نقدی منصفانه بر سریال «سقوط آزاد»
پوریا پورسرخ، بدترین بازیگر همه دوران ها!
در شبهای گذشته و به بهانه هفته نیروی انتظامی، مجموعه تلویزیونی سقوط آزاد به کارگردانی علیرضا امینی و تهیهکنندگی اداره سینمایی معاونت اجتماعی ناجا از شبکه اول سیما به روی آنتن رفت./ کارگردانیِ بد و شرمآور این سریال، عدم دقت بر متن و بازی بازیگران و...
سریالی بدان اندازه نازل و سخیف که نگاهی جدیتر و به دور از عوامزدگی به آن، جنبههای مختلفی از ورود نهادها و ارگانهای دولتی و نظامی و گسترش سطحینگری و شعارزدگی را به عرصهی تولید آثار هنری پیش چشم میگشاید.
در میان قصههای عامیانه و ضربالمثلهای قدیم ایرانی که باید آنها را با طلا نوشت، مثلی هست به این معنا که کلاغه میخواست عین کبک راه بره، راه رفتن خودش هم یادش رفت. شاید این ضربالمثل مصداق مناسبی برای بعضی از آثار سینمایی و تلویزیونی ما باشد که بدون درک وضعیت اجتماعی، شرایط تاریخی، رویکردهای ملی و مذهبی و... دست به تقلید از آثار خارجی میزنند که به هر دلیلی در یک دوره تاریخی مورد توجه و عنایت عمومی قرار گرفته است. و معمولاً در اکثر مواقع هم این کپیبرداری نتیجهای فضاحتبار و مضحک به بار آورده است. چرا که این سازندگان فراموش میکنند که اگر مخاطب آنها اثری آن گونه بخواهد، عقل سلیم حکم میکند که نسخهی اصلی را ببیند تا کپی نازل آن را؛ زیرا دستکم نسخه اولیه فارغ از هر گونه محدودیتی ساخته و تولید شده است. و نسخه کپی در بهترین حالت اجرایی خود با محدودیتهای مالی و ضعف در تکنیک و ابزار و سلیقههای مختلف و گاه متناقض سرمایهگذاران و پخشکنندههایش مواجه است.
بنا به دلایلی که گفته شد، سقوط آزاد به مفهوم مطلق کلمه واقعهای است که برای تولیدکنندگان خود اثر رخ داده است. چرا که به نظر میرسد همچون کلاغ مشهور قصهها تلاش کردهاند تا راه رفتن کبک را از خلال سریالهایی چون «24» بیاموزند اما راه رفتن خود را نیز فراموش کردهاند.
اگرچه باید اذعان داشت که با در اختیار داشتن امکانات نسبتاً مناسب و بهرهبرداری خوب از توانمندیهای گروه جلوههای ویژه و بدلکاری به سرپرستی ارشا اقدسی که از همکاران زندهیاد پیمان ابدی است، صحنههای بعضاً قابل قبولی را در اجرا تجربه کنند. با این حال این صحنهها نیز به دلیل ضعف مفرط فیلمنامه در بیان درست داستان، عقیم مانده است.
سریال تلویزیونی «سقوط آزاد» از چند منظر مختلف قابل بررسی است. نخست فیلمنامه اثر: فیلمنامهای ضعیف با شخصیتهایی غیرواقعی و پرداخت نشده، داستانکهای بی اهمیت و عدم کارکرد آنها در طول داستان، مجهول بودن هویت کاراکترهای منفی قصه و عدم توجیه دلایل آنها برای قتل و آدمکشی بیپروا و... از جمله معضلات و مشکلات فیلمنامه است که جای هر بحث و نظری را در خصوص آن میگیرد.
نگاهی دقیقتر به فیلمنامه نمایانگر آن است که احتمالا این اثر سفارشی در کمترین زمان ممکن و بدون بازنگری و بازنویسی مجدد نگاشته شده و به اجرا درآمده است. چرا که شخصیتهای مثبت و منفی قصه دچار تغییرات آنی و لحظهای میشوند و تعادل ندارند. این مسئله طبیعتاً نتایج مخربی در بازی بازیگران نیز خواهد داشت.
