گزارش اختصاصی از حاشيههاي پانزدهمين جشن خانه سينماي ايران/ قسمت اول
زنـــان بـا کلاس، مردان بـا وقار
حامد بهداد و باران کوثری دو همکار و دوست دیرینه اند که این بار هم در جشن خانه سینما در کنار هم به روی سن آمده و یکی از جوایز شب به یاد ماندنی سینما را اهدا کردند.جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن که به دوست دیگر این دو نگار جواهریان رسید.
مازيار ميري روزها و ماهها و فصلها رفت و آمد و تدارک ديد تا جشني باشکوه، شايسته نام خود و خانه سينما برگزار کند. در اين ميان همسايهها هم کم ياري نکردند. سيد محمد بهشتي عمارتي قجري را از دل تاريخ بيرون کشيد و پيشکش کرد. جلال شمسیان مدیرعامل شرکت «نوینعرفا» دست در جيب کرد و مختصري هزينه جشن را پرداخت. مسعود رايگان، صابر ابر، مريلا زارعي، حسن پورشيرازي، کوروش تهامي و هنگامه قاضياني شتافتند تا با مهران مديري همراه شوند و ترانهاي بخوانند و...
بالاخره شب سرنوشتساز رسيد. هندوانه و سيب و خيارها را در حوض پر آب ريختند تا تميز و خنک آماده پذيرايي از مهمانان باشند. گلدانهاي شمعداني دور حوض چيده شد و صندليها در باغ بزرگ عمارت قرار گرفتند و جعبههاي شيریني را روي ميزها گذاشتند. از نزديکي غروب، مهمانها يکييکي از راه رسيدند. شب، شب جوانان بود. هانيه توسلي، نگار جواهريان، باران کوثري، طناز طباطبايي، ويشکا آسايش، سحر دولتشاهي، حامد بهداد، پانتهآ بهرام، مصطفي زماني، ساره بيات، آنا نعمتي، صابر ابر، رامبد جوان، حبيب رضايي، رضا عطاران، شهاب حسيني، مريلا زارعي و... در کنار بزرگاني چون اصغر فرهادي، کمال تبريزي، رضا ميرکريمي، فاطمه معتمدآريا، رويا تيموريان، گوهر خيرانديش، نيکي کريمي، هنگامه قاضياني، فرهاد آئيش، همايون ارشادي و... حضور داشتند. اما در کل، شب کمستارهاي بود و خيلي از بزرگان و چهرههاي سينمايي حضور نداشتند و جاي خاليشان در رديف اول ديده ميشد.
اما پايان اين جشن نسبتا باشکوه به خير و خوشي تمام نشد. نورافشان شدن آسمان عمارت مسعوديه به معني واقعي کلمه، مهمانان را سورپرايز کرد؛ به خصوص جمع کثير کودکان زير سه سال را. محلي که از آن فشفشهها و نور افشانها و... را منفجر ميکردند و به آسمان ميفرستادند، فقط با يک پرده برزنتي از محل نشستن مهمانها جدا ميشد. همين مسئله باعث توليد صداي شديد و وحشتناکي شد، گويي وسط ميدان جنگ بود. همينطور ارتفاع آتشباران و نورافشاني کم بود و نزديک به مردم براي همين بارقههاي آتش روي جمعيت ميريخت و باعث وحشت عدهاي از نگاه کردن به آسمان ميشد. حُسن ختام اين مراسم هم ورود نيروي انتظامي و ماموران آتشنشاني بود. ماموران انتظامي اجازه ندادند مازيار ميري، دبير اجرايي جشن، از مهمانانش خداحافظي کند و او را براي پارهاي توضيحات درباره اين آتش سوزاندن به کلانتري راهنمايي کردند. ستارههايي چون مهناز افشار، حسين ياري و... در ميان ازدحام شديد مردم به سختي از عمارت قجري خارج شدند و تقريبا فرار کردند.
