اگر ميخواهيد چند سال بيشتر عمر كنيد
وقتي صبح بلند ميشي ميبيني كه مردي!
قلب به همراه مغز اصليترين عضوهاي بدن محسوب ميشود و بنابراين حفظ سلامت و پيشگيري از ابتلا به بيماريهاي مختلف در آن اهميتي دو چندان مييابد...
قلب به همراه مغز اصليترين عضوهاي بدن محسوب ميشود و بنابراين حفظ سلامت و پيشگيري از ابتلا به بيماريهاي مختلف در آن اهميتي دو چندان مييابد. متاسفانه آمار مرگ و مير بهدليل ابتلا به بيماريهاي قلبي در سراسر دنيا روز به روز در حال افزايش است و كشور ما نيز از اين قاعده مستثني نيست. در تمام نقاط دنيا مشكلات قلبي در كنار سرطان و تصادفات رانندگي يكي از ۳ عامل اصلي مرگ مردم محسوب ميشود. بنابراين افزايش آگاهي در زمينه اين بيماريها و راههاي پيشگيري و درمان آن اهميتي فراوان دارد.
قلب از همان زمان كه تشكيل ميشود و شروع به ضربان ميكند در معرض بيماري است. اولين تهديد از سوي زمينههاي ژنتيكي است. اين مشكلات ژنتيك ميتوانند در تشكيل بخشهاي مختلف قلب اختلال ايجاد كنند و همان چيزي است كه به آن بيماري مادرزادي قلبي گفته ميشود. بيماري مادرزادي قلبي ميتواند يك بيماري مجزا باشد(يعني همه بدن سالم است و فقط قلب دچار اشكال شده) يا ممكن است قلب در كنار بخشهاي مختلفي از بدن دچار اشكال شود، مثل سندروم مارفان يا ترنر و دهها سندروم ديگر. عوامل بيروني كه به آن عوامل اكتسابي هم ميگويند در بروز چنين مشكلاتي نقش دارند. مثلا اگر مادر سرخچه داشته باشد اين بيماري باعث بروز مشكلات قلبي در جنين ميشود يا اگر مادر داروهاي خاصي را مصرف كند مثل داروهاي تيروئيدي يا برخي داروهاي پوستي ممكن است باعث بروز عوارض قلبي شود. البته اين موارد همگي قابل پيشگيري هستند.
بيشترين عامل مرگ و مير در تمام دنيا، بيماري تنگي عروق يا آترواسكلروز شريانهاي بزرگ و متوسط است. ابتدا تصور بر اين بود كه فرد از سن خاصي به بعد دچار بيماري آترواسكلروز ميشود ولي امروزه ثابت شده كه فرآيند آغاز تنگي عروق از همان دوران جنيني آغاز ميشود. براي آغاز هر فرآيند آترواسكلروز، يكسري عوامل زمينهساز مورد نياز است كه به آنها عوامل خطر يا ريسك فاكتور ميگويند. اينها زمينه بيماري را فراهم ميكنند، اين عوامل خطر در دوران جنيني، زمينه فاميلي يا ژنتيك است. كساني كه در خانوادههاي شان تنگي زودرس عروق كرونر دارند فرزندان آنها حتي در دوران جنيني مستعد پيدايش اين بيماري هستند. البته منظور اين نيست كه جنين در داخل شكم مادر مثلا دچار سكته يا تنگي شديد عروق قلبي ميشود، بلكه منظور اين است كه سنگ بناي آترواسكلروز از دوران جنيني گذاشته ميشود و بعد از تولد تداوم يافته و به وسيله عوامل خاصي تشديد يا تخفيف پيدا ميكنند.
فراوان به ما ميگويند كه فلان كس هيچ مشكلي نداشت شب خوابيد و صبح بيدار نشد. اين مرگ ناگهاني يكي از تظاهرات بيماري عروق كرونري است. كسي كه در سن 30 به بالا بهطور ناگهاني ميميرد به احتمال 100 درصد علت مرگش بيماري عروق كرونري بوده است.
