حاشیه های نقاشی های دیواری لاله اسکندری
لاله اسکندری به حاشیههای فعالیت هنریاش در زمینه هنرهای تجسمی پاسخ داد.
خبرگزاری ایسنا: این هنرمند درباره حاشیههای به وجود آمده در رابطه با فعالیت هنریاش و حذف نامش از روی آثار خود در سطح شهر، اظهار کرد: موضوع حذف نام من از روی آثار هنریام در اتوبانهای تهران به سال ۸۹ برمیگردد. اولین مورد کاری بود که در منطقه ۵ و در حاشیه اتوبان همت طراحی و اجرا کرده بودم. یک روز سر صحنه فیلمبرداری بودیم که یکی از بچهها گفت روی اسمت رنگ کشیدهاند. اول فکر کردم شوخی میکند، ولی در مسیر که آمدم دیدم واقعا این اتفاق افتاده است.
او افزود: وقتی با شهرداری منطقه تماس گرفتم، آنها اظهار بیاطلاعی کردند. این اتفاق در پروژه بعدی هم تکرار شد. برخی معتقد بودند سایز اسم بزرگ بوده، اما ما در قراردادهایی که با شهرداری داشتیم موردی مبنی بر سایز اسم درج شده روی کار و محدودیت آن قید نشده بود. شاید واقعا سایز کار بزرگ بود و مشکل داشت، ولی به هر حال کسی با من تماس نگرفت که اگر چنین مشکل هست متذکر شوند و آن را با من در میان بگذارند.
اسکندری ادامه داد: در کاری که بعدها برای منطقه ۶ انجام دادیم، سایز اسم کوچکتر و حدود ۷۰×۷۰ بود، اما باز هم روی آن را رنگ کردند. وقتی پیگیر شدم، همه اظهار بیاطلاعی کردند. حتی گفتند وقتی دوربینها را کنترل کردیم متوجه شدیم اوباش بودند که روی اسم رنگ زدهاند. همان موقع خیلیها رأی مرا زدند که این موضوع را پیگیری نکنم. اما بعد دیدم جریانی بر علیه من راه افتاد و آنقدر ادامه پیدا کرد که باعث شد از سال ۹۰ همکاری خود را با شهرداری قطع کنم.
او اظهار کرد: رایزنیهایی که با سازمان زیباسازی داشتیم سرانجام به این جا رسید که پلاکهای فلزی روی کارها تعبیه کنیم، اما همین دلخوریها باعث شد دو سه سال کار نکنم.
من از اسمم سوء استفاده نکردم
این بازیگر درباره بازخوردهای این موضوع گفت: متأسفانه فضایی که دوستان فعال در این حوزه به وجود آوردند اصلا درست نبود. آنها معتقد بودند من از اسمم سوءاستفاده میکنم و یک بازیگر چرا باید دو شغل داشته باشد و کار تجسمی بکند. حتی مطلبی نوشته بودند که لاله اسکندری خودش کار نمیکند و عدهای را میآورد که برایش کار کنند.
اسکندری افزود: متأسفانه با اینکه ما همیشه به فرهنگ چند هزار ساله خود مینازیم، در برخی مناسبات خیلی تنگ نظر میشویم. اگر من به عنوان بازیگر بتوانم کاری برای شهر و کشورم ارائه کنم که کیفیت بالای یک اثر هنری را داشته باشد، دیگر اهمیتی ندارد که من بازیگر، کارگردان یا موزیسین هستم.
این هنرمند همچنین گفت: به اعتقاد من آن چه که اهمیت دارد این است که من کار تجسمی انجام میدهم. در واقع به جای اینکه کسی را به این کار تشویق کنند تا به عنوان یک بازیگر شناخته شده، حرکتی را انجام داده و توجه مردم را به سمت این جریان جلب کند، با او بد برخورد میکنند. قبل از من یک سری آدم کار کردند، بعد از من هم کار خواهند کرد، اما خیلیها به من میگویند ما این تکنیک را به نام تو شناختیم. من در این چند سال خیلی برای شهرداری تبلیغ کردم و از طرف من حمایت زیادی هم از آنها شد، اما متاسفانه دوستان کم لطفی کردند.
