چرا فرزندم از شب می ترسد؟
كودكي كه در زمان نوپايي يا در سنين پيش دبستاني در خواب نمي ترسيد، حال كه بزرگتر شده است ممكن است عجيب به نظر برسد اگر از چيزهاي زيادي بترسد.
كودكان مدرسه اي تفاوت بين واقعيت و دنياي خيالي را تشخيص ميدهند اما در عين حال تخيلات زندهاي دارند كه گهگاه با آنها همراه ميشوند. دسترسي بيشتر به برنامه هاي تلويزيوني، ويديوها، كتاب و اخبار هم پيام هاي ترسناك بيشتري را به بچه ها منتقل ميكند. دنياي او حالا نسبت به زماني كه كوچكتر بود بسيار بزرگتر شده است.اين مسئله روزها جذاب و سرگرم كننده است اما شب ها ميتواند ترسناك باشد.
پاتريشيا شيت، استاد آموزش مشاوره در دانشگاه آلاباما در بيرمنگام ميگويد «ترسهاي شبانه، ترس از تاريكي، جدا شدن از والدين، ترس از صداها و آدم بدها كه كتك مي زنند، مرحله اي طبيعي از رشد است كه به مراتب بيشتر از آنچه والدين انتظار دارند، يعني حداقل تا ۸ يا ۹ سالگي طول ميكشد».
كودكان مدرسه اي كاملاً اين واقعيت را درك ميكنند كه چيزهايي در دنيا وجود دارد كه مي تواند به آنها آسيب برساند و والدينشان هميشه نميتوانند از آنها محافظت كنند. در همين سن است كه ترس از اين كه مبادا چيز وحشتناكي براي مامان يا بابا اتفاق بيفتد، ظاهر ميشود. كودكي كه بين ۵ و ۸ سالگي است، ممكن است مثل يك فرد بزرگسال نتواند مرور ذهني آن روز و پيش بيني فردا را كنار بگذارد.
به طور مثال، كودكتان ممكن است به شما بگويد كه از صداي ترسناكي ترسيده است اما در حقيقت ممكن است جنگ در خاور ميانه كه از زبان همكلاسيهايش شنيده است او را ترسانده باشد. كار شما تا ۱۰ سال آينده اين است كه به فرزندتان كمك كنيد تفاوت بين خطر واقعي (سوار ماشين يك غريبه شدن يا سيگار كشيدن) و چيزي كه تهديدي شخصي محسوب نميشود (جنگي كه در يك گوشه دنيا)را تشخيص دهد.
چه كمكي ميتوانم به فرزندم بكنم تا بر ترس هاي شبانه اش غلبه كند؟
ممكن است نتوانيد به او كمك كنيد تا همين الان ترس هايش را كنار بگذارد (به خاطر اين كه ترسهايش بيشتر مربوط به مرحله اي از رشد كودك است كه بايد طي شود) اما كارهاي زيادي ميتوانيد بكنيد كه به او كمك ميكند با ترسهايش كنار بيايد و راحت تر به خواب برود.
در ساعت هاي قبل از خواب روحيه اش را با داستانيا فيلم شاد كنيد(حتي هري پاتر ممكن است براي كودكي كه دارد دوره¬¬ي ترسناكي را پشت سر ميگذراند، مناسب نباشد). موقع خواب يك سري كارهاي آرامش بخش را انجام دهيد مثلا حمام، داستاني لطيف يا چند قطعه شعر (يا ۱۵ دقيقه به تنهايي مطالعه كردن) و آواز يا خواندن دعاي شبانه با يكديگر در كنار تخت كودكتان.
يك ورد شبانه هميشگي كه نقش طلسم را بازي كند و آدم هاي بد و افكار بد را براند، به خواب عميق كمك مي كند. يك چراغ خواب در شب هم ممكن است موجب شود كه فرزندتان بيشتر احساس امنيت بكند. همچنين در اتاق خواب را نيم باز گذاشتن، روشن كردن نوار داستان يا موسيقي ملايم و تشويق كودك به اين كه با اسباب بازي يا پتويي كه دوست دارد بخوابد (به او ياد آوري كنيد كه هنوز آن قدر بزرگ نشده است كه اين كارها مناسب او نباشد)، ممكن است مفيد باشد. اگر فرزندتان خواهر برادر يا حتي حيوان خانگي دارد، موافقت با خوابيدن آنها در كنار هم مي تواند باعث شود ترسهاي شبانه به همان سرعتي كه ظاهر شدند ناپديد شوند.