اما مهمترین نکتهای که بیش از هر چیزی به چشم میآید کارگردانی سریال فوق است. هر ببینده آگاه و منصفی به این نکته اذعان خواهد داشت که در طی سالهای اخیر اثری تا به این اندازه شلخته و بیرمق از صدا و سیما پخش نشده بود. پلانهایی که به سردستیترین شکل ممکن و به شیوهی بزن در روییِ محض دکوپاژ گردیده و مصور سازی شده است. علیرضا امینی که بعد از سالها تجربه در سینمای مستقل با فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» امیدهایی را در ظهور کارگردانی فهیم و قابل اعتنا که با تلاش و تجربهاندوزی بیشتر بتواند جایی در خور برای خود کسب کند زنده کرده بود، با ساخت این اثر همهی این امیدها را نقش بر آب نموده است.
کارگردانیِ بد و شرمآور این سریال، عدم دقت بر متن و بازی بازیگران و... بیش از هر چیز مهر تأییدی است بر گفتهها و نقدهای محسن طنابنده به او در برنامه هفت. چرا که اگر مسعود فراستی و خیلیهای دیگر آن حرفها را حمل بر خودبزرگبینی طنابنده و نادیده انگاشتن زحمات کارگردان آن فیلم یعنی علیرضا امینی نمودند، این سریال نشان داد که نقدهای رک و صریح محسن طنابنده چندان هم بیراه نبوده است.
آنچه مسلم است این که کارگردانی امینی در این سریال هیچ نکته و نقطه قابل دفاعی ندارد. یعنی پلانی از این فیلم نیست که کارگردان آن بتواند به عنوان یک نمونه پشت آن بایستد و بگوید که این پلان به این دلیل خاص محتوایی و فرمی اجرا شده است.
سادهترین انتخاب او برای فرار از دکوپاژ کارگردانی که همیشه مدعی ساخت فیلمهایی بدون فیلمنامه است، استفاده از روش دوربین روی دست بوده است. پلانهایی خام دستانه و شلخته که باعث سرگیجه دایمی مخاطب میگردد و حالت تهوع به او دست میدهد. که به احتمال قریب به یقین به مرگ زودهنگام تدوینگر در پای میز مونتاژ انجامیده است.
چرا که علیرغم استفاده از همهی امکانات و ترفندهای سینمایی که تا به امروز اختراع شده است، نتوانسته ربط منطقی در اتصال دو پلان به یکدیگر پیدا کند. در این زمینه دیگر از چیزی به عنوان خط فرضی در تصویربرداری و ... زدن کاملاً بیمعناست.
اما آنچه روشن است اینکه اگر برای خوب از کار درآمدن یک اثر مجموعهای از عوامل تأثیر گذارند، برای بد از کار درآمدن یک فیلم یا سریال نیز مجموعهای از عوامل جلوی دوربین یا پشت صحنه مقصرند. به دلایل بسیار که یک به یک میتوان برشمرد، بازی بازیگران این سریال بهترین الگو برای استفاده در دانشگاهها و موسسات آموزش بازیگری است تا همه بیاموزند چگونه نباید بد بازی کنند.
حضور حامد بهداد که خود نگارنده از علاقمندان بازیهای اوست و او را به دلایل بسیار جزو ستارگان ماندگار بازیگری در سینمای ایران میداند (البته اگر دچار تکرار، غرور کاذب و گمراهی در مسیر و بازآموزی نشود) مهمترین نکته در اغوای اکثر مخاطبان برای دیدن و یا شاید ادامه تماشای این سریال بوده است.
اما تنها به این نکته قناعت کرده و قضاوت در مورد بازی حامد بهداد در نقش سرگرد را به وجدان خود او واگذار میکنم؛ چرا که این خود اوست که بعدها به دنبال پاککنی حدوداً ۱۵۰ میلیون تومانی (به قیمت بازی در این سریال) خواهد گشت تا این فاجعه را از کارنامه بازیگری خود بزداید.
