ترس از مرگ تمام فکرم را پر کرده!
علت نگرانی از مرگ، این است که انسان همواره برای بقا تلاش میکند اما در گوشه ذهن، به این فکر میکند که راهی جز پذیرفتن پایان این دنیا ندارد. پس مرگ حقیقتی است که مانند تولد وجود دارد و هیچ کدام از این دو حادثه مهم در کنترل و اختیار بشر نیست.
پسری ۲۰ سالهام، چند وقت است دارم به مرگ فکر میکنم و این فکر که چند روز دیگر میمیرم عذابم میدهد. نمیدانم چطور از فکر آن راحت شوم.
علت نگرانی از مرگ، این است که انسان همواره برای بقا تلاش میکند اما در گوشه ذهن، به این فکر میکند که راهی جز پذیرفتن پایان این دنیا ندارد. پس مرگ حقیقتی است که مانند تولد وجود دارد و هیچ کدام از این دو حادثه مهم در کنترل و اختیار بشر نیست. با این حال در فاصله بین تولد و مرگ بسیاری از امور در کنترل ما است که بهتر است برآنها تمرکز داشته باشیم و آن چیزی نیست جز تصمیمهایی که میگیریم.
یاد مرگ؛ فکر یا دغدغه
لازم است درخصوص این موضوع که شما درباره مرگ «فکر» میکنید یا «دغدغه» دارید هم صحبت کنیم. به قول معروف «فکر، آن باشد که بگشاید دری»؛ بنابراین انتظار داریم که «فکر» مرگ، با چند گشایش همراه باشد:
۱ - نظارت بیشتر بررفتار و تلاش برای اصلاح آن و افزایش رشد اخلاقی.
۲ - تلاش بیشتر برای رسیدن به اهداف، در زمان محدود بین تولد تا مرگ.
۳ - ثبات هیجان بیش از حد. انسان با یاد مرگ به پایداری هیجانی میرسد و میفهمد که به دلیل فناپذیری نه برای چیزهایی که به دست میآورد لازم است خیلی خوشحال شود و نه برای چیزهایی که از دست میدهد؛ باید
اگر فکر مرگ و نگرانی حاصل از آن به شکل تکراری، همیشگی، چسبنده و خارج از کنترل ذهنتان را درگیر میکند و نمیتوانید این افکار را مدیریت کنید، به طوری که در انجام کارهای روزمره مثل خواب، خوراک، تمرکز در مطالعه و... خلل ایجاد کرده است، شما با «دغدغه» مرگ روبه رو هستید و توصیه میکنم از روان درمان گران متخصص در حوزه «وسواس فکری» کمک بگیرید.
راههای کنترل دغدغه فکر
اگر افکار مرگ به شکل گذرا و خصوصاً پس از یک تغییر در زندگی شما ایجاد شده است، مثلاً از دست دادن یک عزیز، پیوستن به یک گروه جدید، مطالعه کتاب و یا دیدن یک فیلم و... میتوانید با شیوههایی که در ادامه خواهد آمد کنترل بیشتری برآنها پیدا کنید:
۱. ذهن انسان با تداعی کار میکند:
یک موضوع میتواند موضوعی دیگر را به ذهن متبادر کند. مثلاً ممکن است شما در خیابانی در حال قدم زدن هستید و یادتان میآید سال گذشته در آن مکان شاهد تصادف بودید؛ تا اینجا شما کنترل چندانی برذهنتان نداشتید، اما از این لحظه به بعد شما هستید که به افکارتان پروبال میدهید. در واقع این شما هستید که میتوانید تصمیم بگیرید که به چیز دیگری فکر کنید.
۲. ذهن انسان خاصیت جذب موضوع دارد نه طرد:
به عنوان مثال شما نمیتوانید به خودتان بگویید «به عدد ۳۵ فکر نکن» چرا که هر چه بیشتر تلاش کنید که به موضوعی نیندیشید، بیشتر به آن موضوع فکر خواهید کرد. بهتر است تصمیم بگیرید مدیریت ذهن را به دست بگیرید و به شکل ارادی به موضوع دیگری فکر کنید. ضمناً «در ذهن انسان گزینه پاک کردن یا Delete هم وجود ندارد» و چیزی از ذهن انسان حذف نمیشود؛ پس تلاش نکنید که به مرگ فکر نکنید یا آن را فراموش کنید. برای رسیدن به چنین مدیریتی لازم است این کار به شکل ارادی، تکرار شود؛ یعنی ذهنتان را به شکل اختیاری از موضوعی به موضوع دیگر حرکت دهید.