او ادامه داد: من فارغالتحصیل رشته گرافیک هستم. ۱۰ سال در محضر استاد حسین ماهر نقاشی کردم. مسلم است که وقتی بازیگر هستی میزان شهرت تو با یک هنرمند فعال در حوزه هنرهای تجسمی متفاوت است. من افتخار میکنم اولین زنی بودم که در تهران این کار را انجام دادم. دو سال با شهرداری در حال مذاکره بودم که موفق شدم اولین پروژهام را در سال ۸۷ در شهرداری منطقه ۵ پیاده کنم. قبل از من یک پروژه در میدان کتابی انجام شده بود و یکی هم در میدان آزادی در حال اجرا بود که حاشیهساز شده بود و بخشی از کار روی ماشینها ریخته بود. من اولین زن فعال در این حوزه بودم و با این کارم راهی باز شد که خانمهای دیگری هم آمدند و گروههایی با سرپرستان زن در فضای باز اتوبانها و خیابانها مشغول به کار شدند و در این حوزه یک جریانی اتفاق افتاد.
هدفم رنگ پاشیدن به شهر خاکستری است
اسکندری درباره هدف خود از اجرای پروژههای هنری در سطح شهر گفت: هدفم این بود که یک فضای رنگی به شهر خاکستریام بیاورم. فکر کردم کاری کنم که سالها روی دیوارها بماند. برای این کار از نقشهها و طرحهایی استفاده کردم که یادآور فضاهای تاریخی خودمان باشد. به عنوان مثال از نقوش مینیاتور استفاده کردم. دوست داشتم با طرحهای خوب و ایجاد فضاهای جدید هنر کاشیکاری را دوباره احیا کنم.
او اظهار کرد: این هنر تا چند سال پیش فراموش شده بود. ما در معماری قدیممان از این هنر استفاده میکردیم؛ حتی در منازل به شکل تابلوهای زیبا آن را داشتیم. الان معماریها به سمتی رفته که خیلی مجالی برای استفاده از این هنر نیست؛ به همین دلیل فکر کردم میتوانم یک سری تابلوهای شهری بسازم که برای مردم کشورم یادآور هنر کاشیکاری سنتی باشد واینکه ما چه پتانسیلها و هنرهایی داریم که باید احیا شوند.
نسبت به شغل دوم بازیگران گارد میگیرند
این بازیگر در ادامه و در بخش دیگری از سخنانش به موضع برخیها نسبت به شغل دوم بازیگران اشاره کرد و گفت: برخیها نسبت به من یا بازیگرانی که در عرصههای مختلف کار میکنند، موضع گرفتهاند. همیشه یک گاردی به سمت ما هست که میخواهد ما را در یک حوزه محدود کند، در حالی که من فکر میکنم اگر کسی هنری دارد و احساس میکند میتواند آن را به خوبی انجام دهد، نباید مشکلی وجود داشته باشد.
اسکندری افزود: یک بخشی از این موضوع مربوط به این است که بازیگران به دلیل اینکه مبلغ جریان سینمایی حاکم هستند در معرض این واکنشها قرار دارند. حتی ما این تجربه را در رشته خودمان هم داریم و گاهی از سمت عوامل پشت صحنه گارد هست که تو بازیگری و جلوی دوربینی و بیشتر دیده میشوی و آنها که پشت دوربین زحمت میکشند، دیده نمیشوند.
او همچنین عنوان کرد: این موضوع واقعیتی است که نمیشود منکر آن شد. در این سالها به خصوص در هشت سال گذشته به هنرمندان تجسمی بیتوجهی شده است. حضور من و آدمهایی مثل من در حوزه هنرهای تجسمی این احساس را پیش آورده که ما از اسم خود سوء استفاده میکنیم و کسی که سالها عکاسی و نقاشی کرده نمیتواند این فرصت را داشته باشد. اولین بازخوردها به این قضیه هم از طرف هنرمندان تجسمی بود. هنرمندانی که خودشان در این حوزه فعال بودند اعتراض کردند، در حالی که من ۱۰ سال شاگرد آقای ماهر بودم و کارهایم از لحاظ فنی و کارشناسی کیفیت بالایی دارند.
