تجارت در دوران باستان
محققان کشف کرده اند که کالاهای مشابه برای گروههای مختلف ارزشهای متفاوتی داشته، اقلام رایج امروزی درگذشته در انحصار ثروتمندان بوده اند و روابطی بین جوامع و کشورها وجود داشته که پیش از این فکر میکردیم وجود ندارد.
بازار مایاها
محققان تا مدتها اعتقاد داشتند که مایاها بازار نداشتند، زیرا تصور میشد بزرگان جامعه غذا را بین مردم در ازای خدمات و وفاداری آنها توزیع میکردند و نیازی به تجارت نبود. اما شهرهای مایایی بیشتر از ظرفیت مزارعشان جمعیت داشتند و محققان نمیتوانستند این حققیت را نادیده بگیرند. هم چنین از سال ۳۰۰ تا ۹۰۰ میلادی شهرها شامل فضاهای باز بدون هدف مشخص بودند. این مناطق به اندازه کافی بزرگ بودند که بازار باشند.
لیمو برای ثروتمندان
لیمو در گذشته مثل خاویار بوده است. در رم باستان، فقط افراد خاصی میتوانستند آن را تهیه کنند. بیش از هزار سال، تنها دو میوه مرکبات در منطقه مدیترانه شناخته شده بود. یکی از آنها لیمو بود که آن قدر در رم کمیاب بود که قیمت بالایی داشت و به خاطر خواص درمانی و طعمش در میان ثروتمندان محبوب بود. تحقیقات نشان میدهد که لیمو ۴۰۰ سال بعد از بالنگ وارد مدیترانه شد. در رم، اولین لیموها در فروم های رومی پیدا شدند و قدمت آنها به اواخر قرن اول پیش از میلاد و اوایل قرن اول بعد از میلاد بازمی گردد. در نهایت، سایر مرکبات هم از جنوب شرقی آسیا وارد شدند. البته آنها محصولات عادی به حساب میآمدند و لیمو و بالنگ همچنان در انحصار ثروتمندان ماندند.
قیمت طلای خارجی در ایرلند بیشتر بود
کشف تازهای درمورد طلای ایرلندی انجام شده است. این آثار در عصر برنز و حدود ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد ساخته شده بودند. تحلیلها ثابت کرد که طلای استفاده شده محلی نبوده و به احتمال زیاد از کورن وال میآمدند. البته نیازی به واردات طلا نبود. طلای ایرلند فراوان و به راحتی در دسترس بود. با این حال، به نظر میرسد که زرگرها مایل بودند از طلای خارجی استفاده کنند. این طلا همان فلز باارزش بود، ولی به نظر میرسید طلای وارداتی ارزش بیشتری به آثار طلا می داد و تنها ارزشی که در آن می دیدند، به عنوان چیزی بود که باید تجارت می شد. امروزه طلا ارزش مالی جهانی دارد. اما تجارت طلای ایرلند-کورنوال ثابت میکند که این فلز زرد در دوران باستان توسط افراد مختلف و به دلایل مختلف استفاده می شد. با این حال این فلز درخشان هرگز ارزش خود را از دست نداد.
در سال ۲۰۱۴، یک بشقاب شیشهای کوچک یک مسیر تجاری غیرمنتظره از دوران باستان را آشکار کرد. این بشقاب زیبا با قطر ۱۵ سانتیمتر در یک تپه ژاپنی پیدا شد. نیزاوا سنزوکا یک قبرستان مهم ملی در ژاپن است و تپهای که بشقاب در آن کشف شد در اواخر قرن پنجم میلادی ساخته شده است. آزمایشها نشان داد که شیشه آبی تیره چند صد سال قبل و در مدیترانه رومی ساخته شده بود. این ظرف حاوی آهک و سیلیس در مقادیر تقریبا یکسان و مشابه ظروف شیشهای بود که از این دوره و این مکان پیدا شده است.
