این آلودگی های مرگ بار، کودکان را می کُشد!
جهان هر روز به سوی صنعتی تر شدن و در همان حال آلوده تر و ناامن تر شدن پیش می رود و در این میان کودکان، بی گناه ترین گروه انسانی در روند آلودگی و تخریب محیط زیست هستند و نیز آسیب پذیرترین گروه از نتایج این تخریب.
موضوع مرگ و میر کودکان در اثر آلودگی های محیط زیست آن چنان اهمیتی دارد که به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه در جوامع مختلف شناخته می شود. از منظر دانش اکولوژیک چند ویژگی، کودکان را از سایر گروه های سنی جدا می کند. کودکان بزرگ ترین گروه انسانی هستند که بیش از یک سوم جمعیت جهان را تشکیل می دهند؛ این رقم در شکورهای در حال توسعه به 50 درصد می رسد؛ از سوی دیگر آنها درواقع نسل بعدی هستند که در حال شکل گرفتن است و در همان حال کانال ارتباطی نسل حاضر با نسل های آینده به شمار می آیند.
علاوه بر اینها کودکان، بزرگ ترین مصرف کنندگان غذا، انرژی، آموزش، بهداشت، مهارت و دیگر منابع مادی در زمان حاضر هستند که طبیعتا نبود فاکتور سلامت در هر یک از این عناصر می تواند آثار دائمی و ماندگاری را بر آنها بگذارد.
برنامه محیط زیست ملل متحد UNEP در سال 1990 گزارشی اختصاصی با عنوان «کودکان و محیط زیست» انتشار داد که با این عبارت آغاز شده بود: «انهدام محیط زیست در حال کشتن کودکان است».
در این گزراش تکان دهنده به جنبه های مختلف محیط زیست و ارتباط آن با کودکان اشاره شده که برخی نکات مهم و برجسته آن درباره تخریب محیط زیست و اثرات آن بر سلامت و بهداشت کودکان بود. تخریب جنگل ها، بیابان زایی، بهره برداری فزاینده از زمین های کشاورزی، آلودگی خاک، و آب و هوا در کشورهای در حال توسعه، سطح سلامت تغذیه و در یک کلام اختلال در چرخه زیستی، زندگی کودکان را به شدت مورد هجوم قرار می دهد.
براساس گزارش صندوق کودکان ملل متحد (UNICEF) هر سال حدود ۱۳ میلیون کودک بر اثر ابتلا به ییماری های مزمن تنفسی، سوءتغذیه، دیفتری، سیاه سرفه، کزاز، فلج اطفال، سرخک و سل جان خود را از دست می دهند که عامل بسیاری از این مرگ و میرها به طور مستقیم یا غیرمستقیم انواع آلودگی های محیطی است؛ برای مثال نقش دو عامل «آلودگی هوا» و «آب» در ابتلا به بیماری های تنفسی و مزمن انکارناپذیر است. سوءتغذیه و دیگر بیماری ها نیز نتیجه تخریب محیط زیست یا فقدان شرایط استاندارد در محیط طبیعی و شهری است و دیگر بیماری ها نیز هر یک به گونه ای از محیط زیست ناسالم کودک ناشی می شود.
آلودگی هوا و تخلیه ترکیبات شیمیایی
آلودگی هوا نیز روی کودکان اثراتی به مراتب بیشتر از بزرگسالان دارد. داده های آماری و گزارش های رسمی می گویند هر سال دو میلیون کودک زیر پنج سال به علت ابتلا به بیماری های تنفسی ناشی از آلودگی هوا در جهان می میرند. در کشورهای صنعتی نیز که تا چندی پیش رهاسازی یا سر راه گذارندن کودکان، اصلی ترین عامل تهدید آنان به مرگ و میر یا معلولیت بود، اکنون آلودگی محیط زیست به ویژه آلودگی هوا و به طور خاص آلودگی حاصل از تخلیه ترکیبات شیمیایی در محیط زیست به عامل اصلی تهدید کودکان تبدیل شده است.
