پیشرفتهای پزشکی در سال ۲۰۱۷
پژوهشهای پزشکی در حوزه تغذیه در سال ۲۰۱۷ نتایج متفاوتی به دست داده اند؛ برخی از آنها یافتههای پیشین را تایید کردند و برخی دیگر باورهای رایج را مورد تردید قرار دادند.
روزنامه سازندگی - علی ملائکه: همه به شما توصیه می کنند رژیم غذایی متعادل و سالمی داشته باشید اما این رژیم سالم چیست؟ توصیه معمول شامل خوردن میوه ها و سبزی های گوناگون، غلات سبوس دار، لبنیات بی چربی یا کم چربی، غلاهای پروتئینی و روغن های گیاهی و همچنین محدود کردن چربی های اشباع شده، چربی های ترانس، شکر افزوده به فرآورده های غذایی و بالاخره نمک یا سدیم است.
امروزه رژیم های غذایی گوناگون با نام های متفاوت به مردم ارائه و ادعا می شود که آنها بهترین راه حل برای حفظ سلامت هستند، اما یافته های پژوهشی در مجموع از داشتن یک رژیم غذایی متعادل و انجام فعالیت های جسمی و ورزش به طور مرتب برای رسیدن به سلامت، پشتیبانی می کنند. پژوهش های پزشکی در حوزه تغذیه در سال 2017 نتایج متفاوتی به دست داده اند؛ برخی از آنها یافته های پیشین را تایید کردند و برخی دیگر باورهای رایج را مورد تردید قرار دادند.
۱. سبزی و میوه برای بهبود سلامت روانی
یکی از مورد توجه ترین پژوهش ها در حوزه تغذیه در سال 2017 شواهد بیشتری در تایید اهمیت گنجاندن میوه ها و سبزی ها در یک رژیم غذایی متعادل به دست داد. این پژوهش در بخش تغذیه دانشگاه اوتاگو در نیوزیلند که یافته های آن در ژورنال ONE PLOS منتشر شد، به این نتیجه رسید که افزایش مصرف میوه و سبزی حتی برای مدت کوتاهی در حد 2 هفته می تواند سلامت روانی افراد را بهبود بخشد.
در این پژوهش در بخش تغذیه دانشگاه اوتاگو در نیوزیلند، گروهی از بزرگسالان جوان که به مدت 2 هفته هر روز میوه و سبزی اضافی دریافت کرده بودند، گزارش کردند انگیزه ها و سرزندگی شان افزایش یافته است.
در این بررسی گروهی از 171 دانشجوی 18 تا 25 ساله به مدت دو هفته به 3 گروه تقسیم شدند. یک گروه الگوی غذایی معمول شان را ادامه دادند و گروه دیگر هر روز 2 وعده میوه و سبزی تازه بیشتر (شامل هویج، کیوی، سیب و پرتقال) دریافت کردند. به گروه سوم هم کوپن هایی برای دریافت سبزی و میوه داده شد و برای آنها پیام های متنی با محتوای یادآوری مصرف بیشتر سبزی و میوه فرستادند.
نتایج نشان داد افرادی که مستقیما میوه و سبزی اضافی دریافت کردند، در طول هفته بیشتر این فرآورده ها (در حد 3.7 وعده در روز) را مصرف کردند و همین گروه هم ارتقای بهزیستی روانی را تجربه کردند و بهبودی از لحاظ انگیزش، سرزندگی و شکوفایی ذهنی را نشان دادند.
توصیه می شود بزرگسالان تلاش کنند هر روز 2 فنجان (حدود 250 گرم) میوه و 2 تا 3 فنجان (حدود 400 گرم) سبزی مصرف کنند. یک فنجان میوه معادل نصف یک گریپ فروت یا یک پرتقال بزرگ و یک فنجان سبزی معادلت یک فلفل قرمز بزرگ یا یک سبب زمینی شیرین بزرگ تنوری است.
