هنرمندان مشهوری که بیماری روانی داشتند
این ایده که بیماری روانی به نوعی به خلاقیت کمک میکند یا آن را تقویت میکند قرن هاست که مورد بحث است. حتی فیلسوف یونان باستان «ارسطو» نیز معتقد بود هیچ ذهن بزرگی تا به حال بدون مقداری دیوانگی وجود نداشته است.
فرانسیسکو گویا (Francisco Goya)، ۱۷۴۶ تا ۱۸۲۸
شاید بیماری روانی در آثار هیچ هنرمند دیگری به اندازه فرانسیسکو گویا به راحتی قابل تشخیص نباشد. آثار این هنرمند به سادگی به دو دوره تقسیم میشود: دوره اول با پردههای نقش دار، کارتونها و پرتره ها و دوره دوم با مجموعههای «نقاشیهای سیاه» و «فجایع جنگ» شناخته میشود و موجودات شیطانی، جنگهای خشونت آمیز و صحنه هایی از مرگ و نابودی را به تصویر میکشد. بیماری روانی گویا با شروع ناشنوانی او در سن ۴۶ سالگی مرتبط است که طبق نامهها و خاطراتی که از او باقی مانده، باعث شد بیشتر منزوی، بدبین و وحشت زده باشد.
نقاش هلندی «ونسان ونگوک» در سن ۲۷ سالگی در نامهای به برادرش تئو نوشت: «تنها نگرانی من این است که چطور میتوانم برای جهان مفید باشم؟» ده سال بعد به نظر میرسید ونگوک به پاسخ سوال خود نزدیکتر شده، او با هنر خود میتوانست اثری ماندگار روی جهان بگذارد و رضایت شخصی خود را در این فرآیند پیدا کند. متاسفانه علیرغم خلاقیت فوقالعادهاش در این دوران، او هم چنان از اختلال دو قطبی و صرع رنج میبرد.
گوگن پس از چند بار تلاش برای خودکشی از استرس زندگی در پاریس به پلینزی فرانسه فرار کرد و در آنجا برخی از مشهورترین آثار خود را خلق کرد. اگرچه این سفر الهام بخش او بود، اما کافی نبود و هم چجنان از سفلیس و اعتیاد به دارو و الکل رنج میبرد. او در سال ۱۹۰۳ و در ۵۵ سالگی پس از مصرف مورفین درگذشت.
هیچ کس بدون کمک اختلال درونی نمیتواند تابلویی مثل جیغ را خلق کند. علاوه بر این مونک مشکلات روانی خود را در خاطرات روزانه اش ثبت کرده است که در آن افکار خودکشی، توهم ها و فوبیاها ( از جمله آگروفوبیا) و سایر احساساتی که باعث درد فیزیکی و روانی او میشده را توصیف کرده است.
اگنس پس از تعداد شکست روانی همراه با توهم، در سال ۱۹۶۲ و در سن ۵۰ سالگی مبتلا به شیزوفرنی تشخیص داده شد. او بعد از اینکه سرگردان در خیابان پیدا شد به بیمارستان روانپزشکی سپرده شد و تحت درمان شوک الکتریکی قرار گرفت. مارتین پس از مرخص شدن از بیمارستان به بیابان نیومکزیکو رفت، جایی که توانست راهی برای کنترل شیزوفرنی خود پیدا کند و در نهایت در ۹۲ سالگی فوت کرد. او مرتبا در جلسات گفتار درمانی شرکت میکرد، مدیتیشن میکرد و ذن بودیسم انجام میداد. برخلاف سایر هنرمندانی که با بیماری روانی روبرو بودند، مارتین ادعا میکرد شیزوفرنی هیچ تاثیری روی کارش نداشته است. با این وجود، میتوان تاثیر آن را روی آثارش دید به خصوص نقاشیهای آبستره ذن مانند.
نظر کاربران
مطلب خیلی خوبی بود, ممنون
آخریه مثلا نقاشی بود؟! :|
پاسخ ها
خیر سرشون به هر جفنگی میگن هنر مدرن
همون تابلو جیغ بخدا هر بچه ای ان میکشه نمیدونم چیش هنریه یا انقدر بزرگش میکنن
فقط آدمی که هنر رو درک می کنه میتونه این نقاشی ها رو بفهمه شما زیادی خودتون رو اذیت نکنین
خانوم یا آقای ۱۵:۴۰ من هنر نمیفهمم میتونی نقاشی آخری رو برای یه نفهم- اشاره به خودم- تفسیر کنید؟
منم یه هنرمندم که بیماری روانی دارم !!!
توی دو سالگی تابلو آخریه رو رو دیوار خونمون کشیدم در حالی که همزمان با اون مادرفوبیا داشتم
.
.
.
مادر فوبیا به ترس از مادر گفته می شود !!!
پاسخ ها
خحخخ
خخخخخ ای وای
بد نبود
دست یه وزغ قلم مو بدی بهتر از اینا هنر مدرن خلق میکنه
نقاشی آخر منو تحت تاثیر قرار داد:/
من عاشق تابلوی جیغ و شب پر ستاره هستم
ون گوگ خودکشی نکرد.لطفا اطلاعات غلط منتشر نکنید:*)
قبلا اینو گذاشته بودید
یک مشت حیوان نفهم و جهان سومی پای این مطلب کامنت گذاشتن
پاسخ ها
بابات حیوونه
دقیقا
اونایی که میگن ما بیسوادیم خو یه توضیح راجع به نقاشیه اخر بدن