متخصصان بر این باورند که هرچه میزان ذرات آلاینده در هوا بیشتر باشد کار و فعالیت ریه ها دشوارتر می شود؛ چرا که باید اکسیژن بیشتری را جذب و دی اکسید کربن بیشتری را دفع کند.
خان بابایی، فوق تخصص بیماری های ریوی، با بیان اینکه آلودگی هوا می تواند تهدیدی جدی برای سلامتی انسان باشد در این باره گفته است: «آلودگی هوا باعث تحریک مجاری هوایی و تشدید آسم در میان افراد به ویژه کودکان می شود. تماس درازمدت با هوای حاوی میزان بیش از حد مجاز آلاینده ها، باعث بروز برونشیت مزمن، بیماری مزمن ریه، تنگی نفس، سرفه های مکرر و شدید، آب ریزش چشم و سوزش و التهاب می شود. افرادی که بیماری های ریه، آلرژی، آسم، بیماری متابولیک دارند و بیمارانی که تحت عمل پیوند قرار گرفته اند، بیشتر و زودتر مستعد دریافت عوارض آلودگی هوا هستند.
تحقیقات نشان داده است آلودگی هوا در بروز انواع بیماری های غیرواگیر و انواع سرطان ها به ویژه سرطان ریه نقش موثری دارد». او با بیان اینکه آولدگی هوا بیشترین تاثیر را بر سلامتی کودکان دارد و تهدیدی جدی محسوب می شود، می گوید: «آلودگی هوا ابتلا به آسم را در کودکان افزایش می دهد. کودکان به دلیل تعداد تنفس بیشتر نسبت به بزرگسالان و همچنین قد کوتاه تر، بیشتر در معرض آلودگی سطحی هوای محیطی قرار می گیرند و به دلیل فعالیت جسمانی و سوخت و ساز بیشتر، مستعد ابتلا به بیماری های ریوی و عفونت های ریوی هستند».
کاهش ضریب هوشی کودکان
چندی پیش یک متخصص کودکان خبر داد آلودگی هوا ضریب هوشی کودکان تهرانی را 5 تا 10 درصد از سایر کودکان کمتر کرده است؛ ضمن اینکه کم خونی و کمبود ویتامین D از دیگر تبعات آلودگی هوا برای بچه های در معرض این نوع از آلودگی است.
کوشانفر، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، به رسانه ها گفت: «در آلودگی هوا وجود فلزاتی مانند سرب و آلاینده هایی مثل ازن بیش از مقدار مجاز است و پدیده وارونگی هوا، فلزات سنگینی مانند سرب را در سطح پایین تری می آورد و کودکان به دلیل داشتن قد کوتاه بیشترین قربانیان سرب هستند.
سرطان
سرطان نیز یکی از بیماری های ناشی از تماس افراد با آلاینده های محیط زیست است که هر روز بیشتر از پیش کودکان را در تمام نقاط جهان از پا می اندازد کیفیت زندگی و کودکی آنها را تغییر می دهد. براساس گزارش آژانس بین المللی سرطان که پس از انجام تحقیقات فراگیر در این راستا منتشر شد 60 عامل مهم محیطی برای ایجاد سرطان وجود دارد که مواد شیمیایی، پرتوها، داروها، موقعیت جغرافیایی، فعالیت های صنعتی، رژیم غذایی، دخانیات، ویروس ها و الکل از مهم ترین آنهاست.
در کشورهای صنعتی ۲۰ درصد از مرگ و میر افراد به سرطان مربوط می شود و کودکان با توجه به فزونی تعداد و مقاومت کمی که دارند بیشتر در معرض این بیماری ها هستند. آنچه مسلم است این است که با پیشرفت علم پزشکی، نقش آلودگی های محیط زیست در این زمینه روشن تر خواهدشد و هر روز گزارش های جدیدتر و دقیق تری از بیماری های عجیب و غریبی که در اثر انواع آلودگی های محیط زیستی کودکان را درگیر و زندگی آینده شان را متاثر می کند، منتشر می شود.
