بهترین دوستتان شما را لو میدهد!
حتما شنیدهاید كه میگویند كتاب بهترین دوست انسان است اما شاید برایتان جالبتر باشد بدانید كه میزان مهر و علاقه شما به این یار مهربان میتواند تا حدودی جنبههای مختلف شخصیتیتان را فاش كند.
از طرفی هم مطالعه كتاب چه به قصد آموختن و آگاه شدن و چه به قصد لذت بردن و پر كردن اوقات فراغت، میتواند در شكلگیری شخصیت فرد تاثیرگذار باشد. دكتر لیلا بهنام، روانشناس و رواندرمانگر نه براساس یك پژوهش صورتگرفته بلكه براساس تجربیات كار بالینی و درمانی در این مورد میگوید كه افراد بسته به ویژگیهای شخصیتیشان به مطالعه چه كتابهایی علاقه بیشتری دارند. اگر شما هم دوست دارید باتوجه به نوع كتابهایی كه مطالعه میكنید بعضی از ویژگیهای شخصیتیتان را بشناسید با ما همراه شوید.
اختلال شخصیت چیست؟
اختلال شخصیت یک عنوان کلی است ولی در مکاتب مختلف انواع مختلفی از آن تعریف شده است. در راهنمای تشخیصی و آماری که انجمن روانپزشکی آمریکا آن را تدوین کرده و در بیمارستانهای روانپزشکی ایران این ده اختلال شخصیت کاربرد دارند که بهتر است همین جا به طور مختصر آنها را بشناسید.
اختلال شخصیت پارانویید: این افراد شک زیاد و غیرمنطقی و حساسیت زیادی نسبت به رفتار دیگران دارند. آنها افراد بدبینی هستند که به سختی به اطرافیان اعتماد میکنند.
اختلال شخصیت اسکیزویید: این افراد گوشهگیر، خرافاتی و از نظر اجتماعی منزوی هستند و تمایلی برای برقراری ارتباط با دیگران ندارند چون این ارتباط برای آنها خوشایند نیست و دوست دارند آن را در کمترین حد ممکن نگهدارند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال: رفتارها و اعتقادهای عجیب که خود را در نوع پوشش و افکار افراد مبتلا نشان میدهد.
اختلال شخصیت خودشیفته: افراد خودشیفته حس خودباوری بیش از حدی دارند و ممکن است شیفته قدرت باشند. آنها معمولا به خواستههای دیگران بیعلاقه و بیتوجه هستند و خواستار توجه دیگرانند و احساس میکنند که سزاوار توجه ویژهاند.
اختلال شخصیت اجتنابی: ترس و واکنش بیش از حد به طرد شدن و اعتماد به نفس پایین در مبتلایان به این اختلال مشهود است. آنها از نظر اجتماعی گوشهگیر و وابسته هستند و دوست دارند با دیگران رابطه برقرار کنند اما از ترسپذیرفته نشدن، از افراد دوری میکنند.
اختلال شخصیت وابسته: مبتلایان معمولا افرادی غیرفعال، بیش از حد پذیرای نظرهای دیگران، ناتوان در تصمیمگیری و بیاطمینان هستند. در آنها بیتفاوتی، تهاجم، سرسختی، بدخلقی و قهر، ترس از صاحب اختیار بودن و سهلانگاری نیز دیده میشود.
اختلال شخصیت وسواسی: این اختلال با الگوی فراگیر اشتغال ذهنی به نظم و ترتیب، کمالگرایی و کنترل ذهنی و میان فردی به بهای از دست دادن انعطافپذیری، گشادهرویی و کارآمدی که از اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینههای گوناگون ظاهر میشود، خود را نشان میدهد.
اختلال شخصیت ضداجتماعی: این افراد خودپسند، بیعاطفه، بینظم و بیقاعده، تحریکپذیر و بیپروا هستند. آنها نمیتوانند طبق قاعدهای مشخص عمل کنند و شکستن پی در پی قوانین برای آنها مشکلات متعددی ایجاد میکند.
اختلال شخصیت نمایشی: هسته مرکزی علائم این اختلال تلاش برای جلب تشویق و توجه دیگران است. افراد دچار این اختلال با ظواهر یا رفتار خود توجه دیگران را جلب میکنند.
اختلال شخصیت مرزی: مبتلایان به این اختلال شکنندهاند، حساسیت مفرط به طرد شدن دارند و ممکن است واکنشهای هیجانیشان با محیط بسیار نامتناسب باشد.
