تشنج هایی که فرد را خانه نشین می کند
این صحنه را که فردی به یک باره تشنج کند و با تکان های شدید و لرزیدن روی زمین بیفتد، ممکن است هر کدام از ما در جایی دیده باشیم و بعضا حتی ترسیده باشیم که چرا چنین اتفاقی برای آن فرد افتاده است.
این صحنه دقیقا لحظه ای است که بیماران مبتلا به صرع خجالت زده و سرخورده می شوند و چه بسا این سرخوردگی عواقب و تبعات بدی را هم برای آن ها به همراه داشته باشد، چنان که برخی از بیماران مبتلا به صرع، حتی ممکن است خودکشی کنند یا به خود آسیب برسانند. پیش از این که به جزئیات، علت و چگونگی درمان این بیماری بپردازیم، لازم است که کمی درباره تاریخچه و پیشینه تاریخی این بیماری بدانیم.
«صرع» عنوان بیماری ای است که از گذشته دور، شناخته می شده و از این جهت می توان آن را یک بیماری با قدمت طولانی نامید؛ یونانیان باستان صرع را یک بیماری مقدس می داسنتند و باور داشتند که تکان های شدید و سقوط مبتلایان به صرع روی زمین نشانه تجلی یکی از خدایان است، در همان دوران بقراط که یک پزشک یونانی بود با این خرافات مخالفت کرد و گفت یک سری از اختلالات مغزی موجب ابتلای فرد به این بیماری می شود و برخلاف گفته های خرافه گویان این بیماری که یکی از مهم ترین دلایل آن وراثت است با دارو درمان می شود.
با این که بقراط مقابل این گونه خرافات ایستاد ولی این خرافه ها هم چنان ادامه داشت تا جایی که برخی، بیماران مبتلا به صرع را بیمارانی می دانستند که در آن ارواح خبیث شیطانی وجود دارد و تلاش می کردند به قول خودشان این ارواح خبیث را با انواع و اقسام صدمات جسمی از جسم بیمار بیرون بیاورند، گاهی این صدمات به حدی می رسید که فرد دچار بیماری های سخت و یا حتی مرگ می شد. این دسته از خرافه پرستان به صرع نام «بیماری مقدس» را داده بودند در حالی که بقراط آن را «بیماری بزرگ» نامید، همان اصطلاحی که امروزه برای تشنج های عمومی استفاده می شود و به آن «grand mal» می گویند.
افراد مبتلا به این بمیاری در آن زمان آن چنان دچار بدنامی بودند که در یکی از بندهای قانون حمورابی، حمله های صرعی به عنوان دلیلی برای پس دادن برده فروخته شده و پس گرفتن پول آن مطرح شده است یا مثلا در بسیاری از مواقع این افراد از جامعه طرد یا به زندان انداخته می شدند. این دیدگاه، طرز فکر و روش های برخورد با بیماران مبتلا به صرع تا قرن ۱۷ ادامه داشت. پس از آن مطالعات مختلفی روی این بیماری صورت گرفت تا این که در میانه قرن نوزدهم درمان های دارویی برای صرع کشف شد. اولین داروی صرع که اثر ضدتشنجی داشت «برمید پتاسیم» بود که تا مدت ها از آن به عنوان یک داروی ضد تشنج استفاده می شد اما از سال ۱۹۱۲ به بعد داروهای مدرن با تاثیرگذاری بیشتری وارد بازار شدند و تا الان هم مورد استفاده قرار می گیرند.
چرا صرع؟
همیشه یکی از اصلی ترین سوالاتی که برای ما در برابر بیماری ها پیش می آید، این است که دلیل بیماری چیست و چرا به آن مبتلا می شویم؟ برخی از بیماری ها دلیل و عوامل شناخته شده دارند اما برخی از آن ها مثل صرع هنوز هیچ دلیل مشخص و معینی ندارند اگرچه یک سری دلایل احتمالی برای آن ذکر شده اما هیچ کدام آن ها قطعی نیست. به گفته بسیاری از پزشکان علت اصلی این بیماری می تواند عوامل ژنتیکی یا مشکلات ساختاری در مغز باشد اگرچه در بیش از نیمی از موارد، علت این بیماری نامشخص است.
