ماخونیک؛ روستای کوتوله های ایران +عکس
روستای ماخونیک از توابع شهرستان بیرجند در استان خراسان جنوبی است که به دلیل شکلهای غیر هندسی خانه ها و ساکنین کوتاه و متوسط قامت آن به سرزمین کوتوله ها مشهور است و ساکنان آن متاسفانه بدون برخورداری از کمترین امکانات روزگار را سپری می کنند.
از ماخونيك تا مرز افغانستان در حدود نيم ساعت راه است و اهالي ماخونيك اصليت افغاني دارند كه در حدود سه چهار قرن پيش به اين ناحيه آمدهاند و اينجا را براي سكونت انتخاب كردهاند.ازدواج فاميلي ميان كوتاه قدها و نوع تغذيه باعث شده بود كه افراد روستاي ماخونيك كوتاه قد باشند ولي چند سالي ميشود كه با تغيير وضعيت تغذيه اهالي و مصرف قرص و قطره آهن، نسل جديد بهتر شدهاند.
براي وارد شدن به خانههاي روستاي ماخونيك بايد كمر را خم كرد. در داخل خانه هم نميشود راستراست ايستاد. ظاهراً از آنجا كه هواي آن ناحيه سرد است مردم خانهها را كوچك و كمارتفاع ميسازند تا راحتتر گرم شوند.مردم ماخونيك تا ۵۰ سال پيش، چاي نمينوشيدند، شكار نميكردند و اصلاً گوشت هم نميخوردند و هنوز سيگار نميكشند. مردم ماخونيك اين قبيل كارها را گناه ميدانستند.
نظر کاربران
یا خدا
جهان هزاره سوم اینه !!!نمیخامش برا خودتون!
سهم این بندگان خدا از پول نفت کجاست؟
پاسخ ها
پیش سهم من وشما!!!
امکانات زیره صفر
دسته مسئولان درد نکنه
تو خراسان از اینا زیاد میبینی،دانشجو که بودم یکیشون رو دیده بودم خیلی برام عجیب بود
دائما انتقاد میکنن که فیلمهای ایرونی که در جشنواره های خارجی جایزه میبرن سیاه نمائی شدن !!!!!؟؟؟؟ ولی با نمایش این عکسها سیاه نمائی مال یه دقیقه اشه !!!! اگر بگین این عکسها مال قرن 18 و 19 است هیچکس بهتون شک نمیکنه ! به دوران چندم زمین شناسی بیشتر شبیه اس ! متاسفم که ادعامون گوش فلک رو پر کرده و خودمون طبل تو خالیم !
چه حس عجیبی در نگاه بچه هاست. نوعی اندوه، غم، شاید انتظار، نوعی امید یا شاید نا امیدی...بچه ای که اینقدر بزرگ هست که میدونه یا فکر میکنه یا حتی حس میکنه که دنیا و زندگی همینی نیست که در اطرافش داره اتفاق میفته؛ و با این وجود نمیدونه که چه میخواد یا چه کاری از دستش ساخته است...(برای نمونه نگاه کنید به تصاویر شماره 12، 14، و حتی 18 از بالا(بچه خندانی که حس معصومیت و بی خبریش با دستی که جلوی دهان گرفته قلب رو آتش میزنه...)
و اما...سالهاست که بی نمک ترین و خنک ترین واژه در این مملکت، واژه بی معنا و بی ربط "مسئولین" هست. حد اقل از این نظر که اصلا معلوم نیست این "مسئول" همه فن حریف که چاره تمام مشکلات به دست اوست و میتواند دنیا را گلستان کند، چه کسی است، و اصلا کسی خودش رو در هیچ موردی مسئول نمیدونه. سالهاست که به این نتیجه رسیده ام که بهتره این طور فرض کنیم که اصلا موجودیتی به نام "مسئول" نداریم. زنده ماندن و گذران امور مون هم صرفا حاصل فضل و مرحمت الهی است. این "مسئول" ظاهرا کارکرد و تعریفش فقط اینه که " موجودیت نامعلومی است که چنانچه مورد اهانت و افترا قرار بگیرد (یا حتی اگر نگیرد، اما این شبهه پیش آید که گرفته)نظر شما تایید نخواهد شد"!! (جالب این که این "مسئول" نامریی فقط زمانی خودش رو نشان خواهد داد که احساس کنه مورد توهین یا افترا قرار گرفته. جالبه نه؟)