چربی های اشباع شده و بیماری قلبی
اما یافته های پژوهش های دیگری که در سال گذشته درباره تغذیه انجام شده، نتایجی برخلاف باورهای رایج به دست داده اند. چربی های اشباع از منابع حیوانی و برخی منابع8 گیاهی مانند روغن پالم به عنوان عامل انسداد شریان ها از جمله شریان های تغذیه کننده عضله قلب (شریان های کورمری) و ایجاد بیماری قلبی به شمار آمده اند، اما مقاله ای که آوریل امسال در «ژورنال پزشکی ورزشی بریتانیا» منتشر شد و حاصل همکاری گروهی از متخصان قلب از کشورهای متفاوت بود، به نتیجه ای دیگر رسید.
این متخصصان به بازبینی پژوهش های پیشین در این زمینه اشاره کردند که نشان می داد میان مصرف چربی اشباع و افزایش خطر بیماری قلبی ارتباطی وجود ندارد و استدلال کردند که چربی های اشباع در انسداد شریان ها نقشی ندارند.
به گفته این پژوهشگران برخورد فعلی با بیماری قلبی نگرشی بر مبنای لوله کشی است، اما این دیدگاه که به اصطلاح با «پاک کردن یک لوله» می توان از وضعیت را بهتر کرد، در رشته ای از کارآزمایی های بالینی اعتبار خود را از دست داده است. این کارآزمایی ها نشان داده اند هنگامی که یک استنت (لوله فنری باریک) برای باز کردن شریان های باریک شده درون آنها قرار داده می شود، خطر حمله قلبی یا مرگ کاهش نمی یابد.
آنها می گویند سال ها تاکید بر اهمیت کاستن از میزان کلسترول گویی که خود این کار هدف تاست و ایجاد بازار غذاهای کم چربی و داروهای کاهنده کلسترول، باعث انحراف از توجه به موضوعات اصلی شده است، بیماری کورونری قلب یک عارضه التهابی مزمن است و رژیم های غذایی نوع مدیترانه ای که سرشار از ترکیبات ضد التهابی موجود و روغن زیتون فرابکر، سبزی ها، ماهی های چرب و مغازهای خوراکی (آجیل) هستند، می تواند تاثیر مثبتی بر آن داشته باشد.
این پژوهشگران می نویسند «زمان آن فرا رسیده است که پیام بهداشت عمومی برای پیشگیری و درمان بیماری قلبی از اندازه گرفتن چربی های خون و کاهش مصرف چربی های اشباع شده به توصیه به خوردن غذاهای سالم، فعالیت جسمی مرتب و کاهش استرس تغییر یابد.»
آیا «کلسترول خوب» واقعا خوب است؟
یک پژوهش دیگر که به یافته های غیرمنتظره رسید، درباره کلسترول خوب یا لیپوپروتئین با تراکم بالا (HDL) بود. تصور رایج این است که بخشی از کلسترول خون که به آن لیپوپروتئین با تراکم بالا (HDL) یا به اصطلاح «کلسترول خوب» گفته می شود، برای سلامت سودمند است و از سکته مغزی و بیماری قلبی پیشگیری می کند و در مقابل «کلسترول بد» یا لیپوپروتئین با تراکم کم (LDL) عامل انسداد شریان ها شمرده می شود، اما پژوهش منتشر شده در «ژورنال قلب اروپا» در ماه اوت، به این نتیجه رسید که بالا بودن HDL ممکن است با افزایش خطر مرگ زودرس همبستگی داشته باشد.
پژوهشگران دانشگاه کپنهاگ در دانمارک که این بررسی را انجام دادند، می گویند نخستین بار است که رابطه ای میان بالا بودن کلسترول HDL و افزایش مرگ و میر در جمعیت عمومی یافته می شود.
