سقوط ۳ ستاره، مدیری، رامبد و گلزار، چرا و چگونه؟
چرا سریال ها و برنامه های مهران مدیری، رامبد جوان و محمدرضا گلزار دیگر جذابیت ندارند و با کاهش بیننده روبه رو شده اند.
روزنامه سازندگی - کریم نیکونظر : سقوط سه ستاره سینما و تلویزیون محصول هیچ چیز نیست جز بده بستان مستقیم با مخاطب. تا قبل از این آنها فیلمساز و بازیگر و برنامه ساز بودند و با تماشاگر. آنها برنامه و فیلم و سریال می ساختند و ما می دیدیم و مهم نبود نظرمان چیست؛ مهم این بود که آنها باشند و بسازند و ما گهگاه لبخندی بزنیم، حق انتخاب نبود (الان هست؟) و مای مخاطب غیرفعال بودیم چون صدایمان به کسی نمی رسید.
نقد منتقدان غر تعبیر می شد و ستاره ها مدام تحقیرشان می کردند چون به اسم عامه ی مردم و استقبال شان می شد. دهان منتقد را بست، اما حالا که رسانه های جمعی تا این حد گسترش پیدا کرده همدی مردم شده اند منتقد و درد این همه منتقد برای برنامه ساز و بازیگر و ستاره بیشتر از هر چیزی است. دیگر حصار و حائلی وجود ندارد. دیوار شیشه ای که ستاره را حفظ می کرد شکسته و کار ستاره در معرض دید است. جمله ی پادشاه لخت است» را دیگر منتقد نمی گوید، مردم عادی می گویند؛ همان ها که زمانی ستاره ساختند حالا می گویند که کار تمام است.
اگر منتقد دلیل می آورد حالا مخاطب با دو کلمه خوشم می آید با خوشم نمی آید » قال قضیه را می کند. زمانی میشد این راه را اصلاح کرد اما حالا نه. زمانه عوض شده اما ستاره ها هنوز همان شکلی هستند با همان دانش اندک، شیوه ی اجرای به دردنخور و البته سنت های غلط برنامه سازی و فیلم سازی، ریزش مخاطب برنامه های رامبد جوان، مهران مدیری و محمدرضا گلزار در شبکه خانگی نشانه ی تغییر داده است. درست است که هنوز «ملكه ی گدایان» و «گیسو» پرمخاطباند اما تماشاگر خوب می داند که این باتری تمام شده، که مهران مدیری و رامبد جوان دیگر چیزی در چنته ندارند .
مسئله نوآوری است، به روز بودن است، حرف زدن به شیوه ی نسل جوان است، موضوع اصلی همراه بودن با مردم است. مردم، همان توده های بی شکلی که در سریال ها و فیلم های این آقایان مدام مسخره می شوند از هنرمند جلو افتاده اند. دلیلش هم زندگی در جامعه است؛ همان جایی که گرانی و فساد و قتل و دروغ و کلاهبرداری هست. همان جایی که سرمایه ها از بین می رود و امیدها ناامید می شود و مردم روزمره با آنها طرف اند و حوصله قر و فر آدم ها را ندارند که ریشم کارشان با ریتم زندگی هم خوان نیست. در چنین دنیایی نمی شود به شیودی دهه هفتاد حرف زده نمیشود هنرمند قرنطینه شود و دور از اجتماع خشمگین حرفهای انتزاعی بزند و فکر کند منتقد اجتماعی است و ژست بگیرد.
نمی شود کمدی لوس و بی مزه که ترکیب رقص عربی و کج و کوله کردن دهان و جلو دادن شکم است ساخت و فکر کرد تماشاگر به این آتراکسیون های قدیمی و باسمهای می خندد، موضوع فقط ما نیستیم، جهان عوض شده. وقتی خود پلتفرم ها مدام سریال های روز را نمایش می دهند خود به خود سلیقه ها هم تغییر می کند. این جهانی که مدیری و جوان برای ما می سازند کهنه است.
متعلق است به سلیقه ی دهه ی هفتاد و هشتاد که طنز در حد فکاهی بود و شیک وپیک بودن مسئله. حالا سریال ها و برنامه ها بیشتر تصویر دلخواه فیلم ساز را نمایان می کند. سلیقه ی خود ستاره را نشان می دهد که چطور جهان را می بیند و ما شگفت زده می شویم از اینکه چقدر دنیا را کوچک و محدود می بینند. این ستاره ها زمانی ستاره شدند که نبض زمانه دستشان بود. خوب می فهمیدند که چطور باید مردم را درگیر کرد. پیام دادن آخرین کاری است که مردم از این ستاره ها، از گلزار و مدیری و جوان، انتظار دارند. نمی شود پشت درد مردم مخفی شد، نمی شود با درد مردم پول در آورد.
راستش چرا... می شود اما همین اتفاق می افتد. ستاره دیگر ستاره نمی ماند، سقوط می کند و اگر چه کار می کند اما دیگر ابهتی ندارد، کاش خودشان بفهمند که چه چیزی را دارند از دست می دهند که چطور اعتماد بین مردم و آنها دارد نابود می شود. سرمایه گذارها به زودی می فهمند که این همه شلوغی و سروصدا بیهوده است و کمکی نمی کند به موفقیت. این پایان راه است. فاصله سرما می آورد و حالا. تا اطلاع ثانوی این سه ستاره مردم را با فاصله نگاه می کنند، سقوط از همین جا شروع می شود.