این هنرمند ادامه داد: حتی خود شهرداری هم همین نظر را داشت و به کارهای من grade A داد. در نتیجه ما از نظر کار هیچ کم و کسری نداشتیم و من با تمام وجود و انرژی همه پروژهها را با سختگیری اجرا کردم. تمام این کاشیها از بهترین نوع آن هستند. حتی گاهی اوقات کاشی اسپانیایی برای استفاده برخی رنگها خریدم که معمولا کسی این هزینهها را نمیکند. با این حال هرگز از این موضوع استفاده نکردم. شرایط من با تمام هنرمندانی که در این حوزه کار میکنند برابر بوده است.
میگفتند میلیاردی قرارداد میبندی!
اسکندری با بیان اینکه این حواشی روی کار بازیگریاش هم تاثیر گذاشته بود، گفت: این بازخورد منفی حتی در کار بازیگری من هم تأثیر گذاشت و وقتی برای قرارداد به دفتر فیلمسازی میرفتم میگفتند خانم اسکندری شما که وضعتان خوب شده و شهرداری را درو کردهاید! حتی یک زمانی تصمیم گرفتم بعد از این حواشی و مشکلات ایجاد شده، قراردادهایم را بدهم چاپ کنند. کل قراردادهای ما با شهرداری به ۵۰۰-۶۰۰ میلیون نمیرسد. در حالی که این شایعه پشت من بود که میلیارد میلیارد با شهرداری قرارداد میبندم!
او افزود: البته خیلی برخوردهای مثبت هم داشتیم و این برخوردهای منفی محدود به چند نفر میشد. خیلی از مردم کارهای هنریام را با اشتیاق دنبال میکنند و سراغشان میگیرند. میدانند که کدام کارها برای من است و به این کارشناسی رسیدهاند که تیپ کارها را از هم تفکیک کنند. اولین مخاطب ما خود مردم هستند. اولین بازخوردهای مثبت هم از طرف مردم است و به خاطر همین من انرژی میگیرم.
این هنرمند ادامه داد: شاید به همین دلیل بود که دوست داشتم دوباره برگردم. احساس کردم یک وقتهایی آدم باید نسبت به حواشی بیاعتنا باشد. من ابزاری به نام رسانه داشتم که میتوانستم به راحتی از آن استفاده کنم. علیه کسانی که حاشیه درست کردند مطلب داشتم و میتوانستم چاپشان کنم، اما من آدم اهل تنش و حاشیه نیستم و دوست دارم کنار بایستم و در سکوت کار خودم را بکنم.
اسکندری همچنین اظهار کرد: امسال دیدم که تغییر و تحولاتی اتفاق افتاد. شرایط جدید و دولت جدید و تغییراتی که در مدیران شهرداری به وجود آمد باعث شد دوباره به سمت کارم برگردم. امیدوارم در فصل جدید دوباره اتفاقات خوبی رقم بخورد و مشکلات گذشته ایجاد نشود. زمستان سال گذشته بود که در منطقه ۶ تهران کار جدیدی را در اتوبان کردستان انجام دادم و سه هفته پیش رونمایی شد. نزدیک به هزار متر مربع مساحت آن است و فضای آسمان شب و کهکشان را تداعی میکند.
کار دستی را به تکنولوژی ترجیح میدهم
اسکندری در ادامه به فعالیت هنری خود در زمینه کار سرامیک و کاشی اشاره کرد و گفت: اصولا کار تولید را به عنوان کسی که میتوانم یک حرکتی داشته باشم، دوست دارم. در کارگاه من ۲۵ تا ۳۰ نفر مشغول به کار هستند که خیلی حس خوبی است که این تعداد آدم در طول چند ماه به یک فضای کارآفرینی میرسند و نتیجه آن یک اثر هنری است که توسط خودمان و دیگران دیده میشود و این خودش خیلی جذاب است. به همین دلیل یکی از انگیزههایم احساس کارآفرینی و فرصت برای دیگران بود. چون هر کسی این فرصت را ندارد. وقتی با خودم فکر کردم تصمیم گرفتم این فرصت را در اختیار دیگران بگذارم و رضایت قلبی داشته باشم.
