حقایق جالبی که چشمها میگویند
گفته میشود چشمها دریچه روح هستند، اما چشمها درباره جنبههای مختلف زیست شناسی انسان هم حرفهای جالبی برای گفتن دارند.
چشم آبیها اجداد مشترکی دارند
افراد چشم آبی درصد قابل توجهی از جمعیت نواحی خاصی از اروپا، اوراسیا و یهودیان را تشکیل میدهند. باوجود این گستردگی توزیع، دانشمندان بر این باورند که افراد چشم آبی اجداد مشترکی داشته اند که ۶۰۰۰ - ۱۰۰۰۰ سال پیش در منطقه دریای بالتیک زندگی میکرده اند.
مردان و زنان در درک بصری تفاوت دارند
طبق بررسیهای علمی به نظر میرسد که مردان و زنان متفاوت میبینند. مردان به جزئیات و حرکت حساس ترند در حالی که زنان اختلاف رنگها را بسیار بهتر تشخیص میدهند. این تحقیق شامل مقایسه بینایی زنان و مردان با درخواست توصیف رنگهای مختلف میشد. مردان به طول موج های رنگی بلندتر نیاز داشتند و حساسیت کمتری نسبت به تفاوتهای جزئی بین سایهها نشان میدادند. اما وقتی صحبت از توانایی تشخیص تصاویر متحرک سریع میشد، داوطلبان مرد از زنان پیشی میگرفتند. مردان نسبت به زنان بهتر میتوانند تصاویر متحرک سریع متشکل از نوارهای رنگی را تشخیص دهند.
طبق تحقیقاتی که در اروپا انجام شد، به نظر میرسد رنگ چشم با ریخت شناسی و درک انسان از قابلیت اعتماد ارتباط داشته باشد. در ژانویه ۲۰۱۳ تیم محققی در دانشگاه چارلز در جمهوری چک تحقیقاتی راجع به برخی روابط بیولوژیکی و جامعه شناختی جالب منتشر کردند. وقتی ساختار چهره و رنگ چشم مقایسه شد، متوجه شدند که مردان چشم قهوهای معمولا چانههای پهن، دهان و بینی بزرگ و ابروهای نزدیکتر دارند. در مقابل، مردان چشم آّبی ویژگیهای ظریف تری دارند: دهان کوچکتر، چانه کشیده، چشمهای کوچکتر و ابروهای گسترده تر. چهره این مردان عموما زاویه دارتر است.
جالب است که درک عمومی از قابل اعتماد بودن این افراد نشان داد که افراد چشم آبی با چهرههای مختلف، اعتماد کمتری کسب می کنند. در حالی که تعداد کمی از مردان چشم آبی که کمتر ویژگیهای معمول این گروه را داشتند و صورتهای بزرگ تری داشتند اعتماد بیشتری کسب کردند. ساختار چهره زنان و رنگ چشم آنها روی درک مشاهده کننده از قابل اعتماد بودن آنها تاثیر نداشت، که نشان میدهد زنان احتمالا بر اساس عوامل دیگری قضاوت میشوند.
رنگ چشم و تباهی لکه زرد (Macular Degeneration)
وقتی نوبت بیماری و ژنتیک میرسد، طبیعت برابری را تضمین نمیکند. برخی آسیبها از نظر بیولوژیکی میتوانند با قومیت و ویژگیهای فیزیکی متمایز در ارتباط باشند. تباهی لکه زرد چنین بیماری است. تباهی لکه زرد یا دژنراسیون ماکولا، شایعترین علت کوری در افراد مسن است. در این بیماری ماکولا یا لکه زرد تخریب میشود. ماکولا قسمت حساس به نور شبکیه و مسئول دید مستقیم و واضح است که برای کارهای دقیق مثل خواندن و رانندگی لازم است. این بیماری دو نوعتر و خشک دارد.
در تباهی لکه زرد، سلولهای مخروط قسمت مرکزی چشم و مسئول دید مرکزی آسیب میبینند و منجر به از دست دادن توانایی بینایی در وسط زمینههای بصری میشود، اگرچه دید محیطی حفظ میشود. تحقیقات و مشاهدات نشان میدهد که رنگ چشم و ملاحظات فیزیولوژیک مرتبط در بروز تباهی لکه زرد نقش دارند.
آب مروارید و رنگ چشم
اگرچه همیشه سعی میکنیم فرض کنیم همه ما یکسان هستیم، اما به نظر میرسد صفات ظاهری میتواند مستقیما روی سلامتی ما تاثیر بگذارد. افرادی که چشمان روشن دارند پوست روشنی هم دارند که به سادگی در آفتاب میسوزد. با این حال یافتههای علمی منتشر شده در سیدنی نشان میدهد که احتمال بروز آب مروارید در افراد چشم قهوهای ۲.۵ برابر بیشتر است. به نظر میرسد کسانی که چشمهای تیره دارند نسبت به کسانی که چشم روشن دارند نسبت به این تغییر مضر به مرور زمان مستعدترند. چشمهای تیره رنگ مانند سطوح مشکی نور خورشید را جذب میکنند. هرچند نور خورشید میتواند یکی از عوامل باشد، خطر بروز آب مروارید حتی در افرادی که مدت زیادی را در آفتاب نمیگذرانند هم مشاهده شده است. این نشان میدهد که عوامل داخلی هم میتوانند دخیل باشند.
