سوالات كودكان را بايد جدي گرفت
تنها چیزی که بچهها را خسته نمیکند، سوال کردن است. همه چیز برای کودکان حکم معما را دارد، معمایی که خودشان از پاسخ دادن به آن عاجزند و برای همین دست به دامن بزرگترها میشوند.
این که بچهها بسیار سوال میکنند چیز تازهای نیست اما تا حالا فکر کردهاید که چرا بچهها اینقدر دوست دارند که به دنبال جواب باشند؟ و آیا گمان میکنید باید به سوالات آنها جواب داد؟ اگر جوابتان مثبت است، چقدر بايد اين مسئله را جدي گرفت؟
کودکان و غذاي فكر آنان
كودكان به همان شكلي كه از نظر جسمي به خوراك نياز دارند تا بتوانند رشد جسمي داشته باشند به همان صورت نيازمند غذاي فكري هستند تا همزمان با رشد جسمشان، تفكرشان نيز رشد كند. اين رشد از طريق پرسشهاي آنان اتفاق ميافتد. هر سوالي كه كودك ميكند و هر جوابي كه ميشنود او را در رسيدن به اعتلاي فكري ياري ميكند. روانشناسان معتقدند که کنجکاوی کودک بیهدف نیست بلکه بر اساس امکانات طبیعی، حس کنجکاوی زمینه شناسایی آن را فراهم می سازد. روی این اصل یکی از اساسیترین پایههای تربیت بر محور پاسخهای صحیح کودکان قرار داده شده است.
پدران و مادران با بررسی این سوالات به روحیات آنان پیبرده، بهتر خواهند توانست فرزندان خویش را پرورش دهند. همچنین از نوع این سوالها میتوان متوجه علاقهمندی آنان نیز شد و حتی پس از این توجهیابی در صدد آموزش او برآمد.
مثلا کودکی که درباره حیوانات و زندگی آنها بسیار سوال میکند در واقع به حیوانات و زندگیشان علاقهمنداست. در این صورت والدین میتوانند برای او کتابهایی تهیه کنند که در رابطه با اسم و زندگی حیوانات است. یا مثلا کودکی که در رابطه با موسیقی و صداهای مختلف آن سوال میکند به موسیقی توجه خاصی دارد و معمولا در آن استعداد هم دارد. بنابراین توجه و مطالعه درباره سوالات و نوع آنها در کودکان میتواند بسترساز پرورش و آموزش درست آنان باشد.
آیا در پاسخ دادن به سوالات کودکان محدودیتی هم باید قایل شد؟
بله، به تمامی سوالات کودکان نباید پاسخ داد. ما باید قوانین و محدویتهایی برای پرسشهای آنان تعریف کنیم و به آنها بگوییم هر پرسشی زمان و مکان مشخصی دارد و مثلا باید خودت به فلان سن برسی تا جواب این سوال را بدانی اما یادتان باشد هرگز به آنها پاسخ دروغ نگویید. بلکه پاسخ را به زمان و مکانی دورتر موکول کنید.
گاهی اوقات منشأ پرسش کودکان ترس است. ترس کودکان از بلایای طبیعی مثل آتش سوزی، سیل، زلزله و از این قبیل. فرزند شما تصاویری در تلویزیون مشاهده میکند که مثلاً یک جنگل آتش گرفته است یا یک گردباد یا سیل شهری را نابود کرده است. ممکن است از شما بپرسد: «این آتیش تو خونه ماهم میاد؟» یا «این سیل تا اینجایی که ما زندگی می کنیم هم می رسه؟»
والدین معمولاً دربرابر چنین سوالاتی پاسخ می دهند که، «اینقدر احمق نباش بچه جون.» اما این به هیچ وجه جواب درستی نیست. فرزند شما سوال خیلی مهمی از شما پرسیده و برای آن باید یک پاسخ خوب داشته باشید. یک پاسخ خوب و درست به این سوال این میتواند باشد: اول اینکه باید درست به سوال فرزندتان گوش کنید.
باید ببینید منظور او از این سوال چیست. آیا نگران این است که جای شما امن نباشد؟ هیچوقت نباید ترسها و نگرانیهای فرزندتان را دست کم بگیرید. و هیچ وقت هم نباید ترسهای خودتان را با آنها درمیان بگذارید. به فرزندتان بگویید که مهمترین کار مادر و پدر این است که او را یک جای امن نگه دارند. به او بفهمانید که هرکاری میکنید تا او در امان باشد. وسایل و تجهیزات ایمنی خانه را به او نشان دهید و برای او توضیح دهید که درمواقع خطر چه میکنید. حتی میتوانید به همراه او چندبار برنامه خودتان را در مواقع خطر تمرین کنید. وقتی فرزندتان میگوید که میترسد، باید به او اطمینان دهید که به عنوان مادر و پدر از او محافظت میکنید و نمیگذارید که هیچ آسیبی به او برسد.
نظر کاربران
سلام اخه اینقدرسوال می پرسن ازهمه چی ادم خسته میشه کتابی توی بازاروجودنداره سوالات روپاسخ داده باشه به عنوان راهنمامعرفی کنیدممنون