برنده ها و بازنده های تلویزیون در نوروز ۹۳
دست گذاشتن روی یکی دو برنامه، سریال، کارگردان، بازیگر و... معرفی آنها به عنوان برنده های مناسبت بزرگی مثل نوروز، کار راحتی نیست. بخش قابل توجهی از عوامل دست به دست هم داده بودند تا کارهای موفقی روانه آنتن کنند و اتفاقا خیلی هایشان هم موفق ظاهر شدند.
روزنامه هفت صبح: دست گذاشتن روی یکی دو برنامه، سریال، کارگردان، بازیگر و شبکه و معرفی آنها به عنوان برنده های مناسبت بزرگی مثل نوروز، کار راحتی نیست. بخش قابل توجهی از عوامل دست به دست هم داده بودند تا کارهای موفقی روانه آنتن کنند و اتفاقا خیلی هایشان هم موفق ظاهر شدند. اعلام نام هشت برنده از بین موفق های نوروز 93، به معنی انکار زحمات سایرین نیست. قطعا برنامه هایی مثل «قند پهلو»، «کرکره»، «رادیوهفت» یا شبکه هایی مثل «نمایش» و ... به دلیل خوش ساخت بودن آثار و موفقیت در جذب مخاطب، می توانستند در جایگاه برنده ها قرار بگیرند اما طبیعتا تعداد کلمات و ستون های یک صفحه روزنامه محدود است و نمی تواند همه را در خودش جا دهد. در این بخش هشت برنده اصلی تلویزیون در ایام نوروز 93 را معرفی می کنیم.
برنده ها
بازیگر/ محسن تنابنده
سیروس مقدم همچنان مرد پیروز تلویزیوندر سریال سازی است و همچنان می درخشد. او برنده اصلی رقابت نوروزی است اما این بار قصد داریم تا به جای او که همیشه پای ثابت برنده های ما بوده، یکی از ارکان اصلی پایتخت را به عنوان برنده نوروزی معرفی کنیم. محسن تنابنده مشاور، طراح قصه ها و بازیگر نقش نقی. او هم جزو همان دسته از بازیگران تئاتری است که توانست آرام آرام با بروز توانایی هایش خودش را به سینما و تلویزیون تحمیل کند.
تنابنده خیلی پیش تر از پخش فصل اول پایتخت به عنوان نویسنده و بازیگر در تلویزیون مطرح شد اما سکوی پرتابش همین پایخت بود که موجب شد تا عامه مردم دیگر او را کاملا بشناسند.
تنابنده با طراحی هوشمندانه شخصیت های سریال پایتخت در فصل اول و مشاوره صحیح به سیروس مقدم برای انتخاب بازیگران برای نقش هایی که طراحی کرده بوده، موجب پی ریزی سریالی شد که حالا بعد از گذشت چهار سال تبدیل به برندنوروزی تلویزیون شده است.
او پیش از پایتخت فیلمنامه سریال های مختلفی از جمله سریال موفق «پیامک از دیار باقی» را برای مقدم نوشته بود، و ترجیح داده بود در هیچ کدام از آنها بازی نداشته باشد اما در پایخت دل به دریا زد و نقش اول کار را خودش برداشت، شخصیتی که شاید جز خود تنابنده نمی توانست آن را چنین ماندگار کند.
البته اوج کار او به عنوان بازیگر در همین فصل سوم بود، در این فصل او نقی دیگری به مخاطب معرفی کرد، کاراکتری که حالا به واسطه بیکاری و افسردگی تبدیل به آدم خودخواه و حسودی شده که تحمل موفقیت دیگران را ندارد. گذشته از تغییر باورپذیر رفتار و سکنات نقی، تسلط تنابنده بر فنون کشتی و بازی بی نقصش در قالب یک کشتی گیر حرفه ای جلوی دوربین غیرقابل چشم پوشی است.
بازیگر/ هومن برق نورد
حاصل سال ها ممارست روی صحنه تئاتر حالا جواب می دهد. هومن برق نورد عید امسال «روزهای بد به در» را روی آنتن داشتت و یک تنه بار زیادی از جذابیت سریال را به دوش کشید. بازیگران زیادی هستند که بعد از موفقیت در یک نقش، همان تیپ را به اصطلاح «کپی پیست» می کنند اما برق نورد حواسش هست که اسیر تکرار نشود؛ برای همین موقع بازی در نقاشی مشابه، ریزه کاری هایی به آن اضافه می کند تا متمایز از تجربه های پیشین باشد.