وجود آنتیموان حدسهای پیرامون قدمت آن را تصحیح میکند. رومیها استفاده از این عنصر فلزی را در قرن دوم متوقف کردند. دقیقا مشخص نیست که این بشقاب کی ساخته شده، اما در زمان یا قبل از منسوخ شدن آنتیموان بوده است. هم چنین این بشقاب قبل از اینکه وارد ژاپن شود در ایران نقاشی شده است. این موضوع نه تنها تجارت بین ژاپنیها و رومیان را نشان میدهد بلکه نشان میدهد تجارت بین المللی بین غرب و شرق قدیمیتر از آن چیزی است که تصور میشد.
تاجران چینی از بومیان بازدید کردند
ممکن است رومیان بشقابهای رومی را سفارش داده باشند، اما چینیها از یک جامعه بومی دیدن کرده اند. در سال ۲۰۱۴ یک سکه برنجی در جزیره الکو پیدا شد که در چین و در سالهای ۱۷۳۶ - ۱۷۹۵ در سلسله چینگ ضرب شده بود. اولین سکه در نوع خودش که در شمال استرالیا پیدا شد و ارتباط بین مردم محلی ان جزیره دورافتاده و چین را نشان میدهد. احتمالا خریداران چینی نبوده و مردم ماکاسان اندونزی بوده اند که به عنوان واسطه عمل کرده و خیاردریایی به چینیها میفروخته اند. این سکه شاید اولین چیزهایی باشد که با تجارت چین در ارتباط است.
شکلات در آمریکای باستان یک نوشیدنی پرطرفدار بود. چیزهای زیادی درباره عشق مایاها و آزتکها به کاکائو شناخته شده که به صورت مایع آن را مصرف می کرده اند. اما شواهد کمی درباره نفوذ شکلات در جنوب غربی آمریکا وجود داشت. اخیرا محققان ۷۵ ظرف سفالی را از دو سایت ثروتمندان که قدمت یکی از آنها به سال ۹۰۰ میلادی و دیگری به قرن چهاردهم میلادی بازمی گردد و هشت ظرف دیگر هم از لوازم خانگی خانوادههای طبقه پایینبررسی کرده اند.
دانشمندان به دنبال رد شکلات در آنها بودند و مشخص شد دو سوم از ظرفهای ثروتمندان و همه هشت ظرف شهروندان عادی حاوی شکلات بوده اند. این ثابت کرد که همه افراد جامعه از شکلات لذت برده و در مقادیر وسیع استفاده میکرده اند. آنها اجازه نمیدادند که فاصله هزار کیلومتری جلوی خوراکی مورد علاقه شان را بگیرد. احتمالا کاکائو با فیروزه مبادله میشده که در ۹۰۰ میلادی در آمریکای میانه محبوب بوده است.
اوتزی وقتی مشهور شد که بقایای مومیایی شده اش در سال ۱۹۹۱ در مرز ایتالیا و اتریش پیدا شد. در میان اموال این مرد ۵۳۰۰ ساله یک تبر مسی قرار داشت. تحلیل این فلز نشان میدهد که از جنوب توسکانی آمده، بنابراین تجارت بین آلپ و ایتالیای مرکزی را نشان میدهد، فاصلهای طولانی که دانشمندان آن را در ۵۳۰۰ سال پیش عملی نمیدانستند.
بارکدهای رم باستان
مونته تستاکو یک تپه مصنوعی در مرکز رم است که از حدود ۲۵ ملیون قطعه شکسته سفالی ساخته شده است. آن ها قطعات شکسته کوزههای رمی هستند که سه قرن روی هم انباشته شده اند. باستان شناسان در سال ۲۰۱۵ بزرگترین انباشت زباله رومی جهان را بررسی کردند. این تپه برای کسانی که عاشق ریزه کاریهای تاریخی هستند، بیشتر شبیه یک گنج بود که حقایق زیادی درباره آنچه رومیان در کوزهها میریختند آشکار می کرد.
