کاهش وزن به روش بهاره رهنما!
با بهاره رهنما از دنيايي که با دخترش دارد، حرف زدهايم و همينطور از رژيمي که باعث شده ۷ کيلوگرم وزن کم کند. با ما همراه شويد.
از حال و هواي اين روزهايتان برايمان بگوييد.
راستش اين روزها حال خوبي ندارم.
چرا؟
حدود ۸ ماه پيش سفير انجمن حمايت از کودکان و نوجوانان شدم و به همين دليل با پروندههاي بزهکاري زيادي روبرو شدهام اما قصه «ريحانه» دختري که نميدانم وقتي اين گفتوگو چاپ ميشود هنوز زنده است يا نه، خيلي من و زندگيام را تحتالشعاع قرار داد. به نظرمن آدمهاي زير ۲۰ سال هم هنوز نوجوان محسوب ميشوند. حالا چنين فردي از سر اجبار و ترس کاري را انجام داده است که ميشود بخشيد. اين دختر قاتل بالفطره نيست. من خودم حقوق خواندهام و با حکم اعدام هم مخالف نيستم، بهخصوص براي آدمهاي خشني مثل خفاش شب، ريگي و افرادي مانند آنها. اما براي افرادي مثل ريحانه که با سن کم و از سر ناچاري مرتکب اشتباه ميشوند، به نظرم ميشود کاري کرد و فرصت دوبارهاي به آنها داد.
فکر ميکنم حس مادرانهتان هم بيشتر به اين احساسها دامن زده است اينطور فکر نميکنيد؟
چرا، شايد اگر مادر نبودم و فرزندي نداشتم، تا اين حد از لحاظ رواني به هم نميريختم. مثلا چند روز پيش وقتي با پريا (دخترم) در خيابان قدم ميزدم، دائم به فکر مادراني بودم که فرزندانشان را اينگونه از دست ميدهند. واقعا مادر شدن کار آساني نيست بهخصوص اگر با فرزندت احساس نزديکي عميقي هم داشته باشي.
ارتباطتان با پريا چگونه است؟
ارتباط بسيار خوبي با هم داريم. خواهرم سالهاست در خارج از ايران زندگي ميکند و فاصله سنيام با مادرم هم زياد است. براي همين از اول سعي کردم با پريا مثل يک دوست رفتار کنم.
فکر ميکنيد پريا هم اين احساس عميق را نسبت به شما دارد؟
بله، به نظرم هر آدمي جدا از تربيت و آموزشهايي که فرا ميگيرد، يک ذات هم دارد و پريا ذاتا دختر عاقل و فرزانهاي است. ضمن اينکه مديريت خوبي هم در انجام امور مختلف دارد. برعکس من که آدم عجولي هستم و قلبم توي مشتم است، او منطقيتر است و خيلي خوب احساسات اطرافيانش را ميفهمد. حتي يادم ميآيد وقتي ۵-۴ ساله بود، در بعضي از کارها من را راهنمايي ميکرد.
شايد به اين دليل است که شما و پدرش دائم مشغول کار بودهايد.
شايد، اما باور کن من خيلي پريا را به خاطر کارم تنها نگذاشتم و سر بيشتر کارهايم او را بردهام يا مثلا اگر کار شهرستان قبول ميکردم، حتما او را هم با خودم ميبردم تا خيلي از هم دور نباشيم. ضمن اينکه بايد بگويم خوشبختانه پريا پدربزرگ و مادربزرگهاي خوبي دارد که بسيار او را حمايت کردهاند. شايد به همين دليل هم است که دختر عاقل و فهميدهاي است چراکه بودن در کنار آنها او را پختهتر و با تجربهتر کرده است.
وقتي فهميديد مادر شديد چه احساسي داشتيد؟
حس قشنگي برايم بود. باور کن لطيفترين حس دنيا را آن زمان تجربه کردم. انگار تو از طرف خدا مامور شدهاي که بندهاي را به دنيا بياوري و اين خودش يک نوع خلقکردن است.
اما خيلي از خانمها از مادر شدن واهمه دارند و آن را به تاخير مياندازند.
همينطور است اما من به دوستانم توصيه ميکنم که ازدواج کنند و بچهدار شوند چون اين کار در به بلوغ رسيدن و تکامل يک زن خيلي موثر است.