مازيار ميري، دبير اجرايي جشن، براي برنامههاي ويژه پانزدهمين جشن خانه سينما از سامان مقدم کمک گرفت. مقدم اين ايده را مطرح کرد که ارکستر سمفونيکی به رهبري شهداد روحاني تشکيل بدهند و از چند بازيگر خوشصدا درخواست کنند تا دو سرود ملي «اي ايران» و «وطنم ايران» را همراه اين ارکستر بخوانند. مقدم که روحاني را در آخرين کنسرت امسالش در ايران (اوايل تابستان) ديده بود و ميدانست او به موسيقي فيلم بسيار علاقه دارد (و اتفاقا آن کنسرت هم اجرايي از قطعات موسيقي فيلمها بود) با او در آمريکا تماس گرفت و خواهش کرد چند روزي براي اين جشن در ايران وقت بگذارد. روحاني هم همانطور که براي «پرديس» توضيح داد، به خاطر علاقه بسيارش به سينماي ايران، با کمال ميل پذيرفت و همراه و همنوای اهالي خانه سينما شد. اينطور شد که ارکستري با گروه خوانندگان متفاوت شکل گرفت و مريلا زارعي، هنگامه قاضياني، مسعود رايگان، صابر ابر، حسن پورشيرازي، مسعود رايگان و مهران مديري ستارگان آوازخوان اين جشن شدند. از بين اين جمع تنها مهران مديري سابقه خوانندگي حرفهاي و اجراي زنده داشت و پيش از اين مخاطبان با صداي او در تيتراژ چند تا از سريالهايش مثل قهوه تلخ آشنا هستند. البته هنگامه قاضیانی هم در یکی از کنسرتهای گروه دنگشو (به نفع محک) خوانده بود. اما قطعا تجربه مدیری را نداشت.
حامد بهداد و باران کوثری دو همکار و دوست دیرینه اند که این بار هم در جشن خانه سینما در کنار هم به روی سن آمده و یکی از جوایز شب به یاد ماندنی سینما را اهدا کردند.جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن که به دوست دیگر این دو نگار جواهریان رسید.
عادت نداريم مراسمي را ببينيم که در رديفهاي اول آن بزرگان و چهرههاي آشنايي چون عزتالله انتظامي، داريوش مهرجويي، داوود رشيدي، محمدعلي کشاورز، علي نصيريان، داريوش ارجمند، مسعود کيميايي، پرويز پرستويي، رضا کيانيان، بيتا فرهي، ليلا حاتمي و... بسياري ديگر نبودند. جاي همه آنها ناصر تقوايي آمد و در رديف اول نشست و وسط مراسم در حرکتي عجيب و باور نکردني همانطور که نشسته بود، سيگاري هم دود کرد! محمودخان دولتآبادي هم عطر و گلاب زده و خوشتيپ و سرحالتر از خيلي جوانها آمد تا ثابت کند دود از کُنده بلند ميشود! همايون شجريان هم با چهرهاي محزون آمده بود تا بار ديگر بعد از مصاحبهاش با مجله فيلم ثابت کند يک عشق سينماست.
اصغر فرهادي دير به مراسم رسيد و خيلي سعي کرد همان عقبها بايستد و جلو نرود، اما نهايتا در برابر اصرارها نتوانست مقاومت کند و به رديف اول راه پيدا کرد. دوستان و همکاران از لاغرتر شدن او نسبت به آخرين باري که پيش از آخرين سفرش (چند وقت پيش) ديده بودندش صحبت ميکردند و شوخي ميکردند که آب و هواي غربت به فرهادي نميسازد
چند شبي مانده به شب اصلي، مراسم نکوداشت و تقديري از جمعي از بزرگان در تالار شمس به مناسبت روز ملي سينما به پا کردند. از چهار تن از نامداران تقدير شد که قديميترينشان، داوود رشيدي بود، همان که نيازي به معرفي و آدرس و نشاني دادن ندارد و آشناي ساليان است. خيليها آمدند و بعضي خبر دادند نميآيند و بعضي نه خبر دادند و نه آمدند. اما در اين ميان يک نفري تاج گلي عظيم و سر به فلک کشيده به جاي خود فرستاد، به پاس یک امر بازيگري داوود رشيدي.
آن چنان گلي که چشمها را خيره کرد و جماعت با ديدن آن انگشت حسرت به دهان گزيدند، در ارادت شاگرد به استاد متحير ماندند. روي اين درختچه گلباران شده نوشته شده بود «تقديم به: پيشکسوت بزرگ، هنرمند والا، جناب آقاي داوود رشيدي، محمدرضا گلزار»خلاصه اين شب هم با شاخه گلي براي استاد به پايان رسيد.
لحظه در اين مراسم به ۱۵ چهره ماندگار سينما تقديم شد. البته يکي از اين لحظات به چهرهاي غيرسينمايي، استاد محمدرضا شجريان، تعلق گرفت. همايون شجريان در اين لحظه بسيار متاثر شد و در حاليکه اشک در چشمانش جمع شده بود، سعي داشت لرزش چانهاش را کنترل کند و جلوي اشکهايش را بگيرد.
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
نظر کاربران
akhey
واقعا آخی............................
همایون شجریان بهترینه.