شوخیهای جالب شبکههای اجتماعی (۵۰۷)
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.
برترین ها: نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر، لاین، واتس آپ، تلگرام و .... حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند. بعید است که سوژه ای در صدر اخبار و صحبت های روز دنیا یا ایران باشد و مردم خلاق ما در راه طنازی و لطیفه سازی برای آن سوژه اقدامی نکرده باشند!
۲. اینقدری که ما در این سالها درگیر لباس تیم المپیک و تیم ملی و... بودیم، هیچ عروسی درگیر لباس عروسیش نبوده!!
3. من حتی به مامانم بگم چرا جورابت پاره اس؟ میگه این چیزها رو تا خودت بچه دار نشی نمی فهمی!
۴. شما تو رستوران يا فست فود بهترين غذارم سفارش بدي بازم غذاي ميز بغلي بهتر به نظر مياد!
بابای من ده سال پیش گفت الانتو میبینی؟
ده سال آیندتم همین پُخی هستی که الانی
شاید باورتون نشه واقعاً همون پُخم!
+الاغ اون واسه داستاناس، ابراز احساس کنی ازت فاصله میگیره
8. میگه سه چیز را همیشه مخفی نگهدارید:
۱- درآمد
۲- عاشقانههاتون
۳- حرکت بعدیتون
پس چیو استوری کنیم حاجی؟!
۹. منصور تو حموم و رختخواب هم با عینک آفتابی میره پنج ساله عینک آفتابیش رو برنداشته!
10. از شرایط "اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را" فقط قندشو دارم :|!
12. الان از جلوی دبیرستان رد میشی اگه تابلو رو نخونی فکر میکنی مهد کودکه، ما تو راهنمایی یه همکلاسی داشتیم قیافه ابوبکر بغدادی هیکل خودنگاه :|!
۱۴. این ماهی عیدمون نمیمیره، آبشم عوض نمیکنیم بازم تاثیر نداره تازه هرچند وقت سرشو از اب در میاره میگه داداش من اوکیم اگه واسه چای اینا آب کم اوردی رو من حساب کن :|
15. مامان شما هم سعی میکنه قسمت های مزخرف شخصیتتون رو به خونواده باباتون ربط بده؟!
17. الان اگه بری وسط جنگل آمازون که هیچکس نباشه و از طبیعتش لذت ببری، بازم یه نفر با زبون فارسی بهت میگه بابا شمال خودمون بهتره!
۱۸. "چترها را باید رفت
زیر باران باید بست..."
- ای بابا هر چی تغییر میدم جور در نمیاد، این چه طرز شعر گفتنه که اصلا نمیشه تغییرش داد
(حمید هیراد در حال نوشتن ترانه برای هوای بارانی!
۱۹. اونقدر فروردین طولانیه که پسر داییم که تو ۱۳ بدر به دنیا اومد،الان داره وسایلشو جمع میکنه بره سربازی!!
گفت این بدبخت کار نداره پول نداره، زن هم نداشته باشه؟!
آه هم میکشی..!؟
نمیگی عاشقت میشیم لعنتی؟ :|!
۲۲. با بیرانوند شوخی نکنید، کسی که کف دستش تف می کنه با پا شوت می زنه چیزی برای از دست دادن نداره.!
23. سرعت گیرای جادهای تو ایران ۳ کار میکنن
۱. جلو بندی ماشین رو بفنا میدن
۲. چایی داغ رو میریزن رو پاهات
۳. راننده رو از خواب بیدار میکنن!
۲۴. وقتی تو مترو بو بد میاد توی ذهنم اهنگ مشکوکم شادمهر پلی میشه
"مشکوکم مشکوکم به تووو ...."!
25. شما چطوری ۶۰ دقیقه ویس میفرستین؟ من یه بار دختره بهم گفت عزیزم میشه ویس بدی دوست دارم صداتو بشنوم منم ۱۰ ثانیه صدامو ضبط کردم و گوش کردم دیدم خیلی ضایع شده آخرش یکی از آهنگای شماعی زاده رو فرستادم!