هر یک از این کوزهها در حالت خالی ۳۰ کیلوگرم وزن داشته و وقتی پر از شراب، سس ماهی یا روغن زیتون میشدند وزنشان به بیش از ۱۰۰ کیلوگرم میرسید. برخلاف بیشتر سفالینههای باستانی، محققان مجبور نیستند حدس بزنند داخل آنها چه بوده است. هر کوزه چیزی شبیه بارکد دارد که در مور محتوا، وزن، مبدا، نام سازنده کوزه، زمانی که به قصد رم راهی شده و زمانی که به رم رسیده، فردی که آن را وارد کرده و مالیاتی که پرداخت شده اطلاعاتی دارد. این اطلاعات دانشمندان را قادر میکند شبکه پیچیدهای در مدیترانه که کالاها را حدود ۲۰۰۰ سال پیش به رم میآورده مشخص کنند. این تپه با ارتفاع ۴۹ متر هنوز هم برای اهداف مختلف استفاده میشود.
وایکینگها فروشنده شاخ بودند
از نظر تاریخی شروع دوره وایکینگ ها، ژوئن ۷۹۳ است. در آن ماه، نروژیها به یک جزیره انگلیسی سفر و آن را غارت کردند. هرچند تحقیقات سال ۲۰۱۵ روی شانههای شاخ گوزن داستان وایکینگها را عوض میکند و میتواند آغاز صلح آمیزی برایشان تصور کند. این شانهها در ریبه، یکی از قدیمیترین شهرهای دانمارک و یک مرکز تجاری شلوغ پیدا شدند. گوزن ها بومی دانمارک نیستند، اما شاخ هایشان در سراسر نروژ پیدا می شود.
احتمالا وایکینگها قبل از اینکه مهاجم شوند مهارتهای دریایی مشهور خود را با بردن شاخ به بازار دانمارک تقویت می کردند. شانههای شاخی در این دوران و قرنها بعد تجارت بزرگی بودند. بنابراین، عصر واقعی وایکینگها در اوایل ۷۲۵ آغاز شد زمانی که نروژیها تاجران کاردانی بودند. این موضوع به یک نظریه قدیمی اعتبار میدهد که تجارت دریایی نقش مهم در شکل دهی به حملات وحشیانه وایکینگها بازی کرد. قبل از ارتباط دادن شانهها به نروژ، اثبات اینکه اسکندیناویها از ویبه بازدید کرده اند دشوار بود. اکنون احتمال دارد که بازدید از شهرهای تجاری به وایکینگها آموزش و انگیزه برای غارت کشورهای دیگر را داد.
وایکینگها فقط وحشت و شانه را گسترش ندارند. احتمال زیادی وجود دارد که آنها جذام را به جنوب شرقی انگلستان برده باشند. این غارتگران زمانی تجارت سنجاب قرمز میکردند. خز و گوشت این حیوان ارزشمند بود و برخی به عنوان حیوان خانگی از آن نگهداری میکردند. حدود ۳۰ سال پیش در روستایی به نام هاکسن، جمجمه زنی پیدا شد که مدتها پیش، بین ۸۸۵ و ۱۰۱۵ میلادی مرده بود. صورت او نشانه هایی از تغییر شکل وحشتناک را نشان میداد و تحلیلهای اخیر استخوانها نشان میدهد که جذام داشته است. تا صدها سال بعد سایر بخشهای انگلیستان آلوده نبود. اما در دوران زندگی او، جذام منطقه اسکاندیناوی در دانمارک و سوئد یعنی محل زندگی وایکینگها را گرفته بود.
به سختی میتوان گفت که زن چطور جذام گرفته است. اما با توجه به منشا آسیب، احتمالا هنگام تجارت سنجاب قرمز اتفاق افتاده است. این حیوانات هم به نسخه مشابهی از این بیماری مبتلا بودند. زن هاکسنی تنها قربانی نبود. به نظر میرسد جذام قرنها در جنوب شرقی انگلستان وجود داشته است.
ارسال نظر