اوقاف زنان ایرانی در تاریخ +عکس
در روزگاری که پای زنان ایرانی به سختی به سیاست و تاریخ باز می شد، کتیبه هایی نوشته شدند که نام یک زن به عنوان واقف و متولی روی آنها به چشم می خورد. صدها سال از آن زمان گذشت تا ۶دی ماه در تقویم ایرانی روز وقف نام بگیرد و نام این زنان در تاریخ معاصر زنده شود.
ریشه تاریخی وقف تا دوران باستان هم می رسد. رد پای این سنت تاریخی را می توان در نذر و نیازهای آئین مهر (میترا)، در گاتها (سرودهای زرتشت) در اوستای کنونی (یسنا ـ ویسپرد ـ یشتها ـ خرده اوستا) در دورانهای مختلف تاریخی ایران باستان شامل: پیشدادیان ـ کیانیان ـ مادها ـ هخامنشیان ـ سلوکیان ـ اشکانیان ـ ساسانیان یافت.
این سنت تا زمانی که اسلام وارد این سرزمین می شود به شیوه خود جاری ست تا اینکه با وجود دین اسلام وقف به معنای واقعی خود، رونق می گیرد و ماجرای ورود زنان به عرصه وقف در تاریخ ایران به صورت روشن تری آغاز می گردد که در اسناد و مدارک بر جای مانده نام هر کدام از این زنان را می توانیم بیابیم.
موقوفات این زنان که تعداد آنها به بیش از ۴۰۰۰ مورد می رسد و قدمت برخی از آنها به بیش از پانصد سال میرسد موارد گوناگونی را از قبیل اراضی مزروعی، دکاکین، تکایا، مساجد، منازل مسکونی، دارالایتام، درمانگاه و سایر مراکز عامالمنفعه شامل میشوند و هر یک دارای مصارف مشخص بوده و عواید آنها همه ساله به واسطه متولّی یا سازمان اوقاف صرف اجرای نیات واقفین می شده است.
در میان زنانی که نام آنها در میان کسانی که وقف کرده اند در تاریخ ایران به یادگار مانده است می توان از "مهد علیا گوهرشاد آغا" از اشراف زنان خراسان و همسر شاهرخ پسر امیر تیمور گورکانی سخن گفت. گوهرشاد که با فروش گردنبند الماسش هزینه ساخت مسجد گوهرشاد را داد، در سال ۸۶۱ ه ق بر اثر وسوسه جمعی در دروه تیموریان در هرات به قتل رسید و پیکرش در مدرسه گوهرشاد هرات که خود آن را ساخته بود، در کنار مزار شوهرش به خاک سپرده می شود. به جز مسجد گوهر شادبیگم، مدرسه و خانقاه مهد علیا گوهر شاد آغا در هرات و همچنین مسجد جامع معروف گوهر شاد در مشهد مقدس هم از موقوفات گوهرشاد است.
دورانی که وقف رایج شد
دوران صفوی از دورانهایی است که در آن سنت وقف گسترش بسیار پیدا کرد. در این زمان مساجد، مدارس، بیمارستانها و کاروانسراهای بسیاری ساخته و برای هر یک موقوفات بسیاری قرار داده شد. همچنین افراد بسیاری املاک و مستغلات خود را برای مراسم عزاداری و احیای شبهای متبرک و نیز بر مزارات شریفه و اماکن مقدسه و حتی بر مسافران عتبات وقف کردند. علاوه بر اینها مسائل کوچکی چون روشنایی معابر شهر، دستگیری از فقرا، بیماران، درراهماندگان و حتی حیوانات علیل از چشم واقفان دور نمانده است.
در این دوره است که در اسناد و مدارک، نام زنان بسیاری را به عنوان کسانی که اموال خود را وقف امور مختلف کرده اند، می یابیم که از بین آن ها می توان به زنی چون " دلارام خانم " همسر شاه عباس اول که جده بزرگ شاه عباس دوم صفوی بود، اشاره کرد، از موقوفات این زن مدرسه ای در اصفهان است که وقف آن را در کتیبه اش سال ۱۰۵۶ ه. ق آمده است، این مدرسه که به منظور ترویج علوم دینی تاسیس شده است امروز به نام مدرسه " جده کوچک" در اصفهان مشهور است.
بخشندگیهای زنان دربار
از دیگر زنان اشراف زاده صفوی که به امور وقف مشغول بود می توان از زنی به نام "حوری نام خانم" جده شاه عباس دوم یاد کرد که در سال ۱۰۵۷ ه.ق مدرسه ای مشهور به نام "جده بزرگ" در همان اصفهان که پایتخت صفویان بود تاسیس کرده است، اگرچه در هیچ یک از منابع این دوره ذکری از نام او نشده است، اما در حاشیه متن وقفنامه یکبار این نام به این صورت ضبط شده است.