خاطرتانهست که او رمضان سال گذشته «دودکش» را روی آنتن داشتو اگر دیر می جنبید نقش او در آن سریال عینا در «روزهای بد به در» تکرار می شد اما با افزودن برخی ریزه کاری ها و در رأس آن جنباندن سر به شیوه عروسک های جلو ماشین! شخصیتی مجزا خلق کرد.
اصلا کمی به عقب تر برگردیم و کاراکترهای مهمی که این بازیگکر ایفاگرشان بوده را به یاد بیاورم: «اشک ها و لبخندها»، «ساختمان پزشکان»، «دزد و پلیس»، «دودکش» و حالا «روزهای بد به در». وجه مشترک همه این نقش ها آدمی جاهل مسلک و قلدر مآب است اما برق نورد هر کدام را با ظرافت از دیگری اجرا می کند؛ برای همین هر کدام ملاحت و جذابیت خاص خود را دارند. نقش هومن برق نورد در قست های ابتدایی «روزهای بد به در» یادآور کاراکترهایی مثل داود خطر و فیروز بود اما خیلی زود ذهن مخاطبان را به کاراکتری جدید عادت داد.
کارگردان/ مهران مدیری
«صبر کنین بهتر می شه». این تکیه کلام مهران مدیری برای پیگیران برنامه های آیتمی او جمله ای آشنا است؛ وقتی که وسط صحبت با مردم به یکباره قول می دهد که بنرامه اش در آینده بهتر خواهد شد. معمولا یخ کارهای مدیری بعد از چند قسمت اول آب می شود و آن موقع است که جای خود را میان مردم باز می کند و حتی وارد فرهنگ شفاهی و گفتاری روزمره می شود. « شوخی کردم!» هم از این قاعده مستثنا نیست.
قسمت اول که به بازار آمد خیلی ها را راضی نکرد و برای علاقمندانه سینه چاکش خاطره بازی آیتم های سال های دور را داشت. این در شرایطی بود که با حجم تبلیغات سریال، خیلی ها منتظر اتفاقات ویژه بودند. در قسمت های بعد شخصیت ها کم کم جا افتادند و مدیری توانست بار دیگر مخاطبان همیشگی اش را به خرید اثر جدیدش ترغیب کند. در هفته های منتهی به پایانس ال، دو قسمت «اعتیاد» و «سلامت» حسابی گل کردند و پشت بند آن «نوروز» نشان از توانمندی بی چون و چرای مدیری و تیمش داشت.
کارگردان/ ایرج طهماسب
به رغم اینکه تا چند وقت قبل از شروع سال نو، خبرهای ضد و نقیض زیادی درباره حذف «کلاه قرمزی ۹۳» از کندکتور نوروز شنیده می شد اما هیچ کدام از اینها باعث نشد که مجموعه امسال، نسبت به سال های قبل افت داشته باشد. ایرج طهماسب در «کلاه قرمزی ۹۳»، کاملا سنگ تمام گذاشت و علاوه بر خلق شخصیت های جدید و جذاب، پای بازیگران مطرحی مختلفی مثل باران کوثری، شهاب حسینی، نگار جواهریان و ... را هم به آن باز کرد.
طهماسب با رونمایی از «بچه فامیل دور»، «دیوی» و «ببخشید»، نشان داد که حتی اگر بخواهد توانایی این را دارد که هر سال چندین و چند شخصیت عروسکی موفق به کاراکترهای قبلی اضافه کند و طوری برایشان قصه بچیند که آب از آب تکان نخورد.
طهماسب برای شخصیت های عروسکی قبلی اش هم برنامه ویژه تدارک دیده بود. «جیگر» و «گابی» که سال گذشته به اندازه کافی میان مخاطبان جا باز کرده بودند، امسال با تغییرات جالبی که در کاراکترهایشان به وجود آمد، توانستند خیلی بیشتر از قبل خودشان را نشان دهند.