وجود فاضلاب هاو آب آلوده از جمله مهمترین عواملی است که به طور مستقیم، بهداشت کودکان را تهدید می کند. در جوامع کمتر توسعه یافته و در حالتوسعه سالانه 14 میلیون کودک زیر پنج سال به علت استفاده از آب آلوده، برخوردار نبودن از خدمات بهداشتی، آلودگی محیط زیست، بیماری های مسری و سوءتغذیه جان خود را از دست می دهند و بیش از سه میلیون نفر نیز دچار معلولیت می شوند. این در حالی است که می توان از حدود یک میلیون مورد از این مرگ و میرها با هزینه ای اندک و از طریق تغذیه با شیر مادر، قطره های خوراکی، رعایت بهداشت مواد غذایی، واکسیناسیون و همچنین مدیریت بهتر محیط زیست پیشگیری کرد.
رادیواکتیو غول پنهان برای کودکان
وجود پرتوهای رادیواکتیو نیز از عوامل بروز سرطان و ناتوانی جسمی در کودکان است. وقتی خاک با این مواد تماس پیدا می کند و آلوده می شود به صورت مستقیم گیاهانی که در آن پرورش می یابند آلوده می شوند و بر کودکان بیش از دیگر گروه های مصرف کننده اثر می گذارد.
خوردن مواد آلوده موجب ابتلا به جهش ژنتیکی می شود و برعملکرد طبیعی گیاه تاثیرگذار خواهدبود. خوردن هر بخش از گیاه آلوده به ویژه میوه ها باعث بروز خطرات جدی برای سلامت می شود. از آنجایی که گیاهان بنیاد تمامی زنجیره های غذایی هستند آلودگی آنها می تواند به رسوب رادیواکتیو به سرتاسر شبکه غذایی منجر شود؛ از سوی دیگر هنگامی که زباله رادیواکتیو به منابع آب راه پیدا کند می تواند تمام شبکه غذایی آبی را آلوده و حلقه بزرگی از مصرف کننده ها مخصوصا کودکان را مبتلا کند.
هر دو آلودگی رادیواکتیو خاکی و آبی می توانند منتهی به مصرف انسان شوند و بیماری های سرطان پوست، سرطان ریه و سطان تیرویید، برخی از انواع شایع سرطان هایی هستند که بهوسیله تشعشعات رادیواکتیو به سراغ کودکان، بیشتر از بزرگسالان می آید.
محققان 21 هزار و 788نوزاد را مدت کوتاهی بعد از تولد آزمایش و 8 ماه بعد دوباره آن را تکرار کردند. براساس یک مرور مختصر، بنیاد تحقیقات اثرات تشعشعات اتمی RERF اخطار داد: «هر چند از نظر آماری رابطه مهمی بین اختلالات مادرزادی و تشعشعات اتمی پیدا نشده، ولی نمی توان ادعا کرد جهش ژنی در اثر اشعه های اتمی نبوده است».
بعد از بمباران اتمی، محققان در انواع گیاهان و جانوران جهش ژنی را مشاهده کردند و گفتند چگونه می توانیم بگوییم ژن های انسان در اثر تابش اشعه، دچار جهش نشده اند؟ بررسی طولانی مدت بازماندگان بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی نشان داد تشعشعات زیاد بمب اتمی باعث افزایش سرطان در این افراد شده است.
از ۱۷ نوع سرطان موجود، بازماندگان بمباران اتمی مبتلا به ۱۶ نوع آن شده بودند. از همه بدتر اینکه اثرات جهش ژنتیکی به نسل های آینده نیز انتقال پیدا می کند و در صورتی که والدین در معرض تشعشعات هسته ای قرار گرفته باشند کودک آنها هم از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی دچار نقص عضوهای مادرزادی خواهدشد.
فاجعه زیست محیطی هیروشیما و ناکازاکی یکی از نمونه های ماندگار این آسیب هاست که تاریخ آن را فراموش نخواهدکرد؛ جایی که اثرات پس از تشعشات هسته ای تا نسل های بعدی انتقال پیدا کرد و هزاران کودک با انواع ناهنجاری های جسمانی و ذهنی به دنیا آمدند.
تشعشع همچنین موجی از سرطان را با خود به همراه آورد؛ این منطقه هنوز هم پس از گذشت ۷۰ سال از میزان بسیار بالایی از موارد سرطان و ناهنجاری های مادرزادی به نسبت دیگر نقاط کشور ژاپن برخوردار است.