وسواسیها؛ از مطالعه كتاب لذت میبرند
این افراد معمولا رفتار خشك و رسمی دارند، در رفتار، افكار و گفتارشان بسیار قاعدهمندند و كمالطلبی از ویژگیهای شاخص آنهاست. میل به مطالعه در این افراد معنادار است چون تمایل دارند كامل باشند و بیشتر بدانند. این دسته نیز چون نظم و انضباط زیادی دارند ممكن است كتابهای علمی را به سایر كتابها ترجیح دهند.
گوشهگیرها (اسكیزوئیدها)؛ كتابخوانهای حرفهای
افرادی كه در این دسته قرار دارند از ارتباطات اجتماعی خشنود نمیشوند. تنهاییگزینی، درونگرایی و لذت بردن از تنهایی مهمترین ویژگی آنهاست. گفته میشود بیشترین اختراعات توسط افراد دارای این ویژگی ثبت میشود؛ بنابراین اگر مطالعه كتاب را فعالیتی ببینیم كه نیاز به خلوتگزینی، تعمق و رهایی از هیاهوی دنیای بیرون داشته باشد میتوان گفت احتمال گرایش این افراد به مطالعه كتاب بسیار زیاد است و كتابخوانی یكی از فعالیتهایی است كه این دسته از آن لذت زیادی میبرند و به آن علاقهمندند.
افراد اسكیزوئید چون سبك زندگیشان با انزوا و تنهایی درهم است ترجیح میدهند كتابهایی را كه هیجان چندانی ندارند و شوقوشور زیادی در آنها ایجاد نمیكنند مطالعه كنند؛ مثل كتابهای تاریخی و علمی.
بدبینها (پارانوئیدها)؛ طرفدار كتابهای تاریخی
این افراد میل زیادی برای تفسیر كردارهای دیگران دارند و در اكثر موقعیتها منتظر آسیب دیدن از جانب دیگران هستند. احتمال گرایش این افراد به مطالعه كتاب معنادار پایین است؛ چون خیلی درگیر افكار بدبینانه هستند و در اضطراب و هیاهوی دنیای بیرون بهسر میبرند.
انسان مضطرب، معمولا تمركز بالایی ندارد و معمولا از خواندن كتاب لذت نمیبرد. از آنجا كه یك میل و نیاز درونی انسان را به مطالعه كتاب وا میدارد، احتمال گرایش افراد بدبین یا پارانوئید به مطالعه كتاب معنادار وجود ندارد. افراد پارانوئید از آنجا كه بدبینی افراطی دارند به نظر میرسد كتابهای تاریخی را نسبت به سایر كتابها ترجیح میدهند چون حس بدبینی كمتری را در آنها ایجاد میكند.
افراد اسكیزوتایپال؛ دوستدار كتابهای فانتزی و تخیلی
پندارهای عجیبوغریب و خرافهپردازی ویژگی بارزشان است. هم میل به تنهاییگزینی دارند و هم افكار بدبینانه و نحوه اندیشیدن و شیوه ارتباط برقرار كردنشان با دنیای بیرون آسیب دیده است.
با افراد خیالی ارتباط خوبی برقرار میكنند از این رو میتوان گفت كه یك فرد اسكیزوتایپال هم میل زیادی به كتابخوانی ندارد مگر كتابهایی كه فانتزی، خیالپردازی و رویاپردازیهای زیادی دارند. خرافهپردازی و انجام كارهای عجیبوغریب هم از ویژگیهای بارز افراد اسكیزوتایپال است، ازاینرو میتوان گفت این دسته به خواندن كتابهای تخیلی و فانتزی گرایش بیشتری دارند.
مرزیها؛ زیاد كتاب خواندن را دوست ندارند
مشخصترین نشانه این افراد بیثباتی عاطفی، خلقی و رفتاری بهویژه در ارتباطات میانفردی است. این افراد به علت عدم تعادلی كه در خلق، رفتار و كردار دارند معمولا تمركز ندارند و غالبا به انجام فعالیتهایی كه آنها را به تعمق وامیدارد مثل كتابخوانی مایل نیستند.
رمانهای جنایی و عشقی؛ انتخاب شخصیتهای نمایشی
افراد هیستریونیك بسیار هیجانی و تحریكپذیر هستند و رفتارهای برونگرایانه زیادی دارند یعنی درست در نقطه مقابل اسكیزوئیدها قرار گرفتهاند. شخصیتهای نمایشی، تشنه به دست آوردن توجهاند بنابراین تمایل زیادی به انجام فعالیتهایی مثل كتابخوانی ندارند چون آنها را از كانون توجه دیگران دور میكند.