مجری و کارگردان/ احسان علیخانی
احسان علیخانی از آن دست آدم هایی است که آهسته و پیوسته گام برمی دارندو با طمأنینه خودشان را در هر شغل و مسئولیتی که دارند اثبات می کنند.این تهیه کننده - مجری نوروز امسال هم توانست گوی سبقت را از رقیبان دیگر برباید و ویژه برنامه ای استاندارد برای سال تحویل روی آنتن شبکه سه بفرستد.
علیخانی دو مولفه شاخص داردکه باعث شده برنامه هایش اسیر تکرار نشود؛ او سوژه هایش را خوب شکار می کند و به خوبی هم آن را پرورش می دهد. اهل مطالعه و پژوهش است و بر ریزه کاری های اجرا تسلط دارد. با انرژی است و سعی می کند روی مخ مخاطب راه نرود!
مقایسه کنید اجراهای اول او را با برنامه های اخیر. خیلی زود متوجه شد که در عین صمیمیت با مهمانان و مخاطبان برنامه، متانت و ادب را چاشنی اصلی کارش قرار دهد و از لوس بازی های معمول فاصله بگیرد. نوار موفقیت این مجری - تهیه کننده ادامه دارد و می توان از حالا مثل سال پیش نامش را در صدر نظرسنجی های مختلف دید.
کارگردان/ سعید آقاخانی
با ساخت «روزهای بد به در» نشان داد که موفقیت «دزد و پلیس» اتفاقی نبوده و اگر بخواهد می تواند سریال کمدی درجه یک بسازد. درست است که سریال نوروزی شبکه سه را نمی توان بهترین کار نوروزی تلویزیون به حساب آورد اما با قاطعیت باید گفت که بعد از «پایخت ۳»، با اختلاف توانست «خوب، بد، زشت» و «ما فرشته نیستیم» را جا بگذارد.
البته بخش مهمی از این موفقیت را می توان به فیلمنامه خوب و حساب شده برزو نیک نژاد مرتبط دانست. آقاخانی با همراهی نیک نژاد، موفق شد «روزهای بد به در» را کاری در حال و هوای «دودکش» محمد حسین لطیفی یا حتی یک سر و گردن بالاتر از آن بسازد. کاملا مشخص است که آقاخانی بعد از شکست سریال رمضانی «خروس»، تصمیم قطعی اش را گرفته بود تا دور ساخت کارهایی در آ« حد را خط بکشد و استانداردهایش را بالاتر ببرد. البته در این موفقیت باید بازی خوب هومنبرق نورد را هم تاثیرگذار دانست.
شبکه / ورزش
اینکه شبکه ای تازه تاسیس باشد و به صورت دیجیتال قابل دریافت باشد و کلی مخاطب داشته باشد و باشدهای دیگر، دوبل موفقیت است. روزی که قرار بود شبکه ورزش بیاید خیلی ها معتقد بودند که با وجود شبکه سه نیازی به این شبکه نیست اما مسئولان آن با نیازسنجی و تولید برنامه های جذاب خیلی زود مخاطبان بسیاری را پای این شبکه نشاندند.
نوروز ۹۳ هم شبکه ورزش نه تنها از شبکه های سراسری عقب نماند که با تغییر کنداکتور عادی و تهیه کنداکتوری ویژه نوروز، با قدرت به کارش ادامه داد. اهمیت این کار وقتی عیان می شود که بدانیم دیگر شبکه های دیجیتالی برای نوروز چیز تازه ای در چنته نداشتند و کلا بی خیال نوروز شده بودند.
شبکه ورزش خیلی خوب جای شبکه سه را که به خاطر فشردگی ویژه برنامه ها امکان پخش زنده بسیاری از مسابقات فوتبال را نداشت پر کرد. در کنار آن چندین مستند و برنامه ترکیبی جذاب تهیه شده بود که باعث شدند آنتن این شبکه شادابی و طراوت دو چندانی داشته باشد.
شبکه/ پویا
شبکه پویا با اینکه در طول سال گذشته، آنطور که باید به عنوان شبکه ای تخصصی کارتون، عملکرد موفقی نداشت اما در تعطیلات نوروز، به نسبت خوب ظاهر شد. پخش کارتون های جدید دنیا و سریال های مختلفی مثل «پاندای کونگفوکار» و «اژدهاسواران» باعث شد این شبکه به یکی از اولویت های کودکان و نوجوانان در ایام نوروز تبدیل شود.