این بررسی با تجزیه و تحلیل داده های بیش از 16 هزار نفر که به طور میانگین به مدت 6 سال پیگیری شده بودند، انجام شد. در میان این افراد، در مجموع 0.4 درصد مردان و 0.3 درصد زنان در خون شان مقدار زیادی HDL داشتند (بیش از 3 میلی مول در لیتر در مردان و بیش از 3.5میلی مول در لیتر در زنان). این بررسی نشان داد احتمال مرگ زودرس در مردانی که HDL بسیار زیادی دارند، نسبت به مردانی که HDL شان طبیعی است، 1.6 درصد بیشتر است. احتمال مرگ و میر در زنانی که HDL بسیار زیادی دارند نسبت به زنانی که HDL شان طبیعی8 است 68 درصد بیشتر بود.
پژوهش های سال 2017 همچنان بر نقش سودمند فعالیت جسمی حتی به میزان کم در حفظ سلامت تاکید کردند. یافته های یک بررسی نشان داد که فعالیت جسمی در حد 5 روز در هفته در وعده های 30 دقیقه ای می تواند به نسبت 1 به 12 از مرگ و به نسبت 1 به 20 از بیماری های قلبی - عروقی پیشگیری کند. یک بررسی دیگر نشان داد پیاده روی در حد 2 ساعت در هفته خطر مرگ و میر به دلایل گوناگون را کاهش می دهد.
کمترین میزان مرگ و میر در افرادی یافته شد که HDL متوسطی دارند (1.9 میلی مول در لیتر در مردان و 2.4 میلی مول در لیتر در زنان). این پژوهشگران می گویند یافته های شان این نظر را که هر چه HDL بیشتر باشد، بهتر است، نقض می کند و بنابراین کاهش دادن کلسترول LDL یا کلسترول بد و کلسترول باقیمانده، کلسترول موجود در ذرات لیپوپروتئینی با تری گلیسیرید بالا یا VLDL (لیپوپروتئین بسیار کم تراکم) اهمیت پیدا می کند. آنها در عین حال تاکید می کنند که بررسی شان از نوع مشاهده ای بوده است و رابطه سببی با علت و معلولی میان HDL بسیار زیاد و افزایش احتمال مرگ زودرس را ثابت می کند. به گفته آنها علت این ارتباط را باید جستجو کرد.
رابطه مصرف نمک با فشار خون بالا
مدت هاست که بررسی هایی در مقیاس بزرگ نشان داده است مصرف زیاد نمک برانگیزاننده بیماری پرفشاری خون یا فشار خون بالا است. بنابراین توصیه می شد مصرف نمک یا سدیم در حد روزانه 2300 میلی گرم محدود شود، اما مجموعه ای از بررسی های جدید این توصیه را به پرسش کشیده اند و اکنون پژوهشگران در مورد این که رابطه ای کاملا قطعی میان فشار خون بالا و مصرف نمک وجود داشته باشد، ابراز تردید می کنند.
یکی از پژوهش ها که یافته های آن در همایش زیست شناسی تجربی ۲۰۱۷ در شیکاگو ارائه شد، در دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون در ماساچوست انجام شده است. در این پژوهش بیش از ۲۰۰ مرد و زن در بازه سنی ۳۰ تا ۶۴ سال (به عنوان بخشی از بررسی دراز مدت قلب فرامینگهام) بررسی شدند که در آغاز کارآزمایی فشار خون طبیعی داشتند. پژوهشگران در طول یک دوره ۱۶ ساله پیگیری مشاهده کردند افرادی از این گروه که کمتر از ۲۵۰۰ میلی گرم در روز نمک مصرف کرده بودند نسبت به افرادی که مقدار بسیار بیشتری نمک خورده بودند، فشار خون بالاتری دارند. این یافته ها کاملا خلاف انتظار این پژوهشگران بود.
