ماجراجویی عجیب با تراکتور! +عکس
جابر و آمیت، دو دوست هندی، روزانه ده ساعت سوار بر تراکتور خود رانندگی میکردند، به پلیس رشوه میدادند و غذای خود را روی برگهای موز میخوردند. همه این ماجراجوییها باعث شد آنها رکورد تازهای ثبت کنند:
سفر ۷۰۵۰ کیلومتری در ۱۹ روز، آن هم با تراکتور. آنها مسیر طولانی بین چاندیگار و کانیاکوماری را که ۱۴ ایالت و ۲۸ شهر را در بر می گیرد، به مدت ۱۹ روز سوار بر تراکتور طی کردند. این دو دوست از همزمانی سفر پرماجرای خود با روز جهانی صلح در بیست وهفتم سپتامبر (پنج مهر)، استفاده و با تراکتور خود پیام صلح را در سراسر هند پخش کردند. این رکورد در کتاب رکوردهای لیمکا که به گینس هندی معروف است، ثبت شد.
این ماجراجویی دو نفره روی تراکتوری آغاز شد که یک کابین مستقل، سیستم پخش موسیقی، تلویزیون اس.سی.دی، فرمان الکترونیکی و بلوتوث دارد. این تراکتور جدید ماه آینده در هند به نمایش عمومی گذاشته خواهد شد.
آمیت که معلم دوره دبستان است درباره سفر ماجراجویانه اش می گوید: ما یک تیم شش نفره بودیم که من و جابر هم در آن عضو بودیم. ما دو عکاس داشتیم، یک سازنده ویدئو و یک راننده ذخیره برای تراکتور؛ البته همه آنها نقش همراه را داشتند و من و جابر نفرات اصلی بودیم. جابر که یک فعال اجتماعی است می گوید: ما به مدت ۲۷۸ ساعت رانندگی و در این مدت فقط چهار بار استراحت کردیم که هر بار چهار تا پنج ساعت طول کشید.
در ظرف مدت ۱۹ روز رانندگی فقط همین قدر استراحت کردیم.
او ادامه می دهد: ما تقریبا وقتی برای برنامه ریزی نداشتیم تا یک برنامه مناسب و دقیق بریزیم. ما در مدت ده روز برای انجام این کار به نتیجه رسیدیم و تصمیم گرفتیم سریع شروع کنیم. به نظر من مهم نیست چقدر برنامه ریزی کنی. اتفاقات واقعی زمانی می افتد که کار را شروع کنی. آن موقع باید برای همه چیز آماده باشی. کمتر می توان پیش بینی کرد و بیشتر آدم در بطن یک ماجراست که با حوادث مختلف روبه رو می شود و در آن موقع باید برای مقابله با حوادث آمادگی لازم را داشته باشد.
جابر درباره آموختن چگونگی راندن تراکتور می گوید: ما فقط می خواستیم مطمئن باشیم اصول کار با تراکتور را بلد هستیم تا اگر مشکلی برایش پیش آمد بتوانیم حلش کنیم؛ چراکه نمی توانستیم یک مکانیک با خود ببریم. هر توقف هم ما را از برنامه کاریمان دور می کرد، به همین دلیل تصمیم گرفتیم خودمان مکانیک خودمان باشیم. همیشه افراد ماجراجو توصیه می کنند قبل از شروع هر کاری بخصوص اگر ماجراجویانه باشد، اصول اولیه را بیاموزید. ما هم دقیقا همین کار را کردیم و این موضوع کمک بسیاری به ما کرد.
جابر درباره این که این ایده از کجا به فکرشان رسید، چنین می گوید: زمانی که داشتم درباره رکوردها مطالعه می کردم، به این نتیجه رسیدم مردم بیشتر تلاش می کنند رکوردهای موجود را بشکنند. پس تصمیم گرفتم یک کار جدید انجام بدهم و خودم رکورد تازه ای ایجاد کنم. شغل اصلی من کشاورزی است و به همین دلیل تراکتور به قلب من نزدیک است؛ بویژه با توجه به نزدیکی روز جهانی صلح، این ایده به ذهنم رسید که از این کار می توانیم برای رساندن پیام صلح به سراسر هند استفاده کنیم. در واقع سفرمان را به صلح اختصاص بدهیم.
آمیت هم می گوید: ما در طول سفرمان با تراکتور یک کمپین راه انداختیم و تعدادی کتاب، خودکار و متون ادبی را با موضوع صلح و با علامت های مخصوص صلح بین کودکانی که دنبالمان می آمدند پخش کردیم.
به این ترتیب علاوه بر تجربه لذت ماجراجویی، پیام رسان صلح نیز بودیم.