علاوه بر عامل وراثت و ژنتیک، تومور، سکته مغزی، تروما به سر و عفونت سیستم عصبی مرکزی نیز می تواند از جمله عوامل ابتلا به این بیماری باشد؛ اما سوال دیگری که در این جا مطرح می شود این است که در سیستم بدنی فرد چه اتفاقی می افتد که فرد دچار این حملات صرعی می شود، بیماری صرع، یک اختلال مغزی است و به زبان ساده وقتی تنظیم جریان الکتریکی شبکه اعصاب یک نفر به هم بخورد، مدارهای مغز او دچار اتصال می شود و فرد هوشیاری خود را از دست می دهد، نشانه های متفاوتی برای این بیماری وجود دارد اما شایع ترین نشانه صرع، تشنج و تکان های شدید است.
قابل درمان است یا خیر؟
معمولا سوال مهم دیگری که پس از علت بیماری پرسیده می شود این است که حالا این بیماری قابل درمان است یا نه؟ بیماری صرع درمان پذیر است به شرطی که به موقع نزد پزشک برویم چون پشت گوش انداختن مراجعه به پزشک علاوه بر این که می تواند شدت این بیماری را بیشتر کند، می تواند به اعضای دیگر بدن هم صدمه بزند. در این جا از نام بردن داروها و شیوه درمان آن خودداری می کنیم، چون مربوط به حوزه تخصصی- پزشکی است و ورود ما به این حوزه نادرست است.
برخورد جامعه با بیماران مبتلا به صرع
یکی از مشغولیت های ذهنی بیمارانی که علائم و نشانه های بیرونی مثل تشنج دارند، این است که بقیه درباره آن ها چه فکری می کنند؟ اغلب مبتلایان به این بیماری در جامعه دچار نوعی بدنامی می شوند که این بدنامی اغلب آن ها را دچار افسردگی، خودکشی و سایر بیماری های روانی می کند. در بسیاری از کشورها بیماران مبتلا به صرع برای ازدواج کردن یا گرفتن گواهینامه برای رانندگی و اشتغال به کار به مشکل بر می خورند و سرخورده می شوند.
البته برخورد با این بیماران تا حد زیادی به کشور محل زندگی آن ها و جامعه شان مربوط می شود، مثلا در کشورهای توسعه یافته افرادی که صرع دارند، روی کاغذی می نویسند: «من ۵ سال سال که حمله شدید نداشته ام» و این کاغذ را به همه نشان می دهند، با آن عکس می گیرند و از عکس آن برای پروفایل شان در شبکه های اجتماعی مختلف استفاده می کنند.
این در حالی است که در کشورهایی مثل ایران و هند اغلب افراد مبتلا به این بیماری به خاطر ترس از حرف های مردم و بدنامی، از بیان بیماری خود اجتناب و اغلب آن را پنهان می کنند. شاید لازم است بدانید که نکته مهمی که درباره مبتلایان به این بیماری وجود دارد، این است که صرع روی قدرت فکری و ذهنی افراد مبتلا تاثیری ندارد و آن ها می توانند زندگی عادی خود را داشته باشند.
نکته مهمی که درخصوص ازدواج فرد دچار صرع وجود دارد، این است که اولا هنگام ازدواج، بیماری خود را تکمان و پنهان نکند، دوما حتما با یک مشاوره درمان گر مشورت کند و از او درخصوص ازدواجش کمک بگیرد، علاوه بر این هر دو طرف ازدواج باید برای آوردن بچه تحت نظر پزشک باشند تا صاحب فرزند سالمی شوند، چون همان طور که پیش از این اشاره شد یکی از اصلی ترین دلایل صرع وراثت و ژنتیک است. البته اگر دلیل ابتلای فرد به بیماری صرع یک عامل غیرژنتیکی مثل ضربه خوردن به سر باشد، دلیلی ندارد که فرزند آن ها هم دچار صرع شود ولی به هر روی مشاوره با پزشک پیش از بارداری امری ضروری است.
صرع در ایران
براساس آخرین آماری که توسط رئیس انجمن صرع ایران اعلام شد در حال حاضر حدود یک تا یک و نیم درصد از مردم ایران صرع دارند که این رقم سه برابر بیماران مبتلا به صرع در کشورهای اروپایی است، در کشور انگلستان کمتر از نیم درصد کل جمعیت و در نروژ حدود نیم درصد مبتلا به این بیماری هستند. اگرچه تا چند سال پیش این بیماری بیشتر در کودکان و افراد کهن سال رایج بوده ولی بر طبق آمار موجود، در سال های اخیر این بیماری در میان جوانان هم شیوع یافته است.
