افرادی که بدون توجه به حرف دیگران بر مشکلات غلبه کردند
برخی افراد شخصیت بسیار قدرتمندی دارند؛ و میتوانند با عزت خودشان را از هر موقعیت آزاردهنده و ناخوشایندی حفظ کنند. راز موفقیت آنها اهمیت ندادن به حرفهای دیگران است.
اسکیت بوردر پیری که باشگاه خودش را راه انداخت
به «الیزابت» زن بازنشسته انگلیسی گفته شد برای ورزش اسکیت بورد زیادی پیر شده، در حالی که دو سال بود این مهارت را تمرین میکرد. دو نفر جلوی او و دوستش را گرفتند و گفتند آیا خیالاتی شده ایم؟ بعد به سن آنها اشاره کردند و گفتند این کارها برای جوانترها است. اما الیزابت نه تنها ورزش اسکیت بورد را ادامه داد بلکه به سالمندان دیگر هم کمک کرد خودشان را باور کنند و این ورزش را آغاز کنند. او باشگاه خودش را راه انداخت و اسمش را گذاشت: «اسکیت بوردرهای خیلی پیر»
زن وزنه بردار مردی که مزاحمش شده بود را غافلگیر کرد
غریبهای که در خیابان مزاحم این دختر شد، واقعا انتظار نداشت که این دختر ظاهرا ضعیف بتواند مقابل او بایستد و در صورتش مشت بزند. حتی خودش هم انتظار چنین واکنشی از خودش نداشت، اما آنقدر عصبانی شده بود که نمیتوانست خودش را کنترل کند. او بدنساز است و مشتهای قدرتمندی دارد اما معتقد است که یک زن لزوما نباید دست و پاهای قوی برای جلوگیری از مشکل داشته باشد بلکه مردان باید بفهمند کارشان اشتباه است.
پاسخ جالب دختر چاق به کسی که به وزنش توهین کرده بود
دختر ۱۹ سالهای به نام «وگا بلوسم» در صف قنادی بود که زن پشتی او با صدای بسیار بلند و زنندهای نارضایتی خود را بیان کرد. وقتی نوبت وگا شد زن گفت: «امیدوارم این چاقالو همه کاپ کیکها را نخرد.» شنیدن این حرف برای وگا خیلی توهین آمیز بود و تصمیم گرفت همه کاپ کیکها را بخرد. هنگام خروج از قنادی به چشمهای زن خیره شد و گفت: «می توانی در را برایم باز کنی؟ دستم پر است.» زن هیچ چیزی نگفت. وگا سر کار بازگشت و همه کاپ کیکهایی را که خریده بود بین دوستان و همکارانش تقسیم کرد.
دختر هلندی با کمک لوازم آرایش ماه گرفتگی خود را پر رنگ و به آن افتخار میکند
بچههای مدرسه ماه گرفتگی بزرگ روی گردن «اولیویا هولم» را مسخره میکردند. حرفهای آنها روی اعتماد به نفس او تاثیر منفی گذاشت. الیویا در ۱۳ سالگی در شبکههای اجتماعی به دنبال کسانی گشت که توانسته بودند نواقص خود را بپذیرند و دوست بدارند. این کار به او کمک کرد ماه گرفتگی خود را بپذیرد و دیگر آن را با آرایش و موهایش پنهان نکند. اما وقتی دید مردم در خیابان به او خیره میشوند، کار غیرمنتظرهای کرد.
پسری که همه به خاطر اضافه وزنش او را مسخره میکردند ولی با دختر رویاهایش ازدواج کرد
کودی، مرد تایلندی است که همه او را به خاطر اضافه وزنش مسخره میکردند. او ۱۱۵ کیلوگرم اضافه وزن دارد. اما وقتی با پرستار زیبایی به نام «پوادول» ازدواج کرد همه متعجب شدند. مخصوصا وقتی فهمیدند آنها ۱۰ سال قبل از اینکه ازدواج کنند عاشق هم بوده اند. این یعنی پوادول او را به همین شکلی که هست پذیرفته است. آنها اخیرا بچه دار هم شده اند؛ و اگرچه مردم هنوز به آنها میخندند، اما پوادول هیچ اهمیتی نمیدهد، چون با کسی ازدواج کرده که روح زیبایش را دوست دارد.
جنا کوچر همیشه نظرات منفی دیگران را درباره هیکل خودش و همسرش نادیده میگیرد
جنا چاق است اما ۱۱ سال است که با یک مربی بدنسازی خوش هیکل ازدواج کرده است. آنها با هم خوشبخت هستند و جنا رژیم نمیگیرد. به همین دلیل افراد زیادی او را دوست ندارند و به خاطر اینکه شوهرش با او مانده آنها را سرزنش میکنند. این حرفها اعتماد به نفس جنا را از بین برد و باعث شد فکر کند لایق شوهرش نیست، چون چاق است. اما همسرش به اضافه وزن او اهمیتی نمیدهد و او را همان طور که هست پذیرفته است. جنا خیلی وقتها میخواهد عکسهایی که با شوهرش دارد پاک کند، اما او اجازه نمیدهد و میگوید از داشتن چنین زنی احساس خوشبختی میکند.
شما چه فکر میکنید؟ آیا باید به نظرات اطرافیانمان گوش دهیم؟ ما فکر میکنیم بهترین راه زندگی، راهی است که خودتان میخواهید، بدون توجه به سن یا ظاهرتان و اگر دیگران نواقصمان را به رخمان کشیدند، هرگز نباید ناراحت شویم و تحت تاثیر قرار بگیریم.
نظر کاربران
جالب بود
این اخری درمورد من صدق میکنه من یه کم چاقم اما شوهرم سالها مربی بدنسازی بوده ، اتفاقا خیلیا میگن به هم میایم ولی من راستش احساس خوبی ندارم و خیای دلم میخواد منم لاغرو خوش اندام بشم اراده ندارم
خوشبختی یعنی همین
البته که نباید به حرفای صدمن یه غاز دیگرون اهمیت داد
تو ایرانم ادم فضول زیاده
دیگران یعنی چههههه.خودت باش وب خودت عشق بورز
سلام ، من خیلی چاقم ، یه طرف ه صورتم ماه گرفتگی داره ، پای ه چپم کوتاه تر از پای ه راستمه ، موهام هم ریخته ، انحراف ه بینی هم دارم ، چشم ه راستم تخلیه شده اما با خوندن ه این مطلب ، دیگع با مشکلاتم مشکلی ندارم و نظرات ه دیگران هم دیگع برام مهم نیست ، می خوام سرمو بالا بگیرم و تو اجتماع باشم و می خوام کارهامو خودم انجام بدم .
اراده ی خوبی داشتن
فقط مامان بزرگ اولی
یه خاله داشتم اینجوری بود پایه
خدا بامرزتش
منکه متاسفانه حرف دیگران برام مهمه مخصوصا مامان و خواهرم.اگه بگن فلان چیزی که خریدی زشته .دیگه ناامید میشم
اگر نظر دیگران برات مهم باشه به هیچ جا نمی رسی