او درباره پروژههای هنریاش گفت: تا الان پنج پروژه با مناطق مختلف شهرداری کار کردهام و امسال اگر خدا بخواهد قرار است با خود سازمان زیباسازی شهرداری هم کار کنیم.
این هنرمند درباره روند کارهای اجرایی در سطح شهر اظهار کرد: ما یک گروه هستیم و گروهی کار میکنیم. من طرح را میدهم و با کمک آقای صیادی آن را اجرا و پیاده میکنیم. ایدهها را من میدهم و فرمها و ترکیببندیها را با هم انجام میدهیم. قبلا برای کارهای کوچک و نمایشگاهی خودم کار میکردم.
او ادامه داد: برای یک کار با هم از طرح اولیه تا اجرا چندین بار روی رنگها و ترکیببندیها کار میکنیم و تا امروز هیچ طرح تکراری نداشتیم. کار ما طوری است که نباید تکراری باشد، به همین دلیل اصرار دارم که هر طرح به عنوان یک اتفاق تازه برای هر محل و دیوار، کار مختص آن جا باشد. طرحها را در کارگاه اجرا میکنیم و بعد روی دیوار نصب میکنیم.
این هنرمند همچنین عنوان کرد: من خیلی با تکنولوژی در ارتباط نیستم ودلیل اینکه از گرافیک دور شدم و به کاشی روی آوردم همین بود. الان همه چیز کامپیوتری شده است. من عادت به کار دستی دارم و به صنایع دستی و لمس کار هنری علاقهمند هستم. آن زمان که ما تحصیل میکردیم همه طراحیها را دستی انجام میدادیم.
لاله اسکندری، بازیگر سینما و تلویزیون، چند سالی است که جدا از بازیگری، فعالیت هنری خود را در زمینه هنرهای تجسمی دنبال میکند. او دانشآموخته رشته گرافیک در دانشگاه آزاد است. طراحیهای او در حوزه هنر سرامیک و کاشی را میتوان روی دیوارهای شهر دید. طراحیهای او را در زمینه هنرهای شهری میتوان در اتوبانهای همت، صدر، مدرس و کردستان دید.
او افزود: وقتی با شهرداری منطقه تماس گرفتم، آنها اظهار بیاطلاعی کردند. این اتفاق در پروژه بعدی هم تکرار شد. برخی معتقد بودند سایز اسم بزرگ بوده، اما ما در قراردادهایی که با شهرداری داشتیم موردی مبنی بر سایز اسم درج شده روی کار و محدودیت آن قید نشده بود. شاید واقعا سایز کار بزرگ بود و مشکل داشت، ولی به هر حال کسی با من تماس نگرفت که اگر چنین مشکل هست متذکر شوند و آن را با من در میان بگذارند.
اسکندری ادامه داد: در کاری که بعدها برای منطقه ۶ انجام دادیم، سایز اسم کوچکتر و حدود ۷۰×۷۰ بود، اما باز هم روی آن را رنگ کردند. وقتی پیگیر شدم، همه اظهار بیاطلاعی کردند. حتی گفتند وقتی دوربینها را کنترل کردیم متوجه شدیم اوباش بودند که روی اسم رنگ زدهاند. همان موقع خیلیها رأی مرا زدند که این موضوع را پیگیری نکنم. اما بعد دیدم جریانی بر علیه من راه افتاد و آنقدر ادامه پیدا کرد که باعث شد از سال ۹۰ همکاری خود را با شهرداری قطع کنم.
او اظهار کرد: رایزنیهایی که با سازمان زیباسازی داشتیم سرانجام به این جا رسید که پلاکهای فلزی روی کارها تعبیه کنیم، اما همین دلخوریها باعث شد دو سه سال کار نکنم.