بازی در نقش سرگردی که از خلال گفتگوهای فیلمنامهی قابل تأمل و بسیار عمیق! اثر برمیآید چند سالی از خود بهداد بزرگتر است اما در نوع بازی او کوچکترین نشانهای از آن به چشم نمیخورد.
اتخاذ تکهکلامهایی بسیار مسخره و بیمعنی با لهجهای که مخاطب را میان مشهد و آبادان سرگردان میکند و اتخاذ هویتی تند و پرخاش جو برای کسی که بر اساس آنچه از فیلمنامه برمیآید قرار است هدایتکنندهی گروه و سنگ صبور خانواده و دوستان و همکاران خود باشد. اما اولین فکری که مخاطب با خود میکند این است که چرا یک نفر هرچه زودتر این سرگرد نازنین را به دارالمجانین نمیفرستد.
بازی الهام حمیدی در راستای بسیاری از نقشهای دیگر او ایفای کاراکتری مثبت و مظلوم و پر تلاش است که مثل همیشه با یک بازی کاملاً معمولی و حضور خودبخودی در مقابل دوربین آن را ایفا نموده است.
روناک یونسی تلاش بسیاری کرده است تا یاد و خاطرهی ناتاشای سریال «خواب و بیدار» را در اذهان زنده کند. اما او نیز مثل سایر بازیگران با فیلمنامهای ضعیف و کارگردانی ضعیفتر مواجه بوده و لذا نتوانسته است به هیچ تحلیل خاصی از نقش خود برسد و در اجرای آن چندان موفق نبوده است.
اما پدیدهی بازیگری این سریال، پوریا پورسرخ است که بازی او میتوانست تمامی جوایز بدترین بازیگر سال را از تمامی جشنوارههای دنیا تصاحب کند. بازیگری که به نظر میرسد کوچکترین تلاشی برای درک روحیات شخصیت و کشف هویت و پسزمینه کاراکتری که نقشش را ایفا نموده، نکرده است.
بازی او مخاطب را بیش از هرچیز به یاد جوانی میاندازد که به نظر میرسد صبحها به باشگاه بدنسازی و بادیبیلدینگ میرود و عصرها پس از یک میکآپ خوب و آرایش سر و موی جذاب به سالن مد لباس میرود تا تبلیغ خود و لباسهای تنگ و چسبان و یقه خرگوشیاش را بکند...
به نظر شما آیا مخاطب بیچاره حق ندارد لحظهای از خود بپرسد که آیا این بازیگران توانمند و شهیر عالم سینما تا کنون خارج از این کشور زندگی کردهاند و یا تا به حال به عمر خود هیچ پلیسی را در خیابان یا دستکم در تلویزیون ندیدهاند؟ آیا کارگردان، طراح گریم، طراح لباس و...
به عمر خود پلیسی ندیدهاند؟ آیا واقعا در هیچ کتاب تاریخی یا فیلم مستندی در تاریخ این سرزمین از زمان هخامنشیان تا کنون شحنه و محتسب و پلیسی دیدهاند که اینگونه لباس بپوشد یا آرایش سر و وضع و حرکات و رفتارش بدین گونه باشد. شما را ارجاع میدهم به صحنهای که پورسرخ برای گرفتن اطلاعات و بازجویی از مردی به بیمارستان میرود... قضاوت با خودتان.
نکته مهمی که ذهن نگارنده را بیش از هرچیزی به خود مشغول کرده است این که چطور ناجا حاضر شده است همچین سریالی را خود با دست خود بسازد و با افتخار تمام در تیتراژ آن از بالاترین رده تا پایینترین ردههای خود تشکر و قدردانی کند. این اداره سینمایی معاونت اجتماعی که نمیدانم آیا همان موسسه ناجی هنر سابق است یا نه و مدتی است که نامش را در تیتراژ انتهایی فیلمها و سریالها میبینیم؛ پیش از این کجا بوده است و چه سوابقی در زمینه تولید دارد.