درست است که کارتون های جدیدی مثل «دانشگاه هیولاها»، «من شگفت انگیز ۲»، «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی ۲»، «بال ها»، «هواپیماها» و ... نوروز امسال از شبکه های مختلف روی آنتن رفت اما نمی توان این نکته را نادیده گرفت که متولی اصلی پخش این فیلم ها از تلویزیون، شبکه پویا بود.
این شبکه علاوه بر پخش کارتون های جدید، گرافیک اعلام برنامه و تیزرهایش را هم تغییر داد و خیلی بیشتر به حال و هوای شبکه ای مخصوص کودکان نزدیک شد. به هر حال امیدواریم این شبکه بعد از تعطیلات نوروز هم با همین انرژی به کارش ادامه دهد و برای هزارمین بار سراغ پخش کارتون هایی مثل «ماداگاسکار» و «عصر یخبندان» نرود!
هشت بازنده تلویزیون در نوروز 93؛ از امین حیایی تا جواد خیابانی
تلخکامان اول سال
بازیگرن، کارگردان ها، برنامه سازان و مدیران شبکه های مختلف در چند بازه زمانی فرصت مناسبی برای عرض اندام و به رخ کشیدن قدرت خود دارندتا نشان بدهند«چند مرده حلاج هستند». نوروز گل سرسبد این موقعیت ناب است؛ هم حال مردم خوب است و هم دست برنامه سازان طبق یک قانوننوشته، بازتر. با اینحال تعداد اندکی هستند که از شرایط پیش رو بهترین بهره و استفاده را می برند. چند سالی است شبکه ها از یک مدل ثابت پیروی می کنند؛ اول ویژه برنامه سال نو تحویل مخاطبان می دهند و بعد هم فیلم و سریال و برنامه های سرگرم کننده. هر سال هم دایره رقابت فشرده تر می شود و اگر کسی دیر بجنبد حریف داخلی و احیانا خارجی جای او را به راحتی می گیرد. تلویزیون در نوروز 93 بازنده کم نداشت. در میان تعداد نسبتا زیاد بازنده ها هشت بازنده اصلی را مرور می کنیم. شاید اینها با برنامه ریزی و دقت نظر بیشتر می توانستند برنده لقب گیرند یا حداقل برچسب بازنده نخورند.
بازنده ها
بازیگر/ امین حیایی
زمانی که اعلام شد امین حیایی قرار است در سریال نوروزی منوچهر هادی بازی کند، اولین نکته ای که به ذهن همه رسید این بود که حیایی بعد از مدت ها می خواهد کاری جدید از خودش به نمایش بگذارد. مخاطبان، هم به توانایی هادی ایمان داشتند هم حیایی را به عنوان بازیگری موفق می شناختند، بنابراین مطمئن بودند که نقش حیایی، چیزی فراتر از کارهایی خواهد شد که این اواخر از خودش به نمایش گذاشته. با اینحال اما نقش «بهادر» سریال «خوب، بد، زشت»، چیزی نبود که بتوان آن را اتفاق مهمی در کارنامه کاری حیایی به حساب آورد.
حیایی در این سریال یک بار دیگر در مسیر کاراکتر تکراری قبلی اش حرکت کرد؛ کاراکتر یک لات جنوب شهری و غیرتی که در «کما»، «مهمان»، «شیش و بش» و «ساخت ایران» تکرارش کرده بود. نقش بهادر، هیچ ویژگی اضافه تری نسبت به کارهای قبلی نداشت و کاملا مشخص بود که نه خودش، نه هادی، زمان زیادی برای شخصیت پردازی آن صرف نکرده اند.
«خوب، بد، زشت» اولین سریال مناسبتی و روتین حیایی بود و او این موقعیت را داشت تا بار دیگر با درخشش در این سریال خودش را به روزهای اوج برگرداند اما با این وجود از این موقعیت طلایی کمترین استفاده ممکن را کرد و راحت ترین راه را برای بازی کردن در این سریال انتخاب کرد؛ یعنی کپی پیست کارهای قبلی!
حیایی قبل از نوروز در پاسخ به این سوال که چرا دوباره می خواهد همان نقش را یک بار دیگر تکرار کند گفته بود که مردم این نقش را دوست دارند و او را به سمت بازی در آن سوق می دهند! اما عدم توفیق این سریال نشان داد که حیایی سخت در اشتباه است.
