برای صبحانه چی بخوریم و چی نخوریم؟
موتور بدن شما برای آن که خوب و منظم کار کند، نیاز به سوخت مناسب دارد. این سوخت، در مهمترین وعده غذایی یعنی صبحانه باید به شکلی مناسب تأمین شود تا در وعده های بعدی، بتوانید با تمدید انرژیتان، بیشترین بهره وری را برای بدن تان به ارمغان آورید.
صبحانه مناسب شامل دو یا سه برش نان از انواع غلات، حدود ۵ گرم کره و کمی عسل یا مربا است. پروتئین مورد نیاز بدن را در وعده صبحانه، می توانید از طریق مصرف شیر و پنیر تأمین کنید. اگر به شیر حساسیت دارید یا میانه تان با پنیر خوب نیست، ماست را جایگزین کنید. ماست میوه ای و ماست بستنی گزینه هایی هستند که می توانید جایگزین شیر کنید.
برای صبحانه حق تقدم با دانه های سبوس دار و پروتئینی است. گردو، دارچین، نوشیدنی سویا یا شیر بدون چربی و میوه هم بهترین گزینه های یک صبحانه سالم هستند. اگر دارچین را به چای یا مربای کم شیرینتان اضافه کنید برای تنظیم قند خونتان خوب است.
وقتی میل نداریم
شاید تجربه کرده باشید وقت هایی که صبح خیلی زود از خواب بیدار می شوید، معمولاً اشتهای خوردن صبحانه ندارید. علتش این است که صبح های زود، بدن هورمونی به نام کورتیزول ترشح میکند که باعث بالارفتن قند خون و کاهش اشتهای صبحگاهی میشود. هرچند که این وضع در کودکان و نوجوانان بیشتر به چشم می خورد اما به هر حال، بد نیست بدانید که وقتی ما صبحانه کافی نمیخوریم، بدنمان احساس کمبود میکند و بهصورت خودکار عمل ذخیرهسازی را انجام میدهد و در کنار آن، ولع فرد برای خوردن وعده ناهار، بیشتر میشود بنابراین شرایط ابتلا به اضافهوزن و چاقی، بهسادگی برای شما بهوجود میآید.
دانشمندان بهترین زمان صرف صبحانه را بین ساعت ۹ تا ۹:۳۰ می دانند. اگر صبح ها میل به خوردن صبحانه ندارید، سعی کنید صبحانه متفاوت و متنوعی فراهم کنید. مثلا یک واحد میوه یا آبمیوه طبیعی بخورید، کمی کنجد عسلی میل کنید یا نان صبحانه تان را تست شده مصرف کنید. به هر طریقی که
می توانید اشتهای صبحانه خوردن را در خود تحریک کنید چون ۲۰ درصد از انرژی روزانه شما از همین وعده تأمین میشود.
این ها را نخورید
صبحانه سنتی ما ایرانی ها، نان و پنیر و چای شیرین است که کنار هم یک ترکیب سالم و مغذی را تشکیل می دهند. اما اگر خواستید تنوعی در صبحانه ایجاد کنید بهتر است سراغ این مواد نروید:
سوسیس و کالباس : گوشت های فرآوری شده و چاشنیهای مورد استفاده بر روی آنها با بیماریهای قلبی و سرطان روده بزرگ مرتبط هستند. بهتر است آنها را از همه وعده های غذایی خود حذف کنید و بیشتر از ماهی یک بار هم سراغشان نروید.
کورن فلکس: اگر چه خیلی ها طرفدار کورن فلکس ها هستند اما باید بدانید که رنگ ها و مواد شیمیایی استفاده شده در کورن فلکس ها مضر است و می تواند باعث بیش فعالی کودکان یا چاقی آنها شود.
شیرینی و کیک: موادغذایی مثل شیرینی دانمارکی، رول دارچین و نان های شیرین و برشته شده، کالری و چربی بالایی دارند که باعث می شوند شما به خاطر حجم کم شیرینی ها سیر نشوید اما در عوض کالری زیادی را دریافت کنید.
اینها را بخورید
به جای مواد مضری که در بالا گفتیم، می توانید یکی از مواد زیر را انتخاب کرده و بر اساس نیاز بدنتان به میزان کالری دریافتی، حجم آنها را کم یا زیاد کنید:
- یک کاسه عدسی کم چرب
- نان سبوس دار با یک قاشق کره بادام زمینی: کره بادام زمینی مقوی، سالم و سرشار از پروتئین و املاح ضروری بدن است و چربیهای «خوب» اشباعنشده دارد.