سوال اساسی اینجاست که چرا باید این طرح و فیلمنامه سطحی و کلیشهای و بیخاصیت که بدون رعایت سادهترین ویژگیهای دراماتیک نگاشته شده است با این شتاب و تعجیل و بدین شکل بی سر و ته تولید گردد و خیل عظیم کارشناسان انتظامی اثر که در تیتراژ پایانی ردیف شدهاند به این نکات توجه نکردهاند.
آیا رفتار جناب سرگرد (حامد بهداد) با متهمان پرونده الگوی رفتاری پلیس بومی و ایرانی است که ناجا سالهاست شعار آن را میدهد؟ رفتار با متهمان به کنار، آیا نحوهی برخورد سرگرد با همکاران و زیردستان خود آن چیزی است که به فیلمسازان دیگر در باب رعایت آن تاکید میگردد؟ آیا رفتار جناب سرگرد! با همسر و فرزند خود قابل قبول و دفاع است؟
آیا پرخاشگری و عدم صبوری و نداشتن سعهی صدر در برخورد با اطرافیانش بیشتر برازندهی شخصیتهای منفی قصه نیست؟ رفتار و منش و گفتار کاراکترهای پلیس این اثر در مقایسه با گروه خلافکاران تند و همراه با عصبانیت و به دور از عقلانیت نیست؟ آیا شکل ظاهری سروان پوریا پورسرخ آن چیزی است که پلیس از فیلمسازان دیگر میخواهد و اصرار دارد که کاراکترهای پلیسیشان آن را رعایت کنند؟
آیا اگر جوانی با این تیپ و قیافه در خیابان ظاهر شود پلیس واقعی به او تذکر نخواهد داد؟ یا شاید اصرار بازیگران بسیار شهیر این سریال بوده است که همهی عوامل تولید از کارگردان گرفته تا تهیهکننده و سرمایهگذار به این تیپ و قیافه رضایت دهند. (همانطور که پیش از این نیز اعلام کره بودند بنا به دلایلی حاضر به پوشیدن لباس ناجا نیستند...)
راستی وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن عظمت و با آن گستردگی تنها یک معاونت سینمایی دارد، نیروی انتظامی چه برنامهی ویژهای برای سینما دارد که با چندین و چند عنوان در این عرصه حاضر شده است. موسسه ناجی هنر، اداره سینمایی ناجا، راهنمایی و رانندگی ناجا و... از جملهی این اسامیاند.
وقتی سالهای قبل نیروی انتظامی با تولید آثاری همچون «خواب و بیدار» وارد این عرصه شد، امیدهای زیادی را در دلهای هنرمندان زنده کرد که منبع و مرجع و مکانی مشخص بوجود آمده است تا رابط میان هنرمندان و مسئولین نیروی انتظامی باشد؛ به خصوص با تغییر سیاستهایی که در جشنواره سوم و چهارم فیلم پلیس برای تولید و حمایت از سینمای اجتماعی و پلیسی بوجود آمد، بسیار مقبول بود.
که تولید اثر ارزشمندی چون «خانه پدری» کیانوش عیاری از نتایج میمون و مبارک آن بوده است. اما گویا مثل همیشه قرار نیست آن روزنههای امید باز بماند؛ و حالا با ساخت آثاری از این دست، بسیاری از اهالی این هنر همچون نگارنده کاملاً سردرگم هستند که متولی این امور به واقع کدام بخش ناجاست و نوک پیکان نقدها را باید به سمت چه کسی نشانه رفت؟
منبع: کافه سینما
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
بعضی ها هم اسمشونو گذاشتن بازیگر. بخدا انصاف داشته باشین .حتی بخاطر
در خصوص بازی ضعیف الهام حمیدی موافقم .ولی شما که میشینید این نظرات رو میدید فکر نمیکنید که این مجموعه تلویزیونی خیلی بهتر از سریال های هندی وکره ای مسخره است که واقعا به درد آدمهای بی شعور میخوره .خوبه که ادم وقتی میخواد نظر بده بدونه کجا وبرای کی نظر بده .متاسفم .