از سال ۱۰۸۳ه.ق هم وقف نامه ای به نام زنی از اندرون شاه که لقب "دده خاتون" را داشته است موجود است که املاکی را بر دختر خود به نام "رضیه بانو خانم" وقف کرده که در صورت انقراض اولاد او بر مستحقین شیعه وقف شود، از آنجایی که شاهدان این وقف نامه افراد مهمی بوده اند می توان حدس زد این زن همسر یکی از شاهزادگان و یا دولت مردان عصر صفوی بوده است.
همچنین يكي از مهمترين زنان واقف عصر صفوي "زينب بيگم" بود. او چهارمين دختر شاه طهماسب اول صفوي، عمه شاه عباس اول و مقتدرترين زن خاندان دربار او بود. اين زن بناها، راهها و پلها و كاروانسراها و بيمارستانهاي متعددي از خود به جاي گذاشت و در آن زمان نزديك به صد هزار تومان در اين راه خرج كرده است، از آن جمله كاروانسرايي در راه قزوين به ساوه ساخت كه به "كاروانسراي بيگم" معروف بود.
زينب بيگم علاوه بر ساخت كاروانسرا مدرسه اي را نيز به نام خود در نزديكي محله چرخاب و چهارسو بنا نموده بود كه پس از ويراني آن با صلاحديد علماي مذهبي از مصالح اش در بناي مسجد رحيم خان استفاده كردند. علاوه بر آن حمام سه سوق نيز در اصفهان توسط اين زن وقف شده بود.
یکی دیگر از زنان مقتدر صفوی که موقوفاتی از خود برجای گذاشته است مادر سلطان حسین صفوی آخرین پادشاه این سلسله است که معروف به مدرسه مادر شاه (مدرسه چهار باغ) است این نهاد آموزشی اگرچه به نامهای «چهار باغ» و «سلطانی» نیز نامیده شده، اما به دلیل پشتوانه های بسیار مهم و قابل اعتنایی که مادر سلطان حسین صفوی برای این مدرسه مقرر کرده، به مدرسه مادر شاه هم معروف گردیده است.
از کاروانسرا تا مسجد و قنات
زنان خير صفوي غير از بناي كاروانسرا، مدارس، به ساخت مساجد نيز اقدام ميكردند به طوري كه مسجد ايلچي در محله احمد آباد اصفهان در دوره شاه سليمان صفوي بوسيله زني بنام "صاحب سلطان بيگم "ساخته شده است. بر سر در مسجد در قسمت فوقاني محراب نام اين زن ذكر شده است.
به نوشته فيگوئروا سفير اعزامی اسپانيا به دربار شاه عباس اول، زنان ثروتمند عصر صفوي در كارهاي خير و عام المنفعه از مردان دست و دل بازتر بودند، به طوري كه بسياري از كاروانسراها و ساختمانهاي عام المنفعه از صدقات زنان كه معمولاً فقيرتر از مردان بودند، ساخته ميشد.
در برابر اين طبقه ممتاز گروه زیادی از زنان از اقشار ضعيف يا متوسط جامعه صفوي بودند و از محروميت هاي شديد اقتصادي، مالي و حتي فرهنگي و اجتماعي رنج می بردند که حتی قادر به وقف يك ساختمان يا كاروانسرا يا مسجد و قنات... كه چشم گير و در آمدزا باشد، نبودند مگر تعداد از آنها كه با موقوفات كوچك و ناچيز خود كه چندان قابل توجه هم نبود دراين عرصه مشاركت مي كردند.
وقف در میان زنان قاجار
در زمان حکومت قاجار به اسنادی که دوباره نامی از زنانی که اموال خود را وقف کرده اند بر می خوریم؛ زنانی که باز در این دوره از زنان اشراف و درباری بوده اند.
در این زمان بیشتر املاکی که وقف میشد عبارت از دکانها و یا سایر انواع املاک نظیر قطعاتی از زمین یا بخشهایی از روستاها بود و به همین نسبت هم مورد استفاده آنها محدود بود. کاربرد عمدهی موقوفات، شامل ساختن مجموعههای بزرگ مانند مدارس یا مساجد نبود بلکه از یک سو بیشتر بنا به دلایل خیرخواهانه با تأکید بر فعالیتهای همسایگی، مثل کمک به فقرا یا برنامههای تعزیهداری، و از سوی دیگر مبتنی بر اهداف اقتصادی یا خصوصی، برای تضمین بقای حیات نسلهای آتی بنیانگذار وقف، صورت میگرفت.