- یک تا ۲ عدد تخم مرغ عسلی: تخم مرغ به ویژه در قسمت سفیده، سرشار از پروتئین است. یعنی همان چیزی که شما برای یک روز پرانرژی و سالم نیاز دارید!
- یک لیوان شیر کم چرب همراه خرما: شیر کم چرب پروتئین و کلسیم روزانه شما را تأمین می کند و خرما هم دارای آهن و قند مفید است. همچنین کالری این صبحانه شما را تا زمان ناهار سیر نگه می دارد.
- املت بسیار کم چرب همراه با نان سبوس دار.
- پنیر کم چرب و کم نمک همراه نان سبوس دار.
- یک لیوان آب پرتقال همراه یک عددتخممرغ عسلی.
نظر کاربران
بعد از هر مهمانی تعارفاتِ زیادی رد و بدل می شود. خیلی خورشتِ خوشمزه ای بود. باید طرز درست کردنش را از شما یاد بگیرم. ... وقتی بتوانی کمی از این دید موضوع را بررسی کنی، متوجه می شوی که مردم به مزه و طعم غذا خیلی اهمیت می دهند. حتی حاضرند برای هر ساندویچ خوشمزه پول بدهند؛ و آن را با هر خاصیت؛ نیمچه خاصیت؛ و حتی ضرری بخورند؛ چون خوشمزه است. بخصوص که دیگر زحمتِ طولانی تهیۀ غذای خانگی را هم نمی کشند. دیگر اکثراً می دانند در تولیدِ سوسیس و کالباس چه کوتاهی ها؛ و سوء استفاده هائی می شود، اما باز هم فروش آنها تجارتِ پر سودیست. می پرسی چرا ؟! می گویند: من سوسیس را خودم درست می کنم؛ مگه من چقدر می خورم؟؛ هوس کردم، می خواهم کمی بخورم؛ من که خیلی سوسیس دوست دارم، تو برو فکر خودت باش؛ ... دلیل امر اعتیاد به مزۀ سوسیس است؛ که به مرور در من رسوخ کرده. هر غذائی را که زیاد بخوری به مزۀ آن معتاد می شود، بطوریکه هر هفته آن را تهیه می کنی. این اعتیاد از بچگی در نهادِ کودکان معصوم کاشته می شود. که حالا بزرگ شده اند و دارند همان بذر را در نهادِ کودکان معصوم خودشان می کارند. وقتی مهمانی می دهند، برای مهمانان خود از آن غذا تهیه می کند؛ چون فکر می کند مهمانان نیز غذای او را دوست دارند، برای بچه های خود از آن غذا تهیه می کند؛ چون فکر می کند آنها نیز غذای او را دوست دارند. از زمانی که کودکش هنوز حرف زدن را نیاموخته؛ این کار را شروع می کند، و هر چه کودک امتنا می کند؛ او بیشتر اصرار می کند، تا اینکه کودکِ معصوم به فشار گرسنگی؛ و اصرار والدین تسلیم می شود، و پس از چند سال؛ اعتراض های غیر ارادیِ جسمش را سرکوب می کند؛ و او نیز معتاد به این غذا می گردد. نسل به نسل این رَوند ادامه دارد، و حالا که از برکتِ ثروتِ زیاد برخوردار شده اند؛ و حق انتخاب زیادی دارند، مزۀ غذا معیار خورد و خوراکِ مردم شده است. مزۀ غذا معیار قضاوت؛ و تعیین خورد و خوراکِ خوب، شده است.
مثالی بزنم: یک تکه از پوست هندوانه یا پوست خربزه را کاملاً بشوئید. سپس سعی کنید آن را بخورید، به زور هم که شده این کار را بکنید. آیا از مزۀ آن خوشتان آمد؟ نه. چون هیچ وقت اینطور چیزی نخورده اید، شاید مزۀ آن خیلی بد هم نباشد. اما در موردِ خواص آن تحقیق کنید، متعجب خواهید شد؛ که چقدر برای بدن انسان مفید است. در توقفگاه بین شهری یک ساندویچ بگیرید و بخورید. خیلی خوشمزه بود. اما ساعتی بعد حالتِ خیلی بدی را در معده خود اساس می کنید؛ کمی سرگیجه دارید، می فهمید که باید مسموم شده باشید. در مورد آن توقفگاه بین شهری تحقیق کنید، متوجه خواهید شد؛ علت چه بوده است. سؤال من از شما این است: در این دو مثال آیا مزۀ غذا در جهت سلامتی بدنتان؛ کمکی به شما کرد؟
مزۀ غذا ممکن است ما را به یک مسیر غلط ببرد، اما غذای طبیعیِ انسان ما را به مسیر درستِ سلامتی خواهد برد؛ چون مخصوص بدن انسان طراحی شده است؛ و تنها طراح آن می داند برای ما چه کارهائی انجام می دهد.