کارشناس/ جواد خیابانی
جای برنامه ای مثل «آقای گزارشگر» در تلویزیون ما خالی بود. این برنامه اقتباسی به خاطر خیل علاقمندان به فوتبال و گزارشگری خیلی خوب گرفت. بیست هزار شرکت کننده آمار کمی نیست و نشان می دهد این برنامه سرگرم کننده به مرور می تواند جای خود را بیش از این که هست باز کند.
به عنوان تجربه اول می توان از نقاط ضعف «آقای گزارشگر» چشم پوشید و امیدوار بود در آینده سر و شکلی حرفه ای و جذاب تر به خود بگیرد. آنچه پاشنه آشیل برنامه شده چگونگی برخورد کارشناسان برنامه با شرکت کنندگان است تا جایی که صدای اعتراض بسیاری از کاربران اینترنتی را خیلی زود درآورد.
جواد خیابانی و مزدک میرزایی رأس هرم انتقادها هستند و محور اصلی یادآور این مثل قدیمی است: «تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره؟!» چند کامنت کاربران کافه سینما موید این نکته است: «بابا این خیابانی خودش دوباره باس بیاد پشت این میز تست بده ...»، «داوران فقط نشسته اند تا عقده های خود رو سر شرکت کنندگان خالی کنند تا احساس بزرگی بهشون دست بده»، «خیابانی همچین نقد می کنه آدم فکر می کنه جان چمپیون گزارشگر لیگ برتره انگلیسه!»، «آقای خیابانی انگار بهترین گزارشگر جهان هستند و همه رو از بالا نگاه می کنن. کلا مسابقه ضعیفه، داورا هم به فکر خودشون هستند که کس دیگری جای اونارو نگیره»، «خیلی هاشون از مزدک میرزایی بهتر گزارش میکردن».
کارگردان / منوچهر هادی
نام کلیشه ای «خوب، بد، زشت» خیلی زود کار خودش را کرد! سریال منوچهر هادی یکی از امیدهای تلویزیوندر نوروز ۹۳ بود اما این بار حاصل دستپخت هادی نشانی از «خداحافظ بچه» نداشت. او رمضان دو سال پیش با سریالش نشان داده بود که رگ مخاطب دستش است و می تواند قصه ای معمولی را جذاب تعریف کند اما «خوب، بد، زشت» بسیار پایین تر از حد انتظار بود و بعد از چند قسمت آب پاکی را روی دست مخاطبان ریخت.
قصه تکراری و تیپ های آشنا به همراه کندی روایت، سریال هادی را خیلی زود تبدیل به زنگ تفریح کرد و حکم تنفس میان سریال شبکه سه و یک یعنی «روزهای بد به در» و «پایتخت ۳» را داشت. هادی کارگردان توانایی است که هم در تله فیلم و هم در سینما کارهای درخوری تولید کرده و امید می رفت عید امسال اثری شایسته روانه آنتن کند. این بار او موفق نبود همانطور که فیلمش «زندگی جای دیگری است» در جشنواره نتوانست آنچنان مورد توجه قرار گیرد.
مجری و کارگردان/ اشکان خطیبی
اشکان خطیبی علاقه زیادی به تجربه های متفاوت دارد. برای همین در کنار بازیگری گاهی به موسیقی و اجرا هم سرک می کشد. او بعد از تجربه اجرا در برنامه هایی مثل «خانه ای با طرح نو» و «گپ» فرصت مناسبی داشت تا از آنتن شبکه یک و ویژه برنامه سال تحویل آن گل طلایی را بزند و نشان دهد در حیطه اجرا و برنامه سازی هم به اندازه بازیگری جلوی دوربین و روی صحنه تئاتر توانمند است.
این اتفاق رخ نداد و خطیبی یکی از بدترین ویژه برنامه های سال تحویل را روی آنتن برد. او نه در اجرا موفق عمل کرد و نه برنامه اش جذابیت لازم را برای تماشا داشت. «سیب طلایی» رقبای قدرتمندی مثل احسان علیخانی و زوج حسنی - نامداری را در کنار خود داشت و به راحتی قافیه را به آنها باخت.