بعضي از كودكان مدرسه اي به تجسم( visualization) و ديگر تكنيك هاي تمدد اعصاب به خوبي جواب ميدهند و اين زمان مناسبي است كه اين مهارت را به او آموزش دهيد. بگوييد كه چشمانش را ببندد و از طريق بينياش نفس عميقي بكشد و آن را از دهانش بيرون بدهد. از او بخواهيد كه در خيالش به زيباترين و آرام ترين جايي كه تا به حال ديده است، سفر كند. اگر يك ساحل آفتابي را در نظر دارد، تشويقش كنيد تا در ذهنش شن ها را كه از لاي انگشتان پايش رد مي شوند و آفتاب داغ را كه به صورتش ميخورد، احساس كند.
به او بگوييد كه هر وقت بخواهد ميتواند در خيالاتش به اين محل برود، چه شب كه از چيزي نگران است يا در مدرسه كه به خاطر امتحان اضطراب پيدا كرده است. قبل از خاموش كردن چراغ ها، شايد در حالي كه در رختخواب كودكتان را بغل مي كنيد، سعي كنيد او را به صحبت كردن در مورد چيز هايي كه در سرش مي گذرد تشويق كنيد. سوال هايي كه جواب مشخصي ندارند مثل «امروز چطور بود عزيزم» شما را به جايي نمي برد.
به جاي آن چيزي شبيه به «بهترين و بدترين يا عجيب ترين قسمت امروز چي بود؟» را بپرسيد. وقتي مي گويد نكران است نگوييد كه لازم نيست نگران باشد. در عوض به آنچه كه بايد بگويد، گوش بدهيد. حتي مي توانيد كمكش كنيد تا نگراني هايش را يادداشت كند. اين كار بي فايده به نظر ميرسد اما بيرون كشيدن اين افكار از سرش و ريختن آنها بر روي كاغذ مي تواند فشار آنها را كم كند.
از كجا بدانم كه ترس هاي شبانه كودكم غير طبيعي است يا خير؟
اگر هر كاري كه از دستتان بر آمده انجام داده ايد و با اين وجود هنوز هم شديداً نگران است، ممكن است كه ترس هايش از از حد طبيعي گذشته و ترس مزمن( phobia )يا اضطراب در كار باشد كه در اين صورت لازم است از روانشناس يا مشاور كمك بگيريد. نشانه هاي مهم ترس مزمن عبارتند از گريه كردن مكرر كه بيشتر از چند دقيقه طول بكشد و خارج شدن ترس از حالت طبيعي (از عبارت «از تاريكي ميترسم» به «همه چراغ ها را روشن كنيد تا دزدها نتوانند ما را بكشند»).
ترس هاي شبانهي شديد يا مزمن ممكن است از يك اتفاق بد در منزل يا مدرسه ناشي شده باشند. كودكان مدرسه اي از استرس ناشي از طلاق يا مرگ يكي از اعضاي خانواده، از دست دادن شغل يكي از والدين، نقل مكان به منزل جديدو تغيير پرستار يا معلم، آگاه و در برابرشان آسيب پذير هستند. نيازي به گفتن نيست كه ترس هاي شبانه ممكن است در نتيجهي سوء استفاده جسمي يا عاطفي هم به وجود بيايند (كه در آن صورت، واقعاً ممكن است كه هيولايي در اتاق كودك بوده باشد).
اگر كودكتان دست به هر كاري مي زند تا از مواجه با يك ترس دوري كند، اگر در رختخوابش نمي ماند و نمي تواند بخوابد و دليل واقعي اين است كه ترسيده است (و نه صرفاً به اين خاطر كه مي خواهد بيدار بماند)، ممكن است يك مشكل عاطفي اساسي داشته باشد كه نياز به رسيدگي داشته باشد. پزشك خانواده ميتواند مشاور مناسبي را پيشنهاد كند. از اين كمك نهايت استفاده را ببريد حتي اگر ذهنيت مثبتي نسبت به آن نداريد. افكار تازه و كمي توجه ممكن است تمام آن چيزي باشد كه شما و فرزندتان نياز داريد.
ارسال نظر