این افراد با رفتارهایشان دنبال دیده شدن هستند و معمولا در حضور دیگران كتاب میخوانند تا به این وسیله توسط گروهی خاص مورد توجه قرار گیرند. این افراد به علت هیجانطلبی بالایی كه دارند به كتابهای ادبی، داستان و رمانهای فانتزی علاقهمندی بیشتری دارند؛ بهخصوص رمانهای جنایی و عشقی چون آخر قصه مشخص نیست. متون ادبی، نظم و نثر چون آهنگین و زیباست هیجان زیادی در خواننده ایجاد میكند و برای این دسته جذاب است.
خودشیفتهها؛ كتاب میخوانند تا خاصتر جلوه كنند
خودبزرگبینی و باور به بیهمتایی مهمترین ویژگی این افراد است. معمولا تاب انتقاد ندارند و باورشان این است كه دیگران آدمهای ارزشمند و قابلتاملی نیستند. هر رفتاری كه بتواند قدرت مضاعف در افراد خودشیفته ایجاد كند جذاب است و مطالعه كتاب در این افراد دانایی و توانایی زیادی تولید میكند؛بنابراین احتمال گرایش این افراد به مطالعه كتاب فراوان است.
آنها دوست دارند متفاوت جلوه كنند و غالبا نیز با همین هدف به مطالعه فراوان كتاب روی میآورند. افراد خودشیفته هم چون تمایل دارند در تمامی زمینهها دانشی برای ارائه داشته باشند به كتابهای علمی نیز میتوانند گرایش داشته باشند. باتوجه به اینكه هیجانطلبی هم یكی از ویژگیهای این دسته است گاهی به مطالعه كتابهای ادبی، داستان و رمانهای فانتزی هم تمایل نشان میدهند.
مردمگریزها؛ كتاب خواندن را بیشتر از برقراری ارتباط با دیگران دوست دارند
شخصیتهای مردمگریز برعكس شخصیتهای وابسته دوست ندارند با دیگران ارتباط برقرار كنند اما غالبا به علت حساسیتهای زیادی كه به طرد شدن دارند گوشهگیر و منزوی هستند؛ چون با كتابخوانی تحمل دوری از جامعه برایشان سادهتر میشود و این كار برایشان جذابتر است. باتوجه به اینكه محتاط و مضطرب بودن یكی از ویژگیهای این دسته است به نظر میرسد به كتابهای علمی و تاریخی گرایش بیشتر و به كتابهای رمان، تخیلی و فانتزی گرایش كمتری نشان میدهند.
وابستهها؛ ارتباطات میانفردی را به كتاب خواندن ترجیح میدهند
این افراد نیازهای خود را در سایه نیازهای دیگران میبینند و حتی حاضر نیستند برای مدت كوتاهی تنها بمانند و بهشدت میل به سلطهپذیری دارند. احتمال گرایش به مطالعه و كتابخوانی در افراد وابسته كمتر است چون ترجیح مدام این افراد بودن در یك ارتباط است نه بودن با خود.
افسردهها؛ طرفدار اشعار و داستانهای آمیخته با غم و اندوه
این افراد صفات مادامالعمری دال بر اندوه و دلتنگی و نداشتن شادی و ناخشنودی دارند. (این افراد خلق افسرده و بیماری افسردگی ندارند) یكی از ویژگیهایشان هم وظیفهشناسی است و شدیدا در دنیای درونشان غوطهور هستند. یك شخصیت افسرده همیشه دنیای درون را به دنیای بیرون ترجیح میدهد و احتمال علاقهمندی به مطالعه كتاب در این افراد نیز بالاست. افرادی كه در این گروه قرار دارند به نظر میرسد به مطالعه كتاب شعر و متون ادبی علاقهمندی بیشتری داشته باشند بهخصوص اشعار و متونی كه آمیخته با غم، اندوه، درد، آه و ناله است.
پرخاشگرهای منفعل؛ از مطالعه لذت چندانی نمیبرند
غالبا مانعتراشی و كارشكنی میكنند و لجبازی و ناكارآمدی دارند. گاهی خیلی پرخاشگر میشوند و گاهی نیز گوشهگیری را اختیار میكنند. این افراد چون بیشتر با دنیای بیرون درگیرند چندان تمایلی به مطالعه ندارند. این دسته معمولا به متون ادبی، داستان و رمان گرایش دارند اما مطالعه كتاب تاریخی و علمی معمولا از حوصله آنها خارج است.
نظر کاربران
این طوری که شما نوشتید فقط روانی ها کتاب می خوانند نه آدم های سالم و عادی؟!!
متن بیخودی بود
تاحدودی درسته,من آدم بدبینی هستم و بیشتر کتابهای تاریخی میخونم