من از اسمم سوء استفاده نکردم
این بازیگر درباره بازخوردهای این موضوع گفت: متأسفانه فضایی که دوستان فعال در این حوزه به وجود آوردند اصلا درست نبود. آنها معتقد بودند من از اسمم سوءاستفاده میکنم و یک بازیگر چرا باید دو شغل داشته باشد و کار تجسمی بکند. حتی مطلبی نوشته بودند که لاله اسکندری خودش کار نمیکند و عدهای را میآورد که برایش کار کنند.
اسکندری افزود: متأسفانه با اینکه ما همیشه به فرهنگ چند هزار ساله خود مینازیم، در برخی مناسبات خیلی تنگ نظر میشویم. اگر من به عنوان بازیگر بتوانم کاری برای شهر و کشورم ارائه کنم که کیفیت بالای یک اثر هنری را داشته باشد، دیگر اهمیتی ندارد که من بازیگر، کارگردان یا موزیسین هستم.
این هنرمند همچنین گفت: به اعتقاد من آن چه که اهمیت دارد این است که من کار تجسمی انجام میدهم. در واقع به جای اینکه کسی را به این کار تشویق کنند تا به عنوان یک بازیگر شناخته شده، حرکتی را انجام داده و توجه مردم را به سمت این جریان جلب کند، با او بد برخورد میکنند. قبل از من یک سری آدم کار کردند، بعد از من هم کار خواهند کرد، اما خیلیها به من میگویند ما این تکنیک را به نام تو شناختیم. من در این چند سال خیلی برای شهرداری تبلیغ کردم و از طرف من حمایت زیادی هم از آنها شد، اما متاسفانه دوستان کم لطفی کردند.
او ادامه داد: من فارغالتحصیل رشته گرافیک هستم. ۱۰ سال در محضر استاد حسین ماهر نقاشی کردم. مسلم است که وقتی بازیگر هستی میزان شهرت تو با یک هنرمند فعال در حوزه هنرهای تجسمی متفاوت است. من افتخار میکنم اولین زنی بودم که در تهران این کار را انجام دادم. دو سال با شهرداری در حال مذاکره بودم که موفق شدم اولین پروژهام را در سال ۸۷ در شهرداری منطقه ۵ پیاده کنم. قبل از من یک پروژه در میدان کتابی انجام شده بود و یکی هم در میدان آزادی در حال اجرا بود که حاشیهساز شده بود و بخشی از کار روی ماشینها ریخته بود. من اولین زن فعال در این حوزه بودم و با این کارم راهی باز شد که خانمهای دیگری هم آمدند و گروههایی با سرپرستان زن در فضای باز اتوبانها و خیابانها مشغول به کار شدند و در این حوزه یک جریانی اتفاق افتاد.
هدفم رنگ پاشیدن به شهر خاکستری است
اسکندری درباره هدف خود از اجرای پروژههای هنری در سطح شهر گفت: هدفم این بود که یک فضای رنگی به شهر خاکستریام بیاورم. فکر کردم کاری کنم که سالها روی دیوارها بماند. برای این کار از نقشهها و طرحهایی استفاده کردم که یادآور فضاهای تاریخی خودمان باشد. به عنوان مثال از نقوش مینیاتور استفاده کردم. دوست داشتم با طرحهای خوب و ایجاد فضاهای جدید هنر کاشیکاری را دوباره احیا کنم.
او اظهار کرد: این هنر تا چند سال پیش فراموش شده بود. ما در معماری قدیممان از این هنر استفاده میکردیم؛ حتی در منازل به شکل تابلوهای زیبا آن را داشتیم. الان معماریها به سمتی رفته که خیلی مجالی برای استفاده از این هنر نیست؛ به همین دلیل فکر کردم میتوانم یک سری تابلوهای شهری بسازم که برای مردم کشورم یادآور هنر کاشیکاری سنتی باشد واینکه ما چه پتانسیلها و هنرهایی داریم که باید احیا شوند.
نسبت به شغل دوم بازیگران گارد میگیرند
این بازیگر در ادامه و در بخش دیگری از سخنانش به موضع برخیها نسبت به شغل دوم بازیگران اشاره کرد و گفت: برخیها نسبت به من یا بازیگرانی که در عرصههای مختلف کار میکنند، موضع گرفتهاند. همیشه یک گاردی به سمت ما هست که میخواهد ما را در یک حوزه محدود کند، در حالی که من فکر میکنم اگر کسی هنری دارد و احساس میکند میتواند آن را به خوبی انجام دهد، نباید مشکلی وجود داشته باشد.