قدم های کوچک اما موثر
هرچند جهان تا امروز نتونسته در راستای اصلاح الگوی مصرف و نیز الگوی توسعه ناپایدار تغییرات جدی و موثری ایجاد کند و جهانی امن برای کودکان بسازد. اما قدم هایی برداشته شده است. برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) در سال های گذشته اقداماتی را برای تضمین حقوق و سلامت کودکان انجام داده است.
انتخاب و اعلام شعار «کودکان و محیط زیست» در سال ۱۹۹۰ را می توان می یکی از قدم های نخستین این اقدام به حساب آورد. هدایت جوانان برای تشکیل انجمن های غیردولتی محیط زیستی با هدف آشناشدن آنها با موضوعات جهانی محیط زیست و مبادله اطلاعات محیط زیستی، به رسیمت شناختن اهداف کنوانسیون حقوق کودک در اجلاس سران زمین که در ژوئن ۱۹۹۲ با حضور سران کشورهای جهان در ریودوژانیرو برگزار شد. از جمله این اقدامات است.
مدارس طبیعت در ایران
به باور کارشناسان فرهنگی، مهم ترین راهکار برای اصلاح الگوی مصرف که به کاهش آلودگی های محیط زیست و ساماندهی این حوزه منجر بشود آموزش مسائل محیط زیستی به کودکان است؛ همان گروهی که بیش از همه قربانی نابسامانی این حوزه هستند.
تاسیس «مدرسه طبیعت» یکی از راهکارهایی است که سال ها پیش از سوی متخصصان از جمله بنیان گذار دانش محیط زیست در ایران دکتر علی یخکشی مطرح شد. این استاد بازنشسته دانشگاه گوتینگن آلمان در این باره گفت: «سال ها پیش در دهه های ۷۰ و ۸۰ طرحی را با عنوان تاسیس مدرسه طبیعت به سازمان حفاظت محیط زیست دادم که به آن توجهی نشد و احتمالا در کشوهای بایگانی سازمان خاک می خورد».
ایجاد مدارس طبیعت 15 سال پیش از سوئد آغاز شد و اکنون در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله نروژ، فنلاند، آمریکا، ژاپن، کره جنوبی و دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی پیگیری می شود. به باور بنیان گذاران مدارس طبیعت، انسان هایی که تجربه لمس طبیعت را در کودکی داشته باشند نگاهشان به مواهب طبیعی و تنوع زیستی مانند نگاهشان به فضایل اخلاقی معامله ناپذیر زندگی مانند نگاهشان به وطن و پدر و مادرشان دیگرگونه خواهدبود. در این راستا دولت یازدهم آستین بالا زد و طلسم چند ساله تاسیس مدارس طبیعت را شکست.
محمد درویش، مدیر کل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست، درباره نحوه آموزش کودکان در این مدارس می گوید: «پس از برگزاری دوره های آموزشی مختلف، موفق به ایجاد ۱۸ مدرسه طبیعت در کشور شدیم که در استان های مختلف از جمله خراسان رضوی، خراسان جنوبی، مازندران، گلستان، گیلان، تهران، اصفهان، کرمانشاه، همدان و بوشهر راه اندازی شده است و همچنین به زودی نیز یک مدرسه در شیراز، دو مدرسه در تهران، یک مدرسه در رشت و یک مدرسه در اهواز راه اندازی می شود که با این حساب تعداد مدارس طبیعت به ۲۴ مدرسه افزایش می یابد».
درویش مدرسه طبیعت را یک مکتب پرورشی و آموزشی دانست و با اشاره به طبیعت رو به تخریب از جمله در ایران گفت: «به نظر می رسد راه نجات طبیعت کشور این است که دوباره نسلی را پرورش دهیم که در پیشگاهش، پرتاب کردن زباله از خودرو مانند پرتاب کردن زباله در منزل باشد تا بتوانیم به کمک آن نسل، بسیاری از خطاها، نابخردی ها و آزمندی هایی را که نسل امروز و دیروز مرتکب شدند و وضعیت محیط زیست را به شرایط نگران کننده امروزی رسانده اند درمان کنیم.
