قسمت اول
راز های نظم آمــوزی به کودکان
با «شلخته خواندن» کودکی که اسباببازیهای خود را جمع نمیکند، وسایل او جمع نخواهد شد و این برچسب به او نظم و ترتیب را نمیآموزد!
برترین ها: با «شلخته خواندن» کودکی که اسباببازیهای خود را جمع نمیکند، وسایل او جمع نخواهد شد و این برچسب به او نظم و ترتیب را نمیآموزد!
برای آشنایی و آموختن نظم به کودکان به موارد زیر دقت کنید:
محبت نیاز طبیعی همه انسانهاست. کودکی که در محیط گرم و صمیمی خانواده پرورش یابد روانی شاد و دلی آرام و بانشاط دارد و به زندگی امیدوار و دلگرم است. در روایات نیز بر محبت به کودکان بسیار تاکید شده است. امام صادق (ع) میفرمایند: «خداوند منان بندهاش را به واسطه محبتی که به فرزند خود دارد، مورد رحمت خود قرار میدهد.» البته محبت باید ابراز شود تا تاثیر داشته باشد. رسول خدا (ص) میفرماید: «هرگاه یکی از شما کسی را دوست دارد لازم است او را آگاه کند.»
بیشک، پدر و مادری میتوانند در تربیت صحیح فرزندان خود موفق باشندکه عواطف و احساسات بیشتری داشته باشند البته به این نکته نیز باید توجه داشت که افراط در محبت کردن نیز درست نیست و باید اعتدال را رعایت کرد. زیادهروی در محبت کردن به کودک او را لوس و از خودراضی بار میآورد. چنان که در روایات نیز از این زیادهروی نهی شده است. امام باقر (ع) میفرمایند: «بدترین پدران کسانی هستند که در ابراز محبت زیادهروی میکنند.» بنابراین باید کودک را با واژه «نه» آشنا کرد و اجازه داد او با مشکلات روبهرو شود و آنها را حل کند. امام کاظم (ع) در این باره میفرمایند: «بهتر است طفل در کودکی با سختیها و مشکلات روبهرو شود تا در جوانی و بزرگسالی بردبار و صبور شود.»
همه انسانها به ویژه کودکان نوپا و نوجوانان استقلال طلبند و روحیه آنها با امر و نهی سازگاری ندارد. البته کودکان در هفت سال دوم زندگی تا اندازهای دستور دیگران را میپذیرند. اما در این دوره نیز نباید در امر و نهی زیادهروی کرد و بهتر است در برخورد با کودکان، نوجوانان و جوانان به جای فرمانهای مستقیم، شیوههای دیگری مانند امر و نهی غیر مستقیم، ارائه مشورت و... را در پیش گرفت. این شیوهها افزون بر اینکه کارآیی بیشتری دارند فرزندان را نسبت به والدین و مربیان بدبین نمیکنند. معصومان (ع) نیز در برخورد با نوجوانان و جوانان از امر و نهی زیاد پرهیز میکردند.
قواعد و محدودیتها باید متناسب با سن بچهها تغییر کند. اگر از کودک ۵ ساله بخواهیم هنگام عبور از خیابان دستمان را بگیرد، سخنی منطقی گفتهایم، اما نباید از یک نوجوان ۱۵ ساله چنین انتظاری داشته باشیم. همچنین نباید تکالیف سنگین بر دوش کودکانمان بگذاریم، زیرا کودک نمیتواند از عهده آن برآید و این مسئله سبب ناکامی او میشود. این خود عامل مشکلات بسیاری مانند پرخاشگری، انزواطلبی و دروغگویی میشود.
امام صادق (ع) از رسول خدا نقل کرده است: «خدا رحمت کند کسی که فرزندش را بر نیکی یاری کند.» راوی میگوید از حضرت پرسیدم: «چگونه او را بر نیکی یاری کند؟» حضرت فرمود: «آنچه در توان کودک است از او بپذیرد و آنچه انجامش برای کودک سخت است از او نخواهد و....»