اسکندری افزود: یک بخشی از این موضوع مربوط به این است که بازیگران به دلیل اینکه مبلغ جریان سینمایی حاکم هستند در معرض این واکنشها قرار دارند. حتی ما این تجربه را در رشته خودمان هم داریم و گاهی از سمت عوامل پشت صحنه گارد هست که تو بازیگری و جلوی دوربینی و بیشتر دیده میشوی و آنها که پشت دوربین زحمت میکشند، دیده نمیشوند.
او همچنین عنوان کرد: این موضوع واقعیتی است که نمیشود منکر آن شد. در این سالها به خصوص در هشت سال گذشته به هنرمندان تجسمی بیتوجهی شده است. حضور من و آدمهایی مثل من در حوزه هنرهای تجسمی این احساس را پیش آورده که ما از اسم خود سوء استفاده میکنیم و کسی که سالها عکاسی و نقاشی کرده نمیتواند این فرصت را داشته باشد. اولین بازخوردها به این قضیه هم از طرف هنرمندان تجسمی بود. هنرمندانی که خودشان در این حوزه فعال بودند اعتراض کردند، در حالی که من ۱۰ سال شاگرد آقای ماهر بودم و کارهایم از لحاظ فنی و کارشناسی کیفیت بالایی دارند.
این هنرمند ادامه داد: حتی خود شهرداری هم همین نظر را داشت و به کارهای من grade A داد. در نتیجه ما از نظر کار هیچ کم و کسری نداشتیم و من با تمام وجود و انرژی همه پروژهها را با سختگیری اجرا کردم. تمام این کاشیها از بهترین نوع آن هستند. حتی گاهی اوقات کاشی اسپانیایی برای استفاده برخی رنگها خریدم که معمولا کسی این هزینهها را نمیکند. با این حال هرگز از این موضوع استفاده نکردم. شرایط من با تمام هنرمندانی که در این حوزه کار میکنند برابر بوده است.
میگفتند میلیاردی قرارداد میبندی!
اسکندری با بیان اینکه این حواشی روی کار بازیگریاش هم تاثیر گذاشته بود، گفت: این بازخورد منفی حتی در کار بازیگری من هم تأثیر گذاشت و وقتی برای قرارداد به دفتر فیلمسازی میرفتم میگفتند خانم اسکندری شما که وضعتان خوب شده و شهرداری را درو کردهاید! حتی یک زمانی تصمیم گرفتم بعد از این حواشی و مشکلات ایجاد شده، قراردادهایم را بدهم چاپ کنند. کل قراردادهای ما با شهرداری به ۵۰۰-۶۰۰ میلیون نمیرسد. در حالی که این شایعه پشت من بود که میلیارد میلیارد با شهرداری قرارداد میبندم!
او افزود: البته خیلی برخوردهای مثبت هم داشتیم و این برخوردهای منفی محدود به چند نفر میشد. خیلی از مردم کارهای هنریام را با اشتیاق دنبال میکنند و سراغشان میگیرند. میدانند که کدام کارها برای من است و به این کارشناسی رسیدهاند که تیپ کارها را از هم تفکیک کنند. اولین مخاطب ما خود مردم هستند. اولین بازخوردهای مثبت هم از طرف مردم است و به خاطر همین من انرژی میگیرم.
این هنرمند ادامه داد: شاید به همین دلیل بود که دوست داشتم دوباره برگردم. احساس کردم یک وقتهایی آدم باید نسبت به حواشی بیاعتنا باشد. من ابزاری به نام رسانه داشتم که میتوانستم به راحتی از آن استفاده کنم. علیه کسانی که حاشیه درست کردند مطلب داشتم و میتوانستم چاپشان کنم، اما من آدم اهل تنش و حاشیه نیستم و دوست دارم کنار بایستم و در سکوت کار خودم را بکنم.