قشنگترين خاطرهاي که براي پريا ساختيد؟
يکبار براي پريا تمام بادکنکهاي يک بادکنکفروش را خريدم و حدود يک هفته اتاقش پر از بادکنک بود که البته يکييکي ميترکيدند و ما از صدايشان کلي وحشت ميکرديم. خودم وقتي بچه بودم، هميشه دوست داشتم يک دنيا بادکنک داشته باشم براي همين اين کار فانتزي را براي پريا انجام دادم.
چه چيزي از زندگيتان را مديون مادرتان هستيد؟
حس کمک کردن به ديگران. وقتي بچه بودم، هميشه زندگي يک نفر در خانه ما جريان داشت.
منظورتان چيست؟
مادرم کمک به ديگران را خيلي دوست داشت و براي همين يا براي کسي جهيزيه درست ميکرد يا براي کسي به خواستگاري ميرفت يا براي يک بيخانمان دنبال خانه ميگشت. خلاصه هر روز يک ماجراي تازه در خانه ما اتفاق ميافتاد.
دوست داريد پريا بيشتر از همه با چه چيزهايي در زندگي آشنا شود؟
دوست دارم دختر تلاشگر و فعالي باشد چون معناي زندگي را بهتر و زيباتر ميتواند درک کند.
کمي هم درباره رژيمي که اخيرا گرفتهايد با هم صحبت کنيم. داستان کم کردن وزن از کجا شروع شد؟
همهاش زير سر پرياست (ميخندد). الان که پريا به سن نوجواني رسيده، احساس کردم دوست دارد مادر لاغرتر و بشاشتري داشته باشد يا حتي دوست دارد با هم به کوه برويم چون پريا ورزش را خيلي دوست دارد و با شنا، سوارکاري و تنيس هم به خوبي آشناست. انصافا انرژي خوبي هم به من داده؛ مثلا هر موقع که خسته ميشوم، ميگويد: «مامان! يک مورچه براي رسيدن به دانهاش هزار بار هم که شده تلاش ميکند تا بالاخره دانهاش را به خانهاش ببرد، پس خسته نشو.»
برنامهريزي خاصي هم براي کمکردن اضافهوزن داريد؟
بله، با پريا قرار گذاشتيم در طول يک سال ۲۰ کيلوگرم وزن کم کنم و خدا را شکر از بهمن ماه که اين برنامه را گذاشتم، توانستهام ۷ کيلوگرم کم کنم.
البته چاقي به ژنتيک هم خيلي ارتباط دارد.
صددرصد همينطور است. خانمهاي خانواده ما اين ژن را دارند و از يک سني به بعد چاق ميشوند اما با اين همه فکر ميکنم با کمي اراده ميشود به وزن دلخواه رسيد.
هيچوقت به اين فکر نکرديد که اگر کمي لاغرتر شويد، اتفاقهاي بهتري حتي در ارتباط با کارتان ميتواند بيفتد؟
واقعا اين مساله هيچوقت مانع کارم نبوده. مشکل من چيز ديگري است؛ من آدمي هستم که وقتي خيلي از لحاظ فکري درگيرم، دوست دارم غذا بخورم، بهخصوص شيرينيجات و در يک زماني چون هم درس ميخواندم و هم کار ميکردم، با خوردن سعي ميکردم خودم را آرام کنم براي همين اضافهوزنم بيشتر شد.
گويا از طب سنتي هم در رژيمتان استفاده کردهايد.
همينطور است. ما در ايران گياهاني داريم که بسيار ارزشمند هستند و به نظر من مثل جواهر ميمانند. براي همين به توصيه پزشک از گياهان و جوشاندههاي طبيعي هم استفاده ميکنم.
مثلا از جوشانده چه گياهاني؟
از سبزيهايي مانند جعفري، گشنيز، شيرخشت و چاي سبز.
بهنظرتان بهترين ورزش براي کمکردن وزن چيست؟
پيادهروي! باور کنيد هيچ زحمتي ندارد فقط کافي است کفش خوب بپوشيد و اراده کنيد که وزنتان را پايين بياوريد. به نظرم پيادهروي حتي از لحاظ رواني به آدم خيلي کمک ميکند چون باعث ميشود در يک فضاي باز فکر کني و افکار ناخوشايندت را بيرون بريزي پس پيادهروي را جدي بگيريد.