نظر کاربران
چقدر تکرار مسخره بازی
پاسخ ها
متنفرم از تلویزیون
رامبد ستاره خخخخخخخخ
ستاره ها افول میکنند...این قانون طبیعت است... البته این اشخاص خیلی وقته حناشون رنگی برای مردم نداره
اینا همشون نون به نرخ روز خور هستن مردم هم دیگه میدونن کی کدوم طرفی کی خودشه کی تو نقش
کسی دیگه میلی نمی بینه
پاسخ ها
چرا من می بینم.شما لطف کن از طرف بقیه مزخرف نگو
الان کار مسکن ازدواج ارزونی آزادی مهمتره
اوج رامبد خانه سبز مدیری هم ساعت خوش گلزار هم دو تا فیلم بود تمام
بیست سال ماهواره می بینم راحتم
پاسخ ها
آخه ماهواره دیدن هم قمپز در کردن داره!!!
سیمای میلی مخاطبش رو از دست داده عسگر دنبال محدودیت اینترنت البته بهش گفتن خخ
صداقت چیزیه که در این جری ها دیده نشد و مردم ازشون فاصله گرفتند.
وقتی یک مجری شب و روز تو برنامه اش فریاد میزد ایران ایران ما خیلی دوست داریم بعد فرزندش را میره کانادا به دنیا میاره که پاس کانادایی بگیره،دیگه مردم فهمیدن سرکارن
پاسخ ها
بابا چه خبرتونه حالا هر کی تو ایران نباید جایی بره لطفا به خواسته های دیگران احترام بزاریم اینطور دوست داشته ،مشکل شما وکسانی که اینطور میگن خدایی اینه
ستاره ای هم نبودن از قحط الرجال کشور ما و بی برنامه بودن صداوسیمای ماست
هیچی جذابیت نداره دیگه برای مردم
همشون برای حواس پرتی بودن پول بیشتر میگرفتن ببینند کدوم بیشتر مردم رو سرگرم میکنند به مشکلات و اقتصاد فکر نکنند
دور باطل تکرارررر بهتر تموم شه گرچه به اندازه ۷۰ پشتشون به جیب زدن دولبریتی هنربند
علت افول این سه نفر اینه که کارهای هنری نیاز به خلاقیت و فکر کردن برای ایده های نو دارند وقتی اقایون مدام و پشت سر هم و بدون وقفه پروژه انجام میدن و از پروژه ای به پروژه دیگه میرن دیگه زمانی برای تفکر خلاقانه و ایده های نو نمیمونه
همشون بجاي اينكه برنامه هاي هنري با ارزش بسازن افتادن تو كار تبليغات و بيزينس و برنامه هاي 2 زاري مسابقه ها و ميزگرد ها كه هيچ ارزش هنري براي مخاطب ندارد
خوبه كه با اين همه پولي كه به جيب ميزنند براي مخاطبين هم ارزش قائل شوند
ولی بنظر من برنامه های مهران مدیری هنوز جذابیت و جدید بودن خودش را دارد.
شما چند تا خط مطلب نوشتید کلی غلط داره . اگر بخوای تصحیح کنی بزور میشی ۱۰ حالا انتظار داری دیگران برنامه ۱۰۰درصد تضمینی بسازن براتون.
چرت و پرت میدن تحویل مردم میلیاردی پول میگیرن .
شهاب حسینی رو یادتون رفت
خیلی وقته کارشان لودگیه فقط برای خودشان
پول پارو می کنند دوروبرخودشان را نمی بینند فقط نوک دماغ خود را می بینند باید گفت واقعا تکراری هستند
كل هنر و برنامه اينها شده از گذاشتن يك ميز چوبي و دعوت كردن 4 تا مهمان و اتلاف وقت مخاطب و گرفتن ميلياردي بخاطر برند و شهرتشون ...!!!
هنر كجاست ؟
ارزش و احترام به مخاطب كجاست ؟
.. بازیگرانی که تبدیل به دلقک شدند، دلقکهاهیچگاه محبوب نمیشوند..
از همون ابتدا هم ستاره نبودند،
بلکه پروژه بودند، از نوع پروژه های امنیتی
ما در عالم بیخبری بودیم و خیال میکردیم که ستاره هستند
بدجور از مرحله پرت بودیم و بد سرمون کلاه رفت. بد باختیم
موضوع اینه که هنوزم حتی خود شما نویسنده چون توان انتقاد کردن از مدیران و گرانی و ... نداری میری سراغ هنرمندان... دیواری کوتاه تر پیدا نمیشه... فقط یک محل امن برای خالی کردن عقده
رامبدومدیری ستاره بودندوهستند
همه شون بهفکر جیبشون هستن
مدتها است تلویزیون نگاه نمی کنم نمیدونم چرا این افراد افول کردن بیست سال پیش به نظرم خوب بودن شب های برره بود و خانه سبز
از همه مزخرف تر خندوانه بعد دورهمی ۵