اسکندری همچنین اظهار کرد: امسال دیدم که تغییر و تحولاتی اتفاق افتاد. شرایط جدید و دولت جدید و تغییراتی که در مدیران شهرداری به وجود آمد باعث شد دوباره به سمت کارم برگردم. امیدوارم در فصل جدید دوباره اتفاقات خوبی رقم بخورد و مشکلات گذشته ایجاد نشود. زمستان سال گذشته بود که در منطقه ۶ تهران کار جدیدی را در اتوبان کردستان انجام دادم و سه هفته پیش رونمایی شد. نزدیک به هزار متر مربع مساحت آن است و فضای آسمان شب و کهکشان را تداعی میکند.
کار دستی را به تکنولوژی ترجیح میدهم
اسکندری در ادامه به فعالیت هنری خود در زمینه کار سرامیک و کاشی اشاره کرد و گفت: اصولا کار تولید را به عنوان کسی که میتوانم یک حرکتی داشته باشم، دوست دارم. در کارگاه من ۲۵ تا ۳۰ نفر مشغول به کار هستند که خیلی حس خوبی است که این تعداد آدم در طول چند ماه به یک فضای کارآفرینی میرسند و نتیجه آن یک اثر هنری است که توسط خودمان و دیگران دیده میشود و این خودش خیلی جذاب است. به همین دلیل یکی از انگیزههایم احساس کارآفرینی و فرصت برای دیگران بود. چون هر کسی این فرصت را ندارد. وقتی با خودم فکر کردم تصمیم گرفتم این فرصت را در اختیار دیگران بگذارم و رضایت قلبی داشته باشم.
او درباره پروژههای هنریاش گفت: تا الان پنج پروژه با مناطق مختلف شهرداری کار کردهام و امسال اگر خدا بخواهد قرار است با خود سازمان زیباسازی شهرداری هم کار کنیم.
این هنرمند درباره روند کارهای اجرایی در سطح شهر اظهار کرد: ما یک گروه هستیم و گروهی کار میکنیم. من طرح را میدهم و با کمک آقای صیادی آن را اجرا و پیاده میکنیم. ایدهها را من میدهم و فرمها و ترکیببندیها را با هم انجام میدهیم. قبلا برای کارهای کوچک و نمایشگاهی خودم کار میکردم.
او ادامه داد: برای یک کار با هم از طرح اولیه تا اجرا چندین بار روی رنگها و ترکیببندیها کار میکنیم و تا امروز هیچ طرح تکراری نداشتیم. کار ما طوری است که نباید تکراری باشد، به همین دلیل اصرار دارم که هر طرح به عنوان یک اتفاق تازه برای هر محل و دیوار، کار مختص آن جا باشد. طرحها را در کارگاه اجرا میکنیم و بعد روی دیوار نصب میکنیم.
این هنرمند همچنین عنوان کرد: من خیلی با تکنولوژی در ارتباط نیستم ودلیل اینکه از گرافیک دور شدم و به کاشی روی آوردم همین بود. الان همه چیز کامپیوتری شده است. من عادت به کار دستی دارم و به صنایع دستی و لمس کار هنری علاقهمند هستم. آن زمان که ما تحصیل میکردیم همه طراحیها را دستی انجام میدادیم.
لاله اسکندری، بازیگر سینما و تلویزیون، چند سالی است که جدا از بازیگری، فعالیت هنری خود را در زمینه هنرهای تجسمی دنبال میکند. او دانشآموخته رشته گرافیک در دانشگاه آزاد است. طراحیهای او در حوزه هنر سرامیک و کاشی را میتوان روی دیوارهای شهر دید. طراحیهای او را در زمینه هنرهای شهری میتوان در اتوبانهای همت، صدر، مدرس و کردستان دید.
پ
نظر کاربران
به نظر من که خیلی خیلی قشنگن
واقعا بودن و دیدنشون تو این شهر خشن و پر استرس که پر از آلودگی های روحی-دیداری-شنیداریه حس خیلی خوبی به آدم میده
مرسی از کارایی که تا حالا انجام دادید و ادامه خواهید داد
بسیار زیباست
سلام خيلي قشنگن من كه اذت مبرم. دوست دارم از اين كارا بكنم