در سراسر دنیا حدود ۶۵ میلیون نفر مبتلا به بیماری صرع هستند که اکثر آن ها ساکن کشورهای در حال توسعه هستند. این بیماری در مردان بیشتر از زنان رایج است. در تقویم سلامت ایران از ۲۷ مهرماه یک هفته به نام «هفته صرع» نام گذاری شده است که هر سال در سکوت می گذرد و اغلب شاهد برنامه های خاص مرتبط با این بیماری نیستیم، این در حالی است که از سال ۱۳۷۳ «انجمن صرع ایران» به عنوان یک انجمن غیردولتی و مردم نهاد در ایران تاسیس شده است.
افراد مشهوری که مبتلا به صرع بودند
همه ما بیشتر اوقات افراد معروف و مشهور را از دور نگاه می کنیم و فکر می کنیم زندگی شان همان طور است که می بینیم، غافل از این که آن ها هم مثل بقیه مردم مسائل، مشکلات و گرفتاری های شخصی خود را دارند و بعضا دار بیماری هایی می شوند که مردم عادی هم به آن مبتلا هستند. در رابطه با بیماری صرع هم همین طور است، خیلی از افراد معروف تاریخ دچار این بیماری بوده اند و اگرچه علت مرگ شان صرع نبوده ولی در طول زندگی خود از این بیماری رنج برده اند.
سقراط
همه ما سقراط را به عنوان یک فرد فیلسوف و به دلیل سخنان فیلسوفانه اش می شناسیم و کمتر چیزی درباره زندگی شخصی و حتی بیماری او می دانیم. سقراط، این فیلسوف بزرگ اهل آتن که شاگردان بسیار زیادی داشت از جمله مردان بزرگ تاریخ است که مبتلا به بیماری صرع بوده است.
ونسان ون گوگ
ون گوگ این نقاشی هلندی کسی که خالق نقاشی معروفی با نام «گل آفتابگردان» است نیز به صرع مبتلا بوده و خیلی ها معتقدند که ابتلای او به این بیماری موجب بروز بیماری های روحی و افسردگی و در نهایت خودکشی اش شده است. علی رغم زندگی هنر پرباری که ون گوگ داشت عمر او خیلی کوتاه بود و در سن ۳۷ سالگی از دنیا رفت.
نویسنده «آلیس در سرزمین عجایب»
احتمالا کمتر کسی می داند که خالق قصه های «آلیس در سرزمین عجایب» کتابی که بسیاری از ما با آن خاطره داریم و یادگار دوران کودکی مان است، دچار بیماری صرع بوده است. لوئیس کارول که لقب بزرگ ترین نویسنده ادبیات کودک جهان را دارد در سن ۶۶ سالگی از دنیا رفت.
پتر کبیر روسیه
پتر کبیر روسیه یا پتر اول که از مشهورترین تزارهای روسیه محسوب می شود نیز مبتلا به صرع بود. او در دوران حکومتش توانست روسیه را به یک قدرت اروپایی بزرگ تبدیل کند.
قیصر
ژولیوس سزار یا قیصر که یکی از رهبران نامدار سیاسی و نظامی جمهوری روم بود و در بسیاری از وقایع مهم تاریخی مثل شکل گیری تمدن کنونی فرانسه نقش داشت نیز از بیماری صرع رنج می برد.
نظر کاربران
صرع هميشه ارثى نيست بر خلاف تصور عاميانه و گاهى به علت ضربه به مغز هم بوجود مى ايد وو فقط يك نوع ان از راه ارث منتقل مى شود تمايل به خودكشى در افراد صرعى نيز به دليل عوارض داروهاى ضد تشنج است در ايران هنوز هم نوع برخورد با اين بيماران علمى نيست علت ان بيسوادى افراد هست همين طور كه با ييماران روانى نيز برخوردها نادرست است.
پاسخ ها
من سرع ندارم ولی تشنج میکنم. وای ک چقدر منو بردن پیش ملا برا جن و این جور چیزا . نمیدونم چجور خودمو نکشتم تا حالا @iliya2017