پاسخ ها
دوست عزیز وقتی نظر میدی بهتر به کسی توهین نکنی چون اونا هم بهت توهین میکنن فحش دادن اوج بی فرهنگی یه آدمه
آخیش. حرف دل منو زدینا! چی بود این سریال مزخرف؟ چرا این همه بازیگر مثلا خوب باید همچین فیلمنامه ای رو قبول کنن؟ فقط پول..........؟!
از نظر منم خوب گفتن چون اینا اصلاً بازیگری بلد نبودن انگار فقط یه اسم بازیگر روشونه .
آقای فرید لطف کنید نظر خودتون بدید نه به عام مردم بی احترامی کنید شما خوشتون نمیاد ملاک نیست بی احترامی کنید .
اصلا نتونستم این سریال را هضم کنم
خیلی بد بود اصلا درنیامده بود
فکر کنم خیلیا از بازی در این سریال پشیمان باشند
ببخشيدا شما بهتره از نظر همه ي مردم حرف نزنيد هركس سليقه اي داره مي خوام جواب تمام صحبت هاتون رو بدم شما كه خودتون پليس نديديد بهتره نظر نديد تا كسايي كه پليس كنارشون بوده و مي دونستن بايد چي كار كنن
شما خودتون به خاطر فيلم انقدر عصبي شدين كه پشت سرش هر دري وري اي ميگين بعد انتظار داريد پليسي كه روز و شب با خلف كاراي و منافق هاي متععددي برمي خوره مهربون باشه خوب اين رفتار تو خونش هم تاثير مي ذاره بعدشم شما شايد متوجه نشديد اين اقا كجاييه بر ميگرده به هوش خودتون هر كس هم تكه كلام هاي خودشو داره كه روزانه شايد صد بار اونا رو تكرار كنه خيلي فيلمه واقعي هم بود مي تونيد بريد نظر تك تك بازيگر هاي اين فيلم رو كه باهاشون مصاحبه شده رو بخونيد شما انقدر از اين فيلم بدتون اومده كه به خودتون اجازه داديد به جاي بازيگر ها هم نظر بديد
نظامي ها هم برخي هاشون كتابي حرف مي زنند تازه فقط نظامي ها نه خيلي ادم ها اين طوري اند
شما انتظار داريد پليس اندامي نباشه تا يه گلوله خورد پرت شه اون ور يا يكي هلش داد بيفته زمين پليس بايد انقدر محكم باشه اقا واقعا من موندم چه قدر اعتماد به نفستون بالا بوده حاضر بوديد اين چيزا رو بنويسد تازه دوسته خوده منم از اين فيلم بدش ميومد اما چون حامد بهداد توش بازي ميكرد
البته الهام حميدي زياد بازيش خوب نبود
درسته كه به علت كمبود وقت برخي از سكانس ها درست نبوده اما فكر نمي كنم ادم حاش بهم بخوره اگه شما حالتون بهم مي خوره مشكله خودتونه بريد دكتر
ببخشيد اين طوري نظر دادم راستش ديدم شما خيلي با خوشونت نوشتيد گفتم منم همين كا رو كنم
عشق است پـــــــرســــــــــــپولـــــــــــیس
پاسخ ها
تو هم حالت بهم خورده از بس باختین
دمت گرم،
به نظر من اين حامد بهداد و پورسرخ اصلا بازيگر نيستن فقط ادعاشون ميشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ ها
مخصوصا بهداد.
نه اصلا پوريا پور سرخ اين طوري نيست اصلا اره حامد بهداد اره اما پوريا اينطوري نيست اصلا هرگز
با نظرات منتقد اين فيلم كاملا موافقم
هرچند من از علي رضا اميني خيلي خوشم مياد كارگردان جوون و خوبيه
حامد بهداد کجا پورسرخ کجا اصلا قابل مقایسه نیستن. حامد بهداد سینمای ایران را از یکنواختی نجات داد.
تاکوربشه هرچی استقلالی.
پرسپولیس سرو استقلالس
ممنون از نقد خوبتون.راستش اینقدر داستان فیلم به هم ریخته بود که اصلن نفهمیدم چی شد یهو.