فکر می کنیم می توان مدارس طبیعت را به صورت تصاعد هندسی افزایش داد. معمولا دوسال اول روند کند است اما خود بچه هایی که در مدارس طبیعت هستند، این روند را به سرعت تکثیر می کنند؛ در سال اول فقط دو مدرسه راه اندازی شد، سال دوم به هفت مدرسه رسید. در سال سوم به ۱۸ مدرسه افزایش یافت و به سرعت در حال زیادشدن است».
درویش در ادامه گفت: «مساحتی که برای مارس طبیعت در نظر گرفته شده حداقل یک هکتار به بالا است و با توجه به محدودیت زمین در تهران، با سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری و شهرداری تهران وارد مذاکره شدیم. و سازمان جنگل ها، موافقت اصولی خود را مبنی بر واگذاری زمین به افرادی که سازمان محیط زیست صلاحتی آنها را تایید کند. برای یک دوره پنج ۱۰ ساله اعلام کرده است.
این مدارس بچه ها را از سه تا 12 سالگی می پذیرد، طبیعتا تا هفت سالگی بچه ها می توانند به صورت کامل در مدارس طبیعت ثبت نام کنند؛ درواقع می تواند جایگزین مهدکودک ها شود. مدارس طبیعت معمولا با مدارس دولتی و غیردولتی دیگر قرارداد می بندند و تفاهم می کنند که اردوها در محیط های مدارس طبیعت برگزار شود.
تلاش شده است شرایط مدارس طبیعت به شرایط طبیعت نزدیک باشد. درخت به اندازه کافی داشته باشند. حیوانات مختلف در آن زندگی کنند تا بچه ها بتوانند زندگی آنها را مشاهده کنند و از نزدیک با آنها آشنا شوند.
امکان بازی با خاک داشته باشند و برخی از تجربه های گروهی را تمرین کنند؛ برای مثال با هم یک جعبه بسازند یا در درست کردن مربا همکاری کنند. یک هدف ما این است که کودکان در مدرسه طبیعت بتوانند مهارت های زندگی را یادبگیرند و فکر می کنیم اگر این امر محقق شود و کار گروهی را یاد بگیرند، می توانیم امیدوار باشیم یکیاز مهم ترین مهارت های زندگی که حفظ حرمت سرزمین، طبیعت و زیستمندان در طبیعت است، تامین شود.
برنامه ما این است که در یک مقطع ۱۰ ساله بتوانیم از طریق مدارس طبیعت حداقل ۲۰۰ هزار شغل ایجاد کنیم. با توجه به اینکه هر پنج کودک به یک تسهیلگر نیاز دارند. ما این پیش بینی را کردیم و فکر می کنیم یک از امیدبخش ترین بازارهای کار برای دوستداران، فعالان، متخصصان، دانشجویان محیط زیست سازمان های مردم نهاد برای جذب در این مدارس باشد که با آنها اشتغال و برای نسل آینده پایداری اکولوژیکی به همراه خواهدداشت».
• آموزش عملی: کودکان مان را با بازیافت و استفاده مجدد از مواد آشنا کنیم و نحوه جمع آوری جداگانه زباله را به آنها آموزش دهیم و جداسازی زباله های تر و خشک را عملا به او نشان دهیم تا با الگوبرداری از رفتار ما به یک عادت برای او تبیدل شود. در تفریحات و گردش ها زباله ها را در طبیعت رها نکنیم و از کودکان در جمع آوری زباله کمک بگیریم و به آنها بیاموزیم به طبیعت آسیب نرساند.
• آموزش حفاظت از محیط زیست در کودکی: پژوهشگران معتقدند بهترین شیوه نهادینه کردن عادت های مثبت، آموزش، آن هم آموزش این عادت ها از دوران کودکی است. حفاظت از محیط زیست هم عادتی است که باید از کودکی آموخته شود تا به یک باور ذهنی تبدیل شود. این باور کودک را موظف می کند تا از یگانه زیستگاهی که در آن زندگی می کند به بهترین وجه ممکن پاسداری کند.
ارسال نظر