۳. مدیریت محتوای افکار با کارت:
برای این کار میتوانید از کارتهایی استفاده کنید که به ذهن شما محتوای جدیدی ارائه میکند. پنج کارت تهیه کنید و در هر کدام از آنها یک جمله یا شعر انگیزه بخش و آرام کننده یادداشت کنید و هر روز قبل از ورود این افکار به ذهنتان و در حین مواقعی که با این افکار درگیر میشوید، آنها را عمداً مطالعه کنید. با این کار شما هم افکارتان و هم محتوای افکارتان را مدیریت کردهاید. امیدوارم استفاده از این روشها برای شما مفید واقع شود
نظر کاربران
وسواس فکری چیز خیلی وحشتناکی هست، بخصوص اگر دررابطه با سلامتی یا مرگ باشد. من مدتی هست که درگیرش شدم و واقیت این هست که قرص های دارویی فقط باعث کاهش استرس میشن و احساسات انسان مثل یک آتش زیر خاکستر باقی می مونه و با یک تلنگر دوباره شعله ور میشه
پاسخ ها
مرگ سرنوشته همه موجودات زنده ست.بخشی از چرخه زندگیه.همیشه هم بوده و همه رو شامل میشه. ترس نداره. مرگ برای خیلی از ما که در رنج دائمی زندگی می کنیم تنها رهاییه
منم مدتی هست که به این وضع دچار شدم لحظه ای نیست که به مرگ فکر نکنم اینقدر این موضوع ملکه ذهنم شده که گاهی احساس خفگی بهم دست میده احساس سنگینی قلب و تپش قلب پیش دکتر هم رفتم فقط ارام بخش داد نمیدونم چکار کنم؟؟؟
خوب فکرکن ببین الان داری زندگی میکنی که از مرگ میترسی؟معنی مرگ را نفهمیدی،1کیلو گوشت یعنی یک مشت گوشت امروز کیلویی 50هزار تومان خریدم/یعنی مرگ ،پس نترسید!مرگ همینجاست
پاسخ ها
بستگی داره زاویه دیدمون چقدر باشه! بعضی هم نهایتا میرسند به یه کیلو گوشت!
خدا حرفت عالی بود
به نظرم هرکسی صلاحیت اینو نداره که از مرگ بترسه!!!!
مثلاً خود من که بی کار و بی پول و بدبخت و آس و پاس و نا امید هستم اصلاً زنده بودنم از مایه ضرره در نتیجه نه تنها از مرگ نمیترسم بلکه ازش استقبال هم میکنم!!!!!!
کسایی باید از مرگ بترسن که پول، قدرت، شهرت، اعتبار، رفاه، غرور و بزرگ بینی و ... دارن و همه اینا رو هم زیر سایه ظلم به دیگران بدست آوردن که متأسفانه چنین افرادی اصلاً به فکر مرگ نیستن ولی نمیدونن که ناگهان گریبانشون رو میگیره و اونوقت عمراً بتونن از دستش فرار کنن و داشته هاشون هم به کارشون نمیاد بلکه بارشون رو سنگین تر میکنه!!!!!!
پاسخ ها
درسته بی پولی سخته ولی خیلی چیزهای سخت تر از فقر هم هست.ولی اغلب آدمها مادی گرا هستند و همینه که مرگ که از دست دادن جهان مادیه براشون جانگدازه
باید از نظر و بعد طبی هم به این موضوع دقت کرد . جوانی که همش پای وسایل ارتباط جمعی هست نه ورزشی و نه تحرکی و نه نه نور خورشید مسلم که مغز به این نوع تفکرات روی می آورد اگر بیکار هست چرا فکری نمی کند که چه کار کند ؟!
بنظرم اونچه که در مطلب آمده حقیقت روشن و واضحیه مثل تولد ازدواج و... اما اگر مرده پرستی شعار ما باشه مسلم همه این واهم را دارند اما زمانیکه فردی از میان ما میره و این همیشگی است بیشتر آنهایی که زنده اند می ترسند و ناشی از عدم پذیرش این واقعیت یا بخوبی هضم نکردنش در ذهنه . در برابر اصولا" وقایع تلخ یا شیرین میشه قبول کرد و مسیر تازه ای رو یک بار دیگه انتخاب و در اون قرار بگیریم کاری از دست ما بر نمیاد جز تا وقتی زنده هستیم همدیگه رو دوست داشته باشیم , احترام بزاریم و در صدد آزار هم بر نیائیم . زندگی پره از تجربه و درسهایی است یکی از اون ها همین " مرگ" چطوره که ازدواج میشه ولو بعد از مدتها به هر دلیلی جدایی , می پذیریم یا در تولد اگر زمان طولانی سپری و با تکنالوژی یا خدایی صاحب فرزند شد میتونیم , پس دراین مورد با صبر میشه بعنوان قسمتی از زندگی هر آفریده خدا پذیرفت و این پذیرش گرچه ساده و آسون نیست و به زمان و ظرفیت افراد بستگی تام داره اما بدونیم که زندگی باید کرد و بزاریم بقیه هم از لذت زیستن برخوردار باشند تا هستیم خوب باشیم ترس برهم زننده خیلی از خوبی ها , استعدادها و... هست . کلید دست یافتن به رهایی از این چنین افکاری با مشاوره , حتی ورود به چنین سایت مفیدی میتونه منباب مثال درد دل گفتن کمی از انرژی منفی رو کم کرد و در خود نشکست . خیلی مطالب شما ارزشمنده و امیدوارم بتونم عضو شما باشم تا با ارسال ایمیلی از جانب شما با گوناگونی موضوعات در زندگیم , یا کمک به فردی وارد سایت شده و بینشم بیشتر بشود. از زحمات و انتخاب هر مطلب ممنون و موجب افتخار سایت ها هستید. ضمنا" عید سعید فطر نیز بر شما مبارک امید به بهترین هایی که در افکار و خیال دارید دست یابید.
سلامت و موفق شاد سربلند باشید. آمن
عصر شما خوش و تشکر بابت ارسال نظرم زحمت کشیدید اما برای عضویت در سایت شما با یکی از
دوستان نازک نارنجی ام کل کل داریم اگر اجازه بدید
ایشان را به شما معرفی و عضو شما بشه . نازک نارنجی البته لفظ شیرینه گاهی اما دیدگاه بالنسبه خوبی داره . بنابراین با اجازه شما بعد از دیدن ارسالها سایت شما که فول مطلبه براش میفرستم . اجازه هست ؟ ممنون