینمای خود در ترسیم مفهوم زنانگی را ادامه داده و در یک سنت شکنی آشکار در مقایسه با آثار قبلیش، چون همه چیز درباره مادرم و درد و شکوه درباره مادر و نقش مادری، بر سه مادر تمرکز میکند که مادران نمونه نیستند.
سلینا سوندرمن درباره فیلم نوشت: از یک سو، مادران موازی داستان خویشاوندی است، ارتباط خانوادگی خونی؛ و در عین حال فیلم بسیار تبارشناسانه است. نسب و میراث نیاکان ما که در درون خود حمل میکنیم، موضوعات حیاتی هستند که در این ملودرام قوی مورد بررسی قرار گرفته اند.
اما پدرو آلمودوار به مسائل شخصی بسنده نمیکند - به همراه قهرمانانش، لایههای تاریخ دردناک جنگ داخلی اسپانیا را ورق میزند؛ که تا به امروز، برای بسیاری از خانوادهها تمام نشده، زیرا نتوانسته اند عزیزان از دست رفته خود را در گورهای خانوادگی دفن کنند. در عوض، بقایای آنها در گودالهای بدون نشان، مانند پدر بزرگ جانیس، گمنام مانده است. «مادران موازی» سیاسیترین اثر کارگردان تا کنون است، اما هنوز هم عشق برجسته او به نمایش درام و غیر قراردادی را نشان میدهد.
استفاده از رنگهای پر طراوات، هم در فیلمبرداری و هم در طراحی صحنه، به جلوههای بصری غنی میافزاید، بدون اینکه توی ذوق بزند. لذت بردن از طراحی داخلی خانه قهرمان داستان و سپس مقایسه خانههای مادربزرگ و هم روستاییانش تجربه مطبوعی است.
پنه لوپه کروز به عنوان یکی از منابع الهام آلمودوار، نقش آفرینیهای چشمگیر زیادی (را در فیلمهای آلمودوار) را به نمایش گذاشته است، اما در آخرین همکاری شان او کاملاً در حال درخشش است. انتخاب اسمیت به عنوان همبازی کروز انتخابی شجاعانه، اما سودمند بود، زیرا تازه وارد انرژی کاملاً متفاوتی را در صحنههای مشترک آنها به ارمغان میآورد.
هادی علی پناه نوشت: در سالهای اخیر، در همین یکی دو دههای که از سر گذراندهایم، چند فیلمساز را سراغ دارید که چنین دیالوگی برای شخصیتش بنویسد؟ «آینده همین حالا ست»؛ و بعدتر اضافه کند «باید به آینده نگاه کنیم، وگرنه آخرش فقط باید زخمهای قدیمیمون رو دوباره باز کنیم». اما داستان مادران موازی همواره به گذشته رجوع میکند، و عملا در مورد یک نبش قبر است. چرا؟ این سوالی ست که تا پایان فیلم با آن درگیریم. تا به تصویر و توضیح پایانی فیلم برسیم؛ و عجب جوابی. سعی میکنم توضیح اضافهای ندهم تا هنگام تماشای فیلم از این مکاشفه لذت بیشتری ببرید.
پدرو آلمادوار بعد از درد و شکوه - یکی از جسورانهترین خودنگاریهایی که در سینما دیدهام - عجیب نیست که فیلم بعدی خود را تماما تقدیم مادران اسپانیا کرده باشد. با فیلمنامهای درخشان که در لایه زیرین روابط پیچیدهاش، مشغول ترسیم تصویری باشکوه از زنان اسپانیا ست. تصویری که در تاریخ ریشه دارد و چشمها را به دیدن آینده فرامیخواند. تصویری صادقانه از مادر بودن، دختر بودن، همسر بودن و البته زن بودن. تصویری که حتی انتخاب نام فیلم را واجد ظرافتی میکند که به ابعاد چند وجهی فیلم اشاره داشته باشد و صرفا یک اسم ساده نباشد.
گویی آلمادوار دائما در حال بسط دادن قابلیتهای روایتگری ست. از خطر کردن هم هیچ ابایی ندارد. پس افت و خیزهای کارنامهاش کاملا قابل درک هستند و بخشی از همین مسیر. برای من مادران موازی یکی از قلههای سینمای اوست. در مقام کارگردان نیز پختگی و طراوت همیشگی را دارد و البته که فیلم پر از رنگ و نور است. با یک پنلوپه کروز عالی که انگار فقط در فیلمهای آلمادورا و در احاطه رنگها تواناییهایش به ثمر مینشینند.داریم به ماههای آخر سال نزدیک میشویم. و آرام آرام میتوانیم از چنین عناوینی استفاده کنیم. با یکی از بهترین فیلمهای سال طرف هستیم.
نظر کاربران
ممنون
جنیس قبل از بارداری هم عکاسی میکرد
نه اینکه به خاطر بچه ش مجبور به کار کردن باشه،شغلش ،از قبل، عکاسی بود
از دکوراسیون منزل خودش و مادر بزرگش خیلی خیلی لذت بردم ،بسیار صمیمی و خودمانی بود