بزرگترين آرزويتان براي پريا؟
دوست دارم پريا هميشه از لحاظ جسمي و رواني سالم باشد و از ته دل احساس خوشبختي کند چراکه حس خوشبختي چيزي است که آدم خودش به تنهايي ميتواند درک کند و کسي نميتواند به آدم ببخشد.
و يک سوال ديگر؛ شما بسيار انرژي داريد. اين همه انرژي از کجا نشات ميگيرد؟
۱۷ ساله که بودم، آمدم تا سينماي ايران را فتح کنم. آنقدر انرژي داشتم که همه دوستانم ميگفتند تو با اين انرژي و با اين دويدن و تلاشهاي مدام، يک روز کم ميآوري و ميميري! امروز واقعا خستهام... اما با وجود اين، هنوز هم تلاش ميکنم. مساله و آرزوي من اين نبوده که تصوير و بازيام در دنيا منتشر شود، اگر قرار است آرزويي داشته باشم، حتما اين خواهد بود که روزي داستانهايم در جهان منتشر شود. دوست دارم در جهان حرف بزنم. دوست دارم اين حس زن ايراني در دنيا منتشر شود. علاقه و آرزويم اين است که تصوير زن را ترسيم کنم و از وقتي کتابم منتشر شد، دارم به اين آيه قرآن فکر ميکنم که واقعا من را به درک خودش بيشتر نزديک کرده است «نوالقلم و مايسطرون» و تو بهتر از من ميداني که يسطرون يعني چه... مجموعه داستان «چهار چهارشنبه و يك كلاهگيس» شامل ۱۰ داستان کوتاه با عناوين «گروه اکثريت»، «تصميم»، «زانتياي سياه»، «شمسالعماره»، «ماما عاشق لاک قرمز بود»، «تصميم»، «مثل هميشه»، «اسب»، «چهارشنبه و يک کلاهگيس» و «بزک» است.
نظر کاربران
کاش منم لاغر میشدم.
پاسخ ها
خب رزیم و ورزش کن منم مثل شما آرزو داشتم لاغر بشم 6 ماه قبل تصمیم جدی گرفتم اوایل سخت بود اما الان به کم خوری و پیاده روی عادت کردم هر ماه 2-3 کیلو کم کردم الان خیلی خوش اندامتر شده ام شما هم همت کن یا علی
مهم این است که هنرمنداست و دوست داشتنی خدا تنشان را سالم و موفقشان بدارد.انشاالله
لاغره نازه .. تپل میشه هم نازه ولی خب لاغر بهتره...
حالا شوما لاغر شو بعد رژیمتو به ما هم بده.....
بدبخت شده پوست و استخون ...
خیلی نگران چاقی نباشید منم فکر میکردم چاقم یه ایمیل برام رسید دیدم خیلی نگران کننده نیست خیلی آدما از من چاقترند
http://www.youinall.com/1/27
اینجا نشون میده چند نفر تو دنیا از شما چاقترند
امیدوار کننده بود!!!!!
خانم بهاره رهنما برای شما آرزوی موفقیت در امور زندگی را دارم.
قابل توجه دوستانی که دنبال کاهش وزن هستن: رژیم پانزده روزه کانادایی که با یه سرچ ساده میتونید بدستش بیارید با در نظرگرفتن تمام نیازهای بدن شما را به اهدافتون میرسونه، خواهر من با این رژیم به هدفش رسید. کامنتم تبلیغاتی شد یه مقدار،مجله جان اگه دوست نداشتی انتشارش نده.
لاغر بودن زیباست من دوست دارم لاغر باشم افرین به بهاره جون
یادم میاد خانم رهنما چند سال پیش یه فیلمی رو بازی کرده بودن. خیلی لاغر شده بودن من از صداشون ایشون شناختم به نظرم چاق بودن بهشون بیشتر میاد. هنرمند مورد علاقه منه.
تو بازیگرای زن تو بی نظیری
عاشقتم
وای چقد لاغر شده...نشناختمش...خجالتم نمیکشه گامبو
آرزوی موفقیت وشادکامی برای خانم رهنما