جنين ممكن است بهدليل مشكل پدر و مادر دچار اختلال در عوامل سوخت و ساز و دفع چربي باشد. مثلا گيرندههايي در كبد وجود دارند كه وظيفه آنها گرفتن چربي (LDL) يا همان چربي مضر از خون و دفع آن از طريق كبد و صفراست. در چنين جنيني اين گيرندهها اصلا وجود ندارند يا تعدادشان كمتر از حد طبيعي است. در نتيجه اين افراد بهرغم تمام ملاحظات، بازهم چربيشان از افراد عادي بالاتر خواهد بود. چربي بالا خودش مهمترين عامل خطر تنگي عروق است. عوامل زمينهساز آترواسكلروز تك تك عمل نميكنند بلكه در كنار ساير عوامل خطر باعث تنگي عروق ميشوند. مثلا كسي كه چربي خونش بالاست اگر سيگار بكشد تاثير چربي براي ايجاد آترواسكلروز چند برابر ميشود يا اگر كسي فشار خون و چربي بالا دارد اين ۲ در كنار هم بهصورت تصاعدي، خطر آترواسكلروز را افزايش ميدهند. بنابراين اگر فرد يك زمينه غيرقابل تعديل براي تنگي عروق داشته باشد مثل سابقه فاميلي بايد دقت بيشتري كند تا عوامل خطر قابل تعديل را كنترل كند. چون نقش اين عوامل خطر در يك استعداد زمينهاي تشديد ميشود. مثلا كسي كه زمينه فاميلي دارد نبايد سيگار بكشد يا مثلا در مورد چربيها اگر يك زمينه خانوادگي وجود دارد به وسيله دارو، رژيم غذايي و الگوي زندگي صحيح ميتوان سطح چربيها را بهرغم بالا بودن اوليهشان كنترل كرد و كاهش داد. در نتيجه ميتوان گفت راههاي پيشگيري از آترواسكلروز وجود دارد. به والديني كه زمينه خانوادگي دارند بايد در همان دوران بارداري يا پيش از آن عوامل خطر را براي پدر و مادر مشخص كرد و راههاي پيشگيري از آنها را توضيح دهيم تا آترواسكلروز در فرزند آنها ايجاد نشود يا دستكم ديرتر ايجاد شود. در واقع مشاوره قبل از بارداري، موقع بارداري و بعد از تولد بايد بهطور مستمر وجود داشته باشد.
كساني كه زمينه خانوادگي ندارند به اين معني نيست كه دچار تنگي عروق نميشوند چون اغلب عوامل خطر، اكتسابي هستند و از محيط به ما اعمال ميشوند. مهمترين آنها در جامعه ما استرسها هستند كه حالت تجمعي دارند يا مثلا سيگار عامل خطري است كه خود ما به بدن وارد ميكنيم. پس نداشتن زمينه خانوادگي به اين معني نيست كه ما از ابتلا به آترواسكلروز در امان هستيم. در حالت طبيعي، چربيها در جريان خون وجود دارند. اين چربيها برخي مفيد و برخي مضر هستند. در مواردي كه سطح چربيها بالا ميرود، در مواقعي كه فرد سيگار ميكشد يا موقعي كه دچار استرس ميشويم، ضربههاي فيزيكي وارد شده به شريانهاي بزرگ و متوسط ما افزايش يافته و ميتواند باعث اكسيد شدن چربيها شود. اين چربيهاي اكسيدشده از جداره داخلي رگ عبور كرده و وارد فضاي مياني ديواره رگها ميشوند و در آنجا توسط گروه خاصي سلولهاي ايمني بلعيده ميشوند. سپس اين سلولهاي ايمني كه حالا مملو از چربي شدهاند در كنار هم قرار گرفته و اولين مرحله آترواسكلروز را ميسازند و به اين مرحله «رگه چربي» ميگويند. اين رگه چربي باعث تنگي نميشود اما به مرور زمان سلولهاي التهابي به داخل رگه چربي هجوم آورده و در اثر يكسري فعل و انفعالات اين رگه چربي به مرور سختتر ميشود و داخل مجراي شريان برآمدگي پيدا ميكند. اين برآمدگي به مرور بيشتر شده و رگ را تنگتر ميكند.