یافته های این پژوهش در توافق با یافته های پژوهش های اخیر دیگر است که تردیدهای مشابهی درباره تصور رایج مطرح می کند. این پژوهش ها نشان می دهد که ظاهرا رابطه ای J مانند میان مصرف نمک یا سدیم و خطر بیماری قلبی - عروقی وجود دارد، یعنی مصرف بسیار زیاد و بسیار کم سدیم با افزایش خطر بیماری قلبی همراهی دارد.
این بررسی بر اهمیت میزان پتاسیم دریافتی از غذا نیز تاکید کرد این پژوهشگران دریافتند افرادی که بیشترین میزان دریافت پتاسیم و سدیم غذایی را داشتند، کمترین مقدار فشار خون و افرادی که کمترین میزان مصرف پتاسیم و سدیم را داشتند بیشترین فشار خون را دارند. در آنالیز میزان دریافت کلسیم و منیزیم غذایی این افراد نیز یافته های مشابهی به دست آمد. با افزایش پژوهش هایی که یافته های شان نشان می دهد نقش سدیم در فشار خون بالا آنقدرها که قبلا تصور می شد قطعی نیست، باید در انتظار ایجاد تغییراتی در توصیه های غذایی در این مورد بود.
حتی اندکی فعالیت جسمی هم تاثیرگذار است
توصیه کلی درباره انجام ورزش برای حفظ سلامت انجام دست کم ۱۵۰ دقیقه فعالیت جسمی با شدت متوسط در هفته است، یافته های یک پژوهش که در ماه سپتامبر در ژورنال «لنست» منتشر شد، نشان داد که ورزش کردن دست کم به مدت ۳۰ دقیقه در طول پنج روز هفته می تواند از یک مورد مرگ از هر ۱۲ مرگ به علل متفاوت و از یک مورد مرگ از هر ۲۰ مرگ ناشی از مشکلات قلبی - عروقی (حمله قلبی، سکته مغزی و نارسایی قلبی) جلوگیری کند. این بررسی همچنین نشان داد هنگامی که مدت ورزش در طول هفته به ۷۵۰ دقیقه برسد، بیشترین مزیت از لحاظ پیشگیری از مرگ به دست می آید اما بسیاری از این افراد به علل اشتغال فراوان نمی توانند به حد ۷۵۰ دقیقه فعالیت جسمی در هفته برسند؛ یافته های مجموعه ای از بررسی های جدید احتمالا برای این گروه افراد امیدبخش است.
بازبینی بررسی های موجود که نتایج آن در ماه دسامبر در ژورنال JAMA Cardiology منتشر شد، نشان داد حتی یک بار فعالیت جسمی در هفته می تواند از طریق پدیده ای به نام سازگاری (preconditioning) قلبی - عروقی باعث حفاظت از قلب شود. پژوهشگران دانشگاه جان مورز لیورپول که این بازبینی را انجام داده اند، می گویند در حالی که تاثیر حفاظتی ورزش در دراز مدت بر قلب عموما پذیرفته شده است، اما یک وعده ورزش کوتاه مدت شدید در طول چند ساعت هم می تواند از طریق سازگاری با شرایط کم رسیدن خون اثرات مفید چشمگیری بر قلب بگذارد.
فعالیت جسمی نیاز عضله قلب به خونرسانی را افزایش می دهد، در نتیجه قلب مجبور می شود مدتی را بدون این که در معرض خطری قرار بگیرد،در شرایط کم رسیدن نسبی خون به عضله اش بگذراند. گذراندن چنین دوره هایی قلب را در برابر موارد وخیم کم رسیدن خون به عضله قلب که می تواند به حمله قلبی بینجامد، مقاوم تر کند.
