مرز بین محبت و لوس کردن بچه ها کجاست؟
هر انسانی در هر برهه از زندگی اش به محبت نیاز دارد و این نیاز در کودکی اهمیت ویژه ای دارد اما والدین باید ابتدا نحوه محبت کردن به فرزندشان را بدانند تا ناخواسته با رفتارهایشان که با عنوان رفتارهای محبت آمیز قلمداد می شود، به او آسیب نزنند.
وظیفه شما به عنوان والدین دلسوز این است که به فرزندتان کمک کنید، توانایی های بالقوه اش را بشناسد و آنها را بالفعل کند تا در زندگی آینده اش فردی توانمند باشد و احساس خوشبختی کند.
گاهی اوقات والدین برخی رفتارها را انجام می دهند و آن را به حساب مهر پدر و مادر می گذارند در حالی که بیشتر به خودشان حس خوب می دهد و احساس می کنند چون فرزندمان راضی و خوشحال می شود پس ما را بیشتر دوست دارد و ما هم بدون حد و مرز به خواسته های او تن می دهیم. در صورتی که این کار باعث می شود استقلال بچه از بین برود.
توجه داشته باشید در اصول تربیتی گفته می شود بچه ها هر کاری که توانایی جسمی اش را دارند باید خودشان انجام دهند و اگر مهارتش را یاد نگرفته باشند والدین باید به آنها یاد بدهند و بچه ها نیز خودشان کارهایی که توانایی اش را دارند هرچند سخت باشد، انجام دهند.
بچه ها باید تبعات رفتارشان را ببینند
به این مثال توجه کنید؛ شما به فرزندتان می گویید اتاقش که قلمرو شخصی اش است را بعد از بازی تمیز کند ولی او حرف شما را گوش نمی دهد و شما هم با این استدلال که اتاقش را جمع نکرد و بچه است و خودش نمی تواند، خودتان اتاق او را تمیز می کنید. در حالی که این کار اشتباه است.
والدین باید بگذارند اتاق بچه نامرتب بماند و او سختی های بی نظمی را تحمل کند و وسایلش گم شود و در مجموع تبعات بی نظمی اش را ببیند و یاد بگیرد باید نظم داشته باشد. حتی این قضیه در مورد بچه های کوچک نیز مصداق دارد. مثلا بچه خردسال شما زمان غذاخوردن، اصلا غذا نمی خورد. شما نیز از روی محبت دنبال او راه می افتید و التماسش می کنید تا غذایش را بخورد در حالی که این کار نه تنها محبت نیست بلکه لوس کردن بچه است.
رفتار درست این است بگذارید بچه تا وعده بعدی غذا گرسنه بماند و سختی بکشد ولی در عوض یاد می گیرد زمان غذا خوردن باید بیاید و غذایش را بخورد. در حقیقت والدین با رفتارشان باعث می شوند شخصیت کودکشان راه تکامل را طی نکند و او یک فرد وابسته ضعیف بار بیاید و در سنین نوجوانی و جوانی نمی تواند زندگی اش را مدیریت کند.
محبت بی قید و شرط
شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چگونه باید برای محبتمان قید و شرط بگذاریم؟ پاسخ این است که محبت شما به فرزندتان به قید و شرط نیاز ندارد و باید به فرزندتان بگویید او را به عنوان یک آفریده و هدیه خدا و یک موجود ارزشمند دوست دارید و هیچ قید و شرطی برای دوست داشتن این موجود ارزشمند وجود ندارد ولی این بدان معنا نیست که همه رفتارهای تو مورد تایید من است، درواقع، منظور این است که در مورد رفتارهای بد باید به او آموزش دهید و بعد از آموزش اگر فرزندتان خواسته نامعقولی داشت، نباید آن را بپذیرید.
برای بچه ها وقت بگذارید
از آنجایی که والدین این روزها خیلی پرمشغله هستند، معمولا فرصت کافی برای وقت گذراندن با فرزندشان ندارند و به همین دلیل برای ابراز محبتشان به محبت های مالی روی می آورند. یعنی مدام برای کودک هدیه می خرند یا هرچه او طلب می کند برایش فراهم می کنند. این کار فقط یکی از روش های ابراز محبت است ولی کافی نیست و هدیه خریدن باید در حد تعادل باشد.
مهم ترین و ارزشمندترین پاداشی که می توانید به فرزندتان بدهید پاداش های اجتماعی است یعنی برای فرزندتان به گونه ای وقت بگذارید که او دوست دارد. مثلا با او کارتون ببینید یا با هم توپ بازی کنید. یا او را به شهربازی ببرید یا هر جایی که او دوست دارد. در آغوش گرفتن و بوسیدن بچه، نوازش کردن او و تعریف کردن از کارهای خوبش مقابل بقیه نیز خیلی تاثیرگذار است ولی گاهی والدین این محبت ها را رها می کنند و به جای آن برای کودک خود کادو می خرند. بنابراین وقت گذاشتن برای بچه ها از نمودهای محبت و ارزشمندترین نوع محبت است.
مرزهای محبت
مرز محبت کردن و لوس کردن بچه ها یک مرز حقوقی و انسانی است. اگر کودک کارهای غیرانسانی کرد، مثلا شما را کتک زد یا به برادرش زور گفت یا مشق هایش را ننوشت، شما نباید در مقابل این رفتارها بی تفاوت باشید، بلکه باید به او بفهمانید نباید رفتارهای نامناسب انجام دهد و هر چه خواست نباید فراهم باشد.
بچه ها باید بفهمند که همیشه خواسته هایشان عملی نمی شود؛ برخی با تلاش به دست می آید و برخی نیز اصلا به صلاحشان نیست که به دست آید. به عبارت دیگر، بچه ها باید بتوانند زندگی را با استرس های معمولش تجربه کنند تا مستقل بار بیایند. بعضی والدین اجازه نمی دهند بچه ها سختی های معمول زندگی را تجربه کنند یا تبعات رفتارهای زشتشان را بفهمند و این کار را محبت می دانند؛ مانند بچه ای که مشقش را نمی نویسد و مادرش به جای او تکالیفش را انجام می دهد.
از سوی دیگر، بد نیست بدانید هرچه فرزندتان را در آغوش بگیرید و ببوسید و حرف های محبت آمیز به او بزنید، لوس نمی شود ولی مشکل از آنجا شروع می شود که مقابل هر خواسته نامعقول او تن بدهید، مثلا در وقت ناهار فرزند شما با گریه و زاری از شما بخواهد به او بستنی بدهید. در حقیقت، آنچه در اصول تربیتی اهمیت دارد این است که به بهانه مهربانی کردن به هر نوع خواسته معقول و نامعقول فرزندتان تن بدهید.
* روان پزشک کودک و نوجوان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران
نظر کاربران
مطالب مفیدی بود!
درسته هنوز بابا نشدم(هنوز ازدواجم نکردم)ولی هیچ موقع یادم نمیره.
ایول.
ممنون بابت مطالب خوبتون
واقعا عالی بود خیلی استفاده برم ازتون یه دنیا ممنونم