27. چجوری ادما رو یادتون میره؟ من هنوز دلم پیشِ اون پاککن سفید بزرگه ست که اول دبستان بردم سر کلاس، همون زنگ تفریح اول از جامدادیم دزدیدن.!
۲۸. دو چیز مانع رفتنم از ایران میشه:
۱-ته دیگ
۲-دستشویی ایرانی!
۳۰. بابام کنترل دستش بود داشت ترمیناتورمیدید با گوشیم زدم رو نهنگ عنبر،یه لحظه به این تغییر شک کرد ولی دید کنترل دستشه خیالش راحت شد فیلمشو دید!
۳۲. دیر برگشتم خونه بابام گفت تا این وقت شب کجا بودی؟ گفتم بیرون دیگه. گفت نه رفته بودی رفیق بازی. اسلحهمو درآوردم گفتم تو زیادی میدونی!
33. میدونم باورش سخته ولی ما دخترا از ازدواج خواستگاری که خودمون ردش کرده بودیم هم ناراحت میشیم:))!
سه ماه پیش بود.
کنار خیابون تکیه داده بودم به ماشین
صاحبش اومد گفت: مهندس،اجازه میدین ما بریم ؟ :/
نظر کاربران
خدایی این سری ترکیدم از خنده،خدا نکشتت ...
امروز خیلی عالی بود.ممنون و خسته نباشین
لبت خندون همیشه که حسابی خندیدم
عالی سپاس
ازغصه پنهان پشت شوخي ٣٣نميشه گذشت خيلي دردناك خدانصيب گرگ بيابون نكنه
پاسخ ها
وای 32 و 33عالی بودن یعنی
شماره پنج واقعا برا منم اتفاق افتاده ده سال روی ی کاغذ نوشت امضام کرد ک تو هیچی نمیشی الان میگه دیدی حرفم درست بود
پاسخ ها
حرفشون درست نبود
تلقینشون درست بود
القائات مثبت یا منفی به شدت روی انسان تاثیردارن
26عالی
شماره 13 در دسته شوخیهای جالب قرار میگیره واقعا؟!
. میدونم باورش سخته ولی ما دخترا از ازدواج خواستگاری که خودمون ردش کرده بودیم هم ناراحت میشیم:))!
.
برووو.. !!
حتی لبخند هم نزدم
یا خیلی بی مزه بودن
یا حالم خیلی خرابه
مورد ۳۳ واقعیه.من خودم که اینطوریم!!! ولی نمیدونم چرا؟!!! خخخخخ
شماره ۹ ......واقعا یعنی الان بخندم یا گریه کنم یا برقصم یا ...چیکار کنم؟ بی مزه ها
طنز اون سگه که روی نیمکت مثلاً منتظره ....
دمتون گرم
تیرِ غیب... ای خدا :))))
هردفعه نظرات و کامنتای این قسمتو میخونم آخرش باید یه سری عدد روهم حفظ کنم برم دوباره بخونم ببینم چی بود، وااای 9 عالی بود... فقط شماره 34... شماره 16عین واقعیته... لطفا شماره ای رو میگین یه اشاره کوچیک هم بکنین جریانش چی بوده زرت و زرت پایین بالا نریم، مرسی، اه...
الان نزدیک چهار ماهه این بخش رو نخوندم که مثلا جمع بشه و یهو بیام بیست قسمتو پشت سرهم بخونم حالشو ببرم، اومدم میبینم کلا دو قسمت اضافه شده...
مرسی که با این بخش وسط این همه مشکلات زندگی لحظه ای مارو شاد میکنید
شبیه جوکای خواهرزاده ی 14 سالمه
32 بخصوص!
"دیر برگشتم خونه بابام گفت تا این وقت شب کجا بودی؟ گفتم بیرون دیگه. گفت نه رفته بودی رفیق بازی. اسلحهمو درآوردم گفتم تو زیادی میدونی!"
الان شما با چه امیدی تو سروش صفحه باز کردی
عالی بود عالیییییی