متأسفانه با خوردن مداوم و متناوبِ یک نوع غذا مثل چلو کباب؛ برنج و خورشت؛ ساندویچ؛ پیتزا؛ ... یا هر غذای دیگری، ما بتدریج به این غذاها علاقمند می شویم، عبارتِ دقیق تر این است که به آن غذا معتاد می شویم. بدن ما دارد بدون هیچ اعتراضی با خسارتهای متنوع این غذاها مبارزه می کند؛ اما تا حدی می تواند اسیدیتۀ این غذاهای خوشمزه را برطرف کند. از کلسیم بدن مصرف کرده؛ آب آهک ساخته و اسیدیته را خنثی می کند؛ تا از مرگ جسمی ما جلوگیری کند. مقدار زیادی از اسیدیته را بصورت چربی در آورده؛ و در نواحی کم تحرک تر مثل شکم ذخیره می کند. برخی از این چربی ها هم در جدارۀ داخلی رگ ها ذخیره می شوند. مقدار جزئی هم که با پرخوری ما حریفش نشده؛ بصورتِ توده های سرطانی در محلی کم تحرک ذخیره می کند. تاوان ضررهای احتمالی این غذاهای دست ساز بشر را، بدن ما دارد می دهد. اما بدن ما وقتی دیگر قادر به هیچ دفاعی نباشد، یکی یکی به بیماری های عجیب و غریب دچار می شویم، تنها آن وقت است که اگر ما آدم بی خیالی نباشیم؛ متوجه برخی از این بیماری ها می شویم. به پزشک مراجعه می کنیم؛ و یکی یکی بیماری های پیشرفته که در بدن ما منزل کرده را، کشف می کنیم.
مزۀ غذا ممکن است ما را به یک مسیر غلط ببرد، اما غذای طبیعیِ انسان ما را به مسیر درستِ سلامتی خواهد برد؛ چون مخصوص بدن انسان طراحی شده است؛ و تنها طراح آن می داند برای ما چه کارهائی انجام می دهد.
خیلی از موادِ غذائی که به زنجیرۀ طویل موادِ غذائی ما وارد شده اند؛ تنها با مجوز مزۀ خوب آنها بوده است. متأسفانه خیلی از آنها را حتی متخصصین تغذیه نیز تأیید نمی کنند؛ چون با نظر آنها طراحی نشده است؛ هر آدم بی تجربه ای نیز می تواند یک معجون خوشمزه درست کند. ولی این معجون در بدن انسان چه تغییراتی را خواهد داد؛ و چه اثراتِ کوتاه مدت/درازمدتی خواهد داشت؛ تنها خدا میداند. ما نه اثراتِ کوتاه مدتِ آن را می دانیم؛ و نه از اثراتِ دراز مدتِ آن می توانیم با خبر شویم.
او میوه جات؛ سبزیجات؛ حبوبات؛ و انواع گیاهان را برای استفاده انسان ها طراحی و آفریده است؛ برای سلامتی و کارآئی انسان آفریده شده اند. اما انسان ها غذاهای خوشمزه را ابداع کرده؛ و دستِ رد به سینۀ آن همه نعمت ها گذاشته اند. خود مسئول این کار هستیم؛ سعی نکنید غیر انسان را باعث این همه بیماری های عجیب و غریب معرفی کنید. خداوند ارادۀ آزاد را به انسان داده؛ و در عوض مسئولیتِ انجام کارهای انسان را به پای او می نویسد. اشتباهاتِ هر انسان(و البته کارهای مفید) بسیار دقیق ثبت می شود، این اشتباهات بصورتِ 'کارمای منفی' به حساب هر انسان ثبت می شود. وقتی زمان مناسب برای بازپرداختِ یک کارما برسد؛ بازپرداختِ آن کارما در اولویتِ ادامۀ زندگی او قرار می گیرد. وقتی یک بیماری ناگوار برای کسی اتفاق می افتد؛ ما همه آن را یک اتفاق؛ یک بدشانسی؛ ... می پنداریم، که اگر این کار را می کرد؛ اگر آن کار را می کرد؛ می توانست اتفاق نیفتد. اما واقعیتِ غیر قابل اثبات؛ این است که هیچ کدام از این حوادث بدون دلیل نیستند. شاید ساده ترین جواب قابل فهم برای ما این است که بگوئیم یک کارمای منفی بوده؛ که باید بازپرداخت می شد.
بد نبود