آن طور که جابر می گوید سفرشان با موانعی نیز مواجه بوده است. او توضیح می دهد: تراکتور برای جاده ساخته نشده و به همین خاطر سرعتش خیلی کم است. به همین دلیل کمک فنر ندارد و نشستن روی آن برای مدت طولانی واقعا خسته کننده و آزاردهنده است. زمانی که داشتیم از جاده های پر از دست انداز در جنگل های کارناتاکا عبور می کردیم، چراغ های تراکتور خراب شد و ما جاده را به مسافت یکصد کیلومتر با لامپ هایی که روی سر خودمان بود رفتیم. خوشبختانه یک ماشین حامی داشتیم که پشت سر ما می آمد و توانستیم از نور آن در طول شب کمک بگیریم.
آمیت اضافه می کند: از آنجا که سعی داشتیم یک رکورد ثبت کنیم، برای ما این اجبار وجود داشت که فاصله ای را که طی کرده ایم در هر توقف توسط یک مرجع رسمی به ثبت برسانیم تا رکورد ما معتبر باشد. این مرجع می توانست یک پلیس، یک مامور دولتی، یک پلیس راهنمایی و رانندگی یا مامور یک بیمارستان دولتی باشد. پیدا کردن چنین شخصی سخت ترین بخش کار ما بود. بسیاری از ماموران با ما همکاری نمی کردند و رشوه می خواستند. یک بار یکی از آنها گفت ما باید یک قبض یکهزار روپیه ای پرداخت کنیم تا بتوانیم به راهمان ادامه دهیم. این مبلغ را به عنوان عوارض می خواست در حالی که ما همه مدارک مورد نیاز را داشتیم. او داشت وقت ما را تلف می کرد، به همین خاطر مجبور شدیم به او ۵۰۰ روپیه رشوه بدهیم تا بگذارد عبور کنیم و زمان بیشتری از دست ندهیم. آمیت تجربه مشابه دیگری از یکی از پلیس های حیدرآباد تعریف می کند: مامور راهنمایی و رانندگی به ما گفت نمی توانیم از تقاطع بگذریم چون روز است و باید تا شب صبر کنیم، اما ما نمی توانستیم بیشتر از آن وقت تلف کنیم. ۲۰۰ روپیه هم به او رشوه دادیم تا گذاشت ما بگذریم.
عشق به ثبت رکورد خواب را از چشمان آنها ربوده بود، اما همه ماجرا این نبود. جابر می گوید: ما باید به خیلی از مسائل رسیدگی می کردیم. به همین خاطر وقت نداشتیم زیاد بخوابیم. گاهی هر دو نفر ما یعنی هم راننده تراکتور و هم راننده پشتیبان ده ساعت رانندگی می کردیم. زمانی که من یا آمیت تراکتور را می راندیم، آن یکی به ماشین پشتیبان می رفت و چرت می زد، اما نمی توانستیم زیاد بخوابیم چون مجبور بودیم غذا، سوخت و دیگر چیزهای مهم را مدیریت کنیم. او اضافه می کند: تجربه ما در کرالا بهترین بود. برخلاف بقیه ایالت ها هیچ پلیسی در این ناحیه برای ما مشکلی به وجود نیاورد. برعکس همه خیلی کمک کردند. پلیس حتی از ما می پرسید آیا مشکلی نداریم و کمکی از دستشان برمی آید یا نه. ما در آنجا سرعت خیلی خوبی داشتیم و توانستیم بخشی از زمان از دست رفته مان را در این ایالت جبران کنیم.
آمیت درباره تامین غذا در طول سفر می گوید: برای تامین غذا معمولا مشکلی نداشتیم؛ چون در طول مسیر و در جاده ها رستوران های بین راهی همیشه برای کامیون ها باز هستند. این رستوران ها امکانات اولیه هم داشتند. توقفی کوتاه می کردیم و در اتاقک های کنار رستوران ها دوش می گرفتیم و بعد غذا می خوردیم. گاهی یک استخر کوچک برای شنا کردن هم بود، اما ما چون وقت نداشتیم از آن صرف نظر می کردیم. من عاشق غذا خوردن روی برگ موز هستم. این تجربه را در تامیل نادو داشتم. به این ترتیب با فرهنگ های مختلف در هند نیز آشنا شدم که تجربه بسیار جالبی بود.
جابر می گوید در طول سفر طرفداران خود را تنها نگذاشته است: ما عکس و فیلم می گرفتیم و صفحه فیسبوک مان را به روز می کردیم. در طول ۲۰ روزی که در سفر بودیم با توجه به امکاناتی که در تراکتور داشتیم این کارها را انجام می دادیم.
وی درباره برنامه آینده شان می گوید: این بار قصد داریم یک ماجراجویی اساسی در سه کشور هند، نپال و بوتان انجام دهیم. این گونه با فرهنگ ها و مردم بیشتری آشنا می شویم و پیام صلح خود را به افراد بیشتری می رسانیم، اما نمی توانم قول بدهم کی شروع می کنیم چون باید مجوزهای زیادی برای این کار بگیریم.
نظر کاربران
امان از دست این هندیا
يشاسن ترختور