اشکها بسیار متنوع هستند
حتی چیزهای ظاهرا ساده در طبیعت هم به آن سادگی که فکر میکنید، نیستند. برای مثال اشک انسان را تصور کنید. اشکها اهداف مختلفی دارند و برای پاسخگویی به نیازهای متفاوت اشکال متمایزی به خود میگیرند. اشکها از غدد اشکی تشکیل میشوند و یک لایه بیرونی چربی دارند که از تبخیر آنها جلوگیری میکند. لایه آب میانی شامل موادمغذی و نمک برای قرنیه است. این لایه مخاطی داخلی رطوبت لازم برای چشمها را فراهم میکند.
زمان واکنش انسان و الگوی عملکردی خاص انسانها در افراد با رنگ چشم روشن و تیره متفاوت است. بررسی علمی ۴۴ مرد و ۸۲ زن نشان داد که این تفاوتها مستقیما با رنگ چشم ارتباط دارند. اشخاصی که چشمهای تیره دارند نسبت به محرکهای یکسان، در زمان بسیار کمتری واکنش نشان دادند. آزمایشهای پیچیده زمان واکنش نیز روند مشابهی را نشان داد.
باتوجه به این تحقیقات، افرادی که چشم تیره داشتند در کارهایی که نیاز به دقت نداشتند و فقط سرعت مهم بود زمان واکنش بسیار کمتری داشتند و چشم آبیها در وظایفی که نیاز به فکر کردن زیاد داشت موفقتر عمل کردند. هرچند این تفاوتها جزئی هستند ممکن است عوامل چندگانهای که رنگ چشم هم شامل آن میشود روی این موضوع تاثیر داشته باشد. سطح ملانین در مغز ممکن است با سطح ملانین در چشم ارتباط داشته باشد که بر روی واکنشهای مختلف تاثیر میگذارد. حساسیت نور هم ممکن است یکی از عوامل واکنش انسان باشد.
قرنیه خون ندارد، اما حساس است
قرنیه که یکی از بخشهای عجیب بدن انسان است، هیچگونه عروق خونی ندارد. در عوض مواد مغذی خود را از مجاری اشکی در جلو و زلالیه در عقب دریافت میکند. قرنیه با وجود تراکم زیاد سلولهای عصبی به شدت حساس است و توانایی حفاظت از چشم و شکستن نور برای دید مناسب را دارد؛ بنابراین برای دید خوب، یک قرنیه کارآمد و کاملا واضح نیاز است.
علیرغم فقدان عروق خونی، قرنیه بسیار حساس است. کوچکترین صدمه به آن نه تنها باعث آسیب درازمدت میشود میتواند بسیار دردناک هم باشد. تنها نگرانی آسیب به سطح قرنیه نیست. اندوتلیوم قرنیه جریان مایع را در داخل و بیرون استومای چشم تنظیم میکند. اگر سلولهای اندوتلیوم از بین بروند یا آسیب ببیند، ایجاد مایع منجر به آسیب جدی به قرنیه میشود.
آب مروارید انعکاس پیری است، نه بیماری
آب مروارید به خاطر تضعیف دید ترسناک است و بی خبرتر از آنچه فکرش را میکنیم اتفاق میافتد؛ و باید هم از آن ترسید، چون یکی از عوامل اصلی نابینایی در سراسر جهان است. با این حال، آب مروارید به عنوان یک فرآیند پیری چندان بیماری به شمار نمی رود. عدسی چشم عمدتا آب و پروتئین است و امکان پردازش نور برای یک دید واضح را فراهم میکند. هرچه انسان پیرتر میشود، تجمع پروتئینها باعث کدورت عدسی و در نهایت اختلالات قابل توجه دید عادی میشوند. افزایش دید نزدیک و کاهش بینایی میتواند نشان دهنده آب مروارید باشد و باوجود اینکه سن عامل مهمی است میتواند در جوانان هم دیده شود. تغذیه عامل مهمی است که باید به آن توجه کرد. سطح بالای ویتامینای در مواد غذایی همراه با کاروتنوئید لوتئین و زیکسانتین، باعث کاهش خطر ابتلا به آب مروارید میشود.
پیوستهای عصب بینایی نقاط کور ایجاد میکند
شاید فکر کنید بینایی کاملی دارید، اما همه انسانها نقاط کوری در چشمانشان دارند. امتداد گانگلیونها از شبکیه بیشتر شبیه بافت مغز عمل میکند تا بافت چشم. درحالی که هر عصب بینایی باعث بینایی و ارتباط بین چشم و مغز میشود، ناحیه ضروری اتصال آنها یک نقطه کور در هر چشم در نزدیکی مرکز ایجاد میکند. زیرا امکان وجود مخروطها و میلهها در جایی که سر سلولهای عصبی قرار دارند ممکن نیست. برای جبران، نقطه کوری در یک چشم با نقطهای با دید کامل در چشم دیگر کاملا مطابقت دارد. بنابراین، ما یک دید پیوسته را تجربه میکنیم.
نظر کاربران
جالب بود. ممنون