برخی عوامل سرپیچی و نافرمانی کودکان:
- ناآگاهی از فواید فرمانبری
- صدور فرمان بدون هیچ توضیحی درباره آن
- سختی فرمان بیش از گنجایش جسمی و عقلی کودک
- ناآگاهی والدین از روش درست فرمان دادن
والدین افزون بر آگاه ساختن کودک باید در ارائه رفتار درست و مقررات خود بهترین نمونه برای او باشند. به همین دلیل در روایات این نکته را میبینیم که «افراد را با عملتان به کار خیر دعوت کنید.» در نظم آموزی به کودک باید به این مسئله توجه داشت زیرا پدر و مادر نخستین الگوهای رفتار کودکند. تاثیر عمل والدین از گفتار آنان بسیار بیشتر است. استاد مطهری در این باره میگوید: «هیچ چیزی بشر را بیشتر از عمل تحت تاثیر قرار نمیدهد، شما میبینید مردم از انبیا و اولیا زیاد پیروی میکنند ولی از حکما و فلاسفه آن قدرها پیروی نمیکنند زیرا فلاسفه فقط میگویند، فقط مکتب دارند، فقط تئوری میدهند،.... ولی انبیا و اولیا این طور نیستند که اول بگویند و بعد عمل کنند. اول عمل میکنند و بعد میگویند. وقتی انسان بعد از آنکه خودش عمل کرد، گفت، اثر آن گفته چند برابر میشود.»
اگر والدین خود منظم نباشند، تنبیه یا توصیههای پیاپی به نظم، برای ایجاد آن و رفع بینظمیهای کودک، سودی ندارد زیرا کودک بخش مهمی از آموختههای خود را از راه مشاهده نمونهها و الگوها فرا میگیرد. امام کاظم (ع) در این باره میفرمایند: «رفتار کودک بر اثر رفتار درست والدین محفوظ میماند.» ایجاد انضباط از راه زور، پیامدهای زیانباری در پی دارد که میتوان از میان آنها به مقاومت، بیاعتنایی، پرخاشگری، بدخلقی، دروغگویی، انزواطلبی، لجبازی و فقدان اعتماد به نفس در کودک اشاره کرد. در صورت تخلف باید شکیبا بود ولی در اجرای انضباط پافشاری لازم است و از راه تشویق و تحسین و در مواقع ضروری از راه توبیخ و بیاعتنایی میتوان به اصلاح رفتار کودکان پرداخت. آمده است که شخصی نزد امام موسی کاظم (ع) از فرزند خود شکایت کرد. امام به او فرمود: «او را نزن، بلکه برای مدتی کوتاه به او بیاعتنایی کن.»
محدودیتها را به صورت کامل و روشن بیان کنید. منظورتان را به روشنی بگویید و راهنماییهای لازم را ارائه دهید. بچهها باید دقیقا بدانند که از آنها چه نتظاری دارید و چه باید بکنند. از گفتن عبارات گنگ و نامشخص خودداری کنید. اگر میخواهید کودکتان اسباببازیهایش را مرتب کند، به او نگویید: «دیگر خسته شدم تو چقدر شلخته هستی» بلکه روشن و واضح برایش توضیح دهید که انتظار دارید، او بعد از تمام شدن بازی، اسباببازییهایش را جمع کرده و در جای خودش قرار دهد. هر جا که امکان دارد از جملههای مثبت استفاده کنید. برای مثال به جای اینکه بگویید «با توپ، داخل خانه بازی نکن» بهتر است بگویید: «میتوانی با توپ در حیاط و روی چمنها بازی کنی» زیرا جملههای منفی، تنها به کودک میگوید که چه کار نباید بکند و رفتار درست را به او آموزش نمیدهد، حال آنکه کودک نیاز دارد، درست رفتار کردن را بیاموزد. در پایان لازم است به این نکته مهم اشاره کنیم که نظم آموزی، ناگهانی و یک شبه ایجاد نمیشود بلکه نیاز به استمرار و تداوم دارد.
دلیل مقررات را توضیح دهید
باید دلیل مقرراتی که وضع شده است را به طور دقیق برای كودك توضیح داد. اگر بچهها دلیل این مقررات را بدانند بهتر وظایف خود را انجام میدهند و به قوانین پایبند میمانند. این روش همچنین به آنها میآموزد که برای انجام هر کار باید دلیلی منطقی داشته باشند. با آن کار در واقع برای کودک شخصیت قائل شده و به او احترام گذاشتهاید.
از پیش اطلاع دهید
ناگهان و بیمقدمه قانون و محدودیت وضع نکنید. بگذارید فرزندانتان پیش از رعایت محدودیت، از وجود قانون جدید آگاه شوند. این امر زمینه پذیرش را در کودکان ایجاد کرده و مخالف را در آنها کاهش میدهد و به آنها کمک میکند تا خود را با شرایط جدید وفق دهند.
یادآوری کنید
فرزندان گاهی مقررات و محدودیتها را فراموش میکنند. اگر احساس میکنید فرزند شما قاعدهای را فراموش كرده است، آن قدر صبر نکنیدکه به دردسر بیفتد و سپس اقدام کنید بلکه پیشاپیش او را آگاه کنید، زیرا هدف اصلاح رفتار کودک است نه تنبیه او.
ارسال نظر