علاوه بر اجرای ضعیف، خطیبی آسی برای رو کردن نداشت و در میان ستاره های شبکه های دیگر برنامه اش خشک و بدون هیجان روی آنتن می رفت. حتی حضور بازیگر طنازی چون اکبر عبدی به خاطر بدسلیقگی در گفتگو با او نتوانست برنامه را نجات دهد.
تهیه کننده/ عباس اکبری
در نیمه اول تعطیلات نوروزی تله فیلمی با عنوان «دکتر سه سوت» به کارگردانی کاظم راست گفتار و تهیه کنندگی عباس اکبری از شبکه یک پخش شد؛ فیلمی که در یک جمله می توان گفت، چیزی فراتر از همین کمدی های شونه تخم مرغی نبود.
ساخت فیلمی با این مختصات از کاظم راست گفتار با توجه به کارنامه اش در سینما و شبکه خانگی چندان بعید نبود اما نکته قابل توجه تهیه این اثر توسط عباس اکبری بود. اینکه یک مدرس فیلمنامه نویسی و مولف چندین کتاب معتبر در عرصه فیلمنامه نویسی، تن به تهیه فیلم با چنین فیلمنامه ای داده کافی است تا او به راحتی در زمره بازندگان نوروزی قرار بگیرد.
ماجرا زمانی تراژیک تر می شود که او با چنین سلیقه ای به مدتت چند سال مدیر گروه حماسه و دفاع شبکه یک بودو بعدها توسط مدیر وقت شبکه علیرضا برازش به مدیریت گروه فیل و سریال این شبکه هم منصوب می شود.
کارگردان/ فلورا سام
فلورا سام که چند ماه پیش با ساخت سریال «باغ سرهنگ»، وجهه دیگری از کارگردانی خودش را به نمایش گذاشت و به موفقیت چشمگیری دست پیدا کرد، در «ما فرشته نیستیم» نتوانست آن موفقیت را تکرار کند. این مجموعه با اینکه به دلیل استفاده از بازیگران خوبی مثل محمدرضا شریفی نیا، گوهر خیراندیش، برزو ارجمند و .... می توانست به کاری درجه یک تبدیل شود اما به دلیل تکراری بودن موقعیت ها، پرداخت نامناسب قصه، نداشتن جذابیت و ... ناموفق ظاه شد.
در واقع کل داستان این سریال را می شد در یک تله فیلم جا داد و اصلا نیازی به کش دادن قصه آن در ۱۵ قسمت نبود. فلورا سام که سال های گذشته در هیچ کدام از مجموعه های «ناز و نیاز»، «راز پنهان» و «بی قرار» به عنوان کارگردان، موفق ظاهر نشده بود، بعد از کارگردانی «باغ سرهنگ»، توقع ها را از خودش بالا برد. همه منتظر بودند تا موفقیت این کار کمدی، باز هم در کارنامه او تکرار شود اما در «ما فرشته نیستیم» عملا چنین اتفاقی نیفتاد.
برنامه/ برنامه کودک شبکه دو
زمانی که شبکه یک، برنامه کودک را از کنداکتور روزانه و ایام تعطیلش حذف کرد قرار بود با راصلی پخش کارتون به دوش شبکه دوباشد. بنابراین انتظار خیلی بیشتری از این شبکه وجود داشت، درست است که گروه کودک و نوجوان این شبکه در ساخت «کلاه قرمزی» ۹۳» خیلی موفق ظاهر شد اما رسالتش را در پخش کارتون و برنامه های جذاب کودک، کاملا نادیده گرفت.
این شبکه بدون اینکه کمترین نوآوری در پخش کارتون داشته باشد، کارتون های پخش شده در شبکه پویا را عینا تکرار کرد. گروه کودک شبکه دو با اینکه می توانست از کارگردان های حرفه ای کودک استفاده کند و سریال های مختلفی برای کودکان بسازد اما چنین اقدامی انجام نداد. شبکه دو حتی می توانست از میان فیلم ها و سریال های کودک و نوجوان روز دنیا هم برای این ایام دست به انتخاب بزند؛ فیلم ها و سریال هاییکه صرفا برای گروه سنتی کودک و نوجوان ساخته شده اند و به لحاظ فرهنگی هم مشکلی برای پخش شان وجود ندارد.