سینمای ایران هنوزم یکنواخته من اصلا متوجه منظور تینا نشدم کی بهداد سینما رو از یکنواختی در آورد ؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
توی سین مثه سریال گفتن که پوریا پورسرخ بازی زیبایی رو در سقوط آزاد به نمایش گذاشته... شما ها چی میگین؟ فقط دوست دارین براتون یکی دلقک بازی کنه.
با این که حامد بهداد بازیگر نسبتا خوبیه اما بازیش توی این سریال خداییش خیلی بد بود.
استقلال رو عشقه "برای همه استقلالی های عزیز". در ضمن پرسپولیسی ها هم برن دعا کنن سقوط آزاد نکنن دسته یک.
من سریال های پلیسی دوست دارم اینم مثل بقیه
اونایی که خیلی ادعاشون میشه که بازی پورسرخ بد بوده برن خودشونو به صداوسیما معرفی کنن بلکه برای سریال بعدی اونا انتخاب بشن خدارو چه دیدی شاید اون فیلم پاش به هالیوود هم کشیده بشه شما میشینین فیلمو میبینین میگین خوب بازی نکرده ولی خداوکیلی چن تاتون میتونین یکی از صحنه هارو مثل اونا انجام بدین خود پورسرخ گفت توی یکی از صحنه ها نزدیک بوده بین دوتا ماشین له بشه حالا خداوکیلی شما اصلا بهتون پیشنهاد همچین کاریو بدن دست وپاتونو گم نمیکنین پس لطفا انقد زود در مورد بازیگرا و بازیشون قضاوت نکنین ونگنی پولشو میگیره
من خودم شخصا پوریا پورسرخ راخیلی دوست دارم هم خشگله هم بازیش خوبه شماهم اگه حسودیتون میشه نظرندین
این چه طرز انتقاد از بازیگراست.مخصوصا پوریا که واقعا دوست داشتنیه.واقعا واسه این منتقد متاسفم
همه بازیگرای فیلم زحمت کشیدن وعالی بودن در ضمن قصدشون از قبول این فیلمنامه فقط تشکر از نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بوده و درضمن همشون پولدارهستن و به پول فیلم احتیاج ندارن.و در ضمن از طرف نیروی انتظامی تقدیر دریافت کردند
اصلا هم این جوری نیست بازی پوریا که خیلی عالی بود به نظر من پوریا یه بازیگر نمونه است کسایی هم که میگن بازیش بده حتما حسودن آخه کی به این گل پسر میگه بد
شما برو کشکتا بصاب واقعا این چه طرزه برخورد اونم با باریگری مثل پوریاس هم خوشگله هم بازیش خوبه حرف زیادی موقوف یکی باید از طرز صحبت کردن تو انتفاد کنه
واسه من شده منتقده سینمایی
اتفاقا آقای پور سرخ در این سریال به خوبی ایفای نقش کردند و فکر کنم شما از حسادت داری میترکی که این حرفا رو زدی ادم حسود و بی چشم و رو ببین ملت چقد بدبختن که باید پای اراجیف یه ادم هایی مثل تو بشینن یه وقت بهت بر نخوره هااااااااااااا
حسود هرگز نیاسود پوریا عشقه جونه نفسه
پسر خوش تیپه
والا راست میگی هر کی گفته پوریا بد بازی میگه حسوده
آقای پورسرخ یکی از بهترین بازیگران واقعا عالین اونایی هم که از حسودی میترکن اصلا نیازی به نظر دادنشون نیست که اینطوری از بازیگرا انتقاد بدی داشته باشن
وا دیگه نبینم کسی به این گل پسر حرف های بدی بزنه واقعا دلتون میاد این قدر بامزه است عشق است عشق
میگم شما نظر ندین بهتره پوریا واقعا عالیه معرکس و هیچ کمو کسری از حامد بهداد نداره اگرم میگیدلباسای تنگ میپوشه که نمی پوشته چیکار کنه لامصب هیکل که نیست نفسه
پوریا عالیه .....همین
من شمارا خیلی دوست دارم اقای پوریا وامید وارم تا همیشه زنده باشید, و مطمئن پوریا پرسپولیسی است اونای که از شما بدشون میاد برن خودشون بازیگری کنن