بازبینی این پژوهشگران هم نشان داد که بین یک تا سه بار ورزش در هفته می تواند حفاظتی «قوی» برای قلب ایجاد کند. همچنین به گفته این پژوهشگران حتی یک وعده منفرد فعالیت جسمی می تواند برای ۲ تا ۳ ساعت اثرات حفاظت بخش بر قلب داشته باشد و ۲۴ ساعت پس از یک وعده ورزش حتی اثرات سودمند قوی تر و درازمدت تر ظاهر شود. به گفته این پژوهشگران نکته مهم تر این است که در وعده های بعدی ورزش این روند حفاظتی دوباره فعال می شود و به اثرات سودمند مداومی می انجامد.
آیا روزه داری متناوب می تواند چاقی را رفع کند
راهبردهای کاهش وزن برای مقابله با چاقی هم یکی از موضوعات مورد توجه در سال ۲۰۱۷ بود و یکی از مورد توجه ترین این راهبردها روزه داری متناوب است. روزه داری متناوب، شامل دوره های متناوب غذا خوردن و ناشتا ماندن، می تواند شیوه جدیدی در مبارزه با همه گیری جهانی چاقی باشد.
بررسی ها سودمندی های بسیاری را برای این رژیم غذایی نشان داده اند، از جمله کاهش استرس اکسیداتیو (عدم تعادل میان تولید رادیکال های آزاد آسیب رسان که در جریان سوخت و ساز تولیدت می شود و توانایی بدن برای خنثی سازی آنها)، حفاظت سلول های عصبی در برابر برخی انواع آسیب ها، کند کردن روند سالمندی و کاهش خطر دچار شدن به بیماری های مربوط به سالمندی.
یک گروه پژوهشی در دانشگاه تورنتو در اونتاریوی کانادا در ماه اکتبر مقاله ای در ژورنال Cell Research منتشر کردند که در آن به بررسی تغییرات مولکولی زمینه ساز اثرات سودمند روزه داری متناوب پرداخته بودند. در این بررسی موش های آزمایشگاهی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه به شیوه روزه داری متناوب تغذیه شدند و گروه دیگر گروه شاهد بودند. به موش های گروه روزه داری متناوب به مدت یک روز غذا داده نمی شد. این شیوه تغذیه برای ۴ ماه ادامه یافت و در مجموع موش های هر دو گروه مشمار کالری مشابهی دریافت کردند. در پایان این دوره موش های گروه روزه داری متناوب نسبت به گروه شاهد به طور واضحی وزن کمتری داشتند.
علاوه بر این سوخت و ساز قند در این گروه متعادل تر و کبدهای شان سالم تر بود و درصد چربی سفید کمتری داشتند چرا که این نوع چربی به چربی قهوه ای تبدیل شده بود. چربی قهوه ای انرژی بیشتری نسبت به چربی سفید می سوزاند و یک گزینه بالقوه برای درمان چاقی و سایر بیماری های سوخت و سازی است. هنگامی که پژوهشگران این تجربه را در مورد موش های چاق تکرار کردند، ققط پس از ۶ هفته روزه داری متناوب، نتایج مشابهی مشاهده شد.
ظاهرا ریشه این تاثیرات در تغییر مسیر ژنی مربوط به ایمنی در سلول های چربی بود. در طول روزه داری افزایش در تولید «فاکتور رشد عروقی» به وجود آمد که در تشکیل رگ های خونی جدید و آزاد شدن ماکروفاژهای ضد التهابی (نوعی از سلول های دفاعی دستگاه ایمنی) نقش دارد.
این تغییرات به سلول های چربی امکان می دهد ذخایر چربی درون خود را بسوزانند و التهاب را کاهش دهند. حتی به نظر می رسد رژیم گرفتن متناوب تاثیرات مشابهی ایجاد کند. یک بررسی به وسیله پژوهشگران استرالیایی که نتایج آن در ماه اوت در ژورنال بین المللی چاقی منتشر شد نشان داد که ۲ هفته رژیم گرفتن و ۲ هفته کنار گذاشتن رژیم می تواند به کاهش وزن و پایدار نگاه داشتن وزن کمک کند.
ارسال نظر