شبکه / تماشا
شبکه تماشا استاد از بین بردن فرصت های خوب و درجه یک است. بعد از موقعیت های نوروز و رمضان سال گذشته، نوروز امسال هم یک بار دیگر فرصت را از دست داد. این شبکه می توانست با پخش سریال های نوروزی نوستالژیک دهه های قبل، حال و هوای نوروزی بیشتری پیدا کند نه اینکه دست روی سریال های ناموفق نوروزی یکی دوسال اخیر بگذارد.
سریال «هفت سین» که شبکه تماشا در کنداکتور نوروزی اش قرار داد، نوروز سال گذشته از شبکه تهران پخش شد و اقبال خوبی هم به دست نیاورد. اتفاقا خود شبکه تماشا هم همان ایام نوروز، همزمان با شبکه تهران، بازپخشش را روی آنتن می برد. سریال «دست بالای دست» هم نوروز دو سال پیش از شبکه سه پخش شد و همان موقع هم در جایگاه آخر جدول نظرسنجی سریال های نوروز قرار گرفت. شبکه تماشا علاوه بر اینها «مدار صفر درجه» را هم در کنداکتور نوروزی قرار داد؛ سریالیکه اصلا ارتباطی به حال و هوای نوروز نداشت.
نظر کاربران
فقط پایتخت رو تونستم ببینم و کلی هم خندیدم ممنون
سریال های امسال یکی از یکی بیخودتربود. فیلم ها هم همینطور. پایتخت هم خیلی کلیشه ای بود.واقعا صداوسیما برای پول و وقت مردم هیچ ارزشی قائل نیست. به قول معروف پول زیادو دل بی رحم. اجرای فرزادحسنی و زنش هم خیلی لوس و بی معنی بود. فرزاد حسنی طوری به زنش نگاه می کرد که انگار تا حالا آدم ندیده.تلویزیون که جای عشقولانه بازی کردن نیست خانواده نشسته .قباحت داره. حالا همه فهمیدن که شماها اول وآخرخاطرخواهی هستین.که چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
افرین به محسن تنابنده
و احسنت بر اقای طهماسب و جبلی عزیز
واقعا درست و به جا نقد كرده بودين و برنده ها و بازنده ها خيلي دقيق و حساب شده بود، مخصوصا اون قسمت خياباني اش كه واقعا عقده هاش را نشون داد پيشنهاد ميدم يك ص جداگانه واسه نظرات مردم در مورد آقاي گزارشگر و داوران عقده اي بزارين ، ممنون
فقط کلاه قرمزی
مطلبی که در مورد برنامه آقای گزارشگر و آقای خیابانی نوشتید کاملا درسته . ایشان خودشان در گزارش مسابقات اینقدر اشتباه میکنه که ما کلافه میشیم . حالا اومده ایرادات دیگران رو با غرور و تکبر میگیره . خیلی از گزارشگران از خود خیابانی و مزدک بهتر گزارش میکردن 0
شبکه تماشا گند زد.برنامه های تحویل سال هم خیلی بیخود بودن.هیچ نشانه ایی از جشن وخوشحالی توشون نبود.انگاری مجلس ختم بودن.ما زدیم شبکه من وتو. میون سریالهاهم فقط پایتخت و روزهای بدبه بدر خوب بود.امین حیایی افتضاح به بار اورد.اگه کلاه قرمزی نبود که دیگه هیچ.....
سریال های نوروزی امسال خیلی ضعیف تر از سالهای قبلی بود وهیچکدام از آنها حرفی برای گفتن نداشتند . ضمنا نقشهای هنرمندان هم کلیشه ای وتکراری بو د!!!!!
برنامه "يادگاري" هم انصافا برنامه خوب و جالبي بود.خاطرات دهه شصتي ها رو زنده مي كرد.
واقعا درست و به جا نقد كرده بودين و برنده ها و بازنده ها خيلي دقيق و حساب شده بود.
اجرای فرزادحسنی و زنش هم خیلی لوس و بی معنی بود. فرزاد حسنی طوری به زنش نگاه می کرد که انگار تا حالا آدم ندیده وزیادبهش فرصت صحبت کردن نمیدادوهمش دوست داشت اون خال گردنش دیده بشه و......