فعاليت فيزيكي به شكل ورزش، هفتهاي ۳روز هر بار دستكم يك ساعت يعني هفتهاي ۳ ساعت ورزش، دوري از استرس و اضطراب، كاهش چربي در رژيم غذايي، پرهيز از مصرف فست فود، كاهش وزن بهخصوص كمكردن چربي دور كمر و كنترل زمينههايي كه وجود داردـ مثلا افراد سيگاري بايد سيگار را كنار بگذارند، كساني كه فشار خون دارند آن را درمان كنند، كساني كه ديابت دارند قند خون را كنترل كنند ـ فراموش نشود.
وقتي بيمار درد هنگام فعاليت را تجربه كرد بايد حتما به پزشك متخصص قلب مراجعه كند بهخصوص اگر مرد بالاي 40 سال باشد، زمينه خانوادگي داشته باشد، سيگار بكشد يا فشار خون داشته باشد. اگر بيمار به موقع به پزشك مراجعه نكند ممكن است تظاهر بعدي بيماري مرگ ناگهاني باشد.
ما نبايد براي مراجعه به پزشك منتظر بروز علائم باشيم. در مردها وقتي سن بالاي ۳۵، ۴۰ و در خانمها بالاي ۵۰ رفت بهخصوص اگر زمينه خانوادگي وجود داشته باشد، بايد بهطور منظم براي معاينه و گرفتن نوار قلب، تست ورزش و. . . به پزشك مراجعه كنند. هرچه زمينه خانوادگي و تعداد عوامل خطر بيشتر و شديدتر باشند فاصله بين جلسات معاينه هم بايد كوتاهتر باشد، بهطور معمول اگر مردي زمينه خانوادگي ندارد و بالاي ۴۰ سال سن دارد هر ۲ سال يكبار ولي آنهايي كه زمينه خانوادگي قوي دارند هر ۶ ماه تا يك سال بايد معاينه شوند. در ضمن مردم بايد اطلاعات خود در زمينه عوامل خطر و بيماريهاي قلبي را افزايش دهند.
در حمله قلبي علائم كمبود اكسيژن(ايسكمي )در زمان استراحت بروز ميكند. يعني بيمار در شرايطي كه فعاليت خاصي ندارد يك مرتبه دچار درد سينه ميشود. اين بيماري به 3 شكل درد، انفاركتوس حاد و مرگ ناگهاني در بيمار بروز ميكند. اين حالتها ميتوانند به يكديگر تبديل شوند. بستر حمله قلبي و مرگ ناگهاني در بيش از 90 درصد موارد تنگي شريانهاي كرونري (آترواسكلروز) است. حالا ممكن است به كسي اضطراب شديدي وارد شده و چند ساعت بعد در حالت استراحت دچار حمله قلبي شود، يا كسي ممكن است ورزش شديدي كرده باشد و فردا دچار حمله شود اما زمينه همان آترواسكلروز است. اگر فردي سالم باشد و در اثر يك استرس خيلي شديد دچار سكته قلبي شود علت آن اسپاسم است. استرس باعث آزاد شدن وسيع هورمونها و اسپاسم عروقي و تنگي بسيار شديد عروق ميشود تا جايي كه جريان خون قلب قطع شود. اما حتي در اين موارد هم در بيش از 90 درصد موارد اسپاسم در عروقي اتفاق ميافتد كه تنگي دارند. متاسفانه در حال حاضر سن مرگ در اثر بيماريهاي قلبي بسيار پايين آمده است. علت اين است كه عوامل خطر متنوع و شديدتر شدهاند، شيوه زندگي مردم تغيير كرده، مصرف غذاهاي چرب زيادتر شده، چربي و فشار خون بالا شايعتر شده، تحرك زندگي كمتر شده و جواناني كه قبلا براي اوقات فراغت به كوه ميرفتند الان دائم پشت كامپيوتر مينشينند. همه اينها عوامل خطر هستند.