بیشتر موقوفات از این دست، یعنی وقفهای در مقیاس کوچکی که از سوی اهالی تهران در طول قرن نوزدهم صورت پذیرفته، به نام زنان ثبت شده است. با اینکه در تاریخ رسمی دوران قاجار به ندرت به نام زنان برمیخوریم و پیرامون فعالیتهای اقتصادی آنان اطلاعات ناچیزی در اختیار داریم و یا بعضا هیچ اطلاعی در دست نیست؛ اما اسناد باقیمانده وقف مبین احتمال اداره املاک زنان، به وسیله خود آنهاست.
همه زنان واقف، خود حق اداره امور وقف شخصی خود را در زمان حیات داشتند و هیچ کدام متولی یا نماینده و کارگزار (وکیل) مذکری را انتخاب نکرده بودند. گرچه احتمالا زنان برای جمعآوری اجاره و توزیع روزانهی آن نیاز به افرادی امین داشتند، اما هیچ یک بازرسی نهایی موقوفات را به فرد دیگری واگذار ننمودند. همچنین برای قوت بخشیدن به بعد خیریه موقوفه، از حقوق ثابتی که معمولا برای متولی در نظر گرفته میشد نیز چشمپوشی میکردند.
پرده مروارید؛ هدیه سوگلی به آستان مقدس
از میان زنان معروف دوره قاجار که به سنت وقف پایبند بودند می توان به " هاجر خاتون خانم" ملقب به جدیدالاسلام و "حاجیه شرف نساء خاتون " اشاره کرد که هر دو این زنان از خانواده اشراف و ملاکین بودند و به القابی چون "علیه جاه " یا " علیا جانب " معروف بودند که نشان از اهمیت و ارزش و جایگاه اجتماعی آنها در دربار قاجار داشته است.
اما " انیس الدوله " همسر و در واقع سوگلی ناصرالدین شاه قاجار در میان زنان عصر قجر در اجرای سنت وقف برای خود جایگاهی دارد، او که در عرصه اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی دوره خودش بسیار تاثیر گذار بوده است اولین زنی ست که توانست از ناصرالدین شاه "تمثال شاه" و "نشان حمایل آفتاب" را به عنوان هدیه دریافت کند.
موقوفات این زن مقتدر قجری شامل وقف "جیقه الماس" به حرم امیر المومنین(ع)، "پرده مروارید" به آستان اباعبدالله (ع)، ضریح نقره برای شهدا کربلا، "نیم تاج الماس" به آستان مقدس امام رضا(ع)، تعمیر درنقره طلاکوب مسجد گوهر شاد، وقف روستای کاشانک، بنای پلی در ناصر آباد از توابع لواسان و..است.
در دوره معاصر نیز می توان به زنی که نام او بسیار یاد می شود اشاره کرد " زهراسلطان عزتالسلطنه نظام مافی" دختر رضا قلی خان نظامالسلطنه و خدیجه سلطان خانم دختر میرزا رضا آشتیانی به سال 1312 ه.ق متولد شد. وی در سال 1329 ه.ق با پسر عبدالحسین میرزا فرمانفرما یعنی عباس میرزا سالار لشکر ازدواج کرد که از آن زمان به نام او یعنی "فرمانفرمائیان" مشهور شد.
او از جمله زنانی است که در امور خیریه نقش بسزا و تاثیر گذاری در تاریخ معاصر ایران داشته است، در واقع علاوه بر نگهداری ایتام و بیسرپرستان، آنچه که نام زهراسلطان نظاممافی را بلندآوازه کرد، تلاش وی به ساختن مسجد، کتابخانه و مدارس مختلف در شهرهای متعدد، علیالخصوص ایجاد آموزشگاههای حرفهای بود، که از محل درآمد املاک موروثی شخصیاش، و با وجود سطح پایین اقتصاد خانوادگی، ایجاد کرد، ضمن آنکه موقوفاتی را نیز بر آنها قرار داد.
از اقدامات او احداث و اهدای یک باب دبستان در قریه قرهورن شهرستان میاندوآب به سال 1332 ه.ش، اهدای کمکهای مالی به منظور ساخت بیمارستان عباسی در شهرستان میاندوآب، احداث و وقف دبیرستان زهرا نظاممافی و تکمیل کلاسهای آن،تأسیس و وقف ورزشگاه ویژه معلولین و بانوان کشور در شهر تهران، تأسیس و وقف مدرسه حرفهای دخترانه به سال 1346 ه.ش در خیابان مهرآباد تهران، تأسیس و وقف مسجد امیرالمؤمنین (ع) همراه با یک باب خانه برای سکونت پیشنماز مسجد، وقف آموزشگاه حرفهای مخصوص ناشنوایان و لالها در سال 1347، ایجاد و وقف مرکز بهداشتی و درمانی و... اشاره کرد.
ارسال نظر