در داخل رگ، مكانيسمهاي جبراني براي كاهش تنگي وجود دارد تا جريان خون رگ دچار اختلال نشود. رگ بعد از تنگي خود را گشاد كرده و سعي ميكند تنگي را جبران كند ولي اگر تنگي به ۷۰ تا ۹۰ درصد قطر شريان برسد ديگر مكانيسمهاي جبراني توان برطرف كردن اين كمبود را نخواهند داشت. كار عروق كرونر خونرساني به عضله قلب است و از شريانهاي متوسط محسوب ميشوند. بهدنبال تنگي شديد جريان خون قلب كم ميشود و اكسيژني هم كه به عضله قلب ميرسد كاهش مييابد و به اين پديده «ايسكمي» ميگويند. اگر اين پديده شدت پيدا كند از حالت ايسكمي فراتر رفته و ضايعه ايجاد ميكند. در نتيجه انفاركتوس يا همان سكته قلبي اتفاق افتاده است.
اين افراد قاعدتا موقع انجام فعاليتهاي روزانه دچار مشكل و كمشدن توانايي هستند اما بيمار اين كاهش توانايي را به حساب بالارفتن سن يا افسردگي يا چيزهاي ديگر ميگذارد. بد نيست بدانيد يكي از علائم كمبود اكسيژن تغيير وضعيت روحي و احساسات رواني و بروز اضطراب و افسردگي است چون وقتي قلب دچار كمبود اكسيژن ميشود جريان خون مغز هم بهشدت كاهش پيدا ميكند. از طرف ديگر ممكن است هم در رگهاي قلبي و هم در رگهاي مغزي تنگي وجود داشته باشد و در مغز هم ايجاد اختلال شود. علائم كمبود اكسيژن در مغز ميتواند بهصورت خستگي زودرس، احساس ضعف، احساس افسردگي و اضطراب باشد كه همين اختلال احساسي ميتواند استرس بيمار را بيشتر بكند.
در سكته قلبي درد بيش از ۳۰ دقيقه طول ميكشد درحاليكه در زمان كمبود اكسيژن درد ۳ تا ۱۰ دقيقه طول ميكشد. علاوه بر اين بيمار ممكن است حالت تهوع، استفراغ، تعريق، احساس مرگ، احساس اضطراب شديد هم داشته باشد. همه اين علائم ممكن است همراه با علائم قلبي باشند يا ممكن است يك سكته قلبي هيچ علامتي نداشته باشد. اما در اكثر موارد زنگ خطر بيماري قلبي قبلا به صدا درآمده است. اگر چنين اتفاقاتي از نظر ما ناگهاني است بهدليل اين است كه بيمار به آن بيماريتوجهي نكرده.
اولين باري كه كمبود اكسيژن (ايسكمي) در قلب اتفاق ميافتد در زمان فعاليت است چون در اين زمان نياز قلب به اكسيژن افزايش مييابد اما رگهاي كرونر تنگ هستند و نميتوانند نياز به اكسيژن بالا را تامين كنند. شايعترين علامت آن هم درد سينه بهصورت احساس فشار، تنگي يا خفقان در پشت جناق سينه است كه بيمار موقع فعاليت تجربه ميكند و وقتي ميايستد يا استراحت ميكند بعد از 4 تا 5 دقيقه بهبود پيدا ميكند. اگر بيمار چنين علامتي داشته باشد به احتمال 90 درصد علت آن تنگي عروق كرونر است.
ارسال نظر